القاموس المحيط: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب')
    جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
    خط ۵۱: خط ۵۱:
    آن‌طور كه از مقدمه كتاب برمى‌آيد فيروزآبادى تصميم داشت كتاب جامعى را كه در آن تمام الفاظ فصيح و غيرفصيح جمع شده باشد را بنويسد به همين دليل كتاب «اللامع المُعلَم العُجاب بين المحكم و العباب» را مى‌نويسد كه به سى جزء مى‌رسد. چون حجم كتاب زياد بود و دسترسى به لغات با مشكل همراه بود، بنا به درخواست طلاب آن را در يك جزء مختصر كرد و آن را «العُباب والمُحكم» ناميد. اين كتاب نيز ناقص به نظر مى‌رسيد و طلاب به صحاح جوهرى روى آوردند كه آن نيز كامل نبود. به همين جهت موادى را كه جوهرى رها كرده بود، در كتابش آورد و قاموس را در چهار جلد به صورت كتاب كنونى نوشت.
    آن‌طور كه از مقدمه كتاب برمى‌آيد فيروزآبادى تصميم داشت كتاب جامعى را كه در آن تمام الفاظ فصيح و غيرفصيح جمع شده باشد را بنويسد به همين دليل كتاب «اللامع المُعلَم العُجاب بين المحكم و العباب» را مى‌نويسد كه به سى جزء مى‌رسد. چون حجم كتاب زياد بود و دسترسى به لغات با مشكل همراه بود، بنا به درخواست طلاب آن را در يك جزء مختصر كرد و آن را «العُباب والمُحكم» ناميد. اين كتاب نيز ناقص به نظر مى‌رسيد و طلاب به صحاح جوهرى روى آوردند كه آن نيز كامل نبود. به همين جهت موادى را كه جوهرى رها كرده بود، در كتابش آورد و قاموس را در چهار جلد به صورت كتاب كنونى نوشت.


    مولف حدود شصد هزار ماده لغوى در كتابش ذكر كرده كه اين رقم بالايى به حساب مى‌آيد. براى آشنايى با نحوه كار مولف، نمونه‌اى از محتواى كتاب به صورت مختصر ذكر مى‌شود:
    مؤلف حدود شصد هزار ماده لغوى در كتابش ذكر كرده كه اين رقم بالايى به حساب مى‌آيد. براى آشنايى با نحوه كار مؤلف، نمونه‌اى از محتواى كتاب به صورت مختصر ذكر مى‌شود:


    در جلد اول، باب همزه، فصل همزه واژه «الأَباءة» ذكر كرده، سپس وزن واژه را به «عَباءَة» مثال زده و ترجمه نموده است.
    در جلد اول، باب همزه، فصل همزه واژه «الأَباءة» ذكر كرده، سپس وزن واژه را به «عَباءَة» مثال زده و ترجمه نموده است.
    خط ۶۱: خط ۶۱:
    نكاتى كه فيروزآبادى در كتابش لحاظ كرده است:
    نكاتى كه فيروزآبادى در كتابش لحاظ كرده است:


    1- مولف براى تأييد گفته خود در مورد معنايى كه براى لغت ذكر كرده فراوان به قرآن كريم و احاديث نبوى استدلال مى‌كند. به‌طور مثال در مورد كلمه «وقب» يكى از معانى آن را دخل مى‌داند و در اين مورد به آيه '''(غاسقٍ اذا وَقَب)''' استشهاد مى‌كند: «از شر هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد مى‌شود، به خدا پناه مى‌برم.»
    1- مؤلف براى تأييد گفته خود در مورد معنايى كه براى لغت ذكر كرده فراوان به قرآن كريم و احاديث نبوى استدلال مى‌كند. به‌طور مثال در مورد كلمه «وقب» يكى از معانى آن را دخل مى‌داند و در اين مورد به آيه '''(غاسقٍ اذا وَقَب)''' استشهاد مى‌كند: «از شر هر موجود شرور هنگامى كه شبانه وارد مى‌شود، به خدا پناه مى‌برم.»


    2- هر جا كه احتمال اشتباه در ضبط كلمات وجود دارد آن را با ذكر مثال مى‌آورد؛ به‌عنوان مثال حركات «وعب» مثل «وعد» مى‌باشد.
    2- هر جا كه احتمال اشتباه در ضبط كلمات وجود دارد آن را با ذكر مثال مى‌آورد؛ به‌عنوان مثال حركات «وعب» مثل «وعد» مى‌باشد.