۱۴۶٬۰۴۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
چرا بسیاری از فرزندان ما در زندگی شخصی نظم و انضباط ندارند؟ چرا بسیاری از کارمندان و کارگران در انجام دادن کارهایشان بیدقت و سهلانگارند؟ چرا بسیاری از فارغالتحصیلان مدرسهها و حتی دانشگاههای ما کارآیی بایسته را ندارند تا شغل و پیشهای مناسب با تحصیلات خود داشته باشند؟ چرا خیلی از مردم ما نسبت به جامعۀ خود بیاعتنا هستند؟ پاسخ این پرسشها و علت دهها معضل اجتماعی و مشکلات رفتاری و عدم فرهنگ در جامعه، به تربیت ربط دارد. اما چه کسی مردم را باید تربیت کند؟ | چرا بسیاری از فرزندان ما در زندگی شخصی نظم و انضباط ندارند؟ چرا بسیاری از کارمندان و کارگران در انجام دادن کارهایشان بیدقت و سهلانگارند؟ چرا بسیاری از فارغالتحصیلان مدرسهها و حتی دانشگاههای ما کارآیی بایسته را ندارند تا شغل و پیشهای مناسب با تحصیلات خود داشته باشند؟ چرا خیلی از مردم ما نسبت به جامعۀ خود بیاعتنا هستند؟ پاسخ این پرسشها و علت دهها معضل اجتماعی و مشکلات رفتاری و عدم فرهنگ در جامعه، به تربیت ربط دارد. اما چه کسی مردم را باید تربیت کند؟ | ||
در جوامع امروزی سه بخش عهدهدار تربیت هر شخص است. نخستین نهاد تربیتی برای هر کس خانواده است. مادران و پدران موظفاند که بدیهیات زندگی را به کودک بیاموزند، اموری مانند آداب صحبت کردن، آداب معاشرت، طرز غذا خوردن و بهداشت و نظافت شخصی و ... البته که هر چند دانش و تجربه و فهم ودرک مادر و پدر بیشتر باشد، بهتر و بیشتر میتوانند فرزند خود را پرورش دهند. بخشی از تربیت عمومی جامعه هم بر عهدۀ رسانههای همگانی و وسایط ارتباطات جمعی از جمله رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر، مطبوعات و در سالیان اخیر شبکههای مجازی است که باید فرهنگ زندگی سالم، درستکاری، راستگویی، مهربانی، یاری رساندن به دیگران، رعایت کردن حقوق دیگران و حفظ حریمهای شخصی و دهها امر مهم دیگر را با استفاده از فیلم و نمایش و داستان و سرگرمی در جامعه گسترش دهند. | در جوامع امروزی سه بخش عهدهدار تربیت هر شخص است. نخستین نهاد تربیتی برای هر کس خانواده است. مادران و پدران موظفاند که بدیهیات زندگی را به کودک بیاموزند، اموری مانند آداب صحبت کردن، آداب معاشرت، طرز غذا خوردن و بهداشت و نظافت شخصی و... البته که هر چند دانش و تجربه و فهم ودرک مادر و پدر بیشتر باشد، بهتر و بیشتر میتوانند فرزند خود را پرورش دهند. بخشی از تربیت عمومی جامعه هم بر عهدۀ رسانههای همگانی و وسایط ارتباطات جمعی از جمله رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر، مطبوعات و در سالیان اخیر شبکههای مجازی است که باید فرهنگ زندگی سالم، درستکاری، راستگویی، مهربانی، یاری رساندن به دیگران، رعایت کردن حقوق دیگران و حفظ حریمهای شخصی و دهها امر مهم دیگر را با استفاده از فیلم و نمایش و داستان و سرگرمی در جامعه گسترش دهند. | ||
اما مهمترین نهاد تربیتی در هر کشور نهاد «آموزش و پرورش» است؛ زیرا بهترین و مناسبترین سالهای یادگیری انسانها یعنی دوران کودکی و نوجوانی آنان در حین تحصیل در مدرسه (دبستان و دبیرستان) سپری میشود. اگر جامعهای دچار انحطاط اخلاقی باشد، تقصیر از دستگاه آموزش و پرورش آن است و اگر به مکارم اخلاقی آراسته باشد، نتیجۀ کوششهای نهاد آموزش و پرورش در آن جامعه است. تربیت یعنی ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار و عادتهای آدمیان. این مطلوبات یعنی هدف از تربیت کودکان و نوجوانان در جوامع مترقّی و یا در حال رشد شامل مواردی این چنین باید باشد: نخست اینکه فرزندان یک جامعه که دورهای نسبتاً دراز، حدود یازده، دوازده سال را در مدرسه آموزش میبینند، در طی این دوران اندکاندک بیاموزند که فکر کنند و از اندیشه و خرد خود در زندگی استفاده کنند و همزمان عادت یابند که در زندگی نظم و انضباط داشته باشند. دیگر اینکه هنگامی که تحصیلات مدرسه را به پایان میرسانند و بیشتر در جامعه باید حضور داشته باشند، از اعتماد به نفس و ارادۀ قوی برخوردار باشند. هر کس به تناسب استعداد و علاقۀ خود در کاری خاص خلاقیت داشته باشد، کاری از دستش برآید تا بتواند روح و روان خود را اقناع کند که او میتواند کاری مفید انجام دهد و زندگی سازندهای داشته باشد. جوانان باید طوری تربیت شده باشند که نسبت به خانواده و مردم کشور خود مسئولیتپذیر و وظیفهشناس باشند و هر کس جهت پیشرفت اوضاع زندگی خود و خانواده و جامعۀ خود از دل و جان بکوشد. به ثمر رساندن چنین تربیتی وظیفۀ معلم و اولیای مدرسه است. | اما مهمترین نهاد تربیتی در هر کشور نهاد «آموزش و پرورش» است؛ زیرا بهترین و مناسبترین سالهای یادگیری انسانها یعنی دوران کودکی و نوجوانی آنان در حین تحصیل در مدرسه (دبستان و دبیرستان) سپری میشود. اگر جامعهای دچار انحطاط اخلاقی باشد، تقصیر از دستگاه آموزش و پرورش آن است و اگر به مکارم اخلاقی آراسته باشد، نتیجۀ کوششهای نهاد آموزش و پرورش در آن جامعه است. تربیت یعنی ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار و عادتهای آدمیان. این مطلوبات یعنی هدف از تربیت کودکان و نوجوانان در جوامع مترقّی و یا در حال رشد شامل مواردی این چنین باید باشد: نخست اینکه فرزندان یک جامعه که دورهای نسبتاً دراز، حدود یازده، دوازده سال را در مدرسه آموزش میبینند، در طی این دوران اندکاندک بیاموزند که فکر کنند و از اندیشه و خرد خود در زندگی استفاده کنند و همزمان عادت یابند که در زندگی نظم و انضباط داشته باشند. دیگر اینکه هنگامی که تحصیلات مدرسه را به پایان میرسانند و بیشتر در جامعه باید حضور داشته باشند، از اعتماد به نفس و ارادۀ قوی برخوردار باشند. هر کس به تناسب استعداد و علاقۀ خود در کاری خاص خلاقیت داشته باشد، کاری از دستش برآید تا بتواند روح و روان خود را اقناع کند که او میتواند کاری مفید انجام دهد و زندگی سازندهای داشته باشد. جوانان باید طوری تربیت شده باشند که نسبت به خانواده و مردم کشور خود مسئولیتپذیر و وظیفهشناس باشند و هر کس جهت پیشرفت اوضاع زندگی خود و خانواده و جامعۀ خود از دل و جان بکوشد. به ثمر رساندن چنین تربیتی وظیفۀ معلم و اولیای مدرسه است. | ||