روایتشناسی؛ نظریه و کاربرد: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(بهمن) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(بهمن) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 بهمن 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۱
| روایتشناسی؛ نظریه و کاربرد | |
|---|---|
| پدیدآوران | حاجیآقابابایی، محمدرضا (نویسنده) |
| ناشر | مهراندیش |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 9ـ86ـ6395ـ600ـ978 |
| کد کنگره | |
روایتشناسی؛ نظریه و کاربرد تألیف محمدرضا حاجیآقابابایی، روایتشناسی یکی از شیوههای تحلیل متن است که در حوزۀ مطالعات داستانی میتواند کاربرد فراوانی داشته باشد. با توجه به اینکه بیشتر کتابهای مرتبط با دانش روایتشناسی تنها به مسائل نظری پرداختهاند، در این کتاب تلاش شده است ضمن بیان کاربردیترین نظریههای روایتشناسی، برای تبیین بهتر موضوعات، مثالهایی از متون گوناگون فارسی ارائه شود.
ساختار
کتاب در هفت گفتار و سه پیوست تدوین شده است.
گزارش کتاب
با توجه به تعاریف ارائهشده برای روایت، میتوان دریافت که روایت، متن یا گفتهای است که در آن راوی، داستان (موضوع و رخداد) و روایتشنو وجود دارد. حضور راوی و وجود رخداد از مشخصههای اصلی هر روایت است. مشخصۀ دیگر روایت، پیدرپی بودن و تسلسل آن است؛ بنابراین تابلوهای نقاشی، طرحها و عکسها و هر نمود تصویری در یک قاب را نمیتوان روایت دانست؛ زیرا هر قاب تنها لحظهای ثابت و بریده از زمان و تسلسل و حرکت را نمایش میدهد. بنابراین آنها ممکن است اجزایی از یک روایت باشند یا روایتی را تداعی کنند؛ ولی روایت کامل به شمار نمیآیند. تابلوهای پیدرپی، مانند پردههای نقالی را میتوان گونهای روایت به شمار آورد. البته باید توجه داشت که هر توالی را در هر متنی نمیتوان روایت دانست؛ زیرا یکی از مهمترین شرایط توالی به هم مرتبط بودن این حوادث است و این ارتباط باید مشخص و باانگیزه باشد.
نخستین بار ولادیمیر پراپ الگویی برای تحلیل ساختاری قصهها ارائه کرد که پایهای برای نظریههای روایتشناسی شد. پراپ نظریۀ خود را در کتاب «ریختشناسی قصههای پریان» مطرح کرد و آن را ریختشناسی نامید. منظور از ریختشناسی یا مورفولوژی بررسی و تحلیل و دستهبندی ساختار قصهها و حکایتهاست. منظور از ساختار، نظامی است که در آن همۀ اجزای متن با هم دارای ارتباطی منطقی و تنگاتنگ و بههمپیوسته است. پراپ از این روش برای تجزیه و تحلیل صد قصۀ پریان استفاده کرد. وی اساس کار خود را بر این تعریف قرار داده است که: «روایت، متنی است که در آن تغییر از یک وضعیت به وضعیت تعدیلیافتهتر بازگو میشود».
روایتشناسی یکی از شیوههای تحلیل متن است که در حوزۀ مطالعات داستانی میتواند کاربرد فراوانی داشته باشد. با توجه به اینکه بیشتر کتابهای مرتبط با دانش روایتشناسی تنها به مسائل نظری پرداختهاند، در این کتاب تلاش شده است ضمن بیان کاربردیترین نظریههای روایتشناسی، برای تبیین بهتر موضوعات، مثالهایی از متون گوناگون فارسی ارائه شود. همچنین برای آشنایی با چگونگی کاربست این نظریهها، چند متن داستانی از منظر روایتشناسی شرح و تفسیر شده است. رویکرد این کتاب، رویکردی آموزشی است و مطالب آن میتواند به عنوان الگویی کاربردی مورد استفادۀ علاقمندان قرار بگیرد.
آنچه در بررسی روایتها باید در نظر گرفت این است که در بررسی متون ادبیات فارسی بر اساس نظریههای گوناگون روایت باید دقت داشت که ممکن است بعضی از متون روایی ما همخوانی کاملی با این نظریههای نداشته باشد و این امر را نباید به عنوان عیب این متون به شمار آورد. نظریههای روایی عمدتاً برای بررسی داستان و رمان طراحی شده است و از اینرو ممکن است در پارهای از موارد با متون روایی ادبیات فارسی قابل انطباق نباشد و باید تغییراتی با توجه به متون ادبیات فارسی در آنها ایجاد کرد و گاهی مطالبی را به آنها افزود و به بومیسازی آنها پرداخت.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات