تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج‌البلاغة: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
    جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
    خط ۴۸: خط ۴۸:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در مقدمه هدف خود از نگارش این اثر را چنین توضیح می‌دهد: «دقت در روش تاریخ‌نگاری و روش تحلیل حوادث تاریخی در «قرآن» و «نهج البلاغه» و نیز واقع‌بینی و درس‌آموز بودن تاریخ، به ما قدرت می‌دهد که تاریخ هدف‌دار، روشنگر و حرکت‌آفرین را بشناسیم و قانونمندی جامعه و سنن حاکم بر تاریخ را باور کنیم. تاریخی که با روش صحیح و واقع‌بینانه تحلیل نشود، از حوزه گزارش و آمار نگذرد و از نسب‌شناسی و هویت فردی رجال تاریخی، فراتر نرود و گذشته را به آینده پیوند ندهد، به افسانه‌ای تبدیل می‌شود که در «نقل سطحی وقایع» خلاصه می‌شود و همچنان راکد و بی‌روح می‌ماند. ما این موضوع را در قرآن و نهج البلاغه، هرچند به‌صورت گذرا و به‌اختصار، مورد بررسی قرار دادیم تا ببینیم این دو منبع بزرگ، تاریخ را با چه هدفی و با چه روشی تحلیل و چه کسانی را به‌عنوان الگوهای عملی معرفی می‌کنند و عوامل حرکت و تکامل تاریخ را در چه چیزی می‌دانند، باشد که فروغی از آنها برگیریم و به قطره‌ای از بیکرانشان دست یابیم».<ref>مقدمه، ص12-11</ref>
    نویسنده در مقدمه هدف خود از نگارش این اثر را چنین توضیح می‌دهد: «دقت در روش تاریخ‌نگاری و روش تحلیل حوادث تاریخی در «قرآن» و «نهج البلاغه» و نیز واقع‌بینی و درس‌آموز بودن تاریخ، به ما قدرت می‌دهد که تاریخ هدف‌دار، روشنگر و حرکت‌آفرین را بشناسیم و قانونمندی جامعه و سنن حاکم بر تاریخ را باور کنیم. تاریخی که با روش صحیح و واقع‌بینانه تحلیل نشود، از حوزه گزارش و آمار نگذرد و از نسب‌شناسی و هویت فردی رجال تاریخی، فراتر نرود و گذشته را به آینده پیوند ندهد، به افسانه‌ای تبدیل می‌شود که در «نقل سطحی وقایع» خلاصه می‌شود و همچنان راکد و بی‌روح می‌ماند. ما این موضوع را در قرآن و نهج البلاغه، هرچند به‌صورت گذرا و به‌اختصار، مورد بررسی قرار دادیم تا ببینیم این دو منبع بزرگ، تاریخ را با چه هدفی و با چه روشی تحلیل و چه کسانی را به‌عنوان الگوهای عملی معرفی می‌کنند و عوامل حرکت و تکامل تاریخ را در چه چیزی می‌دانند، باشد که فروغی از آنها برگیریم و به قطره‌ای از بیکرانشان دست یابیم»..<ref>مقدمه، ص12-11</ref>
       
       
    وی در ابتدای اثر با ذکر کلیاتی درباره تاریخ و ذکر معنا و سرگذشت این واژه، بینش تاریخی قرآن را این‌گونه تبیین می‌کند: «تاریخ از دیدگاه قرآن، مجموعه وقایع و حوادثی است که در چهارچوب قوانین و سنت‌های تغییرناپذیر بروز کرده‌اند و باید به‌عنوان تجربه و عبرت، در فراروی آیندگان قرار گیرند».<ref> متن اثر، ص15</ref>  
    وی در ابتدای اثر با ذکر کلیاتی درباره تاریخ و ذکر معنا و سرگذشت این واژه، بینش تاریخی قرآن را این‌گونه تبیین می‌کند: «تاریخ از دیدگاه قرآن، مجموعه وقایع و حوادثی است که در چهارچوب قوانین و سنت‌های تغییرناپذیر بروز کرده‌اند و باید به‌عنوان تجربه و عبرت، در فراروی آیندگان قرار گیرند»..<ref> متن اثر، ص15</ref>  


    در دومین درس کتاب، اهمیت تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده در قبال دیدگاه گروهی که با بدبینی به تاریخ می‌نگرند، به دیدگاه اسلام اشاره می‌کند که نقش تاریخ را در ابعاد نظری و عملی تعیین‌کننده می‌داند. البته او یادآور می‌شود که قرآن یک کتاب تاریخی نیست که چون دیگر کتاب‌ها در پی وقایع‌نگاری و انعکاس رویدادها و زندگی اقوام گذشته باشد، ولی مسائل زیادی از آن قابل استنباط و استخراج است و می‌توان ضوابط و قانونمندی حاکم بر تاریخ را به‌طور عمیق به‌ دست آورد؛ زیرا قرآن علل پیروزی‌ها، شکست‌ها، پیشرفت‌ها و عقب‌ماندگی‌های برخی از امم گذشته را تحلیل می‌کند و عوامل ظهور و افول تمدن‌ها را یادآور می‌شود و این‌سان ما را در متن زندگی گذشتگان قرار می‌دهد و از شخصیت‌هایی یاد می‌کند که منشأ تحول جامعه شده و اثر مثبتی در تاریخ داشته‌اند و نیز از جبارانی سخن می‌گوید که قافله بشری را سال‌ها عقب نگه داشته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>
    در دومین درس کتاب، اهمیت تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده در قبال دیدگاه گروهی که با بدبینی به تاریخ می‌نگرند، به دیدگاه اسلام اشاره می‌کند که نقش تاریخ را در ابعاد نظری و عملی تعیین‌کننده می‌داند. البته او یادآور می‌شود که قرآن یک کتاب تاریخی نیست که چون دیگر کتاب‌ها در پی وقایع‌نگاری و انعکاس رویدادها و زندگی اقوام گذشته باشد، ولی مسائل زیادی از آن قابل استنباط و استخراج است و می‌توان ضوابط و قانونمندی حاکم بر تاریخ را به‌طور عمیق به‌ دست آورد؛ زیرا قرآن علل پیروزی‌ها، شکست‌ها، پیشرفت‌ها و عقب‌ماندگی‌های برخی از امم گذشته را تحلیل می‌کند و عوامل ظهور و افول تمدن‌ها را یادآور می‌شود و این‌سان ما را در متن زندگی گذشتگان قرار می‌دهد و از شخصیت‌هایی یاد می‌کند که منشأ تحول جامعه شده و اثر مثبتی در تاریخ داشته‌اند و نیز از جبارانی سخن می‌گوید که قافله بشری را سال‌ها عقب نگه داشته‌اند..<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>
       
       
    نویسنده سه راه را مطرح کرده که از طریق آن‌ها می‌توان اهتمام قرآن به تاریخ را به‌ دست آورد؛ نام سوره‌ها، فراخوانی به مطالعه تاریخ و مقاطع مهم تاریخ در قرآن سه راهی است که مطرح شده است. وی در بخش سوم چنین می‌نویسد: «بیش از نصف قرآن مربوط به تاریخ و تبیین فلسفه تاریخ است؛ حتی بخش عظیمی از آیات در موضوعات فقهی، کلامی و اجتماعی و... از نظر شأن و نزول و تطبیق و تعیین مصداق با تاریخ درآمیخته است.<ref> همان، ص24</ref>  
    نویسنده سه راه را مطرح کرده که از طریق آن‌ها می‌توان اهتمام قرآن به تاریخ را به‌ دست آورد؛ نام سوره‌ها، فراخوانی به مطالعه تاریخ و مقاطع مهم تاریخ در قرآن سه راهی است که مطرح شده است. وی در بخش سوم چنین می‌نویسد: «بیش از نصف قرآن مربوط به تاریخ و تبیین فلسفه تاریخ است؛ حتی بخش عظیمی از آیات در موضوعات فقهی، کلامی و اجتماعی و... از نظر شأن و نزول و تطبیق و تعیین مصداق با تاریخ درآمیخته است..<ref> همان، ص24</ref>  


    ارزش تاریخ در نهج البلاغه، موضوع دیگری است که در ادامه مطالب به آن پرداخته شده است. نهج البلاغه افزون بر اینکه ما را به مطالعه و سیر و تحقیق در تاریخ ترغیب می‌کند، خود در نقل حوادث و وقایع مهم و حساس تاریخی پیشگام است و بیش از هر کتاب سخن از تاریخ به میان آورده است؛ در نخستین خطبه آن، مقاطع مهمی از تاریخ عنوان شده است. همانند تاریخ پیدایش جهان و مراحل طبیعی آن، آفرینش انسان نخستین (حضرت آدم(ع))، خلقت فرشتگان و بعثت انبیا(ع) که همه اینها نشانگر اهمیت تاریخ در نهج البلاغه است.<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>  
    ارزش تاریخ در نهج البلاغه، موضوع دیگری است که در ادامه مطالب به آن پرداخته شده است. نهج البلاغه افزون بر اینکه ما را به مطالعه و سیر و تحقیق در تاریخ ترغیب می‌کند، خود در نقل حوادث و وقایع مهم و حساس تاریخی پیشگام است و بیش از هر کتاب سخن از تاریخ به میان آورده است؛ در نخستین خطبه آن، مقاطع مهمی از تاریخ عنوان شده است. همانند تاریخ پیدایش جهان و مراحل طبیعی آن، آفرینش انسان نخستین (حضرت آدم(ع))، خلقت فرشتگان و بعثت انبیا(ع) که همه اینها نشانگر اهمیت تاریخ در نهج البلاغه است..<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>  


    قرآن و نهج البلاغه مسائل تاریخ را با اصول و روش‌های خاصی تحلیل می‌کنند که اسناد یقینی و الگوسازی دو روش مذکور در کتاب است. قرآن و نهج البلاغه در بعد تاریخ چون دیگر ابعادشان متکی بر «وحی» و «علم یقینی» هستند و مانند کتاب‌های تاریخی و مورخان معمولی نیاز به اسناد و مدارک تاریخی و ارجاع به افراد و شاهدان عینی ندارند و خودشان سند معتبر و قطعی هستند.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>  
    قرآن و نهج البلاغه مسائل تاریخ را با اصول و روش‌های خاصی تحلیل می‌کنند که اسناد یقینی و الگوسازی دو روش مذکور در کتاب است. قرآن و نهج البلاغه در بعد تاریخ چون دیگر ابعادشان متکی بر «وحی» و «علم یقینی» هستند و مانند کتاب‌های تاریخی و مورخان معمولی نیاز به اسناد و مدارک تاریخی و ارجاع به افراد و شاهدان عینی ندارند و خودشان سند معتبر و قطعی هستند..<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>  
       
       
    تشابه و نقاط مشترک حوادث و همچنین موازنه و تطابق در دو شخصیت یا در دو حادثه تاریخی، روش دیگری در تجزیه و تحلیل مقوله‌های تاریخ در قرآن و نهج البلاغه است. درک این روش و موارد آن، دقت بیشتری می‌طلبد و آثار زیادی به دنبال دارد. نقل گوشه‌هایی از زندگی حضرت مریم، زکریا، یحیی و عیسی(ع) و همچنین مقایسه صاحب دو باغ با ذوالقرنین به ترتیب از مصادیق بارز روش تقارن و موازنه است.<ref> ر.ک: همان، ص44</ref>  
    تشابه و نقاط مشترک حوادث و همچنین موازنه و تطابق در دو شخصیت یا در دو حادثه تاریخی، روش دیگری در تجزیه و تحلیل مقوله‌های تاریخ در قرآن و نهج البلاغه است. درک این روش و موارد آن، دقت بیشتری می‌طلبد و آثار زیادی به دنبال دارد. نقل گوشه‌هایی از زندگی حضرت مریم، زکریا، یحیی و عیسی(ع) و همچنین مقایسه صاحب دو باغ با ذوالقرنین به ترتیب از مصادیق بارز روش تقارن و موازنه است..<ref> ر.ک: همان، ص44</ref>  


    نهج البلاغه نیز چون قرآن، ظلم و ستم را از اساسی‌ترین عوامل سقوط و تباهی جوامع بشر معرفی می‌کند و سرنوشت محتوم ستمکاران را نابودی و از دست رفتن قدرت و نیز شکست سریع کاخ ستم را از نتایج دنیوی استبداد می‌داند. با دقت در کلمات نهج البلاغه معلوم می‌شود که هیچ آفتی به‌مانند استبداد، حرکت منفی تاریخ و افول جامعه را سرعت نمی‌بخشد.<ref>همان، ص63</ref>
    نهج البلاغه نیز چون قرآن، ظلم و ستم را از اساسی‌ترین عوامل سقوط و تباهی جوامع بشر معرفی می‌کند و سرنوشت محتوم ستمکاران را نابودی و از دست رفتن قدرت و نیز شکست سریع کاخ ستم را از نتایج دنیوی استبداد می‌داند. با دقت در کلمات نهج البلاغه معلوم می‌شود که هیچ آفتی به‌مانند استبداد، حرکت منفی تاریخ و افول جامعه را سرعت نمی‌بخشد..<ref>همان، ص63</ref>
       
       
    قرآن برخی از حوادث تاریخی را پیشگویی کرده و سال‌ها پیش، از وقوع آنها خبر داده است. پیدایش خیر و برکت فراوان در خاندان پیامبر، تکثیر و استمرار نسل محمد(ص) و انقطاع نسل دشمنان او از جمله آنهاست. در نهج البلاغه نیز پیشگویی‌هایی آمده که پیدایش دولت کریمه حضرت مهدی(عج) و حکومت مستبدانه بنی مروان از جمله آنهاست. آن‌گونه که حضرت خبر داده بود مروان و فرزندانش سرنوشت مسلمانان را به‌ دست گرفتند، دست به قتل و غارت زدند و مسلمانان را در ظلمت ظلم نشاندند. همچنین تشکیل حکومت آل‌بویه، خون‌ریزی مغول، آینده شهر کوفه و شهادت امام حسین(ع) از دیگر مظاهر پیشگویی نهج البلاغه است.<ref> همان، ص142</ref>  
    قرآن برخی از حوادث تاریخی را پیشگویی کرده و سال‌ها پیش، از وقوع آنها خبر داده است. پیدایش خیر و برکت فراوان در خاندان پیامبر، تکثیر و استمرار نسل محمد(ص) و انقطاع نسل دشمنان او از جمله آنهاست. در نهج البلاغه نیز پیشگویی‌هایی آمده که پیدایش دولت کریمه حضرت مهدی(عج) و حکومت مستبدانه بنی مروان از جمله آنهاست. آن‌گونه که حضرت خبر داده بود مروان و فرزندانش سرنوشت مسلمانان را به‌ دست گرفتند، دست به قتل و غارت زدند و مسلمانان را در ظلمت ظلم نشاندند. همچنین تشکیل حکومت آل‌بویه، خون‌ریزی مغول، آینده شهر کوفه و شهادت امام حسین(ع) از دیگر مظاهر پیشگویی نهج البلاغه است..<ref> همان، ص142</ref>  


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==