۱۴۷٬۰۶۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'اوحدي، رکنالدين' به 'اوحدی، رکنالدین') |
||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
ديوان اوحدي مراغي | ديوان اوحدي مراغي | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[اوحدی، رکنالدین]] (نویسنده) | ||
[[نفیسی، سعید]] (مصحح و مقدمهنويس) | [[نفیسی، سعید]] (مصحح و مقدمهنويس) | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
}} | }} | ||
'''کلیات اوحدی اصفهانی'''، مجموعه اشعار [[ | '''کلیات اوحدی اصفهانی'''، مجموعه اشعار [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی اصفهانی]]، از شعرا و صوفیان بزرگ اهل حال و قال، معروف به [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی مراغهای]] است. دیوان و مثنویات او بهترین نمونه شعر عرفانی و غزل به سبک عراقی است. این نسخه با مقدمه [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است: | در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است: | ||
# در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکملهای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از [[ | # در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکملهای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] ارائه شده است. | ||
# منطق العشاق یا دهنامه که منظومهای است مثنوی در شرح عشق و عاشقی. | # منطق العشاق یا دهنامه که منظومهای است مثنوی در شرح عشق و عاشقی. | ||
# جام جم که منظومهای عرفانی است. | # جام جم که منظومهای عرفانی است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نفیسی در بخشی از مقدمهاش در رابطه با افکار و عقاید [[ | نفیسی در بخشی از مقدمهاش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] مینویسد: «از سخنان [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانشهای رایج روزگار خویش بشمار میرفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنویهای نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتابهای قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/58 ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاهوهشت و پنجاهونه]</ref>. | ||
در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت مینویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>. | در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت مینویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>. | ||
در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزلسرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزلسرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کردهاند. [[ | در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزلسرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزلسرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کردهاند. [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] را نیز غزلیاتی مرغوب است که میتوان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازهای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل: | ||
{{شعر}}{{ب|''منم غریب دیار و تویی غریبنواز''|2=''دمی به حال غریب دیار خود پرداز''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''منم غریب دیار و تویی غریبنواز''|2=''دمی به حال غریب دیار خود پرداز''}}{{پایان شعر}} | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
{{ب|''این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟''|2=''یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/4 ر.ک: متن کتاب، ص4]</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟''|2=''یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/4 ر.ک: متن کتاب، ص4]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
ترکیبات نیز با ذکر شعری از [[ | ترکیبات نیز با ذکر شعری از [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] در آرزوی کعبه و زیارت مرقد رسولالله(ص) آغاز شده که در اولین بیت آن آمده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
در دهنامه [[ | در دهنامه [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامهها یکدرمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به دست باد میسپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق میرسد و او از وصل عاشق سر باز میزند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح میدهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت میدهد و [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] دهنامه را با ذکر حکایت حاجیای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمهای در اشاره به نامگذاری دهنامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان میبرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>. | ||
از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس سلسله صفویّه سرودن منظومههای عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[ | از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس سلسله صفویّه سرودن منظومههای عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفتهاند. در این منظومههای معروف، فزون بر مواعظ و نصایح بهطور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی و سیاسی و چگونگی دستاندازیهای نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کمبها شدن رفتارها و سنّتهای کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به میخوارگی و کشیدن بنگ، دغلکاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت، در میان مردم نیز مورد عنایت قرار گرفته است. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنویهای آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه با رعایت سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده داشته است. اوحدی، سرودن جام جم را در دوره کمال و پختگی، به خواست غیاثالدّین محمّد بن رشیدالدّین فضلاللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی تمام بر قامت دانش و ذوق و آگاهیهای خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است که: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''نامه اولیاست این نامه''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}} | {{ب|''نامه اولیاست این نامه''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}} | ||
{{ب|''اندرین نامه بدیعسرشت''|2=''ره دوزخ پدید و راه بهشت''}} | {{ب|''اندرین نامه بدیعسرشت''|2=''ره دوزخ پدید و راه بهشت''}} | ||
{{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''اندرین چند بیت کردم یاد''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/508 ر.ک: متن کتاب، ص508]</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''اندرین چند بیت کردم یاد''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/508 ر.ک: متن کتاب، ص508]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
منظومه جام جم با کوششهای مستمر [[ | منظومه جام جم با کوششهای مستمر [[اوحدی، رکنالدین|اوحدی]] در چارچوب اندیشهای نظامدار (ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دلانگیز پایان پیدا کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16753/113 ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص113]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||