حلی، حسن بن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
    جز (جایگزینی متن - 'محمدامين استرآبادى' به 'محمدامين استرآبادى ')
    خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
    از آنجا كه علامه، در راه اثبات حقانيت مذهب تشيع و اثبات ولايت حضرت امير(ع) و فرزندان معصوم او و ابطال مرام مخالفان، آثارى بسيار و پربار و استوار را نگاشت و بى‌ترديد تاثيرى فراوان و ماندگار در دل مردم گذاشت، گروهى از علماى سنى، همچون روزبهان و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و... به مخالفت با وى برخاستند و در اين راه، گاه، جانب انصاف را نهادند و زبان به تهمت و ناسزا گشادند و شراب برهان را با زهرآب بهتان درآميختند.
    از آنجا كه علامه، در راه اثبات حقانيت مذهب تشيع و اثبات ولايت حضرت امير(ع) و فرزندان معصوم او و ابطال مرام مخالفان، آثارى بسيار و پربار و استوار را نگاشت و بى‌ترديد تاثيرى فراوان و ماندگار در دل مردم گذاشت، گروهى از علماى سنى، همچون روزبهان و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و... به مخالفت با وى برخاستند و در اين راه، گاه، جانب انصاف را نهادند و زبان به تهمت و ناسزا گشادند و شراب برهان را با زهرآب بهتان درآميختند.


    و از آنجا كه وى باعث ترويج شيوه اجتهاد در فقه گرديد، برخى از علماى شيعه كه مرام اخبارى‌گرى داشتند، همچون محمدامين استرآبادى و... به انتقاد از وى پرداختند و گاه، در اين راه، زبان را به تندى چرخاندند و وى را هادم دين خواندند و مقلد و مروج اصول اهل سنت دانستند.
    و از آنجا كه وى باعث ترويج شيوه اجتهاد در فقه گرديد، برخى از علماى شيعه كه مرام اخبارى‌گرى داشتند، همچون [[استرآبادی، محمدامین|محمدامين استرآبادى]]  و... به انتقاد از وى پرداختند و گاه، در اين راه، زبان را به تندى چرخاندند و وى را هادم دين خواندند و مقلد و مروج اصول اهل سنت دانستند.


    و از آنجا كه او پيوسته در انديشه‌هاى خويش بازنگرى مى‌كرد و دانش خود را كمال مى‌بخشيد و ضرب‌المثل «حرف مرد يكى است» را در گفت‌وگوهاى علمى، باعث ركود انديشه و مرگ دانش مى‌دانست و اين، چه‌بسا موجب تغيير آراء وى مى‌گرديد، دسته‌اى به نكوهش او زبان گشودند و وى را حريص بر نوشتن خواندند؛ آن‌چنان حريص كه حتى فرصت ديدن نوشته‌هاى پيشين خود را ندارد.
    و از آنجا كه او پيوسته در انديشه‌هاى خويش بازنگرى مى‌كرد و دانش خود را كمال مى‌بخشيد و ضرب‌المثل «حرف مرد يكى است» را در گفت‌وگوهاى علمى، باعث ركود انديشه و مرگ دانش مى‌دانست و اين، چه‌بسا موجب تغيير آراء وى مى‌گرديد، دسته‌اى به نكوهش او زبان گشودند و وى را حريص بر نوشتن خواندند؛ آن‌چنان حريص كه حتى فرصت ديدن نوشته‌هاى پيشين خود را ندارد.