المعجم المفصل فی شواهد النحو الشعریة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


'''الـمعجم المفصل فی شواهد النحو الشعریه'''، نوشتۀ [[یعقوب، امیل|امیل بدیع یعقوب]](1950) فرهنگ‌نامه‌ای در شرح شواهد شعری دانش نحو بوده که در سه مجلد شکل یافته است.
'''الـمعجم المفصل فی شواهد النحو الشعریه'''، نوشتۀ [[یعقوب، امیل|امیل بدیع یعقوب]](1950) فرهنگ‌نامه‌ای در شرح شواهد شعری دانش نحو بوده که در سه مجلد شکل یافته است.
شواهد شعری بخش مهمی از میراث زبان -بویژه مبحث نحو- شمرده می‌شود به گونه‌ای که بر اساس آن‌ها قاعده‌های نحو عربی ساخته گردیده و نحویان با مذهب‌های گوناگونی که در این دانش دارند، دیدگاه‌هایشان را پیرامون همین شواهد شعری مطرح می‌کنند و همین‌ها بخش مهمی از میراث ادبی و تمدنی عرب را شکل می‌دهند. بدیع امین در مقدمه‌اش به دو فرهنگ‌نامه از محمد هارون -معجم الشواهد الشعریه- و از حنا جمیل حداد –معجم شواهد النحو الشعریه- اشاره کرده و کاستی‌های آن دو را برشمرده است سپس از ویژگی‌های فرهنگ‌نامه خودش می‌گوید.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 5</ref>‏
شواهد شعری بخش مهمی از میراث زبان -به‌ویژه مبحث نحو- شمرده می‌شود به‌گونه‌ای که بر اساس آن‌ها قاعده‌های نحو عربی ساخته گردیده و نحویان با مذهب‌های گوناگونی که در این دانش دارند، دیدگاه‌های خود را پیرامون همین شواهد شعری مطرح می‌کنند و همین‌ها بخش مهمی از میراث ادبی و تمدنی عرب را شکل می‌دهند. بدیع امین در مقدمه به دو فرهنگ‌نامه از محمد هارون -معجم الشواهد الشعریه- و از حنا جمیل حداد –معجم شواهد النحو الشعریه- اشاره‌کرده و کاستی‌های آندورا برشمرده است سپس از ویژگی‌های فرهنگ‌نامه خودش می‌گوید.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 5</ref>‏
بدیع یعقوب ادعا ندارد که همۀ شواهد شعری را در کتابش آورده باشد اما، تلاش کرده در همان اشعاری که ذکر نموده است، مسألۀ نحوی را که آن شاهد شعری در خود نشانش می‌دهد، با رعایت کوتاهی عبارت -با رعایت زیان نرسیدن به توضیح مفید برای مطلب- بیان کند.


رویکرد مصنف در ترتیب شواهد این‌گونه است که کتابش را به سه بخش تقسیم نموده است؛ نخستین بخش را ویژۀ اشعاری که در بحر رجز سروده نشده‌اند، قرار داده است. بخش دوم را ویژۀ بحر رجز گردانده است و نیمه‌بیت‌ها را در بخش سوم گنجانده است.<ref>ر.ک: همان، ص 6</ref>‏    
بدیع یعقوب ادعا ندارد که همۀ شواهد شعری را در کتاب آورده باشد اما تلاش کرده در همان اشعاری که ذکر نموده است، مسئلۀ نحوی را که آن شاهد شعری در خود نشان می‌دهد، با رعایت کوتاهی عبارت -با رعایت زیان نرسیدن به توضیح مفید برای مطلب- بیان کند.
وی شواهد شعری بخش نخست و دوم را بر حسب رویّ در ابواب و مطابق حروف هجاء مرتب کرده و هر بابی را به چهار فصل بخش نموده است. نخستین فصل را ویژۀ حرف ساکن قرار داده و بخش دوم، سوم و چهارم را به ترتیب، برای حرف‌های مفتوح، مضموم و مکسور تعریف کرده است. سپس، شواهد شعری هر فصل را به حسب حرفی که پیش از قافیه آمده باشد رتبه‌بندی کرده است. همچنین، وی همزه، حرف مشدد و الف ممدود را جایگاه ویژه‌ای در ترتیبشان داده است. روش او در دسترسی به شاهدها به ترتیب، بر اساس بحر شعر، گویندۀ آن و دیوان شاعر است. مضمون نحوی شعر نیز کوتاه بیان شده است. از شرح معنا و واژه‌های دشوار -مگر کمی از آن‌ها- پرهیز شده است.<ref>ر.ک: همان، ص 7</ref>‏    
 
رویکرد مصنف در ترتیب شواهد این‌گونه است که کتاب را به سه بخش تقسیم نموده است؛ نخستین بخش را ویژۀ اشعاری که در بحر رجز سروده نشده‌اند، قرار داده است. بخش دوم را ویژۀ بحر رجز گردانده است و نیمه بیت‌ها را در بخش سوم گنجانده است.<ref>ر.ک: همان، ص 6</ref>‏
وی شواهد شعری بخش نخست و دوم را برحسب رویّ (حرف قافیه، حرفی که مبنای قافیه شعر است و در تمام ابیات تکرار می‌شود) در ابواب و مطابق حروف هجا مرتب کرده و هر بابی را به چهارفصل تقسیم نموده است. نخستین فصل را ویژۀ حرف ساکن قرار داده و بخش دوم، سوم و چهارم را به ترتیب، برای حرف‌های مفتوح، مضموم و مکسور تعریف کرده است. سپس، شواهد شعری هر فصل را به‌حسب حرفی که پیش از قافیه آمده باشد رتبه‌بندی کرده است. همچنین، وی همزه، حرف مشدد و الف ممدود را جایگاه ویژه‌ای داده است. روش او در دسترسی به شاهدها به ترتیب، بر اساس بحر شعر، گویندۀ آن و دیوان شاعر است. مضمون نحوی شعر نیز کوتاه بیان‌شده است. از شرح معنا و واژه‌های دشوار -مگر کمی از آن‌ها- پرهیز شده است.<ref>ر.ک: همان، ص 7</ref>‏
 
مصنف در بیان شواهد شعری از مرز زمانی -که شعرای عصر احتجاج خوانده می‎شوند و از عصر جاهلیت آغاز گشته و تا نیمۀ قرن دوم برای عرب شهری و تا قرن چهارم برای عرب بادیه‌نشین کشیده می‌شود- گذر کرده است و به تبعیت از ادیبان بزرگی همچون سیوطی، استرآبادی و زمخشری، اشعار شاعرانی مانند متنبی، ابوتمام، ابونواس و دیگران که بعد از عصر احتجاج هستند را در کتاب آورده است. البته میان این دودسته شاعران با عبارت‌های و الشاهد فیه قوله –برای عصر احتجاج- و التمثیل به فی قوله -برای شاعران بیرون از عصر احتجاج- تمیز داده است.<ref>ر.ک: همان، ص 8</ref>‏


مصنف شواهد شعری را از مرز زمانی معروفشان -که شعرای عصر احتجاج خوانده می‎شوند و از عصر جاهلیت آغاز گشته و تا نیمۀ قرن دوم برای عرب شهری و تا قرن چهارم برای عرب بادیه‌نشین کشیده می‌شود- گذر کرده است و به تبعیت از ادیبان بزرگی همچون سیوطی، استرآبادی و زمخشری، اشعار شاعرانی مانند متنبی، ابوتمام، ابونواس و دیگران را در کتابش آورده است. البته میان این دو دسته شاعران با عبارت‌های و الشاهد فیه قوله –برای عصر احتجاج- و التمثیل به فی قوله -برای شاعران بیرون از عصر احتجاج- تمیز داده است.<ref>ر.ک: همان، ص 8</ref>‏   
 
==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references/>
خط ۵۶: خط ۵۶:


[[رده:مقالات شهریور 01 هاشمی]]
[[رده:مقالات شهریور 01 هاشمی]]
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
[[رده:مقالات بازبینی شده1]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]]
۶۷۶

ویرایش