حدود و قصاص و دیات: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '،د' به '، د')
    جز (جایگزینی متن - '،ز' به '، ز')
    خط ۵۴: خط ۵۴:


    #پيشبرد فرهنگ جامعه، و بيان ارزشهاى انسانى، و ضرر و زيان كردارهاى خلاف.
    #پيشبرد فرهنگ جامعه، و بيان ارزشهاى انسانى، و ضرر و زيان كردارهاى خلاف.
    #كيفر و مجازات دنيوى و اخروى،زيرا افراد بشر از جهت پيروى از قوانين جامعه يكسان نبوده،گروهى به قوانين الهى،يا بشرى كه براى نظم و اداره جامعه قرار داده شده احترام مى‌گذارند، و گروهى بخاطر ترس از مجازات و كيفر از قوانين خلاف نمى‌كنند، در اين ميان افرادى وجود دارند كه قوانين جامعه را هتك نموده، و نسبت به آن بى‌حرمتى مى‌كنند، با مجازات و كيفر اين عده از تكرار جرم جلوگيرى شده، و موجب تسلى خاطر انسانهايى كه ستم بر آنان روا شده است مى‌شود، و اين كيفر سبب مى‌گردد كه مجرمين ديگر به خود اجازه ندهند كه بهم نوعان خود تعدى و به قانون بى‌حرمتى نمايند، و هم چنين سبب عبرت ديگران شده كه فكر تجاوز و خلاف قانون نكنند.
    #كيفر و مجازات دنيوى و اخروى، زيرا افراد بشر از جهت پيروى از قوانين جامعه يكسان نبوده،گروهى به قوانين الهى،يا بشرى كه براى نظم و اداره جامعه قرار داده شده احترام مى‌گذارند، و گروهى بخاطر ترس از مجازات و كيفر از قوانين خلاف نمى‌كنند، در اين ميان افرادى وجود دارند كه قوانين جامعه را هتك نموده، و نسبت به آن بى‌حرمتى مى‌كنند، با مجازات و كيفر اين عده از تكرار جرم جلوگيرى شده، و موجب تسلى خاطر انسانهايى كه ستم بر آنان روا شده است مى‌شود، و اين كيفر سبب مى‌گردد كه مجرمين ديگر به خود اجازه ندهند كه بهم نوعان خود تعدى و به قانون بى‌حرمتى نمايند، و هم چنين سبب عبرت ديگران شده كه فكر تجاوز و خلاف قانون نكنند.


    ==قانون قصاص در اسلام==
    ==قانون قصاص در اسلام==




    قصاص و كيفر و مجازات مجرم در ميان عرب قبل از اسلام فقط از راه قتل صورت مى‌گرفت، و هيچ گونه حد و حدودى در كار نبود، و صرفا بستگى به قوت و ضعف طرف داشت،گاهى فردى را عوض ديگرى مى‌كشتند، و گاهى ده نفر،يا قبيله‌اى را مقابل يك نفر از بين مى‌بردند، ولى اسلام كه در هر موضوع واقع را در نظر مى‌گيرد، نه هم چون يهود تنها بر قصاص تكيه مى‌كند، و نه مانند مسيحيان فقط راه عفو، و يا ديه را ملتزم مى‌شود،زيرا در شرائطى ممكن است الزام به قصاص توليد مفاسدى كند، و حتمى بودن آن در اين صورت خلاف عقل است، نظير آن كه قاتل برادر مقتول،يا پيوند ديگرى با وى داشته باشد، در اين موارد اجبار بر قصاص علاوه بر غم و اندوهى كه نصيب فاميل از ناحيۀ مقتول شده، داغ ديگرى بايد از ناحيۀ قصاص متحمل شوند.بدين سبب اسلام حد وسطى را انتخاب نموده، نه بكلى قصاص را لغو كرده، و نه راه را در آن منحصر دانسته است، بلكه اجازۀ قصاص داده، و در عين حال عفو و ديه را نيز مجاز شمرده است، و فرموده‌و ان تعفوا اقرب للتقوى
    قصاص و كيفر و مجازات مجرم در ميان عرب قبل از اسلام فقط از راه قتل صورت مى‌گرفت، و هيچ گونه حد و حدودى در كار نبود، و صرفا بستگى به قوت و ضعف طرف داشت،گاهى فردى را عوض ديگرى مى‌كشتند، و گاهى ده نفر،يا قبيله‌اى را مقابل يك نفر از بين مى‌بردند، ولى اسلام كه در هر موضوع واقع را در نظر مى‌گيرد، نه هم چون يهود تنها بر قصاص تكيه مى‌كند، و نه مانند مسيحيان فقط راه عفو، و يا ديه را ملتزم مى‌شود، زيرا در شرائطى ممكن است الزام به قصاص توليد مفاسدى كند، و حتمى بودن آن در اين صورت خلاف عقل است، نظير آن كه قاتل برادر مقتول،يا پيوند ديگرى با وى داشته باشد، در اين موارد اجبار بر قصاص علاوه بر غم و اندوهى كه نصيب فاميل از ناحيۀ مقتول شده، داغ ديگرى بايد از ناحيۀ قصاص متحمل شوند.بدين سبب اسلام حد وسطى را انتخاب نموده، نه بكلى قصاص را لغو كرده، و نه راه را در آن منحصر دانسته است، بلكه اجازۀ قصاص داده، و در عين حال عفو و ديه را نيز مجاز شمرده است، و فرموده‌و ان تعفوا اقرب للتقوى


    در عين حال مساوات بين قاتل و مقتول را شرط نموده، و آزاد را مقابل آزاد، و بنده را مقابل بنده، و زن را مقابل زن قرار داده است.
    در عين حال مساوات بين قاتل و مقتول را شرط نموده، و آزاد را مقابل آزاد، و بنده را مقابل بنده، و زن را مقابل زن قرار داده است.