شرح مثنوی شریف (فروزانفر): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    شارح محترم، در آغاز هريك از حكايات، مقدمه‌اى شبيه مَدْخَل با عنوان «مأخذ و نقد و تحليل داستان» به رشته تحرير كشيده، بدان نظر كه خواننده بداند كه قصه مورد بحث، پيش از مولانا وجود داشته و آن بزرگوار آن را از پيش خود نساخته است.
    شارح محترم، در آغاز هريك از حكايات، مقدمه‌اى شبيه مَدْخَل با عنوان «مأخذ و نقد و تحليل داستان» به رشته تحرير كشيده، بدان نظر كه خواننده بداند كه قصه مورد بحث، پيش از مولانا وجود داشته و آن بزرگوار آن را از پيش خود نساخته است.


    فايده ديگر كه از اين ترتيب به دست مى‌آيد، حدود تصرف مولاناست در قصه‌اى كه آن را به نظم آورده است. از اين راه، روش او را در سرودن حكايات بخصوص با حكيم سنايى و فريد الدين [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و كسانى كه پس از وى زيسته‌اند، مانند اوحدى مراغه‌اى و مولانا [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، در ترازوى مقايسه مى‌توان سنجيد.
    فايده ديگر كه از اين ترتيب به دست مى‌آيد، حدود تصرف مولاناست در قصه‌اى كه آن را به نظم آورده است. از اين راه، روش او را در سرودن حكايات بخصوص با حكيم سنايى و فريدالدين [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و كسانى كه پس از وى زيسته‌اند، مانند اوحدى مراغه‌اى و مولانا [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، در ترازوى مقايسه مى‌توان سنجيد.


    از دگر سو مولانا به‌طور اغلب، حكايات را پيوسته و يك‌جا در ظرف تعبير فرونمى‌ريزد، بلكه به مناسبت، حكايت را با قصه ديگر و با افكار گوناگون كه به‌منزله نتيجه‌گيرى از اجزاء داستان است، درهم‌مى‌آميزد؛ بدان گونه كه ممكن است رشته مطلب از دست خواننده به‌دررود و چگونگى ارتباط آنها را درنيابد؛ ازاين‌رو، مقدمه مشاراليها به‌صورتى نوشته شده است كه به نحو اجمال خواننده از نظم و جريان قصه در مثنوى و كيفيت اتصال مطالب به يكديگر و جهت انتقال مولانا از هر مطلب به ديگرى روشن مى‌گردد و خواننده در روشنايى آنچه به ذهن سپرده است، به‌خوبى مى‌تواند به همراه سراينده داستان در راهى كه مى‌سپرد، گام‌به‌گام پيش رود.
    از دگر سو مولانا به‌طور اغلب، حكايات را پيوسته و يك‌جا در ظرف تعبير فرونمى‌ريزد، بلكه به مناسبت، حكايت را با قصه ديگر و با افكار گوناگون كه به‌منزله نتيجه‌گيرى از اجزاء داستان است، درهم‌مى‌آميزد؛ بدان گونه كه ممكن است رشته مطلب از دست خواننده به‌دررود و چگونگى ارتباط آنها را درنيابد؛ ازاين‌رو، مقدمه مشاراليها به‌صورتى نوشته شده است كه به نحو اجمال خواننده از نظم و جريان قصه در مثنوى و كيفيت اتصال مطالب به يكديگر و جهت انتقال مولانا از هر مطلب به ديگرى روشن مى‌گردد و خواننده در روشنايى آنچه به ذهن سپرده است، به‌خوبى مى‌تواند به همراه سراينده داستان در راهى كه مى‌سپرد، گام‌به‌گام پيش رود.
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    مباحث كلى و اصول فكر مولانا را در هر قصه نيز به‌صورت فهرست نوشته تا خواننده متوجه باشد كه با چه نوع مطلبى سروكار دارد و فى الجمله ذهن خود را آماده سازد.
    مباحث كلى و اصول فكر مولانا را در هر قصه نيز به‌صورت فهرست نوشته تا خواننده متوجه باشد كه با چه نوع مطلبى سروكار دارد و فى الجمله ذهن خود را آماده سازد.


    ابيات مثنوى را از روى نسخه موزه قونيه مكتوب در رجب (677) نقل كرده. اين نسخه از روى نسخه اصل مثنوى كه در حضور مولانا و حسام الدين، حسن چلبى مى‌خوانده‌اند، كتابت شده و صحيح‌ترين نسخه است.
    ابيات مثنوى را از روى نسخه موزه قونيه مكتوب در رجب (677) نقل كرده. اين نسخه از روى نسخه اصل مثنوى كه در حضور مولانا و حسامالدين، حسن چلبى مى‌خوانده‌اند، كتابت شده و صحيح‌ترين نسخه است.


    در شرح ابيات، نخست لغات و مصطلحات فنى را تفسير كرده و تا توانسته يك يا چند شاهد از گفته پيشينيان و يا مولانا آورده و اگر بيتى متضمن اشارتى به حديث يا آيتى از قرآن كريم بوده است، مأخذ آن حديث يا موضع آن آيت را در قرآن كريم با ذكر عقايد مفسرين باز نموده. در تفسير آيات از «لطايف الاشارات» تأليف ابوالقاسم قشيرى (متوفى 465) و «بيان السعادة» تأليف مرحوم سلطان على‌شاه گنابادى (متوفى 1327) از مشايخ بزرگ و محققين كم‌نظير صوفيه، فايده بسيار برده است.
    در شرح ابيات، نخست لغات و مصطلحات فنى را تفسير كرده و تا توانسته يك يا چند شاهد از گفته پيشينيان و يا مولانا آورده و اگر بيتى متضمن اشارتى به حديث يا آيتى از قرآن كريم بوده است، مأخذ آن حديث يا موضع آن آيت را در قرآن كريم با ذكر عقايد مفسرين باز نموده. در تفسير آيات از «لطايف الاشارات» تأليف ابوالقاسم قشيرى (متوفى 465) و «بيان السعادة» تأليف مرحوم سلطان على‌شاه گنابادى (متوفى 1327) از مشايخ بزرگ و محققين كم‌نظير صوفيه، فايده بسيار برده است.
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    از شروح مثنوى، به كتب ذيل مراجعه كرده:
    از شروح مثنوى، به كتب ذيل مراجعه كرده:


    الف) كتابى كه نامش را به دست نياورده، از شخصى به نام «احمد رومى» كه با [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] (متوفى 712) و فرزندش جلال الدين فريدون، مشهور به «عارف چلبى» متولد (670 و متوفى 719) معاصر بوده است؛
    الف) كتابى كه نامش را به دست نياورده، از شخصى به نام «احمد رومى» كه با [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] (متوفى 712) و فرزندش جلالالدين فريدون، مشهور به «عارف چلبى» متولد (670 و متوفى 719) معاصر بوده است؛


    ب) جواهر الاسرار و زواهر الانوار، تأليف كمال الدين حسين بن حسن خوارزمى (متوفى 840) از شاگردان و مريدان خواجه ابوالوفاء خوارزمى از بزرگان متصوفه (متوفى روز جمعه چهارم رجب 835) كه به پيروى پير خويش عشقى گرم و سوزان به آثار مولانا داشته است؛
    ب) جواهر الاسرار و زواهر الانوار، تأليف كمالالدين حسين بن حسن خوارزمى (متوفى 840) از شاگردان و مريدان خواجه ابوالوفاء خوارزمى از بزرگان متصوفه (متوفى روز جمعه چهارم رجب 835) كه به پيروى پير خويش عشقى گرم و سوزان به آثار مولانا داشته است؛


    ج) اسرار الغيوب، تأليف خواجه ايوب از صوفيان هوشمند و نكته‌دان قرن دوازدهم هجرى كه در سال 1120ق، تأليف شده و مشتمل است بر شرح مشكلات تمام مثنوى؛
    ج) اسرار الغيوب، تأليف خواجه ايوب از صوفيان هوشمند و نكته‌دان قرن دوازدهم هجرى كه در سال 1120ق، تأليف شده و مشتمل است بر شرح مشكلات تمام مثنوى؛


    ه) شرح عبدالعلى محمد بن نظام الدين، مشهور به بحر العلوم بر دفترهاى شش‌گانه مثنوى؛
    ه) شرح عبدالعلى محمد بن نظامالدين، مشهور به بحر العلوم بر دفترهاى شش‌گانه مثنوى؛


    و) شرح اسرار سبزوارى، حكيم بزرگوار حاج ملا هادى (متوفى 1290ق) كه در سال 1285 در طهران به طبع رسيده و مؤلف تا آنجا كه امكان داشته است مثنوى را بر آراء و نظريات حكما، به‌ويژه صدرالدين شيرازى تطبيق فرموده است؛
    و) شرح اسرار سبزوارى، حكيم بزرگوار حاج ملا هادى (متوفى 1290ق) كه در سال 1285 در طهران به طبع رسيده و مؤلف تا آنجا كه امكان داشته است مثنوى را بر آراء و نظريات حكما، به‌ويژه صدرالدين شيرازى تطبيق فرموده است؛