ارسطو: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
     
    (۶۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
    [[پرونده:NUR00708.jpg|بندانگشتی|ارسطو]]
    | عنوان = ارسطو
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    | تصویر = NUR00708.jpg
    |-
    | اندازه تصویر =
    ! نام!! data-type='authorName'|ارسطو
    | توضیح تصویر =
    |-
    | نام کامل = ارسطو طالیس
    |نام های دیگر
    | نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه عمودی | آریستوتلس | ارسطا طالیس | ارسطو طالیس}}
    |data-type='authorOtherNames'| آریستوتلس
    | لقب =
    | نسب =
    | تخلص =
    | نام پدر = نیکو ماخوس
    | ولادت = ۳۸۴ ق.م
    | محل تولد = استاگیرا
    | کشور تولد = یونان
    | محل زندگی =
    | رحلت = ۳۲۲ ق.م
    | شهادت =
    | مدفن =
    | طول عمر =
    | نام همسر =
    | فرزندان =
    | خویشاوندان =
    | دین =
    | مذهب =
    | پیشه =
    | منصب =
    | پس از =
    | پیش از =
    | اساتید = [[افلاطون]]
    | مشایخ =
    | معاصرین =
    | شاگردان =
    | اجازه اجتهاد از =
    | درجه علمی =  
    | دانشگاه =  
    | حوزه =
    | علایق پژوهشی =
    | سبک نوشتاری =
    | آثار = {{فهرست جعبه عمودی | [[سماع طبیعی]] | [[علم الأخلاق إلی نيقوماخوس]] | [[أرسطوطالیس في النفس]] | [[14 مقاله از کتاب طبائع الحیوان البحری و البری]] | [[طبیعیات]] | [[الطبیعه (السماع الطبیعی)]] | [[الكون و الفساد]]}}
    | وبگاه =
    | امضا =
    | کد مؤلف = AUTHORCODE00708AUTHORCODE
    }}
    '''ارسطو'''، در سال 384 پيش از میلاد در شهر استاگیرا، واقع در مقدونيه كه در 300 كيلومترى شمال آتن قرار دارد، به دنيا آمد. پدر او نیکو ماخوس دوست و پزشك پادشاه مقدونيه، جد اسكندر مقدونى بود.


    ارسطا طالیس
    ==تحصیلات==


    ارسطو طالیس
    ارسطو در جوانى برای تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر یک خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را برای آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به این كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. این آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن به‌طور منظم تدريس مى‌شد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مى‌پرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفت‌وگو با شاگردان خود در آن باغ راه مى‌رفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.
    |-
    |نام پدر
    |data-type='authorfatherName'|
    |-
    |متولد
    |data-type='authorbirthDate'|
    |-
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    |-
    |رحلت
    |data-type='authorDeathDate'|
    |-
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    |-
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[‏علم الأخلاق إلی نيقوماخوس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[ارسطوطالیس فی النفس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهش‌هایى در مورد زيست‌شناسى، روان‌شناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مى‌شد. شواهد نشان مى‌دهد كه در این مقطع زمانى، ارسطو از حمايت‌هاى همه‌جانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ به‌طورى‌كه با كمك‌هاى او موفق به تأسيس اولین باغ‌وحش تاريخ شد.
     
    [[طبائع الحیوان البحری و البری]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    |-class='articleCode'
    |کد مولف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE708AUTHORCODE
    |}
    </div>
     
    ==ولادت==
     
    '''ارسطو'''، در سال 384 پيش از ميلاد در شهر استاگيرا، واقع در مقدونيه كه در 300 كيلومترى شمال آتن قرار دارد، به دنيا آمد. پدر او دوست و پزشك پادشاه مقدونيه، جد اسكندر مقدونى بود.
     
    ==تحصیل==
     
    ارسطو در جوانى براى تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر يك خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را براى آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به اين كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. اين آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن به‌طور منظم تدريس مى‌شد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مى‌پرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفت‌وگو با شاگردان خود در آن باغ راه مى‌رفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.
     
    اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهش‌هايى در مورد زيست‌شناسى، روان‌شناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مى‌شد. شواهد نشان مى‌دهد كه در اين مقطع زمانى، ارسطو از حمايت‌هاى همه‌جانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ به‌طورى‌كه با كمك‌هاى او موفق به تأسيس اولين باغ‌وحش تاريخ شد.


    ==وفات==
    ==وفات==


    با مرگ اسكندر در سال 323 پيش از ميلاد، آتنى‌ها، عليه حكومت مقدونى شورش كردند. ارسطو نيز از اثرات اين شورش در امان نماند. در اين زمان، يكى از روحانيون آتن، عليه ارسطو شكايت كرد كه او منكر تأثير صدقه و قربانى است. بدين ترتيب، رياست مدرسه را به دوستش تئوفراستوس واگذاشت و خود به «خالكيس»، زادگاه مادرى‌اش رفت و يك سال بعد از اين واقعه، در سن 63 سالگى درگذشت.
    با مرگ اسكندر در سال 323 پيش از میلاد، آتنى‌ها، عليه حكومت مقدونى شورش كردند. ارسطو نيز از اثرات این شورش در امان نماند. در این زمان، یکى از روحانیون آتن، عليه ارسطو شكايت كرد كه او منكر تأثير صدقه و قربانى است. بدين ترتيب، رياست مدرسه را به دوستش تئوفراستوس واگذاشت و خود به «خالكيس»، زادگاه مادرى‌اش رفت و یک سال بعد از این واقعه، در سن 63 سالگى درگذشت.


    ==آثار==
    ==آثار==


    بيشتر آثار به‌جامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كرده‌اند. سبك نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگى‌هاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مى‌شود. وى برخى از شاخه‌هاى علوم را، تقريباً براى اولين بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.
    بيشتر آثار به‌جامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كرده‌اند. سبک نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگى‌هاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مى‌شود. وى برخى از شاخه‌هاى علوم را، تقريباً برای اولین بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.
     
    با دقت در تمام فعاليت‌هاى ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهده‌گرى دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مى‌گردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمى‌كرد و ترجيح مى‌داد با نوعى واقع‌گرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، اين گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخه‌هاى علم تعميم مى‌داد؛ ازاين‌رو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيست‌شناسى ارسطو، روان‌شناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مى‌شويم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمين، تفاوت‌هاى فيزيولوژيك زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمين با سرعت‌هاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيم‌بندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشته‌هاى او در زمينه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير به‌جا گذاشته است. همين موضوع، باعث شده تا اين ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.


    مهم‌ترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مى‌شويم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او براى اين مشاهدات و در مجموع، براى تفكر، وضع كرده است. در واقع، در ميان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهم‌ترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مى‌باشد.
    با دقت در تمام فعالیت‌های ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهده دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مى‌گردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمى‌كرد و ترجيح مى‌داد با نوعى واقع‌گرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، این گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخه‌هاى علم تعمیم مى‌داد؛ ازاين‌رو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيست‌شناسى ارسطو، روان‌شناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مى‌شویم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمین، تفاوت‌هاى فيزيولوژیک زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمین با سرعت‌هاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيم‌بندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشته‌هاى او در زمینه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير به‌جا گذاشته است. همین موضوع، باعث شده تا این ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.


    ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مى‌داند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مى‌كند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهايى نظير اين است. فلسفه عملى هم دربرگيرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مى‌باشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مى‌كند:
    مهم‌ترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مى‌شویم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او برای این مشاهدات و در مجموع، برای تفكر، وضع كرده است. در واقع، در میان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهم‌ترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مى‌باشد.


    1. علوم طبيعى، نظير فيزيك و زيست‌شناسى؛
    ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مى‌داند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مى‌كند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهایى نظير این است. فلسفه عملى هم دربرگیرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مى‌باشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مى‌كند:


    2. رياضيات؛
    # علوم طبيعى، نظير فيزیک و زيست‌شناسى؛
    # رياضيات؛
    # فلسفه، متافيزیک و خداشناسى.


    3. فلسفه، متافيزيك و خداشناسى.
    ==آثار مهم==
    ارسطو زبان فلسفه را پى نهاد. هر فيلسوفى پس از او، چه ارسطویى باشد چه ضد ارسطویى، يا در محدوده مقولات او مانده يا از محدوده مقولات او آغاز كرده است.


    == آثار مهم ==
    آثار ارسطو، از حيث وسعت موضوع و جامعيت اطراف، طورى است كه با چند استثنا، یک دايرةالمعارف تقريباً واقعى و بالنسبه كامل عصر او را ارائه مى‌كند. در اينجا فهرست آثار (تعليمى) ارسطو بر اساس مجموعه معيار بكر(Bekker) ذكر مى‌شود:


    الف) آثار منطقى: مجموعه‌اى كه احتمالاً از سده چهارم میلادى (دوره بيزانسى) با عنوان «ارغنون» شناخته شده‌اند كه در زبان يونانى به معناى «آلت و ابزار» است. این مجموعه، شامل شش رساله است:


    ارسطو زبان فلسفه را پى نهاد. هر فيلسوفى پس از او، چه ارسطويى باشد چه ضد ارسطويى، يا در محدوده مقولات او مانده يا از محدوده مقولات او آغاز كرده است.
    # مقولات (قاطيغورياس): درباره مقولات عشر؛
     
    # عبارت (بِرى هِرمنياس): درباره قضايا؛
    آثار ارسطو، از حيث وسعت موضوع و جامعيت اطراف، طورى است كه با چند استثنا، يك دايرةالمعارف تقريباً واقعى و بالنسبه كامل عصر او را ارائه مى‌كند. در اينجا فهرست آثار (تعليمى) ارسطو بر اساس مجموعه معيار بكر)rekkeB(ذكر مى‌شود:
    # تحليلات (آنالوطيقاى) اول: درباره قياس؛
     
    # تحليلات (آنالوطيقاى) دوم: درباره برهان؛
    الف) آثار منطقى: مجموعه‌اى كه احتمالاً از سده چهارم ميلادى (دوره بيزانسى) با عنوان «ارغنون» شناخته شده‌اند كه در زبان يونانى به معناى «آلت و ابزار» است. اين مجموعه، شامل شش رساله است:
    # جدل (طوبيقا): درباره جدل؛
     
    # مغالطات (سوفسطيقا): درباره مغالطه و سفسطه.
    1. مقولات (قاطيغورياس): در باره مقولات عشر؛
     
    2. عبارت (بِرى هِرمنياس): در باره قضايا؛
     
    3. تحليلات (آنالوطيقاى) اول: در باره قياس؛
     
    4. تحليلات (آنالوطيقاى) دوم: در باره برهان؛
     
    5. جدل (طوبيقا): در باره جدل؛
     
    6. مغالطات (سوفسطيقا): در باره مغالطه و سفسطه.


    ب) آثار فلسفه طبيعى (طبيعيات)، شامل:
    ب) آثار فلسفه طبيعى (طبيعيات)، شامل:


    1. فيزيك (سماع طبيعى)؛
    # فيزیک (سماع طبيعى)؛
     
    # درباره آسمان؛
    2. در باره آسمان؛
    # درباره كون و فساد؛
     
    # كائنات جو (هواشناسى).
    3. در باره كون و فساد؛
     
    4. كائنات جو (هواشناسى).


    ج) آثار روان‌شناختى، شامل:
    ج) آثار روان‌شناختى، شامل:


    1. در باره نفس؛
    # درباره نفس؛
     
    # خرده‌طبيعيات (طبيعيات كوچك): مجموعه چند رساله كوتاه با عناوین «درباره حواس»، «درباره حافظه و يادآورى»، «درباره خواب و بيدارى، درباره رؤيا»، «درباره پيشگویى از طريق رؤيا»، «درباره درازى و كوتاهى عمر»، «درباره جوانى و پيرى» و «درباره تنفس».
    2. خرده‌طبيعيات (طبيعيات كوچك): مجموعه چند رساله كوتاه با عناوين «در باره حواس»، «در باره حافظه و يادآورى»، «در باره خواب و بيدارى، در باره رؤيا»، «در باره پيشگويى از طريق رؤيا»، «در باره درازى و كوتاهى عمر»، «در باره جوانى و پيرى» و «در باره تنفس».


    د) آثار زيست‌شناختى (تاريخ طبيعى)، شامل:
    د) آثار زيست‌شناختى (تاريخ طبيعى)، شامل:


    1. در باره تاريخ جانوران؛
    # درباره تاريخ جانوران؛
     
    # درباره اعضاى جانوران؛
    2. در باره اعضاى جانوران؛
    # درباره پيدايش يا تكون جانوران؛
     
    # درباره راه رفتن جانوران؛
    3. در باره پيدايش يا تكون جانوران؛
    # درباره جنبش يا حركت جانوران.
     
    4. در باره راه رفتن جانوران؛
     
    5. در باره جنبش يا حركت جانوران.


    ه‍) آثار اخلاقى:
    ه‍) آثار اخلاقى:


    1. اخلاق اودموسى؛
    # اخلاق اودموسى؛
    # اخلاق نیکوماخوسى؛
    # اخلاق كبير: این رساله كه از نظر ناقدان مشکوک است، برخلاف عنوان آن، حجم بسيار اندكى دارد.


    2. اخلاق نيكوماخوسى؛
    و) آثار سياسى:شامل رساله «سياست».


    3. اخلاق كبير: اين رساله كه از نظر ناقدان مشكوك است، برخلاف عنوان آن، حجم بسيار اندكى دارد.
    ز) آثار فلسفى:


    و) آثار سياسى:شامل رساله «سياست».
    # فن خطابه (ريطوريقا): این رساله همانند «فن شعر»، برخلاف نام خود، بيشتر محتواى فلسفى دارد؛
    # فن شعر (بوطيقا): ناتمام است؛
    # درباره فضايل و رذايل: مشکوک است؛
    # متافيزیک (مابعدالطبيعه): شامل 13 کتاب اصلى است كه با الفباى يونانى مرتب شده‌اند. یک کتاب فرعى نيز با نام «آلفاى كوچك»، پس از کتاب اول قرار گرفته است كه بيشتر ناقدان، آن را تأليف ارسطو نمى‌دانند؛ اگرچه، محتواى آن ارسطویى است.


    ز) آثار فلسفى:
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    1. فن خطابه (ريطوريقا): اين رساله همانند «فن شعر»، برخلاف نام خود، بيشتر محتواى فلسفى دارد؛
    [[سماع طبیعی]]


    2. فن شعر (بوطيقا): ناتمام است؛
    [[علم الأخلاق إلی نيقوماخوس]]


    3. در باره فضايل و رذايل: مشكوك است؛
    [[في النفس]]


    4. متافيزيك (مابعدالطبيعه): شامل 13 کتاب اصلى است كه با الفباى يونانى مرتب شده‌اند. يك کتاب فرعى نيز با نام «آلفاى كوچك»، پس از کتاب اول قرار گرفته است كه بيشتر ناقدان، آن را تأليف ارسطو نمى‌دانند؛ اگرچه، محتواى آن ارسطويى است.
    [[أرسطوطالیس في النفس]]


    [[14 مقاله از کتاب طبائع الحیوان البحری و البری]]


    == وابسته‌ها ==
    [[طبیعیات]]  
    {{وابسته‌ها}}
    [[ علم الأخلاق إلی نيقوماخوس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[أرسطوطالیس فی النفس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الطبیعه (السماع الطبیعی)]]  


    [[14 مقاله از کتاب طبائع الحیوان البحری و البری]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الكون و الفساد]]  


    [[طبیعیات]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ما بعدالطبیعه (متافیزیک)]]  


    [[الطبیعه (السماع الطبیعی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[منطق ارسطو]]  


    [[الکون و الفساد]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[رساله نفس ارسطاطالیس]]  


    [[ما بعدالطبیعه (متافیزیک)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[علم الطبیعة]]  


    [[منطق ارسطو]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الخطابه لارسطو (الترجمه العربیه القدیمه)]]  


    [[رساله نفس ارسطاطالیس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ارسطو عند العرب]]


    [[علم الطبیعة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[السياسة]]  


    [[الخطابه لارسطو (الترجمه العربیه القدیمه)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[دربارۀ شعریات]]  


    [[السیاسة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[درباره هنر شعر]]  


    [[درباره هنر شعر]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[سیاست]]  


    [[سیاست]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[وصایای ارسطو به شیماس]]  


    [[وصایای ارسطو به شیماس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ارسطو اخلاق نیکوماخوس]]  


    [[ارسطو اخلاق نیکوماخوس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ترجمه و تحشيه درباره نفس]]  


    [[ترجمه و تحشيه درباره نفس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[متافیزیک (مابعدالطبیعه)]]  


    [[متافیزیک (مابعدالطبیعه)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ایساغوجی و مقولات]]  


    [[ايساغوجي و مقولات]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[علم الأخلاق إلی نيقوماخوس]]  


    [[ علم الأخلاق إلی نيقوماخوس]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ارسطو سياست]]  


    [[ارسطو سياست]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو]]  


    [[ترجمه عربی شرح تیماطیوس بر آنیمای ارسطو]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[متافیزیک (مابعدالطبیعه)]]  


    [[متافیزیک (مابعدالطبیعه)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[علم الطبيعة]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:فیلسوفان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۷

    ارسطو
    NUR00708.jpg
    نام کاملارسطو طالیس
    نام‌های دیگر
    • آریستوتلس
    • ارسطا طالیس
    • ارسطو طالیس
    نام پدرنیکو ماخوس
    ولادت۳۸۴ ق.م
    محل تولداستاگیرا، یونان
    رحلت۳۲۲ ق.م
    اطلاعات علمی
    اساتیدافلاطون
    برخی آثار

    ارسطو، در سال 384 پيش از میلاد در شهر استاگیرا، واقع در مقدونيه كه در 300 كيلومترى شمال آتن قرار دارد، به دنيا آمد. پدر او نیکو ماخوس دوست و پزشك پادشاه مقدونيه، جد اسكندر مقدونى بود.

    تحصیلات

    ارسطو در جوانى برای تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر یک خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را برای آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به این كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. این آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن به‌طور منظم تدريس مى‌شد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مى‌پرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفت‌وگو با شاگردان خود در آن باغ راه مى‌رفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.

    اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهش‌هایى در مورد زيست‌شناسى، روان‌شناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مى‌شد. شواهد نشان مى‌دهد كه در این مقطع زمانى، ارسطو از حمايت‌هاى همه‌جانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ به‌طورى‌كه با كمك‌هاى او موفق به تأسيس اولین باغ‌وحش تاريخ شد.

    وفات

    با مرگ اسكندر در سال 323 پيش از میلاد، آتنى‌ها، عليه حكومت مقدونى شورش كردند. ارسطو نيز از اثرات این شورش در امان نماند. در این زمان، یکى از روحانیون آتن، عليه ارسطو شكايت كرد كه او منكر تأثير صدقه و قربانى است. بدين ترتيب، رياست مدرسه را به دوستش تئوفراستوس واگذاشت و خود به «خالكيس»، زادگاه مادرى‌اش رفت و یک سال بعد از این واقعه، در سن 63 سالگى درگذشت.

    آثار

    بيشتر آثار به‌جامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كرده‌اند. سبک نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگى‌هاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مى‌شود. وى برخى از شاخه‌هاى علوم را، تقريباً برای اولین بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.

    با دقت در تمام فعالیت‌های ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهده دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مى‌گردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمى‌كرد و ترجيح مى‌داد با نوعى واقع‌گرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، این گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخه‌هاى علم تعمیم مى‌داد؛ ازاين‌رو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيست‌شناسى ارسطو، روان‌شناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مى‌شویم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمین، تفاوت‌هاى فيزيولوژیک زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمین با سرعت‌هاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيم‌بندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشته‌هاى او در زمینه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير به‌جا گذاشته است. همین موضوع، باعث شده تا این ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.

    مهم‌ترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مى‌شویم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او برای این مشاهدات و در مجموع، برای تفكر، وضع كرده است. در واقع، در میان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهم‌ترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مى‌باشد.

    ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مى‌داند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مى‌كند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهایى نظير این است. فلسفه عملى هم دربرگیرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مى‌باشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مى‌كند:

    1. علوم طبيعى، نظير فيزیک و زيست‌شناسى؛
    2. رياضيات؛
    3. فلسفه، متافيزیک و خداشناسى.

    آثار مهم

    ارسطو زبان فلسفه را پى نهاد. هر فيلسوفى پس از او، چه ارسطویى باشد چه ضد ارسطویى، يا در محدوده مقولات او مانده يا از محدوده مقولات او آغاز كرده است.

    آثار ارسطو، از حيث وسعت موضوع و جامعيت اطراف، طورى است كه با چند استثنا، یک دايرةالمعارف تقريباً واقعى و بالنسبه كامل عصر او را ارائه مى‌كند. در اينجا فهرست آثار (تعليمى) ارسطو بر اساس مجموعه معيار بكر(Bekker) ذكر مى‌شود:

    الف) آثار منطقى: مجموعه‌اى كه احتمالاً از سده چهارم میلادى (دوره بيزانسى) با عنوان «ارغنون» شناخته شده‌اند كه در زبان يونانى به معناى «آلت و ابزار» است. این مجموعه، شامل شش رساله است:

    1. مقولات (قاطيغورياس): درباره مقولات عشر؛
    2. عبارت (بِرى هِرمنياس): درباره قضايا؛
    3. تحليلات (آنالوطيقاى) اول: درباره قياس؛
    4. تحليلات (آنالوطيقاى) دوم: درباره برهان؛
    5. جدل (طوبيقا): درباره جدل؛
    6. مغالطات (سوفسطيقا): درباره مغالطه و سفسطه.

    ب) آثار فلسفه طبيعى (طبيعيات)، شامل:

    1. فيزیک (سماع طبيعى)؛
    2. درباره آسمان؛
    3. درباره كون و فساد؛
    4. كائنات جو (هواشناسى).

    ج) آثار روان‌شناختى، شامل:

    1. درباره نفس؛
    2. خرده‌طبيعيات (طبيعيات كوچك): مجموعه چند رساله كوتاه با عناوین «درباره حواس»، «درباره حافظه و يادآورى»، «درباره خواب و بيدارى، درباره رؤيا»، «درباره پيشگویى از طريق رؤيا»، «درباره درازى و كوتاهى عمر»، «درباره جوانى و پيرى» و «درباره تنفس».

    د) آثار زيست‌شناختى (تاريخ طبيعى)، شامل:

    1. درباره تاريخ جانوران؛
    2. درباره اعضاى جانوران؛
    3. درباره پيدايش يا تكون جانوران؛
    4. درباره راه رفتن جانوران؛
    5. درباره جنبش يا حركت جانوران.

    ه‍) آثار اخلاقى:

    1. اخلاق اودموسى؛
    2. اخلاق نیکوماخوسى؛
    3. اخلاق كبير: این رساله كه از نظر ناقدان مشکوک است، برخلاف عنوان آن، حجم بسيار اندكى دارد.

    و) آثار سياسى:شامل رساله «سياست».

    ز) آثار فلسفى:

    1. فن خطابه (ريطوريقا): این رساله همانند «فن شعر»، برخلاف نام خود، بيشتر محتواى فلسفى دارد؛
    2. فن شعر (بوطيقا): ناتمام است؛
    3. درباره فضايل و رذايل: مشکوک است؛
    4. متافيزیک (مابعدالطبيعه): شامل 13 کتاب اصلى است كه با الفباى يونانى مرتب شده‌اند. یک کتاب فرعى نيز با نام «آلفاى كوچك»، پس از کتاب اول قرار گرفته است كه بيشتر ناقدان، آن را تأليف ارسطو نمى‌دانند؛ اگرچه، محتواى آن ارسطویى است.

    وابسته‌ها