سلوك المالك في تدبير الممالك: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ارسطو' به 'ارسطو')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR16537J1.jpg|بندانگشتی|سلوک المالک في تدبير الممالک]]
    | تصویر =NUR16537J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =سلوک المالک في تدبير الممالک
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|سلوک المالک في تدبير الممالک
    [[ابن ابی‌الربیع، احمد بن محمد]] (نویسنده)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[ابن ابی الربیع، احمد بن محمد]] (نويسنده)


    [[آل سعود، عبد العزیز بن فهد]] (محقق)
    [[آل سعود، عبدالعزیز بن فهد]] (محقق)
    |-
    | زبان =عربی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏JC‎‏ ‎‏49‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏س‎‏8*
    |data-type='language'|عربی
    | موضوع =
    |-
    اخلاق - فلسفه
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏JC‎‏ ‎‏49‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏س‎‏8*
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|اخلاق - فلسفه


    پادشاهی - متون قدیمی تا قرن 14
    پادشاهی - متون قدیمی تا قرن 14


    کشور داری - متون قدیمی تا قرن 14
    کشور داری - متون قدیمی تا قرن 14
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    دار العاذرية للطباعة و النشر
    |data-type='publisher'|دار العاذرية للطباعة و النشر
    | مکان نشر =ریاض - عربستان
    |-
    | سال نشر = 1431 ق  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|ریاض - عربستان
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1431 هـ.ق  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16537AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16537AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16537
    | کتابخوان همراه نور =16537
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    '''سلوك المالك في تدبير الممالك'''، اثر [[ابن ابی‌الربیع، احمد بن محمد|شهاب‌الدين، احمد بن محمد بن ابى الربيع]] (218 تا 272ق)، با تحقيق و تصحيح [[آل سعود، عبدالعزیز بن فهد|عبدالعزيز بن فهد بن عبدالعزيز]]، در موضوع اسلام و سياست، خلافت، اخلاق و آداب مملكت‌دارى بوده كه به زبان عربى و در قرن هفتم قمرى، تأليف شده است.


    == معرفى اجمالى ==
    مؤلف، انگيزه خود را براى نگارش كتاب، نخست، دستور هشتمين خليفه عباسى، معتصم بن هارون الرشيد و سپس رؤيت كتابى به شيوه درختى و نمودارى در رشته طب، اعلام كرده كه او را مشتاق به نوشتن كتابى به اين سبک در مورد نفس انسان نموده است.<ref>مقدمه، ص 26</ref>
    '''سلوك المالك فى تدبير الممالك'''، اثر شهاب الدين، احمد بن محمد بن ابى الربيع (218 تا 272ق)، با تحقيق و تصحيح عبد العزيز بن فهد بن عبد العزيز، در موضوع اسلام و سياست، خلافت، اخلاق و آداب مملكت‌دارى بوده كه به زبان عربى و در قرن هفتم قمرى، تأليف شده است.
     
    مؤلف، انگيزه خود را براى نگارش كتاب، نخست، دستور هشتمين خليفه عباسى، معتصم بن هارون الرشيد و سپس رؤيت كتابى به شيوه درختى و نمودارى در رشته طب، اعلام كرده كه او را مشتاق به نوشتن كتابى به اين سبك در مورد نفس انسان نموده است. <ref>مقدمه، ص 26</ref>.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب، در چهار فصل ارائه شده است.
    كتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب، در چهار فصل ارائه شده است.


    سبك نگارش كتاب، به شيوه درختى و نمودارى بوده و نويسنده در ابتدا، مباحث را با پرسشى عقلى شروع كرده و سپس به اثبات كلى مطلب پرداخته و پس از آن، مطلب كلى را تقسيم نموده و آن‌ها را توضيح و بسط داده است. وى براى شرح و تأييد مطالب كتاب، از آيات و روايات معصومين(ع) بهره گرفته است.
    سبک نگارش كتاب، به شيوه درختى و نمودارى بوده و نویسنده در ابتدا، مباحث را با پرسشى عقلى شروع كرده و سپس به اثبات كلى مطلب پرداخته و پس از آن، مطلب كلى را تقسيم نموده و آن‌ها را توضيح و بسط داده است. وى براى شرح و تأييد مطالب كتاب، از آيات و روايات معصومين(ع) بهره گرفته است.


    نويسنده در تدوين مطالب، از منابع قدما و پيشينيان، از جمله از نظرات افلاطون و [[ارسطو]]، بهره فراوان برده است.
    نویسنده در تدوين مطالب، از منابع قدما و پيشينيان، از جمله از نظرات افلاطون و [[ارسطو]]، بهره فراوان برده است.


    در باره زمان نگارش كتاب، «جرج زيدان» ترديد كرده و آن را متعلق به قرن هفتم مى‌داند و معتقد است مؤلف، در زمان خليفه، المستعصم بالله زندگى مى‌كرده است. <ref>مقدمه كتاب، صفحه 11</ref> و آقا بزرگ طهرانى نيز نظر او را تأييد كرده است. <ref>آقا بزرگ طهرانى، ج 5، ص 90</ref>.
    درباره زمان نگارش كتاب، «جرج زيدان» ترديد كرده و آن را متعلق به قرن هفتم مى‌داند و معتقد است مؤلف، در زمان خليفه، المستعصم بالله زندگى مى‌كرده است.<ref>مقدمه كتاب، صفحه 11</ref>و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]] نيز نظر او را تأييد كرده است.<ref>[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 5، ص 90</ref>


    نويسنده از اشكال هندسى در قالب جداول و نمودارها، استفاده بسيار نموده است.
    نویسنده از اشكال هندسى در قالب جداول و نمودارها، استفاده بسيار نموده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    مقدمه محقق، حاوى مطالبى پيرامون شرح حال مؤلف و شرايط زمان نگارش اثر است. محقق در مورد نظرات مؤلف، دو انتقاد كلى دارد: اول، اينكه گرايش فلسفى و اعتزالى وى را با استناد به سخنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن تيميه]]، پيشواى فرقه وهابيت، مورد اشكال دانسته است.<ref>مقدمه، ص 17</ref>


     
    دوم، آنكه در مورد مسائل حكومت، نظرات وى را مستند به سخنان افلاطون و [[ارسطو]] دانسته است؛ درحالى‌كه معتقد است سخنان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] كه به عقيده او، مستند به كتاب و سنت مى‌باشد، اولى است.<ref>مقدمه، ص 19</ref>
    مقدمه محقق، حاوى مطالبى پيرامون شرح حال مؤلف و شرايط زمان نگارش اثر است. محقق در مورد نظرات مؤلف، دو انتقاد كلى دارد: اول، اينكه گرايش فلسفى و اعتزالى وى را با استناد به سخنان احمد بن حنبل و احمد بن تيميه، پيشواى فرقه وهابيت، مورد اشكال دانسته است. <ref>مقدمه، ص 17</ref>.
     
    دوم، آنكه در مورد مسائل حكومت، نظرات وى را مستند به سخنان افلاطون و [[ارسطو]] دانسته است؛ درحالى‌كه معتقد است سخنان ابن تيميه كه به عقيده او، مستند به كتاب و سنت مى‌باشد، اولى است. <ref>مقدمه، ص 19</ref>.


    مؤلف در مقدمه خود، انگيزه نگارش كتاب و عناوين فصول را متذكر شده است. وى در فصل اول، با قاعده سببيت، به اثبات وجود خداوند پرداخته، سپس مراتب انسان كامل و سيزده ويژگى آن را نام برده و مصداق انسان كامل را در آن زمان، خليفه المعتصم بالله معرفى كرده است.
    مؤلف در مقدمه خود، انگيزه نگارش كتاب و عناوين فصول را متذكر شده است. وى در فصل اول، با قاعده سببيت، به اثبات وجود خداوند پرداخته، سپس مراتب انسان كامل و سيزده ويژگى آن را نام برده و مصداق انسان كامل را در آن زمان، خليفه المعتصم بالله معرفى كرده است.
    خط ۹۷: خط ۸۰:
    13. خوارى درهم و دينار و اعراض دنيوى در نزد وى.
    13. خوارى درهم و دينار و اعراض دنيوى در نزد وى.


    در فصل دوم، احكام اخلاق و اقسام آن بيان شده است. نويسنده، ضمن اشاره به ملاك تفاوت انسان و حيوان كه دارا بودن قوه تمييز و اختيار مى‌باشد، به تشريح و توضيح فضائل، درجات و مراتب انسانى در قبول اخلاق پرداخته است. وى علت هريك از خلق‌هاى انسان را با توجه به حديثى از [[امام على (ع)]] نام برده است.
    در فصل دوم، احكام اخلاق و اقسام آن بيان شده است. نویسنده، ضمن اشاره به ملاك تفاوت انسان و حيوان كه دارا بودن قوه تمييز و اختيار مى‌باشد، به تشريح و توضيح فضائل، درجات و مراتب انسانى در قبول اخلاق پرداخته است. وى علت هريك از خلق‌هاى انسان را با توجه به حديثى از [[امام على(ع)]] نام برده است.


    او كمالات لازم براى نفس را حكمت، عفت، شجاعت و عدالت مى‌شمارد. در ادامه، به اختلاف علما در معرفى هدف از كسب فضائل اشاره مى‌كند كه گروهى، آن‌ها را براى ذات اين فضائل و گروهى ديگر، آن‌ها را براى رسيدن به سعادت، ارزشمند مى‌دانند.
    او كمالات لازم براى نفس را حكمت، عفت، شجاعت و عدالت مى‌شمارد. در ادامه، به اختلاف علما در معرفى هدف از كسب فضائل اشاره مى‌كند كه گروهى، آن‌ها را براى ذات اين فضائل و گروهى ديگر، آن‌ها را براى رسيدن به سعادت، ارزشمند مى‌دانند.
    خط ۱۰۳: خط ۸۶:
    اقسام فضائل و رذائل، قوه ناطقه و فضائل و رذايل صادر شده از آن، اقسام غضب و خوف، فرق ميان سجايا و اخلاق، تفاوت ميان طبع و تطبع، قلب و وظايف آن، اقسام سعادت و خيرات بنا بر رأى فلاسفه و فرق بين اخلاق ذات و افعال اراده، از جمله مباحثى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
    اقسام فضائل و رذائل، قوه ناطقه و فضائل و رذايل صادر شده از آن، اقسام غضب و خوف، فرق ميان سجايا و اخلاق، تفاوت ميان طبع و تطبع، قلب و وظايف آن، اقسام سعادت و خيرات بنا بر رأى فلاسفه و فرق بين اخلاق ذات و افعال اراده، از جمله مباحثى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.


    در فصل سوم، اصناف سيره عقلى واجب بر انسان و لزوم تبعيت از آن، توضيح داده شده است. نويسنده، در ابتدا، به تقسيم‌بندى موجودات پرداخته و از آن ميان، انسان را توضيح و تشريح كرده است. وى، مخلوقات را به چهار دسته تقسيم كرده است:
    در فصل سوم، اصناف سيره عقلى واجب بر انسان و لزوم تبعيت از آن، توضيح داده شده است. نویسنده، در ابتدا، به تقسيم‌بندى موجودات پرداخته و از آن ميان، انسان را توضيح و تشريح كرده است. وى، مخلوقات را به چهار دسته تقسيم كرده است:


    1. صاحب عقل و حكمت و فاقد طبيعت و شهوت، مثل ملائك؛
    1. صاحب عقل و حكمت و فاقد طبيعت و شهوت، مثل ملائك؛
    خط ۱۱۳: خط ۹۶:
    4. صاحب عقل، حكمت، طبيعت و شهوت، مثل انسان.
    4. صاحب عقل، حكمت، طبيعت و شهوت، مثل انسان.


    نويسنده، هدف از علم و عمل به آن را پرستش خدا ذكر كرده و ارزش انسان را به دارا بودن اين دو صفت مى‌داند. وى علم و عمل را به طريقه فلاسفه تقسيم كرده است؛ بدين‌گونه كه علم را به سه دسته الهيات، رياضيات و طبيعيات تقسيم‌بندى مى‌كند و به‌صورت شاخه‌اى شرح مى‌دهد. در ادامه، عمل انسان را نيز به سه شاخه زير تقسيم كرده و هر قسم را به‌صورت دسته‌بندى‌شده، تشريح نموده است:
    نویسنده، هدف از علم و عمل به آن را پرستش خدا ذكر كرده و ارزش انسان را به دارا بودن اين دو صفت مى‌داند. وى علم و عمل را به طريقه فلاسفه تقسيم كرده است؛ بدين‌گونه كه علم را به سه دسته الهيات، رياضيات و طبیعیات تقسيم‌بندى مى‌كند و به‌صورت شاخه‌اى شرح مى‌دهد. در ادامه، عمل انسان را نيز به سه شاخه زير تقسيم كرده و هر قسم را به‌صورت دسته‌بندى‌شده، تشريح نموده است:


    1. عمل انسان با نفس و بدن خويش: در اين قسمت، كيفيت حفظ صحت بدن، توضيح داده شده است.
    1. عمل انسان با نفس و بدن خويش: در اين قسمت، کیفیت حفظ صحت بدن، توضيح داده شده است.


    2. عمل انسان با متعلقات و بستگانش، شامل:
    2. عمل انسان با متعلقات و بستگانش، شامل:


    الف) مال: در اين قسمت، از كيفيت تدبير در اداره اموال و واجبات مالى، بحث شده است.
    الف) مال: در اين قسمت، از کیفیت تدبير در اداره اموال و واجبات مالى، بحث شده است.


    ب) همسر: اين بخش، مشتمل بر توضيح قواعدى است كه باعث زيادى علاقه زن و شوهر به يكديگر مى‌شود و شامل بيان مواردى است كه بايد از آن‌ها پرهيز شود.
    ب) همسر: اين بخش، مشتمل بر توضيح قواعدى است كه باعث زيادى علاقه زن و شوهر به يكديگر مى‌شود و شامل بيان مواردى است كه بايد از آن‌ها پرهيز شود.
    خط ۱۲۵: خط ۱۰۸:
    ج) فرزند: اين قسمت، شامل قواعد تربيتى در مرحله طفوليت و بلوغ است.
    ج) فرزند: اين قسمت، شامل قواعد تربيتى در مرحله طفوليت و بلوغ است.


    د) عبد و خدمتگزار: اين بخش مشتمل بر قواعد تعامل با آن‌هاست.
    د) عبدو خدمتگزار: اين بخش مشتمل بر قواعد تعامل با آن‌هاست.


    3. عمل انسان با سايرين كه در سه بخش توضيح داده شده است:
    3. عمل انسان با سايرين كه در سه بخش توضيح داده شده است:
    خط ۱۳۵: خط ۱۱۸:
    ج) با مادون كه عبارتند از: متعلمين و نيازمندان.
    ج) با مادون كه عبارتند از: متعلمين و نيازمندان.


    نويسنده، در فصل چهارم كه در مورد احكام مربوط به سياست و حكومت‌دارى و اقسام آن‌هاست، عامل ايجاد اجتماع را ذات اجتماعى انسان و نياز به برطرف شدن حوائج طبيعى وى، عنوان نموده است.
    نویسنده، در فصل چهارم كه در مورد احكام مربوط به سياست و حكومت‌دارى و اقسام آن‌هاست، عامل ايجاد اجتماع را ذات اجتماعى انسان و نياز به برطرف شدن حوائج طبيعى وى، عنوان نموده است.


    وى ضمن برشمردن حوائج انسان، چنين ابراز نموده كه برطرف شدن نيازها، محتاج حكومتى پايدار بوده و تعدد حاكم در يك جامعه، باعث ناكارآمدى نظام سياسى است و لذا جامعه، همواره نيازمند حاكم واحد مى‌باشد.
    وى ضمن برشمردن حوائج انسان، چنين ابراز نموده كه برطرف شدن نيازها، محتاج حكومتى پايدار بوده و تعدد حاكم در يك جامعه، باعث ناكارآمدى نظام سياسى است و لذا جامعه، همواره نيازمند حاكم واحد مى‌باشد.
    خط ۱۴۳: خط ۱۲۶:
    در ادامه، مسئوليت‌هايى كه ياران بايد بر عهده بگيرند، از وزير گرفته تا مسئول غذاى حاكم، برشمرده شده و سپس ويژگى‌هاى اخلاقى هركدام، ذكر گرديده و وظايف پست‌هاى دولتى، به‌صورت نمودارى آورده شده است.
    در ادامه، مسئوليت‌هايى كه ياران بايد بر عهده بگيرند، از وزير گرفته تا مسئول غذاى حاكم، برشمرده شده و سپس ويژگى‌هاى اخلاقى هركدام، ذكر گرديده و وظايف پست‌هاى دولتى، به‌صورت نمودارى آورده شده است.


    مؤلف در اين بخش، تنها به لزوم وجود منصب وزارت پرداخته و دليل آن را وزارت [[امام على (ع)]] براى پيامبر(ص) ذكر كرده است. به اعتقاد وى، حاكم، نيازمند به وزير است؛ اگرچه، انسانى كامل باشد و در تأييد اين سخن، حديث نبوى منزلت، «أنت منى بمنزلة هارون من موسى» را ذكر كرده است.
    مؤلف در اين بخش، تنها به لزوم وجود منصب وزارت پرداخته و دليل آن را وزارت [[امام على(ع)]] براى پيامبر(ص) ذكر كرده است. به اعتقاد وى، حاكم، نيازمند به وزير است؛ اگرچه، انسانى كامل باشد و در تأييد اين سخن، حديث نبوى منزلت، «أنت منى بمنزلة هارون من موسى» را ذكر كرده است.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۱۵۳: خط ۱۳۶:


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    1. آقا بزرگ طهرانى، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة الى تصانيف الشيعة]]، قم، اسماعيليان. (سال انتشار كتاب، معلوم نيست)؛
    1. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة الى تصانيف الشيعة]]، قم، اسماعيليان. (سال انتشار كتاب، معلوم نيست)؛


    2. خير الدين زركلى، 1989م، الأعلام، بيروت، دارالعلم للملايين؛
    2. خيرالدين زركلى، 1989م، [[الأعلام]]، بيروت، دارالعلم للملايين؛


    3. مقدمه و متن كتاب.
    3. مقدمه و متن كتاب.




    == پیوندها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]
    [[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۳

    سلوک المالک في تدبير الممالک
    سلوك المالك في تدبير الممالك
    پدیدآورانابن ابی‌الربیع، احمد بن محمد (نویسنده) آل سعود، عبدالعزیز بن فهد (محقق)
    ناشردار العاذرية للطباعة و النشر
    مکان نشرریاض - عربستان
    سال نشر1431 ق
    چاپ1
    موضوعاخلاق - فلسفه

    پادشاهی - متون قدیمی تا قرن 14

    کشور داری - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏JC‎‏ ‎‏49‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏س‎‏8*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سلوك المالك في تدبير الممالك، اثر شهاب‌الدين، احمد بن محمد بن ابى الربيع (218 تا 272ق)، با تحقيق و تصحيح عبدالعزيز بن فهد بن عبدالعزيز، در موضوع اسلام و سياست، خلافت، اخلاق و آداب مملكت‌دارى بوده كه به زبان عربى و در قرن هفتم قمرى، تأليف شده است.

    مؤلف، انگيزه خود را براى نگارش كتاب، نخست، دستور هشتمين خليفه عباسى، معتصم بن هارون الرشيد و سپس رؤيت كتابى به شيوه درختى و نمودارى در رشته طب، اعلام كرده كه او را مشتاق به نوشتن كتابى به اين سبک در مورد نفس انسان نموده است.[۱]

    ساختار

    كتاب، با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز و مطالب، در چهار فصل ارائه شده است.

    سبک نگارش كتاب، به شيوه درختى و نمودارى بوده و نویسنده در ابتدا، مباحث را با پرسشى عقلى شروع كرده و سپس به اثبات كلى مطلب پرداخته و پس از آن، مطلب كلى را تقسيم نموده و آن‌ها را توضيح و بسط داده است. وى براى شرح و تأييد مطالب كتاب، از آيات و روايات معصومين(ع) بهره گرفته است.

    نویسنده در تدوين مطالب، از منابع قدما و پيشينيان، از جمله از نظرات افلاطون و ارسطو، بهره فراوان برده است.

    درباره زمان نگارش كتاب، «جرج زيدان» ترديد كرده و آن را متعلق به قرن هفتم مى‌داند و معتقد است مؤلف، در زمان خليفه، المستعصم بالله زندگى مى‌كرده است.[۲]و آقا بزرگ طهرانى نيز نظر او را تأييد كرده است.[۳]

    نویسنده از اشكال هندسى در قالب جداول و نمودارها، استفاده بسيار نموده است.

    گزارش محتوا

    مقدمه محقق، حاوى مطالبى پيرامون شرح حال مؤلف و شرايط زمان نگارش اثر است. محقق در مورد نظرات مؤلف، دو انتقاد كلى دارد: اول، اينكه گرايش فلسفى و اعتزالى وى را با استناد به سخنان احمد بن حنبل و احمد بن تيميه، پيشواى فرقه وهابيت، مورد اشكال دانسته است.[۴]

    دوم، آنكه در مورد مسائل حكومت، نظرات وى را مستند به سخنان افلاطون و ارسطو دانسته است؛ درحالى‌كه معتقد است سخنان ابن تيميه كه به عقيده او، مستند به كتاب و سنت مى‌باشد، اولى است.[۵]

    مؤلف در مقدمه خود، انگيزه نگارش كتاب و عناوين فصول را متذكر شده است. وى در فصل اول، با قاعده سببيت، به اثبات وجود خداوند پرداخته، سپس مراتب انسان كامل و سيزده ويژگى آن را نام برده و مصداق انسان كامل را در آن زمان، خليفه المعتصم بالله معرفى كرده است.

    ويژگى‌هايى كه وى براى انسان كامل برشمرده است، عبارتند از:

    1. قدرت تخيل اعمالى كه انسان را به سعادت مى‌رساند؛

    2. صحت اعضا براى اعمال بدنى؛

    3. فهم و تصور آنچه كه به او گفته مى‌شود و علم و عمل به كتاب خدا؛

    4. حفظ و عدم فراموشى علومى كه فرامى‌گيرد؛

    5. زيركى و هوشيارى؛

    6. قدرت بيان؛

    7. دوست داشتن علم و تعلم؛

    8. دوست داشتن صدق و راستى و دشمنى با كذب و دروغ؛

    9. افراط نكردن در شهوات و مبغوض داشتن لذت‌هايى كه عواقب سوء دارد؛

    10. برخوردارى از كرامت و عزت نفس؛

    11. دوست داشتن عدل و راستى و اهل آنها و دشمنى با ستم و دروغ و اهل آنها؛

    12. داراى عزم قوى بودن و عدم هراس از مرگ؛

    13. خوارى درهم و دينار و اعراض دنيوى در نزد وى.

    در فصل دوم، احكام اخلاق و اقسام آن بيان شده است. نویسنده، ضمن اشاره به ملاك تفاوت انسان و حيوان كه دارا بودن قوه تمييز و اختيار مى‌باشد، به تشريح و توضيح فضائل، درجات و مراتب انسانى در قبول اخلاق پرداخته است. وى علت هريك از خلق‌هاى انسان را با توجه به حديثى از امام على(ع) نام برده است.

    او كمالات لازم براى نفس را حكمت، عفت، شجاعت و عدالت مى‌شمارد. در ادامه، به اختلاف علما در معرفى هدف از كسب فضائل اشاره مى‌كند كه گروهى، آن‌ها را براى ذات اين فضائل و گروهى ديگر، آن‌ها را براى رسيدن به سعادت، ارزشمند مى‌دانند.

    اقسام فضائل و رذائل، قوه ناطقه و فضائل و رذايل صادر شده از آن، اقسام غضب و خوف، فرق ميان سجايا و اخلاق، تفاوت ميان طبع و تطبع، قلب و وظايف آن، اقسام سعادت و خيرات بنا بر رأى فلاسفه و فرق بين اخلاق ذات و افعال اراده، از جمله مباحثى هستند كه در اين فصل، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.

    در فصل سوم، اصناف سيره عقلى واجب بر انسان و لزوم تبعيت از آن، توضيح داده شده است. نویسنده، در ابتدا، به تقسيم‌بندى موجودات پرداخته و از آن ميان، انسان را توضيح و تشريح كرده است. وى، مخلوقات را به چهار دسته تقسيم كرده است:

    1. صاحب عقل و حكمت و فاقد طبيعت و شهوت، مثل ملائك؛

    2. صاحب طبيعت و شهوت و فاقد عقل و حكمت، مثل حيوان و غير انسان؛

    3. فاقد عقل، حكمت، طبيعت و شهوت، مثل جماد و نبات؛

    4. صاحب عقل، حكمت، طبيعت و شهوت، مثل انسان.

    نویسنده، هدف از علم و عمل به آن را پرستش خدا ذكر كرده و ارزش انسان را به دارا بودن اين دو صفت مى‌داند. وى علم و عمل را به طريقه فلاسفه تقسيم كرده است؛ بدين‌گونه كه علم را به سه دسته الهيات، رياضيات و طبیعیات تقسيم‌بندى مى‌كند و به‌صورت شاخه‌اى شرح مى‌دهد. در ادامه، عمل انسان را نيز به سه شاخه زير تقسيم كرده و هر قسم را به‌صورت دسته‌بندى‌شده، تشريح نموده است:

    1. عمل انسان با نفس و بدن خويش: در اين قسمت، کیفیت حفظ صحت بدن، توضيح داده شده است.

    2. عمل انسان با متعلقات و بستگانش، شامل:

    الف) مال: در اين قسمت، از کیفیت تدبير در اداره اموال و واجبات مالى، بحث شده است.

    ب) همسر: اين بخش، مشتمل بر توضيح قواعدى است كه باعث زيادى علاقه زن و شوهر به يكديگر مى‌شود و شامل بيان مواردى است كه بايد از آن‌ها پرهيز شود.

    ج) فرزند: اين قسمت، شامل قواعد تربيتى در مرحله طفوليت و بلوغ است.

    د) عبدو خدمتگزار: اين بخش مشتمل بر قواعد تعامل با آن‌هاست.

    3. عمل انسان با سايرين كه در سه بخش توضيح داده شده است:

    الف) با مافوق كه عبارتند از: والدين، اجداد، رؤسا و ملوك.

    ب) با هم‌رتبه كه شامل برادران، دوستان و دشمنان است.

    ج) با مادون كه عبارتند از: متعلمين و نيازمندان.

    نویسنده، در فصل چهارم كه در مورد احكام مربوط به سياست و حكومت‌دارى و اقسام آن‌هاست، عامل ايجاد اجتماع را ذات اجتماعى انسان و نياز به برطرف شدن حوائج طبيعى وى، عنوان نموده است.

    وى ضمن برشمردن حوائج انسان، چنين ابراز نموده كه برطرف شدن نيازها، محتاج حكومتى پايدار بوده و تعدد حاكم در يك جامعه، باعث ناكارآمدى نظام سياسى است و لذا جامعه، همواره نيازمند حاكم واحد مى‌باشد.

    او ديگر بزرگان را ياران حاكم معرفى مى‌كند كه بايد به‌عنوان اعضاى بدن حاكم او را يارى كنند و مطيع او باشند. وى احترام به حاكمان و تبليغ نيكى آنان را بر علما واجب دانسته و به بيان اركان چهارگانه حكومت؛ يعنى حاكم، مردم، عدل و تدبير پرداخته و حضور ياران مطيع را لازم براى تدبير امور دانسته است.

    در ادامه، مسئوليت‌هايى كه ياران بايد بر عهده بگيرند، از وزير گرفته تا مسئول غذاى حاكم، برشمرده شده و سپس ويژگى‌هاى اخلاقى هركدام، ذكر گرديده و وظايف پست‌هاى دولتى، به‌صورت نمودارى آورده شده است.

    مؤلف در اين بخش، تنها به لزوم وجود منصب وزارت پرداخته و دليل آن را وزارت امام على(ع) براى پيامبر(ص) ذكر كرده است. به اعتقاد وى، حاكم، نيازمند به وزير است؛ اگرچه، انسانى كامل باشد و در تأييد اين سخن، حديث نبوى منزلت، «أنت منى بمنزلة هارون من موسى» را ذكر كرده است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب به همراه فهرست منابع تحقيق، در انتهاى كتاب آمده است.

    محقق در پاورقى‌ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ (كه حرف (خ) به نسخه خطى و حرف (ط) به نسخه كتابخانه ملى پاريس اشاره دارد)، به ترجمه بعضى از كلمات، ذكر آدرس دقيق آيات قرآن با ضبط صحيح و شرح و نقد بعضى از مطالب كتاب پرداخته است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص 26
    2. مقدمه كتاب، صفحه 11
    3. آقا بزرگ طهرانى، ج 5، ص 90
    4. مقدمه، ص 17
    5. مقدمه، ص 19

    منابع مقاله

    1. آقا بزرگ طهرانى، الذريعة الى تصانيف الشيعة، قم، اسماعيليان. (سال انتشار كتاب، معلوم نيست)؛

    2. خيرالدين زركلى، 1989م، الأعلام، بيروت، دارالعلم للملايين؛

    3. مقدمه و متن كتاب.


    وابسته‌ها