قضاة دمشق الثغر البسام في ذكر من ولي قضاء الشام: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
    جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    }}
    }}


    '''قضاة دمشق الثغر البسام في ذكر من ولي قضاء الشام'''، کتابی است مرکب از دو اثر: «القضاة الشافعية» تألیف محیی‌الدین عبدالقادر نعیمی <ref>متن کتاب، ص1-184</ref>و «القضاة الحنفية و المالكية و الحنابلة بدمشق» تألیف [[ابن طولون، محمد بن علی|شمس‌الدین بن طولون]] <ref>همان، ص185-321</ref>، با تحقیق [[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌الدین منجد]]، کتابی است پیرامون سیره و اخبار قضات شام از زمان فتح آن به دست مسلمانان تا زمان ابن طولون در قرن دهم هجری که به زبان عربی نوشته شده است.
    '''قضاة دمشق الثغر البسام في ذكر من ولي قضاء الشام'''، کتابی است مرکب از دو اثر: «القضاة الشافعية» تألیف محیی‌الدین عبدالقادر نعیمی<ref>متن کتاب، ص1-184</ref>و «القضاة الحنفية و المالكية و الحنابلة بدمشق» تألیف [[ابن طولون، محمد بن علی|شمس‌الدین بن طولون]] <ref>همان، ص185-321</ref>، با تحقیق [[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌الدین منجد]]، کتابی است پیرامون سیره و اخبار قضات شام از زمان فتح آن به دست مسلمانان تا زمان ابن طولون در قرن دهم هجری که به زبان عربی نوشته شده است.


    انگیزه نویسنده از تألیف اثر حاضر، به گفته خود او، آن بوده که استادش نعیمی «القضاة الشافعية» را تألیف کرده، ولی به شرح حال قضات حنفی و مالکی و حنبلی دمشق نپرداخته بود و او در صدد تکمیل آن برآمد <ref>ر.ک: لسانی فشارکی، محمدعلی، ج4، ص150</ref>
    انگیزه نویسنده از تألیف اثر حاضر، به گفته خود او، آن بوده که استادش نعیمی «القضاة الشافعية» را تألیف کرده، ولی به شرح حال قضات حنفی و مالکی و حنبلی دمشق نپرداخته بود و او در صدد تکمیل آن برآمد<ref>ر.ک: لسانی فشارکی، محمدعلی، ج4، ص150</ref>


    قضات در اسلام، همواره دارای شأن و منزلت ویژه‌ای بوده‌اند، ولذا اثر حاضر که به زندگی‌نامه، سیره و اخبار برخی از آن‌ها می‌پردازد، دارای اهمیت و ارزش فراوانی می‌باشد.
    قضات در اسلام، همواره دارای شأن و منزلت ویژه‌ای بوده‌اند، ولذا اثر حاضر که به زندگی‌نامه، سیره و اخبار برخی از آن‌ها می‌پردازد، دارای اهمیت و ارزش فراوانی می‌باشد.
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب با مقدمه مصحح آغاز و اسامی قضات، به ترتیب زمانی که عهده‌دار منصب قضاوت بودند، آورده شده است.
    کتاب با مقدمه مصحح آغاز و اسامی قضات، به ترتیب زمانی که عهده‌دار منصب قضاوت بودند، آورده شده است.
    کتاب در اصل دارای دو بخش می‌باشد: بخش نخست شامل مطالبی است مربوط به قضات شافعیه تألیف نعیمی (استاد نویسنده) و بخش دوم، دربردارنده شرح حال قضات حنفیه، مالکیه و حنابله، تألیف ابن طولون <ref>مقدمه مصحح، ص5</ref>
    کتاب در اصل دارای دو بخش می‌باشد: بخش نخست شامل مطالبی است مربوط به قضات شافعیه تألیف نعیمی (استاد نویسنده) و بخش دوم، دربردارنده شرح حال قضات حنفیه، مالکیه و حنابله، تألیف ابن طولون<ref>مقدمه مصحح، ص5</ref>


    نعیمی در نوشتن شرح حال قضات شافعی، همان روشی را در پیش گرفته که در کتاب دیگرش «تنبيه الطالب» از آن بهره برده که عبارت است از نقل تواریخ گذشتگان. بیشترین نقل وی از افرادی نظیر ابوشامه، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و مخصوصا تقی‌الدین اسدی معروف به قاضی شهبه می‌باشد؛ وی مطالب مربوط به قضات را از کتب این مورخین گردآوری نموده است. به همین واسطه، اسلوب کتاب، به‌واسطه اختلاف مصدر، مختلف شده است؛ بدین معنا که ابتدای کتاب که مطالب نعیمی می‌باشد، اطلاعات مجملی از قضات ارائه گردیده است <ref>همان، ص8</ref>
    نعیمی در نوشتن شرح حال قضات شافعی، همان روشی را در پیش گرفته که در کتاب دیگرش «تنبيه الطالب» از آن بهره برده که عبارت است از نقل تواریخ گذشتگان. بیشترین نقل وی از افرادی نظیر ابوشامه، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و مخصوصا تقی‌الدین اسدی معروف به قاضی شهبه می‌باشد؛ وی مطالب مربوط به قضات را از کتب این مورخین گردآوری نموده است. به همین واسطه، اسلوب کتاب، به‌واسطه اختلاف مصدر، مختلف شده است؛ بدین معنا که ابتدای کتاب که مطالب نعیمی می‌باشد، اطلاعات مجملی از قضات ارائه گردیده است<ref>همان، ص8</ref>


    ابن طولون نیز از روش استاد خویش تبعیت نموده، اما مطالب را مفصل‌تر نوشته و اطلاعات بیشتری از قضات، ارائه نموده است. وی در نگارش مطالب خویش، بر نوشته‌های [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، [[ابن مفلح، محمد بن مفلح|ابن مفلح]]  و مخصوصا علی بن قاضی شهبه اعتماد نموده است <ref>همان، ص9</ref>
    ابن طولون نیز از روش استاد خویش تبعیت نموده، اما مطالب را مفصل‌تر نوشته و اطلاعات بیشتری از قضات، ارائه نموده است. وی در نگارش مطالب خویش، بر نوشته‌های [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، [[ابن مفلح، محمد بن مفلح|ابن مفلح]]  و مخصوصا علی بن قاضی شهبه اعتماد نموده است<ref>همان، ص9</ref>


    در انتهای کتاب، اثری به عنوان «ذيل قضاة دمشق حتی سنة الألف للهجرة» از تذکره شرف‌الدین موسی بن یوب انصاری دمشقی آمده که ذیلی است بر مطالب ابن طولون <ref>متن کتاب، ص323-336</ref>
    در انتهای کتاب، اثری به عنوان «ذيل قضاة دمشق حتی سنة الألف للهجرة» از تذکره شرف‌الدین موسی بن یوب انصاری دمشقی آمده که ذیلی است بر مطالب ابن طولون<ref>متن کتاب، ص323-336</ref>


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه مصحح، علاوه بر توضیح روش نویسنده و اسلوب نگارش کتاب، به اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته در آن، اشاره شده است <ref>مقدمه نخست، ص3-16</ref>
    در مقدمه مصحح، علاوه بر توضیح روش نویسنده و اسلوب نگارش کتاب، به اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته در آن، اشاره شده است<ref>مقدمه نخست، ص3-16</ref>


    در کتاب، به تبیین نام کامل افراد پرداخته شده و سپس اطلاعاتی درباره هریک، ارائه گردیده است؛ اطلاعاتی نظیر شهرهای مورد اقامت، احوال شخصی، میزان وثاقت و اعتماد علما و مردم به وی، آثار و کتبی که قرائت و یا تألیف نموده است، شیوخ و بزرگانی که هم‌عصر وی بوده و یا با آن‌ها ملاقات داشته است، نحوه و کیفیت تعیین و نصب و یا عزل وی، خلفا یا سلاطین و یا نوابیکه وی در خدمتشان بوده، چگونگی مراسم تولیت یا عزل، مشخص کردن اماکنی که وی در آن‌ها به حکم و قضاوت می‌پرداخته، مانند مساجد، مدارس و... <ref>مقدمه مصحح، ص7</ref>
    در کتاب، به تبیین نام کامل افراد پرداخته شده و سپس اطلاعاتی درباره هریک، ارائه گردیده است؛ اطلاعاتی نظیر شهرهای مورد اقامت، احوال شخصی، میزان وثاقت و اعتماد علما و مردم به وی، آثار و کتبی که قرائت و یا تألیف نموده است، شیوخ و بزرگانی که هم‌عصر وی بوده و یا با آن‌ها ملاقات داشته است، نحوه و کیفیت تعیین و نصب و یا عزل وی، خلفا یا سلاطین و یا نوابیکه وی در خدمتشان بوده، چگونگی مراسم تولیت یا عزل، مشخص کردن اماکنی که وی در آن‌ها به حکم و قضاوت می‌پرداخته، مانند مساجد، مدارس و...<ref>مقدمه مصحح، ص7</ref>


    اولین قاضی شافعی مذکور در کتاب نعیمی، عویمر بن قیس بن امیة بن عامر بن عدی بن کعب بن خزرج انصاری می‌باشد که در زمان عثمان، عهده‌دار منصب قضاوت دمشق گردید <ref>متن کتاب، ص1-2</ref>و آخرین فرد، قاضی نجم‌الدین بن قاضی عجلون که در هجدهم جمادی‌الاولی سال 914ق، قاضی مصر گردید <ref>همان، ص183</ref>
    اولین قاضی شافعی مذکور در کتاب نعیمی، عویمر بن قیس بن امیة بن عامر بن عدی بن کعب بن خزرج انصاری می‌باشد که در زمان عثمان، عهده‌دار منصب قضاوت دمشق گردید<ref>متن کتاب، ص1-2</ref>و آخرین فرد، قاضی نجم‌الدین بن قاضی عجلون که در هجدهم جمادی‌الاولی سال 914ق، قاضی مصر گردید<ref>همان، ص183</ref>


    ابن طولون شرح حال‌ها را با قضات حنفیه آغاز نموده و سپس به شرح حال قضات مالکیه و حنبلی پرداخته است. اولین فرد معرفی‌شده، شمس‌الدین ابومحمد عبدالله بن محمد بن حسن بن عطاء بن جبری بن جابر بن وهیب اذرعی حنفی، معروف به قاضی عبدالله بوده <ref>همان، ص187</ref>و آخرین نفر، محمد باک رومی حنفی می‌باشد <ref>همان، ص320</ref>
    ابن طولون شرح حال‌ها را با قضات حنفیه آغاز نموده و سپس به شرح حال قضات مالکیه و حنبلی پرداخته است. اولین فرد معرفی‌شده، شمس‌الدین ابومحمد عبدالله بن محمد بن حسن بن عطاء بن جبری بن جابر بن وهیب اذرعی حنفی، معروف به قاضی عبدالله بوده<ref>همان، ص187</ref>و آخرین نفر، محمد باک رومی حنفی می‌باشد<ref>همان، ص320</ref>


    از ویژگی‌های اثر حاضر، آن است که نویسنده در ثبت و ضبط دقیق نام‌ها و نشان‌ها و نکات تاریخی و جغرافیایی، پی‌جویی شگفتی داشته است <ref>ر.ک: لسانی فشارکی، محمدعلی، ج4، ص151</ref>
    از ویژگی‌های اثر حاضر، آن است که نویسنده در ثبت و ضبط دقیق نام‌ها و نشان‌ها و نکات تاریخی و جغرافیایی، پی‌جویی شگفتی داشته است<ref>ر.ک: لسانی فشارکی، محمدعلی، ج4، ص151</ref>


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهارس کتاب، در انتهای آن جای گرفته است که عبارتند از: فهرست اسامی قضات دمشق بر حسب ذکر در کتاب بر اساس سن وفات؛ تألیفات مذکور در متن؛ اماکن؛ اعلام؛ منابع تصحیح و تعلیق و مستدرک.
    فهارس کتاب، در انتهای آن جای گرفته است که عبارتند از: فهرست اسامی قضات دمشق بر حسب ذکر در کتاب بر اساس سن وفات؛ تألیفات مذکور در متن؛ اماکن؛ اعلام؛ منابع تصحیح و تعلیق و مستدرک.
    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع <ref>ر.ک: پاورقی، ص76</ref>، به اختلاف نسخ اشاره گردیده است <ref>ر.ک: همان، ص88</ref>
    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص76</ref>، به اختلاف نسخ اشاره گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص88</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==