۱۹٬۵۶۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
|||
| خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
در 356ق، سیفالدوله درگذشت و اندکی بعد ابوفراس نیز کشته شد، درباره چگونگی کشته شدن وی، گزارشهای گوناگونی دردست است و بهرغم تحقیق جامعی که عبدالمهدی درباره ابوفراس فراهم آورده است، آشفتگی گزارشهای منابع، نتیجهگیری قطعی را در اینباره اندکی دشوار میسازد. | در 356ق، سیفالدوله درگذشت و اندکی بعد ابوفراس نیز کشته شد، درباره چگونگی کشته شدن وی، گزارشهای گوناگونی دردست است و بهرغم تحقیق جامعی که عبدالمهدی درباره ابوفراس فراهم آورده است، آشفتگی گزارشهای منابع، نتیجهگیری قطعی را در اینباره اندکی دشوار میسازد. | ||
به گزارش [[تنوخی، محسن بن علی|تنوخی]]، پس از مرگ سیفالدوله، سپاهیان وی پراکنده شدند و شیرازه کارها از هم گسست و شاید | به گزارش [[تنوخی، محسن بن علی|تنوخی]]، پس از مرگ سیفالدوله، سپاهیان وی پراکنده شدند و شیرازه کارها از هم گسست و شاید ابوفراس خود را برای جانشینی سیفالدوله شایستهتر از ابوالمعالی، خواهرزاده خویش و فرزند سیفالدوله میدانست. احتمالاً همین امر موجب بروز بدگمانی میان آن دو گردید. همچنین میتوان پنداشت که ابوفراس از اینکه حکومت، به علت خردسالی ابوالمعالی به دست قرغویه یکی از غلامان سیفالدوله افتاده بود، خشنود نبود. اگرچه ابوفراس و ابوالمعالی کوشیدند تا این بدگمانی را از میان بردارند، اما بدطینتی همان غلام که خود نیز چشم طمع به حکومت دوخته بود، موجب درگرفتن جنگ میان آنان شد و سرانجام ابوفراس به دست قرغویه هلاک گردید، برپایه برخی گزارشهای در جنگ مجروح شد و پس از چندی درگذشت. | ||
احتمال میرود که این گزارش درست باشد. چه شاعر در قطعهای که خطاب به دختر خود سروده و به روایتی آخرین شعر او بوده است، از وی خواسته است که برای او عزاداری کند. | احتمال میرود که این گزارش درست باشد. چه شاعر در قطعهای که خطاب به دختر خود سروده و به روایتی آخرین شعر او بوده است، از وی خواسته است که برای او عزاداری کند. | ||
ویرایش