۱۴۷٬۰۱۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''نجوم کهن در آموزههای ابن عربی''' تألیف تیتوس بورکهارت [ابراهیم عزالدین] (1908-1984م)؛ ترجمه لیلا کبریچی (متولد 1352ش) و مهدی حبیبزاده (متولد 1360ش)؛ این کتاب به تبیین مبانی هستیشناسانه حکمت شیخ اکبر محییالدین ابن عربی در ارتباط با مفاهیم نجومی و عرفان اسلامی میپردازد و نمادپردازی غنی مندرج در آموزههای وی را تحلیل میکند. | '''نجوم کهن در آموزههای ابن عربی''' تألیف [[بورکهارت، تيتوس|تیتوس بورکهارت [ابراهیم عزالدین]]] (1908-1984م)؛ ترجمه [[کبریچی، لیلا|لیلا کبریچی]] (متولد 1352ش) و [[حبیبزاده، مهدی|مهدی حبیبزاده]] (متولد 1360ش)؛ این کتاب به تبیین مبانی هستیشناسانه حکمت [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ اکبر محییالدین ابن عربی]] در ارتباط با مفاهیم نجومی و عرفان اسلامی میپردازد و نمادپردازی غنی مندرج در آموزههای وی را تحلیل میکند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
کتاب «نجوم کهن در آموزههای ابن عربی» اثر تیتوس | کتاب «نجوم کهن در آموزههای ابن عربی» اثر [[بورکهارت، تيتوس|تیتوس بورکهارت]]، از شاخصترین اسلامشناسان اروپایی و متفکر سنتی متعلق به مکتب حکمت جاویدان، به بررسی مبانی هستیشناسانه حکمت ابن عربی در ارتباط با مفاهیم نجومی و عرفان اسلامی میپردازد. این کتاب توسط [[کبریچی، لیلا|لیلا کبریچی]] و [[حبیبزاده، مهدی|مهدی حبیبزاده]] به فارسی ترجمه شده است. | ||
در فصل اول با عنوان «مراتب افلاک و مبانی نظری نجوم»، بورکهارت به تشریح مبانی و مختصات کلی کیهانشناسی ابن عربی و ارتباط آن با تعالیم اسلامی پرداخته است. نویسنده با اشاره به دلایل اعتبار نگاه زمینمرکز در نجوم کهن، تصویری از ساختار کیهانشناسانه ارائهشده توسط شیخ اکبر ترسیم میکند. بورکهارت معتقد است عبور از نظام زمینمرکز به نظام خورشیدمرکز، همچنان در ذیل نمادپردازی نجومی معنادار است و این گذار در رنسانس، نهتنها خدشهای به ساختار این دانش وارد نمیکند، بلکه معنا و دلالتهای آن را غنیتر میسازد. | در فصل اول با عنوان «مراتب افلاک و مبانی نظری نجوم»، بورکهارت به تشریح مبانی و مختصات کلی کیهانشناسی ابن عربی و ارتباط آن با تعالیم اسلامی پرداخته است. نویسنده با اشاره به دلایل اعتبار نگاه زمینمرکز در نجوم کهن، تصویری از ساختار کیهانشناسانه ارائهشده توسط شیخ اکبر ترسیم میکند. بورکهارت معتقد است عبور از نظام زمینمرکز به نظام خورشیدمرکز، همچنان در ذیل نمادپردازی نجومی معنادار است و این گذار در رنسانس، نهتنها خدشهای به ساختار این دانش وارد نمیکند، بلکه معنا و دلالتهای آن را غنیتر میسازد. | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
فصل دوم با عنوان «تکوین و دلالتهای معنایی منطقة البروج» به وجوه نمادپردازانه نجوم اسلامی در باب دوازده برج منطقةالبروج اختصاص دارد. مؤلف در این فصل به شرح بروج و صور فلکی و خصلتهای تمثیلی هر یک از آنها میپردازد و آنها را با ارجاع به آثار شیخ اکبر تبیین میکند. | فصل دوم با عنوان «تکوین و دلالتهای معنایی منطقة البروج» به وجوه نمادپردازانه نجوم اسلامی در باب دوازده برج منطقةالبروج اختصاص دارد. مؤلف در این فصل به شرح بروج و صور فلکی و خصلتهای تمثیلی هر یک از آنها میپردازد و آنها را با ارجاع به آثار شیخ اکبر تبیین میکند. | ||
فصلهای سوم و چهارم با عناوین «پیوندهای نمادین ماه و خورشید و تجلی نفس رحمانی در منازل قمر» و «تجلی اسماء الهی در چرخۀ مراتب وجود» به تشریح مراتب وجود 28 گانه در اندیشه ابن عربی میپردازد. این فصلها با ارجاع به آثار مهم شیخ اکبر یعنی فصوصالحکم، عُقلَةالمُستَوفز و باب 198 از کتاب فتوحات مکیّه نوشته شدهاند. در آموزه ابن عربی، هستی از 28 مرتبۀ وجودی تشکیل شده که به صورتی دایروی آرایش یافتهاند. این مراتب شامل چهار بخش هفتگانه میشود: مراتب اصلی سازندۀ هستی، مراتب افلاک پانزدهگانه، عناصر بسیط چهارگانه و موجودات مرکب که با مرتبۀ انسان کامل خاتمه مییابد. | فصلهای سوم و چهارم با عناوین «پیوندهای نمادین ماه و خورشید و تجلی نفس رحمانی در منازل قمر» و «تجلی اسماء الهی در چرخۀ مراتب وجود» به تشریح مراتب وجود 28 گانه در اندیشه ابن عربی میپردازد. این فصلها با ارجاع به آثار مهم شیخ اکبر یعنی فصوصالحکم، عُقلَةالمُستَوفز و باب 198 از کتاب فتوحات مکیّه نوشته شدهاند. در آموزه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، هستی از 28 مرتبۀ وجودی تشکیل شده که به صورتی دایروی آرایش یافتهاند. این مراتب شامل چهار بخش هفتگانه میشود: مراتب اصلی سازندۀ هستی، مراتب افلاک پانزدهگانه، عناصر بسیط چهارگانه و موجودات مرکب که با مرتبۀ انسان کامل خاتمه مییابد. | ||
فصل پنجم با عنوان «تکوین بروج و نسبت آنها با منازل قمر» به چگونگی شکلگیری و تعیّن یافتن کیفیات بروج و منازل میپردازد. بورکهارت در این فصل توضیح میدهد که چگونه این کیفیات و تعیّن نمادین کائنات، حاصل سنتزی از کیفیات پایه اسماء الهی و بروج و منازل هستند. از جمله موضوعات مندرج در این فصل، کیفیات زمان و مکان است که مبتنی بر نگاهی متفاوت از نگاه دانش مدرن به این مضامین است. | فصل پنجم با عنوان «تکوین بروج و نسبت آنها با منازل قمر» به چگونگی شکلگیری و تعیّن یافتن کیفیات بروج و منازل میپردازد. [[بورکهارت، تيتوس|بورکهارت]] در این فصل توضیح میدهد که چگونه این کیفیات و تعیّن نمادین کائنات، حاصل سنتزی از کیفیات پایه اسماء الهی و بروج و منازل هستند. از جمله موضوعات مندرج در این فصل، کیفیات زمان و مکان است که مبتنی بر نگاهی متفاوت از نگاه دانش مدرن به این مضامین است. | ||
نویسنده در سراسر کتاب بر این نکته تأکید دارد که در تفکر سنتی، زمان و مکان بیش از آنکه ماهیت کمّی داشته باشند، مقولاتی کیفی هستند و دانش نجوم کهن اساساً مبتنی بر چنین کیفیاتی است. این کتاب با نگاهی عمیق به نمادپردازیهای نجومی در عرفان اسلامی، درکی ژرف از ارتباط میان کیهانشناسی و عرفان در اندیشه ابن عربی ارائه میدهد.<ref>[https://literaturelib.com/books/1639 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | نویسنده در سراسر کتاب بر این نکته تأکید دارد که در تفکر سنتی، زمان و مکان بیش از آنکه ماهیت کمّی داشته باشند، مقولاتی کیفی هستند و دانش نجوم کهن اساساً مبتنی بر چنین کیفیاتی است. این کتاب با نگاهی عمیق به نمادپردازیهای نجومی در عرفان اسلامی، درکی ژرف از ارتباط میان کیهانشناسی و عرفان در اندیشه ابن عربی ارائه میدهد.<ref>[https://literaturelib.com/books/1639 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||