۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است. بخش نخست محیط فرهنگی داستایفسکی، بخش دوم روند خلاقۀ او بخش سوم استفاده از زمان در رمانهای داستایفسکی مورد توجه قرار گرفته است. بخش نخست شرحی است پیرامون دانستهها و علایق داستایفسکی، ممارست وی در پرداختن به علوم، مجسمهسازی و معماری و شرحی عمیقتر دربارۀ نقاشی و موسیقی. همچنین شرحی مفصل پیرامون تأثیرپذیری وی از نظر ادبی و تأثیرگرفتن از نامهای بزرگی چون گوگول، پوشکین، بالزاک و دیگران و مطالعات و نظرگاههایش پیرامون تاریخ و فلسفه. در انتهای این بخش مؤلف کتاب به جزئیات درمان بیماری و اهمیت پول در نگاه داستایفسکی پرداخته است. فصلهای مربوط به ادبیات و ایدئولوژی، بیشتر به درک آثار ادبی این نویسنده یاری میرسانند، در حالی که فصلهای مربوط به بیماری و پول، بیشتر حال و هوای زندگینامهای دارند و مثلاً بخش اعظمی از فصل مربوط به بیماری، به تعیین ماهیت و نوع صرع داستایفسکی اختصاص یافته است. او در این کتاب شرح دقیقی از حملههای صرعی این نویسندۀ بزرگ ارائه میدهد و با جزئیات فراوان حتی از دفعات حملههای صرع و مشکلات جسمی متعدد او سخن میگوید و خوانندۀ آثار این نویسندۀ بزرگ، حیرت میکند که چگونه او بهای خلاقیت خود را در این جهان با بیماری و رنج و نداری پرداخت کرده است. او در طول حیاتش به جز ده سال آخر که به یاری مدبرانۀ همسرش از بدهیها خلاصی یافت، تقریباً همیشه بدهکار دیگران بوده است. | کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است. بخش نخست محیط فرهنگی داستایفسکی، بخش دوم روند خلاقۀ او بخش سوم استفاده از زمان در رمانهای داستایفسکی مورد توجه قرار گرفته است. بخش نخست شرحی است پیرامون دانستهها و علایق داستایفسکی، ممارست وی در پرداختن به علوم، مجسمهسازی و معماری و شرحی عمیقتر دربارۀ نقاشی و موسیقی. همچنین شرحی مفصل پیرامون تأثیرپذیری وی از نظر ادبی و تأثیرگرفتن از نامهای بزرگی چون گوگول، پوشکین، بالزاک و دیگران و مطالعات و نظرگاههایش پیرامون تاریخ و فلسفه. در انتهای این بخش مؤلف کتاب به جزئیات درمان بیماری و اهمیت پول در نگاه داستایفسکی پرداخته است. فصلهای مربوط به ادبیات و ایدئولوژی، بیشتر به درک آثار ادبی این نویسنده یاری میرسانند، در حالی که فصلهای مربوط به بیماری و پول، بیشتر حال و هوای زندگینامهای دارند و مثلاً بخش اعظمی از فصل مربوط به بیماری، به تعیین ماهیت و نوع صرع داستایفسکی اختصاص یافته است. او در این کتاب شرح دقیقی از حملههای صرعی این نویسندۀ بزرگ ارائه میدهد و با جزئیات فراوان حتی از دفعات حملههای صرع و مشکلات جسمی متعدد او سخن میگوید و خوانندۀ آثار این نویسندۀ بزرگ، حیرت میکند که چگونه او بهای خلاقیت خود را در این جهان با بیماری و رنج و نداری پرداخت کرده است. او در طول حیاتش به جز ده سال آخر که به یاری مدبرانۀ همسرش از بدهیها خلاصی یافت، تقریباً همیشه بدهکار دیگران بوده است. | ||
بخش دوم کتاب با تشریح جزئیاتی از پیرامون عادتهای روزمرۀ نویسندگی داستایفسکی آغاز میشود (چه زمانی، کجا و چگونه دست به قلم میبرد) و در انتها تقریباً شرح جزء به جزء نگارش | بخش دوم کتاب با تشریح جزئیاتی از پیرامون عادتهای روزمرۀ نویسندگی داستایفسکی آغاز میشود (چه زمانی، کجا و چگونه دست به قلم میبرد) و در انتها تقریباً شرح جزء به جزء نگارش رمان»جوان خام» آمده است. بسیاری از تفسیرهایی که ژاک کاتوو در این کتاب، پیرامون زندگی، روند خلاقه و آثار داستایفسکی ارائه میکند، مبتنی بر یافتههایی است که در قرن بیستم در کشور روسیه منتشر شدهاند و تا حدی نیز از مستندات محققان فرانسوی نیز بهره گرفته است. تنها مواجهۀ انتقادی مؤلف در این کتاب، رویارویی وی با نظریات فروید دربارۀ داستایفسکی و ردکردن آنهاست و همچنین وی دیدگاهی منتقدانه نسبت به نظریات باختین دارد که بهویژه در بخشهای مربوط به زمان و مکان در این کتاب مورد تأکید قرار گرفتهاند. | ||
[[کاتوو، ژاک|ژاک کاتوو]] در کتابش دفاع جانانه و مستدلی از داستایفسکی در برابر منتقدانش میکند که معتقدند این نویسندۀ بزرگ به دلیل بدهکاریهای همیشگیاش مجبور بود همیشه با سرعت کار کند و وقت چندانی برای مطالعۀ دوبارۀ آثارش نداشته است. وی در این کتاب به ابداعات داستایفسکی در صحنهپردازی و نورپردازی اشاره میکند و از معناشناسی رنگ و منحنیهای مارپیچی در خلق ساختارهای رمانهایش سخن میگوید. | [[کاتوو، ژاک|ژاک کاتوو]] در کتابش دفاع جانانه و مستدلی از داستایفسکی در برابر منتقدانش میکند که معتقدند این نویسندۀ بزرگ به دلیل بدهکاریهای همیشگیاش مجبور بود همیشه با سرعت کار کند و وقت چندانی برای مطالعۀ دوبارۀ آثارش نداشته است. وی در این کتاب به ابداعات داستایفسکی در صحنهپردازی و نورپردازی اشاره میکند و از معناشناسی رنگ و منحنیهای مارپیچی در خلق ساختارهای رمانهایش سخن میگوید. | ||