پنج رساله (ابوعلی سینا): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا ')
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    خط ۴۵: خط ۴۵:




    '''پنج رساله'''، مجموعه‌اى از چند اثر [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ، در موضوع لغت و تفسير برخى از سوره‌ها و... است كه رساله‌هاى تفسيرى توسط فخر الدين بن احمد رودبارى، در حدود قرن سيزدهم قمرى، به زبان فارسى ترجمه شده است و بقيه به همان زبان عربى باقى مانده است.
    '''پنج رساله'''، مجموعه‌اى از چند اثر [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در موضوع لغت و تفسير برخى از سوره‌ها و... است كه رساله‌هاى تفسيرى توسط فخر الدين بن احمد رودبارى، در حدود قرن سيزدهم قمرى، به زبان فارسى ترجمه شده است و بقيه به همان زبان عربى باقى مانده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    #:در تفسير'''«قل اعوذ برب الفلق»''' گفته شده: «رب الفلق»؛ يعني فالق ظلمت عدم با وجود و اين از لوازم خيريت محضه فائضه‌ي خداوند است. بو علي مي‌گويد: اولين وجود صادر از خداوند قضاى اوست كه هيچ شري در آن وجود ندارد.
    #:در تفسير'''«قل اعوذ برب الفلق»''' گفته شده: «رب الفلق»؛ يعني فالق ظلمت عدم با وجود و اين از لوازم خيريت محضه فائضه‌ي خداوند است. بو علي مي‌گويد: اولين وجود صادر از خداوند قضاى اوست كه هيچ شري در آن وجود ندارد.
    #:'''«من شر ما خلق»'''، مراد شري است كه در ناحيه‌ي خلق و تقدير وجود دارد، زيرا شر از اجسام داراى تقدير ناشي مي‌شود و...
    #:'''«من شر ما خلق»'''، مراد شري است كه در ناحيه‌ي خلق و تقدير وجود دارد، زيرا شر از اجسام داراى تقدير ناشي مي‌شود و...
    #:[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ، در پاسخ به اينكه چرا گفته شده رب الفلق، نه اله الفلق و...؟ نكته ظريفى را بيان مى‌كند كه بازگشتش به مربوبيت تمام جهان هستى و در نتيجه نياز هميشگى آن به رب است.
    #:[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در پاسخ به اينكه چرا گفته شده رب الفلق، نه اله الفلق و...؟ نكته ظريفى را بيان مى‌كند كه بازگشتش به مربوبيت تمام جهان هستى و در نتيجه نياز هميشگى آن به رب است.
    #:'''«من شر غاسق اذا وقب»''' به اين صورت تفسير شده است كه مستعيذ، نفس جزئيه‌ي انسان جزيي است كه از شرور لازمه در اشياى داراى تقدير و واقع در صقع قدر، استعاذه مي‌جويد.
    #:'''«من شر غاسق اذا وقب»''' به اين صورت تفسير شده است كه مستعيذ، نفس جزئيه‌ي انسان جزيي است كه از شرور لازمه در اشياى داراى تقدير و واقع در صقع قدر، استعاذه مي‌جويد.
    #:'''«من شر النفاثات في العقد»''' اشاره‌اي است به قوه‌ي نباتيه موكل تدبير بدن و نشو و نماي آن... پس نفاثات همان قواي نباتيه مي‌باشد كه نفث آن، سبب زيادت جوهر شيء در مقدار از جميع جهات آن؛ يعنى طول، عرض و عمق مي‌گردد.
    #:'''«من شر النفاثات في العقد»''' اشاره‌اي است به قوه‌ي نباتيه موكل تدبير بدن و نشو و نماي آن... پس نفاثات همان قواي نباتيه مي‌باشد كه نفث آن، سبب زيادت جوهر شيء در مقدار از جميع جهات آن؛ يعنى طول، عرض و عمق مي‌گردد.
    خط ۹۶: خط ۹۶:
    [[رده:فلاسفه قرن پنجم]]
    [[رده:فلاسفه قرن پنجم]]
    [[رده:فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
    [[رده:فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
    [[رده:[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ، حسين بن عبدالله، 370-428ق]]
    [[رده:[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، حسين بن عبدالله، 370-428ق]]