مطارح الأنظار (طبع قدیم): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'رياض المسائل' به 'رياض المسائل')
    جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR02758J1.jpg|بندانگشتی|مطارح الأنظار (طبع قدیم)]]
    | تصویر =NUR02758J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =مطارح الأنظار (طبع قدیم)
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|مطارح الأنظار (طبع قدیم)
    [[انصاری، مرتضی بن محمدامین]] (محاضر)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[انصاری، مرتضی بن محمدامین]] (محاضر)


    [[کلانتری نوری، ابوالقاسم بن محمدعلی]] (مقرر)
    [[کلانتری نوری، ابوالقاسم بن محمدعلی]] (مقرر)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏م‎‏6‎‏ ‎‏1363
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    اصول فقه شیعه
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏م‎‏6‎‏ ‎‏1363
    مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث
    |-
    | مکان نشر =قم - ایران
    |موضوع  
    | سال نشر = 1404 ق  
    |data-type='subject'|اصول فقه شیعه
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1404 هـ.ق  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE2758AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02758AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =02758
    | کتابخوان همراه نور =02758
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    '''مطارح الأنظار'''، تقريرات درس اصول فقه عالم بزرگوار، شيخ اعظم، [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] قدس‌سره است (1214 - 1281 هجرى قمرى).


     
    اين تقريرات توسط [[کلانتری نوری، ابوالقاسم بن محمدعلی|ميرزا ابوالقاسم بن محمد على نورى تهرانى]]، معروف به كلانترى (1292 - 1236 هجرى قمرى) نگاشته شده است.
    مطارح الأنظار، تقريرات درس اصول فقه عالم بزرگوار، شيخ اعظم، [[شيخ مرتضى انصارى|انصاری، مرتضی بن محمدامین]] قدس سره است (1214 - 1281 هجرى قمرى).
     
    اين تقريرات توسط ميرزا ابوالقاسم بن محمد على نورى تهرانى، معروف به كلانترى (1292 - 1236 هجرى قمرى) نگاشته شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    مباحثى كه در كتاب مطارح الأنظار مطرح شده‌اند، عبارتند از:
    مباحثى كه در كتاب مطارح الأنظار مطرح شده‌اند، عبارتند از:


    صحيح و اعم، وجوب مقدمۀ واجب، مسألۀ ضد، اجتماع امر و نهى، آيا نهى اقتضاء فساد را دارد، مفهوم و منطوق، عموم و خصوص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين، ادلۀ عقليّه و در انتهاء در مسألۀ تقليد ميت و اعلم.
    صحيح و اعم، وجوب مقدمۀ واجب، مسألۀ ضد، اجتماع امر و نهى، آيا نهى اقتضاء فساد را دارد، مفهوم و منطوق، عموم و خصوص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين، ادلۀ عقليّه و در انتهاء در مسألۀ تقليد ميت و اعلم.


    به علت اين كه مباحث قطع و ظن و برائت و استصحاب و احتياط و تعادل و تراجيح در فرائد الأصول [[شيخ انصارى]] قدس سره وجود دارد، در كتاب مطارح ذكرى از آنها به ميان نيامده است. همين طور مقدمۀ كتاب؛ يعنى تعريف، فايده و موضوع علم اصول و مبحث مشتق.
    به علت اين كه مباحث قطع و ظن و برائت و استصحاب و احتياط و تعادل و تراجيح در فرائد الأصول [[شيخ انصارى]] قدس‌سره وجود دارد، در كتاب مطارح ذكرى از آنها به ميان نيامده است. همين طور مقدمۀ كتاب؛ يعنى تعريف، فايده و موضوع علم اصول و مبحث مشتق.


    قابل ذكر است كه مباحث ضد و تقليد ميت و تقليد اعلم در كتاب تكرار شده و از مؤلف آنها تعبير به بعض الأساطين شده است.
    قابل ذكر است كه مباحث ضد و تقليد ميت و تقليد اعلم در كتاب تكرار شده و از مؤلف آنها تعبير به بعض الأساطين شده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    كتاب حاضر به وسيلۀ فرزند ميرزا ابوالقاسم نورى، ميرزا ابوالفضل نورى تهرانى نوشته شده است.
    كتاب حاضر به وسيلۀ فرزند ميرزا ابوالقاسم نورى، ميرزا ابوالفضل نورى تهرانى نوشته شده است.


    از بين كتاب‌هاى مرحوم كلانترى فقط مطارح الأنظار چاپ شده است و به عنوان تنها اثر باقى مانده از [[شيخ انصارى]] قدس سره در مباحث الفاظ به دليل نگارش شيوا و بليغ مؤلف، رواج زيادى پيدا كرده و آن طور كه در أعيان الشيعه آمده، همۀ كتاب‌هاى مرحوم كلانترى در نجف اشرف نگاشته شده و احتمالا در تهران پاكنويس و تصحيح شده‌اند. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]، ج 2 ص 414)
    از بين كتاب‌هاى مرحوم كلانترى فقط مطارح الأنظار چاپ شده است و به عنوان تنها اثر باقى مانده از [[شيخ انصارى]] قدس‌سره در مباحث الفاظ به دليل نگارش شيوا و بليغ مؤلف، رواج زيادى پيدا كرده و آن طور كه در أعيان الشيعه آمده، همۀ كتاب‌هاى مرحوم كلانترى در نجف اشرف نگاشته شده و احتمالا در تهران پاکنويس و تصحيح شده‌اند. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]، ج 2 ص 414)


    دقيقا مشخص نيست آيا مرحوم كلانترى اين كتاب را به صورت مجموعه نوشته، يا اين كه كتاب‌هاى مستقلى بوده كه بعدها در كنار هم قرار داده شده و عنوان مطارح الأنظار را پيدا كرده است.
    دقيقا مشخص نيست آيا مرحوم كلانترى اين كتاب را به صورت مجموعه نوشته، يا اين كه كتاب‌هاى مستقلى بوده كه بعدها در كنار هم قرار داده شده و عنوان مطارح الأنظار را پيدا كرده است.
    خط ۶۷: خط ۴۸:
    در حاشيۀ بالاى صفحۀ اوّل كتاب اين طور آمده كه: آنچه در كتاب با عنوان «هداية» آمده جزء كتاب مطارح الأنظار است و آنچه اين طور نيست، مثل مسألۀ ضد و مسأله‌هاى تقليد اعلم و ميت از كتاب مطارح نيست، بلكه از تقريرات بعض الأساطين مى‌باشد.
    در حاشيۀ بالاى صفحۀ اوّل كتاب اين طور آمده كه: آنچه در كتاب با عنوان «هداية» آمده جزء كتاب مطارح الأنظار است و آنچه اين طور نيست، مثل مسألۀ ضد و مسأله‌هاى تقليد اعلم و ميت از كتاب مطارح نيست، بلكه از تقريرات بعض الأساطين مى‌باشد.


    ولى به نظر مى‌رسد، اين مطلب صحيح نباشد، زيرا در مبحث ادلۀ عقليّه عنوان «هداية» ديده نمى‌شود، بلكه عنوان «أصل» وجود دارد، با اين حال در صفحۀ آخر آن اين عبارت آمده: «تم ما أفاده قدس الله نفسه الزكية في مسائل الملازمة و أصالة الإباحة»، كه اشاره دارد به اين كه اين مطالب جزء كتاب مطارح بوده و به وسيلۀ مؤلف نگاشته شده است.
    ولى به نظر مى‌رسد، اين مطلب صحيح نباشد، زيرا در مبحث ادلۀ عقليّه عنوان «هداية» ديده نمى‌شود، بلكه عنوان «أصل» وجود دارد، با اين حال در صفحۀ آخر آن اين عبارت آمده: «تم ما أفاده قدس‌الله‌نفسه الزكية في مسائل الملازمة و أصالة الإباحة»، كه اشاره دارد به اين كه اين مطالب جزء كتاب مطارح بوده و به وسيلۀ مؤلف نگاشته شده است.


    الذريعه نيز مبحث ادلۀ عقليّه را مثل مفهوم و منطوق و عام و خاص و مقدمۀ واجب از تأليفات مرحوم كلانترى دانسته است. ([[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] ج 1 ص 403)
    [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعه]] نيز مبحث ادلۀ عقليّه را مثل مفهوم و منطوق و عام و خاص و مقدمۀ واجب از تأليفات مرحوم كلانترى دانسته است. ([[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] ج 1 ص 403)


    اگر چه ترتيب مباحث در كتب اصولى متداول اين گونه است كه مباحث الفاظ قبل از اصول عمليّه و نظائر آن مى‌باشد؛ امّا در كتاب مطارح الأنظار اين گونه نيست. مثلا از عبارت‌هاى «قد نبّهنا على مثل ذلك في بعض مباحث التراجيح» و يا «بناء على ما هو التحقيق من عدم صحة الاستناد إلى الاستصحاب في مثل المقام» در اوايل كتاب معلوم مى‌شود، اين مباحث قبلا طرح و بررسى شده‌اند.
    اگر چه ترتيب مباحث در كتب اصولى متداول اين گونه است كه مباحث الفاظ قبل از اصول عمليّه و نظائر آن مى‌باشد؛ امّا در كتاب مطارح الأنظار اين گونه نيست. مثلاًاز عبارت‌هاى «قد نبّهنا على مثل ذلك في بعض مباحث التراجيح» و يا «بناء على ما هو التحقيق من عدم صحة الاستناد إلى الاستصحاب في مثل المقام» در اوايل كتاب معلوم مى‌شود، اين مباحث قبلا طرح و بررسى شده‌اند.


    در هر مبحث پس از طرح مسأله و ذكر اقوال و نتيجه‌گيرى، جزئياتى باقى مى‌ماند كه با عنوان «تذنيب، التنبيه، تتميم» و نظائر آن ذكر شده است.
    در هر مبحث پس از طرح مسأله و ذكر اقوال و نتيجه‌گيرى، جزئياتى باقى مى‌ماند كه با عنوان «تذنيب، التنبيه، تتميم» و نظائر آن ذكر شده است.


    يك نكتۀ مهم در كتاب آن است كه مقرِّر به پيروى از استادش در نقل قول‌ها بسيار احتياط مى‌كند و تا مدرك مطلبى را نديده باشد آن را نسبت نمى‌دهد، بلكه از كلماتى نظير «صرح بذلك جماعة على ما قيل، محكي النهاية، فيما حكي من الروض» استفاده مى‌كند.
    يك نكتۀ مهم در كتاب آن است كه مقرِّر به پيروى از استادش در نقل قول‌ها بسيار احتياط مى‌كند و تا مدرک  مطلبى را نديده باشد آن را نسبت نمى‌دهد، بلكه از كلماتى نظير «صرح بذلك جماعة على ما قيل، محكي النهاية، فيما حكي من الروض» استفاده مى‌كند.


    از ديگر خصوصيات مثبت كتاب، دعاهاى كوتاهى است كه پس از اتمام بسيارى از قسمت‌هاى كتاب ديده مى‌شود و اثر اخلاقى خاصى براى خواننده دارد و مباحث را از حالت علمى صرف خارج كرده و به هدايتگر واقعى جهان متوجه مى‌سازد.
    از ديگر خصوصيات مثبت كتاب، دعاهاى كوتاهى است كه پس از اتمام بسيارى از قسمت‌هاى كتاب ديده مى‌شود و اثر اخلاقى خاصى براى خواننده دارد و مباحث را از حالت علمى صرف خارج كرده و به هدايتگر واقعى جهان متوجه مى‌سازد.
    خط ۸۲: خط ۶۳:




    1 - فهرست مطالب كتاب تا صفحۀ 229؛ يعنى ابتداى ادلۀ عقليّه است و اين يكى از نقائص آشكار كتاب مى‌باشد.
    #فهرست مطالب كتاب تا صفحۀ 229؛ يعنى ابتداى ادلۀ عقليّه است و اين يكى از نقائص آشكار كتاب مى‌باشد.
     
    #در بسيارى موارد، صاحبان نظريه‌هاى مطرح شده در كتاب، مشخص نيستند و از فعل مجهول استفاده شده، مثل «قد يعترض بوجوه - قد يذكر - قد يستشكل».
    2 - در بسيارى موارد، صاحبان نظريه‌هاى مطرح شده در كتاب، مشخص نيستند و از فعل مجهول استفاده شده، مثل «قد يعترض بوجوه - قد يذكر - قد يستشكل».
    #:بنابراین نمى‌توان به كتاب‌هاى آنان مراجعه كرد و نظريه‌هايشان را بررسى نمود، حتى اگر صاحبان نظريه‌ها هم مشخص شده باشند، كتاب آنها و آدرس صفحات مشخص نيست.
     
    #اگر مطلبى از خود كتاب يا كتاب‌هاى ديگر مؤلف مطرح شده باشد، آدرس آن مشخص نيست و با عبارت‌هاى «كما قرّر في محله - قد أشرنا - كما فصلناه في محلّه» و نظائر آن ذكر شده است. البته گاهى آدرس مطلب در متن ذكر شده، نظير «قد تقدم التحقيق فيهما فيما مرّ في الهدايات المتعلّقة بالوجوب الشرطي فراجعها» (مطارح الأنظار، ص 68 س 5)
    بنابراين نمى‌توان به كتاب‌هاى آنان مراجعه كرد و نظريه‌هايشان را بررسى نمود، حتى اگر صاحبان نظريه‌ها هم مشخص شده باشند، كتاب آنها و آدرس صفحات مشخص نيست.
    #اگر چه به دست آوردن مبانى اصولى از طريق مباحث و احكام فقهى از ابتكارات [[شيخ انصارى]] است؛ امّا گاهى آنچنان مباحث كتاب رنگ فقهى به خود مى‌گيرد كه مشكل است تصور شود يك مسألۀ اصولى مورد بررسى واقع شده است، مانند آنچه در صفحۀ 31 كتاب مشاهده مى‌شود.
     
    #گاهى در مباحثى نظير مقدمۀ واجب آنچنان مباحث اصولى چهرۀ منطقى و كلامى به خود مى‌گيرد كه مصنف مجبور مى‌شود به دليل وسعت مباحث منطقى، از چند اصل موضوعى منطقى يا كلامى استفاده كرده و بحث را به نتيجه برساند. مانند اين عبارت: «قد طال التشاجر و امتدّ النزاع بينهما و الثواب مختار العدلية و تمام الكلام في ذلك متعلّق فن الكلام و لا يسعه المقام».
    3 - اگر مطلبى از خود كتاب يا كتاب‌هاى ديگر مؤلف مطرح شده باشد، آدرس آن مشخص نيست و با عبارت‌هاى «كما قرّر في محله - قد أشرنا - كما فصلناه في محلّه» و نظائر آن ذكر شده است. البته گاهى آدرس مطلب در متن ذكر شده، نظير «قد تقدم التحقيق فيهما فيما مرّ في الهدايات المتعلّقة بالوجوب الشرطي فراجعها» (مطارح الأنظار، ص 68 س 5)
    #همان طور كه در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ذكر شده، مؤلّفات شيخ نياز به تهذيب و تنقيح دارد؛ امّا ميرزا ابوالقاسم كلانترى كمتر به اين مهم پرداخته است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 10 ص 117)
     
    4 - اگر چه به دست آوردن مبانى اصولى از طريق مباحث و احكام فقهى از ابتكارات [[شيخ انصارى]] است؛ امّا گاهى آنچنان مباحث كتاب رنگ فقهى به خود مى‌گيرد كه مشكل است تصور شود يك مسألۀ اصولى مورد بررسى واقع شده است، مانند آنچه در صفحۀ 31 كتاب مشاهده مى‌شود.
     
    5 - گاهى در مباحثى نظير مقدمۀ واجب آنچنان مباحث اصولى چهرۀ منطقى و كلامى به خود مى‌گيرد كه مصنف مجبور مى‌شود به دليل وسعت مباحث منطقى، از چند اصل موضوعى منطقى يا كلامى استفاده كرده و بحث را به نتيجه برساند. مانند اين عبارت: «قد طال التشاجر و امتدّ النزاع بينهما و الثواب مختار العدلية و تمام الكلام في ذلك متعلّق فن الكلام و لا يسعه المقام».
     
    6 - همان طور كه در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ذكر شده، مؤلّفات شيخ نياز به تهذيب و تنقيح دارد؛ امّا ميرزا ابوالقاسم كلانترى كمتر به اين مهم پرداخته است. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] ج 10 ص 117)


    == اشارات موجود در كتاب ==
    == اشارات موجود در كتاب ==
    خط ۱۰۱: خط ۷۶:
    در كتاب مطارح الأنظار از بعضى بزرگان و كتاب‌هاى آنان به صورت كنايه نام برده شده كه به بعضى اشاره مى‌شود:
    در كتاب مطارح الأنظار از بعضى بزرگان و كتاب‌هاى آنان به صورت كنايه نام برده شده كه به بعضى اشاره مى‌شود:


    1 - شرح عميدى، شرح عميدى بر تهذيب طريق الوصول إلى علم الأصول، تأليف سيد عميدالدين عبدالمطلب أعرجى است (متوفاى 754 هجرى قمرى)
    #شرح عميدى، شرح عميدى بر تهذيب طريق الوصول إلى علم الأصول، تأليف سيد عميدالدين عبدالمطلب أعرجى است (متوفاى 754 هجرى قمرى)
    #صريح الأستاذ الأكبر في شرحه على المفاتيح، مقصود المصابيح في شرح المفاتيح، تأليف [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]، محمدباقربن محمد اكمل است (متوفاى 1205 قمرى).
    #سيد الرياض، مقصود مؤلف [[رياض المسائل في بيان الأحكام بالدلائل (ط - القدیمة)|رياض المسائل]] في تحقيق الأحكام بالدلائل، سيد على بن محمد على طباطبايى است (متوفاى 1231 قمرى).
    #سيد المفاتيح، مؤلف مفاتيح الأصول و مناهل الأحكام؛ يعنى سيد محمد بن [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبايى]] مراد است (متوفاى 1242 هجرى قمرى).
    #أفاضل المتأخرين في مناهجه، مقصود مناهج الوصول إلى علم الأصول، تأليف حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]] است (متوفاى 1245 هجرى).
    #بعض الأجلّة، صاحب الفصول، شيخ محمدحسین بن عبدالرحيم اصفهانى مؤلف الفصول الغرويّة مراد است (متوفاى 1250 هجرى قمرى).
    #بعض الأعلام في الإشارات، مقصود حاج محمد ابراهيم بن محمد كرباسى، مؤلف اشارات است (متوفاى 1292 هجرى قمرى).


    2 - صريح الأستاذ الأكبر في شرحه على المفاتيح، مقصود المصابيح في شرح المفاتيح، تأليف [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]، محمد باقر بن محمد اكمل است (متوفاى 1205 قمرى).
    == منابع مقاله ==
     
    3 - سيد الرياض، مقصود مؤلف [[رياض المسائل في بيان الأحكام بالدلائل (ط - القدیمة)|رياض المسائل]] في تحقيق الأحكام بالدلائل، سيد على بن محمد على طباطبايى است (متوفاى 1231 قمرى).
     
    4 - سيد المفاتيح، مؤلف مفاتيح الأصول و مناهل الأحكام؛ يعنى سيد محمد بن سيد على طباطبايى مراد است (متوفاى 1242 هجرى قمرى).
     
    5 - أفاضل المتأخرين في مناهجه، مقصود مناهج الوصول إلى علم الأصول، تأليف حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]]  است (متوفاى 1245 هجرى).
     
    6 - بعض الأجلّة، صاحب الفصول، شيخ محمد حسين بن عبدالرحيم اصفهانى مؤلف الفصول الغرويّة مراد است (متوفاى 1250 هجرى قمرى).
     
    7 - بعض الأعلام في الإشارات، مقصود حاج محمد ابراهيم بن محمد كرباسى، مؤلف اشارات است (متوفاى 1292 هجرى قمرى).
     
    == منابع ==




    در كتاب مطارح الأنظار از كتب بسيارى در فنون مختلف فقه، اصول، حديث و غيره استفاده شده است كه به ذكر برخى از مهم‌ترين منابع بسنده مى‌كنيم:
    در كتاب مطارح الأنظار از كتب بسيارى در فنون مختلف فقه، اصول، حديث و غيره استفاده شده است كه به ذكر برخى از مهم‌ترين منابع بسنده مى‌كنيم:


    1 - [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] إلى أصول الشريعة، تأليف سيد شريف مرتضى، علم الهدى، على بن حسين موسوى (متوفاى 436 هجرى قمرى).
    #[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] إلى أصول الشريعة، تأليف سيد شريف مرتضى، علم الهدى، على بن حسين موسوى (متوفاى 436 هجرى قمرى).
     
    #تمهيد الأصول في علم الكلام، العدّة في أصول الفقه، النهاية، التهذيب و تحرير العقائد، تأليف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] (متوفاى 460 هجرى قمرى).
    2 - تمهيد الأصول في علم الكلام، العدّة في أصول الفقه، النهاية، التهذيب و تحرير العقائد، تأليف [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] (متوفاى 460 هجرى قمرى).
    #التذكرة، تحرير الأحكام، نهاية الأحكام و قواعد الأحكام، تأليف [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، [[علامه حلی، حسن بن یوسف|حسن بن يوسف بن مطهر]] (متوفاى 726 هجرى قمرى).
     
    #شرح عميدى، شرح تهذيب الوصول [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلى]]، تأليف سيد عميدالدين عبدالمطلب اعرجى (متوفاى 754 هجرى قمرى).
    3 - التذكرة، تحرير الأحكام، نهاية الأحكام و قواعد الأحكام، تأليف علامۀ حلى، حسن بن يوسف بن مطهر (متوفاى 726 هجرى قمرى).
    #[[الدروس الشرعية في فقه الإمامية|الدروس]]، ذكرى الشيعة و البيان، تأليف [[شهيد اول]]، محمد بن جمال‌الدين بن محمد مكى عاملى (متوفاى 786 هجرى قمرى).
     
    #[[جامع المقاصد في شرح القواعد|جامع المقاصد]]، تأليف [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، ابوالحسن على بن حسين (متوفاى 940 هجرى قمرى).
    4 - شرح عميدى، شرح تهذيب الوصول علامۀ حلى، تأليف سيد عميد الدين عبدالمطلب اعرجى (متوفاى 754 هجرى قمرى).
    #تمهيد القواعد، تأليف شيخ زين‌الدين بن على عاملى، [[شهيد ثانى]] (متوفاى 966 هجرى قمرى)
     
    #معالم‌الدين و ملاذ المجتهدين، تأليف حسن بن زين‌الدين (متوفاى 1011 هجرى قمرى).
    5 - الدروس، ذكرى الشيعة و البيان، تأليف [[شهيد اول]]، محمد بن جمال‌الدين بن محمد مكى عاملى (متوفاى 786 هجرى قمرى).
    #زبدة الأصول، تأليف [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] (متوفاى 1031 هجرى قمرى).
     
    #الفوائد المدنية و الفوائد المكية، تأليف ملا محمد امين بن محمد اخبارى، محدث استرآبادى (متوفاى 1033 هجرى قمرى).
    6 - جامع المقاصد، تأليف [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، ابوالحسن على بن حسين (متوفاى 940 هجرى قمرى).
    #السبع الشداد، تأليف محقق داماد، سید محمدباقربن شمس‌الدين محمد استرآبادى اصفهانى (متوفاى 1041 هجرى قمرى).
     
    #غاية المأمول في شرح زبدة الأصول، تأليف شيخ جواد بن سعداللّه كاظمى؛ معروف به فاضل جواد (متوفاى 1065 هجرى قمرى)
    7 - تمهيد القواعد، تأليف شيخ زين‌الدين بن على عاملى، [[شهيد ثانى]] (متوفاى 966 هجرى قمرى)
    #الوافية، تأليف [[تونی، عبدالله بن محمد|فاضل تونى]]، ملا عبداللّه بن محمد بشروى خراسانى (متوفاى 1071 هجرى قمرى).
     
    #كفاية المعتضد في الفقه و [[ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد|ذخيرة المعاد]]، تأليف [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]]، محمدباقربن محمد مؤمن (متوفاى 1090 هجرى قمرى).
    8 - معالم الدين و ملاذ المجتهدين، تأليف حسن بن زين الدين (متوفاى 1011 هجرى قمرى).
    #حاشيۀ مدقق شيروانى، تأليف محمد بن حسن شيروانى؛ معروف به ملا ميرزا (متوفاى 1099 هجرى قمرى).
     
    #الفوائد الجديدة، شرح الوافية و المصابيح في شرح المفاتيح، تأليف محمدباقربن محمد اكمل [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفاى 1205 هجرى قمرى).
    9 - زبدة الأصول، تأليف شيخ بهائى (متوفاى 1031 هجرى قمرى).
    #المصابيح في الطهارة و الصلاة و مشكاة المصابيح في شرح منثور الدرة، تأليف آیت‌الله بحرالعلوم، سيد محمد مهدى بن مرتضى بروجردى (متوفاى 1212 هجرى قمرى).
     
    #الوافي في شرح وافية التوني، تأليف سيد محسن اعرجى بغدادى؛ معروف به محقق كاظمى (متوفاى 1227 هجرى قمرى).
    10 - الفوائد المدنية و الفوائد المكية، تأليف ملا محمد امين بن محمد اخبارى، محدث استرآبادى (متوفاى 1033 هجرى قمرى).
    #القوانين المحكمة في الأصول يا قوانين الأصول، تأليف ميرزا ابوالقاسم قمى (متوفاى 1233 هجرى قمرى).
     
    #مفاتيح الأصول و المصابيح في شرح المفاتيح (كاشانى)، تأليف محمد بن [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبايى]] (متوفاى 1242 هجرى قمرى).
    11 - السبع الشداد، تأليف محقق داماد، محمد باقر بن شمس‌الدين محمد استرآبادى اصفهانى (متوفاى 1041 هجرى قمرى).
    #مناهج الوصول إلى علم الأصول، تأليف حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]] (متوفاى 1245 هجرى قمرى).
     
    #[[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم‌الدين|هداية المسترشدين]] (حاشيه بر معالم) تأليف شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1248 هجرى قمرى).
    12 - غاية المأمول في شرح زبدة الأصول، تأليف شيخ جواد بن سعداللّه كاظمى؛ معروف به فاضل جواد (متوفاى 1065 هجرى قمرى)
    #الفصول الغروية في الأصول الفقهية، تأليف شيخ محمدحسین بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1250 هجرى قمرى).
     
    13 - الوافية، تأليف فاضل تونى، ملا عبداللّه بن محمد بشروى خراسانى (متوفاى 1071 هجرى قمرى).
     
    14 - كفاية المعتضد في الفقه و ذخيرة المعاد، تأليف [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]]، محمد باقر بن محمد مؤمن (متوفاى 1090 هجرى قمرى).
     
    15 - حاشيۀ مدقق شيروانى، تأليف محمد بن حسن شيروانى؛ معروف به ملا ميرزا (متوفاى 1099 هجرى قمرى).
     
    16 - الفوائد الجديدة، شرح الوافية و المصابيح في شرح المفاتيح، تأليف محمد باقر بن محمد اكمل [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] (متوفاى 1205 هجرى قمرى).
     
    17 - المصابيح في الطهارة و الصلاة و مشكاة المصابيح في شرح منثور الدرة، تأليف آیت‌الله بحر العلوم، سيد محمد مهدى بن مرتضى بروجردى (متوفاى 1212 هجرى قمرى).
     
    18 - الوافي في شرح وافية التوني، تأليف سيد محسن اعرجى بغدادى؛ معروف به محقق كاظمى (متوفاى 1227 هجرى قمرى).
     
    19 - القوانين المحكمة في الأصول يا قوانين الأصول، تأليف ميرزا ابوالقاسم قمى (متوفاى 1233 هجرى قمرى).
     
    20 - مفاتيح الأصول و المصابيح في شرح المفاتيح (كاشانى)، تأليف محمد بن سيد على طباطبايى (متوفاى 1242 هجرى قمرى).
     
    21 - مناهج الوصول إلى علم الأصول، تأليف حاج [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملا احمد نراقى]] (متوفاى 1245 هجرى قمرى).
     
    22 - هداية المسترشدين (حاشيه بر معالم) تأليف شيخ محمد تقى بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1248 هجرى قمرى).
     
    23 - الفصول الغروية في الأصول الفقهية، تأليف شيخ محمد حسين بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1250 هجرى قمرى).


    == برخى منابع اهل تسنن ==
    == برخى منابع اهل تسنن ==




    1 - المستصفى في أصول الفقه، تأليف ابوحامد محمد غزالى شافعى (متوفاى 505 هجرى قمرى).
    #المستصفى في أصول الفقه، تأليف ابوحامد محمد غزالى شافعى (متوفاى 505 هجرى قمرى).
     
    #مختصر الأصول الحاجبي، تأليف عثمان بن عمر بن حاجب مالكى (متوفاى 464 هجرى قمرى).
    2 - مختصر الأصول الحاجبي، تأليف عثمان بن عمر بن حاجب مالكى (متوفاى 464 هجرى قمرى).
    #تعليقه بر مختصر الأصول، تأليف مسعود بن عمر تفتازانى (متوفاى 791 هجرى قمرى).
     
    #شرح تجريد العقائد [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، تأليف محقق، جلال‌الدين دوانى (متوفاى 908 هجرى قمرى).
    3 - تعليقه بر مختصر الأصول، تأليف مسعود بن عمر تفتازانى (متوفاى 791 هجرى قمرى).
     
    4 - شرح تجريد العقائد [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، تأليف محقق، جلال‌الدين دوانى (متوفاى 908 هجرى قمرى).
     
    نسخۀ موجود در برنامه
     
    ناشر: مؤسسۀ آل البيت «ع»
     
    قطع: رحلى
     
    تعداد جلد: يك جلد
     
    تعداد صفحات متن: 307 صفحه
     
    تعداد صفحات فهرست: 1 صفحه
     


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/3874 مطالعه کتاب مطارح الأنظار (طبع قدیم) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۰۴

    مطارح الأنظار (طبع قدیم)
    مطارح الأنظار (طبع قدیم)
    پدیدآورانانصاری، مرتضی بن محمدامین (محاضر) کلانتری نوری، ابوالقاسم بن محمدعلی (مقرر)
    ناشرمؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1404 ق
    چاپ1
    موضوعاصول فقه شیعه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏م‎‏6‎‏ ‎‏1363
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مطارح الأنظار، تقريرات درس اصول فقه عالم بزرگوار، شيخ اعظم، شيخ مرتضى انصارى قدس‌سره است (1214 - 1281 هجرى قمرى).

    اين تقريرات توسط ميرزا ابوالقاسم بن محمد على نورى تهرانى، معروف به كلانترى (1292 - 1236 هجرى قمرى) نگاشته شده است.

    ساختار

    مباحثى كه در كتاب مطارح الأنظار مطرح شده‌اند، عبارتند از:

    صحيح و اعم، وجوب مقدمۀ واجب، مسألۀ ضد، اجتماع امر و نهى، آيا نهى اقتضاء فساد را دارد، مفهوم و منطوق، عموم و خصوص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين، ادلۀ عقليّه و در انتهاء در مسألۀ تقليد ميت و اعلم.

    به علت اين كه مباحث قطع و ظن و برائت و استصحاب و احتياط و تعادل و تراجيح در فرائد الأصول شيخ انصارى قدس‌سره وجود دارد، در كتاب مطارح ذكرى از آنها به ميان نيامده است. همين طور مقدمۀ كتاب؛ يعنى تعريف، فايده و موضوع علم اصول و مبحث مشتق.

    قابل ذكر است كه مباحث ضد و تقليد ميت و تقليد اعلم در كتاب تكرار شده و از مؤلف آنها تعبير به بعض الأساطين شده است.

    گزارش محتوا

    كتاب حاضر به وسيلۀ فرزند ميرزا ابوالقاسم نورى، ميرزا ابوالفضل نورى تهرانى نوشته شده است.

    از بين كتاب‌هاى مرحوم كلانترى فقط مطارح الأنظار چاپ شده است و به عنوان تنها اثر باقى مانده از شيخ انصارى قدس‌سره در مباحث الفاظ به دليل نگارش شيوا و بليغ مؤلف، رواج زيادى پيدا كرده و آن طور كه در أعيان الشيعه آمده، همۀ كتاب‌هاى مرحوم كلانترى در نجف اشرف نگاشته شده و احتمالا در تهران پاکنويس و تصحيح شده‌اند. (أعيان الشيعة، ج 2 ص 414)

    دقيقا مشخص نيست آيا مرحوم كلانترى اين كتاب را به صورت مجموعه نوشته، يا اين كه كتاب‌هاى مستقلى بوده كه بعدها در كنار هم قرار داده شده و عنوان مطارح الأنظار را پيدا كرده است.

    در حاشيۀ بالاى صفحۀ اوّل كتاب اين طور آمده كه: آنچه در كتاب با عنوان «هداية» آمده جزء كتاب مطارح الأنظار است و آنچه اين طور نيست، مثل مسألۀ ضد و مسأله‌هاى تقليد اعلم و ميت از كتاب مطارح نيست، بلكه از تقريرات بعض الأساطين مى‌باشد.

    ولى به نظر مى‌رسد، اين مطلب صحيح نباشد، زيرا در مبحث ادلۀ عقليّه عنوان «هداية» ديده نمى‌شود، بلكه عنوان «أصل» وجود دارد، با اين حال در صفحۀ آخر آن اين عبارت آمده: «تم ما أفاده قدس‌الله‌نفسه الزكية في مسائل الملازمة و أصالة الإباحة»، كه اشاره دارد به اين كه اين مطالب جزء كتاب مطارح بوده و به وسيلۀ مؤلف نگاشته شده است.

    الذريعه نيز مبحث ادلۀ عقليّه را مثل مفهوم و منطوق و عام و خاص و مقدمۀ واجب از تأليفات مرحوم كلانترى دانسته است. (الذريعة ج 1 ص 403)

    اگر چه ترتيب مباحث در كتب اصولى متداول اين گونه است كه مباحث الفاظ قبل از اصول عمليّه و نظائر آن مى‌باشد؛ امّا در كتاب مطارح الأنظار اين گونه نيست. مثلاًاز عبارت‌هاى «قد نبّهنا على مثل ذلك في بعض مباحث التراجيح» و يا «بناء على ما هو التحقيق من عدم صحة الاستناد إلى الاستصحاب في مثل المقام» در اوايل كتاب معلوم مى‌شود، اين مباحث قبلا طرح و بررسى شده‌اند.

    در هر مبحث پس از طرح مسأله و ذكر اقوال و نتيجه‌گيرى، جزئياتى باقى مى‌ماند كه با عنوان «تذنيب، التنبيه، تتميم» و نظائر آن ذكر شده است.

    يك نكتۀ مهم در كتاب آن است كه مقرِّر به پيروى از استادش در نقل قول‌ها بسيار احتياط مى‌كند و تا مدرک مطلبى را نديده باشد آن را نسبت نمى‌دهد، بلكه از كلماتى نظير «صرح بذلك جماعة على ما قيل، محكي النهاية، فيما حكي من الروض» استفاده مى‌كند.

    از ديگر خصوصيات مثبت كتاب، دعاهاى كوتاهى است كه پس از اتمام بسيارى از قسمت‌هاى كتاب ديده مى‌شود و اثر اخلاقى خاصى براى خواننده دارد و مباحث را از حالت علمى صرف خارج كرده و به هدايتگر واقعى جهان متوجه مى‌سازد.

    مشكلات كتاب

    1. فهرست مطالب كتاب تا صفحۀ 229؛ يعنى ابتداى ادلۀ عقليّه است و اين يكى از نقائص آشكار كتاب مى‌باشد.
    2. در بسيارى موارد، صاحبان نظريه‌هاى مطرح شده در كتاب، مشخص نيستند و از فعل مجهول استفاده شده، مثل «قد يعترض بوجوه - قد يذكر - قد يستشكل».
      بنابراین نمى‌توان به كتاب‌هاى آنان مراجعه كرد و نظريه‌هايشان را بررسى نمود، حتى اگر صاحبان نظريه‌ها هم مشخص شده باشند، كتاب آنها و آدرس صفحات مشخص نيست.
    3. اگر مطلبى از خود كتاب يا كتاب‌هاى ديگر مؤلف مطرح شده باشد، آدرس آن مشخص نيست و با عبارت‌هاى «كما قرّر في محله - قد أشرنا - كما فصلناه في محلّه» و نظائر آن ذكر شده است. البته گاهى آدرس مطلب در متن ذكر شده، نظير «قد تقدم التحقيق فيهما فيما مرّ في الهدايات المتعلّقة بالوجوب الشرطي فراجعها» (مطارح الأنظار، ص 68 س 5)
    4. اگر چه به دست آوردن مبانى اصولى از طريق مباحث و احكام فقهى از ابتكارات شيخ انصارى است؛ امّا گاهى آنچنان مباحث كتاب رنگ فقهى به خود مى‌گيرد كه مشكل است تصور شود يك مسألۀ اصولى مورد بررسى واقع شده است، مانند آنچه در صفحۀ 31 كتاب مشاهده مى‌شود.
    5. گاهى در مباحثى نظير مقدمۀ واجب آنچنان مباحث اصولى چهرۀ منطقى و كلامى به خود مى‌گيرد كه مصنف مجبور مى‌شود به دليل وسعت مباحث منطقى، از چند اصل موضوعى منطقى يا كلامى استفاده كرده و بحث را به نتيجه برساند. مانند اين عبارت: «قد طال التشاجر و امتدّ النزاع بينهما و الثواب مختار العدلية و تمام الكلام في ذلك متعلّق فن الكلام و لا يسعه المقام».
    6. همان طور كه در أعيان الشيعة ذكر شده، مؤلّفات شيخ نياز به تهذيب و تنقيح دارد؛ امّا ميرزا ابوالقاسم كلانترى كمتر به اين مهم پرداخته است. (أعيان الشيعة ج 10 ص 117)

    اشارات موجود در كتاب

    در كتاب مطارح الأنظار از بعضى بزرگان و كتاب‌هاى آنان به صورت كنايه نام برده شده كه به بعضى اشاره مى‌شود:

    1. شرح عميدى، شرح عميدى بر تهذيب طريق الوصول إلى علم الأصول، تأليف سيد عميدالدين عبدالمطلب أعرجى است (متوفاى 754 هجرى قمرى)
    2. صريح الأستاذ الأكبر في شرحه على المفاتيح، مقصود المصابيح في شرح المفاتيح، تأليف وحيد بهبهانى، محمدباقربن محمد اكمل است (متوفاى 1205 قمرى).
    3. سيد الرياض، مقصود مؤلف رياض المسائل في تحقيق الأحكام بالدلائل، سيد على بن محمد على طباطبايى است (متوفاى 1231 قمرى).
    4. سيد المفاتيح، مؤلف مفاتيح الأصول و مناهل الأحكام؛ يعنى سيد محمد بن سيد على طباطبايى مراد است (متوفاى 1242 هجرى قمرى).
    5. أفاضل المتأخرين في مناهجه، مقصود مناهج الوصول إلى علم الأصول، تأليف حاج ملا احمد نراقى است (متوفاى 1245 هجرى).
    6. بعض الأجلّة، صاحب الفصول، شيخ محمدحسین بن عبدالرحيم اصفهانى مؤلف الفصول الغرويّة مراد است (متوفاى 1250 هجرى قمرى).
    7. بعض الأعلام في الإشارات، مقصود حاج محمد ابراهيم بن محمد كرباسى، مؤلف اشارات است (متوفاى 1292 هجرى قمرى).

    منابع مقاله

    در كتاب مطارح الأنظار از كتب بسيارى در فنون مختلف فقه، اصول، حديث و غيره استفاده شده است كه به ذكر برخى از مهم‌ترين منابع بسنده مى‌كنيم:

    1. الذريعة إلى أصول الشريعة، تأليف سيد شريف مرتضى، علم الهدى، على بن حسين موسوى (متوفاى 436 هجرى قمرى).
    2. تمهيد الأصول في علم الكلام، العدّة في أصول الفقه، النهاية، التهذيب و تحرير العقائد، تأليف شيخ طوسى (متوفاى 460 هجرى قمرى).
    3. التذكرة، تحرير الأحكام، نهاية الأحكام و قواعد الأحكام، تأليف علامۀ حلى، حسن بن يوسف بن مطهر (متوفاى 726 هجرى قمرى).
    4. شرح عميدى، شرح تهذيب الوصول علامۀ حلى، تأليف سيد عميدالدين عبدالمطلب اعرجى (متوفاى 754 هجرى قمرى).
    5. الدروس، ذكرى الشيعة و البيان، تأليف شهيد اول، محمد بن جمال‌الدين بن محمد مكى عاملى (متوفاى 786 هجرى قمرى).
    6. جامع المقاصد، تأليف محقق ثانى، محقق كركى، ابوالحسن على بن حسين (متوفاى 940 هجرى قمرى).
    7. تمهيد القواعد، تأليف شيخ زين‌الدين بن على عاملى، شهيد ثانى (متوفاى 966 هجرى قمرى)
    8. معالم‌الدين و ملاذ المجتهدين، تأليف حسن بن زين‌الدين (متوفاى 1011 هجرى قمرى).
    9. زبدة الأصول، تأليف شيخ بهائى (متوفاى 1031 هجرى قمرى).
    10. الفوائد المدنية و الفوائد المكية، تأليف ملا محمد امين بن محمد اخبارى، محدث استرآبادى (متوفاى 1033 هجرى قمرى).
    11. السبع الشداد، تأليف محقق داماد، سید محمدباقربن شمس‌الدين محمد استرآبادى اصفهانى (متوفاى 1041 هجرى قمرى).
    12. غاية المأمول في شرح زبدة الأصول، تأليف شيخ جواد بن سعداللّه كاظمى؛ معروف به فاضل جواد (متوفاى 1065 هجرى قمرى)
    13. الوافية، تأليف فاضل تونى، ملا عبداللّه بن محمد بشروى خراسانى (متوفاى 1071 هجرى قمرى).
    14. كفاية المعتضد في الفقه و ذخيرة المعاد، تأليف محقق سبزوارى، محمدباقربن محمد مؤمن (متوفاى 1090 هجرى قمرى).
    15. حاشيۀ مدقق شيروانى، تأليف محمد بن حسن شيروانى؛ معروف به ملا ميرزا (متوفاى 1099 هجرى قمرى).
    16. الفوائد الجديدة، شرح الوافية و المصابيح في شرح المفاتيح، تأليف محمدباقربن محمد اكمل وحيد بهبهانى (متوفاى 1205 هجرى قمرى).
    17. المصابيح في الطهارة و الصلاة و مشكاة المصابيح في شرح منثور الدرة، تأليف آیت‌الله بحرالعلوم، سيد محمد مهدى بن مرتضى بروجردى (متوفاى 1212 هجرى قمرى).
    18. الوافي في شرح وافية التوني، تأليف سيد محسن اعرجى بغدادى؛ معروف به محقق كاظمى (متوفاى 1227 هجرى قمرى).
    19. القوانين المحكمة في الأصول يا قوانين الأصول، تأليف ميرزا ابوالقاسم قمى (متوفاى 1233 هجرى قمرى).
    20. مفاتيح الأصول و المصابيح في شرح المفاتيح (كاشانى)، تأليف محمد بن سيد على طباطبايى (متوفاى 1242 هجرى قمرى).
    21. مناهج الوصول إلى علم الأصول، تأليف حاج ملا احمد نراقى (متوفاى 1245 هجرى قمرى).
    22. هداية المسترشدين (حاشيه بر معالم) تأليف شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1248 هجرى قمرى).
    23. الفصول الغروية في الأصول الفقهية، تأليف شيخ محمدحسین بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفاى 1250 هجرى قمرى).

    برخى منابع اهل تسنن

    1. المستصفى في أصول الفقه، تأليف ابوحامد محمد غزالى شافعى (متوفاى 505 هجرى قمرى).
    2. مختصر الأصول الحاجبي، تأليف عثمان بن عمر بن حاجب مالكى (متوفاى 464 هجرى قمرى).
    3. تعليقه بر مختصر الأصول، تأليف مسعود بن عمر تفتازانى (متوفاى 791 هجرى قمرى).
    4. شرح تجريد العقائد شيخ طوسى، تأليف محقق، جلال‌الدين دوانى (متوفاى 908 هجرى قمرى).