غاية المراد في شرح نكت الإرشاد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'جواهر الكلام' به 'جواهر الكلام ')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    خط ۴۹: خط ۴۹:
    '''غاية المراد في شرح نكت الإرشاد''' تألیف [[شهید اول، محمد بن مکی|شمس‌الدين محمد بن جمال‌الدين مكى عاملى جزينى]]، مشهور به [[شهيد اول]] (م 786 ق).
    '''غاية المراد في شرح نكت الإرشاد''' تألیف [[شهید اول، محمد بن مکی|شمس‌الدين محمد بن جمال‌الدين مكى عاملى جزينى]]، مشهور به [[شهيد اول]] (م 786 ق).


    كتاب غاية المراد يكى از معتبرترين شروح كتاب «إرشاد الأذهان» [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] (م 726 ق) است. اين كتاب از باارزش‌ترين كتب فقهى [[شهيد اول]] (قده) مى‌باشد كه به منظور شرح قسمت‌هاى مشكل و نكته‌هاى «إرشاد الأذهان» و بيان وجوه و نظريات مختلف در آن تأليف شده است.
    كتاب غاية المراد يكى از معتبرترين شروح كتاب «إرشاد الأذهان» [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] (م 726 ق) است. اين كتاب از باارزش‌ترين كتب فقهى [[شهيد اول]] (قده) مى‌باشد كه به منظور شرح قسمت‌هاى مشكل و نكته‌هاى «إرشاد الأذهان» و بيان وجوه و نظريات مختلف در آن تأليف شده است.


    ==انگيزۀ نگارش==
    ==انگيزۀ نگارش==
    خط ۶۰: خط ۶۰:
    اين كتاب بر خلاف ساير كتاب‌هاى فقه استدلالى مؤلف هم‌چون «الدروس» و «البيان»، تمام ابواب فقه را در برداشته و تمام كتاب «إرشاد الأذهان» را كه يك دورۀ فقه كامل مى‌باشد به صورت به اصطلاح شرح بالقول (قوله... أقول) شرح زده است.
    اين كتاب بر خلاف ساير كتاب‌هاى فقه استدلالى مؤلف هم‌چون «الدروس» و «البيان»، تمام ابواب فقه را در برداشته و تمام كتاب «إرشاد الأذهان» را كه يك دورۀ فقه كامل مى‌باشد به صورت به اصطلاح شرح بالقول (قوله... أقول) شرح زده است.


    [[شهيد اول]] در تأليف اين كتاب از كتاب‌هايى هم‌چون «المعتبر»، «أجوبة المسائل الغرية» [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] (م 676 ق)، «إيضاح القوائد» [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] (م 771 ق)، و كتب [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] تأثير پذيرفته است و به خصوص «مختلف الشيعة» در نظريات وى از جايگاه خاصى برخوردار است.
    [[شهيد اول]] در تأليف اين كتاب از كتاب‌هايى هم‌چون «المعتبر»، «أجوبة المسائل الغرية» [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] (م 676 ق)، «إيضاح القوائد» [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] (م 771 ق)، و كتب [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] تأثير پذيرفته است و به خصوص «مختلف الشيعة» در نظريات وى از جايگاه خاصى برخوردار است.


    علاوه بر منابع مذكور مطالبى را كه وى به صورت شفاهى از فخرالدين، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] و عميدالدين عبدالمطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) نقل نموده و مطالبى كه از كتب بزرگانى هم‌چون [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن برّاج]]، ابن طاوس و ديگران كه در دسترس ما نيست در كتاب آورده است، در شكل دادن به مطالب كتاب نقش مهمى را داشته است.
    علاوه بر منابع مذكور مطالبى را كه وى به صورت شفاهى از فخرالدين، فرزند [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] و عميدالدين عبدالمطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) نقل نموده و مطالبى كه از كتب بزرگانى هم‌چون [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن برّاج]]، ابن طاوس و ديگران كه در دسترس ما نيست در كتاب آورده است، در شكل دادن به مطالب كتاب نقش مهمى را داشته است.


    اين كتاب از نظر استقصاء اقوال و نظريات فقهى در زمان خود كم نظير بوده و بعدها كتاب‌هايى هم‌چون [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]، [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] به همين سبك تدوين شده‌اند.
    اين كتاب از نظر استقصاء اقوال و نظريات فقهى در زمان خود كم نظير بوده و بعدها كتاب‌هايى هم‌چون [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]، [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] به همين سبك تدوين شده‌اند.


    از زمان نگارش، اين كتاب مورد توجه فقهاى عظام واقع شده است و بزرگانى هم‌چون:
    از زمان نگارش، اين كتاب مورد توجه فقهاى عظام واقع شده است و بزرگانى هم‌چون:
    خط ۷۶: خط ۷۶:
    - [[شهيد ثانى]] (م 965 ق) در اكثر تأليفاتش،
    - [[شهيد ثانى]] (م 965 ق) در اكثر تأليفاتش،


    - سيد [[موسوی عاملی، محمد بن علی|محمد بن على عاملى]] (م 1009 ق) در «[[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الأحكام]] »،
    - سيد [[موسوی عاملی، محمد بن علی|محمد بن على عاملى]] (م 1009 ق) در «[[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الأحكام]] »،


    - [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|سيد محمد جواد عاملى]] (م 1227 ق) در «[[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]»،
    - [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|سيد محمد جواد عاملى]] (م 1227 ق) در «[[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]»،


    - [[صاحب جواهر، محمدحسن|شيخ محمد حسن نجفى]] (م 1226 ق) در «[[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] »،
    - [[صاحب جواهر، محمدحسن|شيخ محمد حسن نجفى]] (م 1226 ق) در «[[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] »،


    - [[شيخ انصارى]] (م 1281 ق) در «المكاسب»،
    - [[شيخ انصارى]] (م 1281 ق) در «المكاسب»،
    خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
    اگر چه مسلما غاية المراد بوسيلۀ [[شهيد اول]] تأليف شده است اما بعضى از بزرگان به اشتباه اين كتاب را به شهيد دوم نسبت داده‌اند. ملا [[مجلسی، محمدباقر|محمد باقر مجلسى]] (م 1110 ق) در [[بحار الأنوار]] ج /1ص 19 اين كتاب را به شهيد دوّم نسبت داده است.
    اگر چه مسلما غاية المراد بوسيلۀ [[شهيد اول]] تأليف شده است اما بعضى از بزرگان به اشتباه اين كتاب را به شهيد دوم نسبت داده‌اند. ملا [[مجلسی، محمدباقر|محمد باقر مجلسى]] (م 1110 ق) در [[بحار الأنوار]] ج /1ص 19 اين كتاب را به شهيد دوّم نسبت داده است.


    اگر چه در فهرست كتب [[شهيد اول]] ([[بحار الأنوار]] ج /1ص 10) كتاب نكت الإرشاد كه همان غاية المراد است به [[شهيد اول]] نسبت داده شده است. همين‌طور [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامۀ امينى]] (م 1390 ق) در كتاب «شهداء الفضيلة» صفحۀ 139 اين كتاب را به شهيد دوم نسبت داده است. در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] ج /2ص 368 در مورد اين اشتباه مى‌خوانيم:
    اگر چه در فهرست كتب [[شهيد اول]] ([[بحار الأنوار]] ج /1ص 10) كتاب نكت الإرشاد كه همان غاية المراد است به [[شهيد اول]] نسبت داده شده است. همين‌طور [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامۀ امينى]] (م 1390 ق) در كتاب «شهداء الفضيلة» صفحۀ 139 اين كتاب را به شهيد دوم نسبت داده است. در [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] ج /2ص 368 در مورد اين اشتباه مى‌خوانيم:


    و قال الأستاد الاستناد أيده اللّه تعالى في أوّل البحار...(و كتاب غاية المراد...للشهيد الثاني) و أقول غاية المراد للشهيد الأول في شرح الإرشاد، أو امّا شرح الشهيد الثاني عليه فقد سماه روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان.
    و قال الأستاد الاستناد أيده اللّه تعالى في أوّل البحار...(و كتاب غاية المراد...للشهيد الثاني) و أقول غاية المراد للشهيد الأول في شرح الإرشاد، أو امّا شرح الشهيد الثاني عليه فقد سماه روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان.
    خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
    در سال 770ق در اجازۀ شهيد به ابن نجده (م 808 ق) نام اين كتاب ذكر شده است، ([[بحار الأنوار]] ج 107، ص 195).
    در سال 770ق در اجازۀ شهيد به ابن نجده (م 808 ق) نام اين كتاب ذكر شده است، ([[بحار الأنوار]] ج 107، ص 195).


    هم‌چنين در كتاب عتق از غاية المراد (ج /1ص 389)، پس از نام [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] (م 771 ق)، عبارت رفع الله درجاته بكار برده شده است كه نشان از اين دارد كه وى زنده بوده است.
    هم‌چنين در كتاب عتق از غاية المراد (ج /1ص 389)، پس از نام [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] (م 771 ق)، عبارت رفع الله درجاته بكار برده شده است كه نشان از اين دارد كه وى زنده بوده است.


    ==تاريخ انتشار==
    ==تاريخ انتشار==
    خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
    # نوشتن صحيح‌ترين ضبط متن كتاب از بين نسخه‌هاى پنج‌گانه.
    # نوشتن صحيح‌ترين ضبط متن كتاب از بين نسخه‌هاى پنج‌گانه.
    # ضبط صحيح شكل كلمات با توجه به منابع صرفى، نحوى، لغوى. به عنوان نمونه لفظ عشر در زمانى كه معدود آن مؤنث باشد با سكون شين مثل عشر لغات و زمانى كه معدود آن مذكر باشد با فتح شين مثل احد عشر شهرا نوشته شده است. (جلد اول/ص 32، ص 238).
    # ضبط صحيح شكل كلمات با توجه به منابع صرفى، نحوى، لغوى. به عنوان نمونه لفظ عشر در زمانى كه معدود آن مؤنث باشد با سكون شين مثل عشر لغات و زمانى كه معدود آن مذكر باشد با فتح شين مثل احد عشر شهرا نوشته شده است. (جلد اول/ص 32، ص 238).
    # ذكر آدرس و مصادر روايات بر اساس ترتيب زمانى كتب اربعه، يعنى الكافى، الفقيه، [[تهذيب الأحكام]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]] .
    # ذكر آدرس و مصادر روايات بر اساس ترتيب زمانى كتب اربعه، يعنى الكافى، الفقيه، [[تهذيب الأحكام]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]] .
    # از آن جايى كه [[شهيد اول]] در ذكر احاديث، بيشتر به [[تهذيب الأحكام]] عنايت داشته و بسيارى از روايات كافى را كه حسنه بوده است، چون در تهذيب آنها را صحيحه ذكر كرده است، صحيحه عنوان نموده است، آدرس [[تهذيب الأحكام]] ذكر شده است.
    # از آن جايى كه [[شهيد اول]] در ذكر احاديث، بيشتر به [[تهذيب الأحكام]] عنايت داشته و بسيارى از روايات كافى را كه حسنه بوده است، چون در تهذيب آنها را صحيحه ذكر كرده است، صحيحه عنوان نموده است، آدرس [[تهذيب الأحكام]] ذكر شده است.
    # علاوه بر احاديث شيعه، روايات عامه را از صحاح سته ذكر شده است. بعضى از روايات كه از غير كتب حديثى ذكر شده است آدرس آنها را علاوه بر مصادر حديثى از خود آنها ذكر نموده‌اند.
    # علاوه بر احاديث شيعه، روايات عامه را از صحاح سته ذكر شده است. بعضى از روايات كه از غير كتب حديثى ذكر شده است آدرس آنها را علاوه بر مصادر حديثى از خود آنها ذكر نموده‌اند.
    # استخراج اقوال و نظريات فقهاى عظام از كتاب‌هاى فقهى آنان.
    # استخراج اقوال و نظريات فقهاى عظام از كتاب‌هاى فقهى آنان.
    خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:




    در بعضى از آثار فقهى فتوايى [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] كه شبيه به رساله‌هاى عمليۀ متداول مى‌باشد مثل إرشاد الأذهان و [[تبصرة المتعلمين في أحكام‌الدين|تبصرة المتعلمين]] علامه عبارت «على رأى» ديده مى‌شود. براى آشنايى با اين اصطلاح كلمات بعضى از بزرگان در اين زمينه نقل مى‌شود.
    در بعضى از آثار فقهى فتوايى [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] كه شبيه به رساله‌هاى عمليۀ متداول مى‌باشد مثل إرشاد الأذهان و [[تبصرة المتعلمين في أحكام‌الدين|تبصرة المتعلمين]] علامه عبارت «على رأى» ديده مى‌شود. براى آشنايى با اين اصطلاح كلمات بعضى از بزرگان در اين زمينه نقل مى‌شود.


    در فهرست‌وارۀ فقه صفحات 17 - 18 به نقل از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] در مورد سؤالى كه از اصطلاحات فقهى كتب [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، مطرح شده است اين طور مى‌خوانيم:
    در فهرست‌وارۀ فقه صفحات 17 - 18 به نقل از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] در مورد سؤالى كه از اصطلاحات فقهى كتب [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، مطرح شده است اين طور مى‌خوانيم:


    و إذا قال «على رأى» يكون اختياره ما قبله، و نبّه بقوله على رأى على أن فيه خلافا لبعض الأصحاب، به همين عبارت در [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] (ج /6ص 335) از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] اشاره شده است و سپس در دنبالۀ آن مى‌نويسد:
    و إذا قال «على رأى» يكون اختياره ما قبله، و نبّه بقوله على رأى على أن فيه خلافا لبعض الأصحاب، به همين عبارت در [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] (ج /6ص 335) از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] اشاره شده است و سپس در دنبالۀ آن مى‌نويسد:


    اما متخصصين در فقه اين بيان را بطور كلى قبول ندارند زيرا با توجه به تغيير در نظريات [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و علاّمۀ حلّى كه گاهى حتى در يك كتاب صورت مى‌پذيرد و آنان اين تغيير رأى را در عبارت‌هاى قبلى تصحيح نمى‌كنند بلكه به ظهور رأى آخر كه نظريۀ نهايى آنان مى‌باشد بسنده مى‌كنند اين اصطلاح را نمى‌توان در همه جا به يك معنا دانست.
    اما متخصصين در فقه اين بيان را بطور كلى قبول ندارند زيرا با توجه به تغيير در نظريات [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و علاّمۀ حلّى كه گاهى حتى در يك كتاب صورت مى‌پذيرد و آنان اين تغيير رأى را در عبارت‌هاى قبلى تصحيح نمى‌كنند بلكه به ظهور رأى آخر كه نظريۀ نهايى آنان مى‌باشد بسنده مى‌كنند اين اصطلاح را نمى‌توان در همه جا به يك معنا دانست.
    خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
    در كتاب قضاء جلد 2، صفحۀ 160 پس از نقل عبارت على رأى وى مى‌نويسد، عادة المصنف في كتبه أن يكون مقوّاه الرأى المذكور و مضعّفه الرأى المنبّه عليه، و هنا الأمر بالعكس.
    در كتاب قضاء جلد 2، صفحۀ 160 پس از نقل عبارت على رأى وى مى‌نويسد، عادة المصنف في كتبه أن يكون مقوّاه الرأى المذكور و مضعّفه الرأى المنبّه عليه، و هنا الأمر بالعكس.


    در كتاب جنايات جلد 2، صفحۀ 205: اعلم أن قول المصنف هنا و في التلخيص «على رأى» ليس في موضعه على ما اصطلح عليه غالبا فإنّه ينبّه به على قول و إن لم يكن مشهورا و في الأكثر يكون مشهورا بنابراين اگر چه در مواردى كه [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] نظريه‌اش را تغيير داده است يا در موارد استثنايى نمى‌توان تعريف مشخصى براى اين اصطلاح داشت امّا غالبا نظريه‌اى كه قبل از اين اصطلاح آورده شده است مورد قبول [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] بوده و آن را تقويت كرده است و نظريۀ پس از اين اصطلاح خلاف مشهور بوده و وى آن را قبول نداشته است.
    در كتاب جنايات جلد 2، صفحۀ 205: اعلم أن قول المصنف هنا و في التلخيص «على رأى» ليس في موضعه على ما اصطلح عليه غالبا فإنّه ينبّه به على قول و إن لم يكن مشهورا و في الأكثر يكون مشهورا بنابراين اگر چه در مواردى كه [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] نظريه‌اش را تغيير داده است يا در موارد استثنايى نمى‌توان تعريف مشخصى براى اين اصطلاح داشت امّا غالبا نظريه‌اى كه قبل از اين اصطلاح آورده شده است مورد قبول [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] بوده و آن را تقويت كرده است و نظريۀ پس از اين اصطلاح خلاف مشهور بوده و وى آن را قبول نداشته است.


    ==ويژگى‌ها==
    ==ويژگى‌ها==
    خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:
    كتاب غاية المراد يكى از بى‌نظيرترين كتب فقهى از نظر جامعيت و ويژگى‌هاى خاص آن مى‌باشد. شايد مهم‌ترين خصوصيت اين كتاب بيان مطالبى از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و فقهاى قبل از وى است كه در كتب آنها وجود ندارد و به دست ما نرسيده است.
    كتاب غاية المراد يكى از بى‌نظيرترين كتب فقهى از نظر جامعيت و ويژگى‌هاى خاص آن مى‌باشد. شايد مهم‌ترين خصوصيت اين كتاب بيان مطالبى از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]] و فقهاى قبل از وى است كه در كتب آنها وجود ندارد و به دست ما نرسيده است.


    وى در مواردى انصراف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] از نظريۀ قبلش را از طريق فرزندش [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] اعلام نموده است، مثلا در صفحۀ 188 مى‌نويسد: سمعت من شيخنا الإمام فخرالدين ولد المصنف أنه رجع عن هذه المسألة.
    وى در مواردى انصراف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] از نظريۀ قبلش را از طريق فرزندش [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] اعلام نموده است، مثلا در صفحۀ 188 مى‌نويسد: سمعت من شيخنا الإمام فخرالدين ولد المصنف أنه رجع عن هذه المسألة.


    وى گاهى نيز مطالبى را كه به صورت شفاهى از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] و شيخ عميدالدين عبدالمطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) در درس شنيده بوده را نقل نموده كه از اين نظر نيز منحصر بفرد مى‌باشد.
    وى گاهى نيز مطالبى را كه به صورت شفاهى از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] و شيخ عميدالدين عبدالمطلب بن محمد اعرجى (م 754 ق) در درس شنيده بوده را نقل نموده كه از اين نظر نيز منحصر بفرد مى‌باشد.


    به عنوان نمونه وى در صفحۀ 243 مى‌نويسد: اعلم أن المحقق نجم‌الدين أورد سؤالا هنا، و أجاب عنه في كتابه إجمالا و في درسه تفصيلا...هكذا نقل عن المحقق في الدروس، يا در جاى ديگر: سمعت منه مشافهة، قال...في الدروس.
    به عنوان نمونه وى در صفحۀ 243 مى‌نويسد: اعلم أن المحقق نجم‌الدين أورد سؤالا هنا، و أجاب عنه في كتابه إجمالا و في درسه تفصيلا...هكذا نقل عن المحقق في الدروس، يا در جاى ديگر: سمعت منه مشافهة، قال...في الدروس.


    از ديگر ويژگى‌هاى بسيار مهم اين كه وى به نقل مطالب زيادى از كتب و تأليفات قدماى اصحاب كه به دست ما نرسيده است در اين كتاب پرداخته است كه حتى بزرگانى هم‌چون[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، فاضل آبى، [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] و ديگران آنها را بيان نكرده‌اند.
    از ديگر ويژگى‌هاى بسيار مهم اين كه وى به نقل مطالب زيادى از كتب و تأليفات قدماى اصحاب كه به دست ما نرسيده است در اين كتاب پرداخته است كه حتى بزرگانى هم‌چون[[ابن‌ادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، فاضل آبى، [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] و ديگران آنها را بيان نكرده‌اند.


    اين گونه نقل مطالب از جهت فراوانى آثار و تأليفات قدماء در نزد [[شهيد اول]] بوده است، به عنوان نمونه وى از كتاب‌هاى الكامل، الروضة و الموجز از [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن برّاج]]، البشرى از احمد بن طاوس، الفاخر از ابوالفضل جعفى، الواسطة از ابن حمزة، المنهج الاقصد از نجيبالدين، المفيد في التكليف از بصروى، النيات از مصرى، الرافع و الحاوى از جرجانى و كتاب‌هاى متعدد ديگرى مطالبى را نقل نموده كه در دسترس ما نيستند.
    اين گونه نقل مطالب از جهت فراوانى آثار و تأليفات قدماء در نزد [[شهيد اول]] بوده است، به عنوان نمونه وى از كتاب‌هاى الكامل، الروضة و الموجز از [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن برّاج]]، البشرى از احمد بن طاوس، الفاخر از ابوالفضل جعفى، الواسطة از ابن حمزة، المنهج الاقصد از نجيبالدين، المفيد في التكليف از بصروى، النيات از مصرى، الرافع و الحاوى از جرجانى و كتاب‌هاى متعدد ديگرى مطالبى را نقل نموده كه در دسترس ما نيستند.
    خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
    تتبع وسيع و احاطۀ مؤلف به اقوال و نظريات فقهاى قبل از خود از ديگر ويژگى‌هاى كتاب است تا جايى كه مؤلف در موارد متعدد به نادر بودن نظريه‌اى اشاره دارد.
    تتبع وسيع و احاطۀ مؤلف به اقوال و نظريات فقهاى قبل از خود از ديگر ويژگى‌هاى كتاب است تا جايى كه مؤلف در موارد متعدد به نادر بودن نظريه‌اى اشاره دارد.


    مثلا در صفحۀ 187 در مورد نظريه‌اى كه بر الخلاف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] اسناد داده شده است مى‌نويسد: و لم أجده في الكتاب، يا در مورد ديگرى در منفرد بودن نظر [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] مى‌نويسد: هذا الفرع من خصوصيات المصنف رحمه الله صفحۀ 187، يا در صفحۀ 276 مى‌نويسد: هذان الفرعان لم أظفر بهما لأحد سبق.
    مثلا در صفحۀ 187 در مورد نظريه‌اى كه بر الخلاف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] اسناد داده شده است مى‌نويسد: و لم أجده في الكتاب، يا در مورد ديگرى در منفرد بودن نظر [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]] مى‌نويسد: هذا الفرع من خصوصيات المصنف رحمه الله صفحۀ 187، يا در صفحۀ 276 مى‌نويسد: هذان الفرعان لم أظفر بهما لأحد سبق.


    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب نظم و ترتيب دقيق مسائل كتاب مى‌باشد و به دليل خلاصه‌نويسى مطالب اين كتاب، بسيارى از مباحث آن از پيچيدگى و سنگينى در عبارت برخوردار است.
    از ديگر ويژگى‌هاى كتاب نظم و ترتيب دقيق مسائل كتاب مى‌باشد و به دليل خلاصه‌نويسى مطالب اين كتاب، بسيارى از مباحث آن از پيچيدگى و سنگينى در عبارت برخوردار است.
    خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:




    # در غالب موارد، روايات را از كتاب [[تهذيب الأحكام]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نقل مى‌نمايد.
    # در غالب موارد، روايات را از كتاب [[تهذيب الأحكام]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نقل مى‌نمايد.
    # از كتب علماء به پيروى از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و ابوالصلاح حلبى تعبير به مسأله مى‌نمايد. (جلد /1صفحات 99، 100، 102، الكافي في الفقه ص 510).
    # از كتب علماء به پيروى از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و ابوالصلاح حلبى تعبير به مسأله مى‌نمايد. (جلد /1صفحات 99، 100، 102، الكافي في الفقه ص 510).
    # از آنجا كه مباحث اصول عمليه در زمان [[شهيد اول]] منقح و تبيين نشده بود وى گاهى بعضى از مسائل را در باب اصول عمليّه بيان نموده كه امروزه مورد قبول ما نيست مثلا در بحث تعارض اصل احتياط و اصل برائت در جلد 282/1 - 283 مى‌نويسد: المعارضة بالاحتياط لا يقاوم الأصل، إذ الظني لا يعارض القطعي.
    # از آنجا كه مباحث اصول عمليه در زمان [[شهيد اول]] منقح و تبيين نشده بود وى گاهى بعضى از مسائل را در باب اصول عمليّه بيان نموده كه امروزه مورد قبول ما نيست مثلا در بحث تعارض اصل احتياط و اصل برائت در جلد 282/1 - 283 مى‌نويسد: المعارضة بالاحتياط لا يقاوم الأصل، إذ الظني لا يعارض القطعي.