رابینو، یاسنت لویی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ر' به '، ر'
جز (جایگزینی متن - '،ر' به '، ر')
خط ۶۲: خط ۶۲:
او در سال ۱۹۱۲ از ایران عزیمت كرده و مامور خدمت در مگادور در ساحل غربی مراكش شد. پس از چند ماموریت دیگر او در فوریه ۱۹۴۰ به بروكسل رفته و دو روز پس از ورود لشكر آلمان نازی به بلژیك، از راه پاریس‏ و مادرید به لندن بازگشت و برای چند سال در آنجا ماند. گفته می‌شود او در این زمان به كاری در «دفتر مركزی امپریال بانك مسئولیت یافته بود»  
او در سال ۱۹۱۲ از ایران عزیمت كرده و مامور خدمت در مگادور در ساحل غربی مراكش شد. پس از چند ماموریت دیگر او در فوریه ۱۹۴۰ به بروكسل رفته و دو روز پس از ورود لشكر آلمان نازی به بلژیك، از راه پاریس‏ و مادرید به لندن بازگشت و برای چند سال در آنجا ماند. گفته می‌شود او در این زمان به كاری در «دفتر مركزی امپریال بانك مسئولیت یافته بود»  


[[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، ایران‌شناس معروف انگلیسی می‌نویسد: «رابینو ظاهرا در سال ۱۹۱۲ میلادی از رشت به مراكش انتقال داده شد و نماینده كنسولی انگلیس در آن كشور شد. سال‌ها (شاید تا سال ۱۹۲۲) در آن كشور ماند و بعدها در كنسولگری انگلیس در ازمیر مشغول خدمت بود. او كتاب معروف خود را به اسم «مازندران و استرآباد» در همان‌جا در اواخر سال ۱۹۲۵ مسیحی به پایان رساند. بعد از این تاریخ من اطلاع مرتبی از او ندارم. جز آن‌كه چندی در وزارت امور خارجه انگلیس در لندن كار كرد و مدتی نیز مامور كنسولگری انگلیس در نیس (فرانسه) بود و در آن‌جا كاملا مستقر شده بود تا آن‌كه در اثنای جنگ جهانی دوم موقعی كه فرانسه به دست مارشال پتن تسلیم آلمان شد و انگلیسی‌ها هم از فرانسه بیرون رفتند او هم از نیس به لندن رفت و بقیه عمر خود را در آن‌جا ماند. رابینو هر از گاهی در لندن نزد این‌جانب می‌آمد و من خوشوقتم كه وسیله طبع و نشر دو كتاب او شدم، كه یكی را (سكه و نشان‌های پادشاهان ایرانی) بانك ملی ایران به خواهش من چاپ كرد و دیگری را (فهرست نمایندگان سیاسی و كنسولی انگلیس در ایران) باز به خواهش من وزارت خارجه ایران طبع كرد. مرحوم رابینو مقالات و رسائل زیادی نوشته كه فهرست بعضی از آنها تا سال ۱۹۲۲ مسیحی در آخر كتاب مازندران او مندرج است.<ref>واکاوی زندگی رابینو،روزنامه اعتماد -چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰</ref>  
[[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، ایران‌شناس معروف انگلیسی می‌نویسد: «رابینو ظاهرا در سال ۱۹۱۲ میلادی از رشت به مراكش انتقال داده شد و نماینده كنسولی انگلیس در آن كشور شد. سال‌ها (شاید تا سال ۱۹۲۲) در آن كشور ماند و بعدها در كنسولگری انگلیس در ازمیر مشغول خدمت بود. او كتاب معروف خود را به اسم «مازندران و استرآباد» در همان‌جا در اواخر سال ۱۹۲۵ مسیحی به پایان رساند. بعد از این تاریخ من اطلاع مرتبی از او ندارم. جز آن‌كه چندی در وزارت امور خارجه انگلیس در لندن كار كرد و مدتی نیز مامور كنسولگری انگلیس در نیس (فرانسه) بود و در آن‌جا كاملا مستقر شده بود تا آن‌كه در اثنای جنگ جهانی دوم موقعی كه فرانسه به دست مارشال پتن تسلیم آلمان شد و انگلیسی‌ها هم از فرانسه بیرون رفتند او هم از نیس به لندن رفت و بقیه عمر خود را در آن‌جا ماند. رابینو هر از گاهی در لندن نزد این‌جانب می‌آمد و من خوشوقتم كه وسیله طبع و نشر دو كتاب او شدم، كه یكی را (سكه و نشان‌های پادشاهان ایرانی) بانك ملی ایران به خواهش من چاپ كرد و دیگری را (فهرست نمایندگان سیاسی و كنسولی انگلیس در ایران) باز به خواهش من وزارت خارجه ایران طبع كرد. مرحوم رابینو مقالات و رسائل زیادی نوشته كه فهرست بعضی از آنها تا سال ۱۹۲۲ مسیحی در آخر كتاب مازندران او مندرج است.<ref>واکاوی زندگی رابینو، روزنامه اعتماد -چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰</ref>  


==آثار==
==آثار==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش