شرح نهاية الحكمة (مصباح): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مرحوم علامه' به 'مرحوم علامه ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
#نگارش كامل. | #نگارش كامل. | ||
محور اصلى اين شرح، نهاية الحكمه مرحوم علامه است. استاد مصباح، ابتدا مطلب كتاب نهايه را كاملا تقرير و تبيين كردهاند و در موارد لازم به نقد آن پرداخته و در پايان نظر مختار خود را مطرح ساختهاند. اين سبك تدريس در رشد فكرى و استقلال نظر دانشجو تأثير بسزايى دارد. | محور اصلى اين شرح، نهاية الحكمه [[طباطبایی، محمدحسین|مرحوم علامه]] است. استاد مصباح، ابتدا مطلب كتاب نهايه را كاملا تقرير و تبيين كردهاند و در موارد لازم به نقد آن پرداخته و در پايان نظر مختار خود را مطرح ساختهاند. اين سبك تدريس در رشد فكرى و استقلال نظر دانشجو تأثير بسزايى دارد. | ||
گفتنى است كه استاد اين مباحث را به طلاب آشنا با مقدمات فلسفه و انواع استدلالهاى آن و آشنا با مذاق استاد و شيوه تدريس و نقدها و موشكافىهاى وى درس مىدادهاند، لذا بعضى از مطالب را كمتر توضيح داده و حتى گاه به اشارهاى بسنده كردهاند. روى اين اصل، محقق ارجمند، آقاى عبوديت در نگارش اين اثر، زير نظر استاد مطالبى را افزودهاند (كه بعضى را از ساير كتابهاى استاد و چند مورد را از كتب مرحوم [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] برگرفتهاند)؛ مثلا در فصل چهارم از مرحله چهارم، در باره قاعده «واجب بالذات واجب من جميع الجهات» بهگونهاى مشروح بحث شده است. البته امكان آن بود كه اكثر مباحث طرحشده در اين دو جلد بهتفصيل بيشترى بررسى شوند، از جمله در هر مبحث بين اقوال فلاسفه مقايسه به عمل آيد يا اشكالاتى كه به مطالب وارد است ذكر گردد يا لااقل سؤالات منطقىاى كه مطلب مورد بحث ايجاب مىكند و مغفولعنه واقع شده، طرح شود، ولى از آن خوددارى شده؛ به دليل اينكه اينگونه تفصيلات براى مبتديان چندان سودمند نيست و چهبسا موجب پريشانى انديشه شود. | گفتنى است كه استاد اين مباحث را به طلاب آشنا با مقدمات فلسفه و انواع استدلالهاى آن و آشنا با مذاق استاد و شيوه تدريس و نقدها و موشكافىهاى وى درس مىدادهاند، لذا بعضى از مطالب را كمتر توضيح داده و حتى گاه به اشارهاى بسنده كردهاند. روى اين اصل، محقق ارجمند، آقاى عبوديت در نگارش اين اثر، زير نظر استاد مطالبى را افزودهاند (كه بعضى را از ساير كتابهاى استاد و چند مورد را از كتب مرحوم [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] برگرفتهاند)؛ مثلا در فصل چهارم از مرحله چهارم، در باره قاعده «واجب بالذات واجب من جميع الجهات» بهگونهاى مشروح بحث شده است. البته امكان آن بود كه اكثر مباحث طرحشده در اين دو جلد بهتفصيل بيشترى بررسى شوند، از جمله در هر مبحث بين اقوال فلاسفه مقايسه به عمل آيد يا اشكالاتى كه به مطالب وارد است ذكر گردد يا لااقل سؤالات منطقىاى كه مطلب مورد بحث ايجاب مىكند و مغفولعنه واقع شده، طرح شود، ولى از آن خوددارى شده؛ به دليل اينكه اينگونه تفصيلات براى مبتديان چندان سودمند نيست و چهبسا موجب پريشانى انديشه شود. |