نامه‌های سیاسی دهخدا: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURنامه‌های سیاسی دهخداJ1.jpg | عنوان =نامه‌های سیاسی دهخدا | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = دهخدا، علی اکبر (نویسنده) افشار، ایرج (محقق) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =روزبهان | مکان ن...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۵: خط ۵:
    |پدیدآورندگان  
    |پدیدآورندگان  
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ دهخدا، علی اکبر]] (نویسنده)
    [[دهخدا، علی‌اکبر]] (نویسنده)
    [[افشار، ایرج]] (محقق)
    [[افشار، ایرج]] (محقق)
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏‭PIR ۸۰۵۳‬ ‭/آ۴ف۷
    | موضوع =
    | موضوع =دهخدا، علی اکبر، ‮‭۱۲۵۸‬ - ‮‭۱۳۳۴‬ -- نامه ها
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =روزبهان  
    | ناشر =روزبهان  
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    | سال نشر =1399  
    | سال نشر =1399  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE104376AUTOMATIONCODE
    | چاپ =
    | چاپ =
    | شابک =3ـ191ـ174ـ600ـ978
    | شابک =3ـ191ـ174ـ600ـ978
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''نامه‌های سیاسی دهخدا: در موضوع مبارزه با محمدعلی شاه، نشر صوراسرافیل در اروپا، انتخابات مجلس دم، راه‌سازی شوسه خراسان'''  تألیف علی اکبر دهخدا به کوشش ایرج افشار، این کتاب دربرگیرندۀ آن مقدار از نامه‌های دهخداست که جنبۀ سیاسی و اجتماعی دارد و منتشر شده تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند در نگارش و تحقیق آنچه دربارۀ او نوشته می‌شود، بهرۀ درست ببرند و دهخدا را از روی نوشته‌های دوستانه و سیاسی‌اش بیشتر و بهتر بشناسند.
    '''نامه‌های سیاسی دهخدا: در موضوع مبارزه با محمدعلی شاه، نشر صوراسرافیل در اروپا، انتخابات مجلس دم، راه‌سازی شوسه خراسان'''  تألیف [[دهخدا، علی‌اکبر|علی‌اکبر دهخدا]] به کوشش [[افشار، ایرج|ایرج افشار]]، این کتاب دربرگیرندۀ آن مقدار از نامه‌های [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]]<nowiki/>ست که جنبۀ سیاسی و اجتماعی دارد و منتشر شده تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند در نگارش و تحقیق آنچه دربارۀ او نوشته می‌شود، بهرۀ درست ببرند و [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]] را از روی نوشته‌های دوستانه و سیاسی‌اش بیشتر و بهتر بشناسند.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۲: خط ۳۲:


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    با افتتاح مدرسۀ سیاسی در تهران، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید. معلم ادبیات فارسی آن مدرسه، محمدحسن فروغی (مؤسس روزنامۀ تربیت و پدر ذکاءالملک فروغی) بود و آن مرحوم گاه تدریس ادبیات کلاس را بر عهدۀ دهخدا می‌گذاشت. در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت. بعداً هنگامی که معاون‌الدولۀ غفاری به سفارت ایران در بالکان منصوب شد، دهخدا را با خود به اروپا برد و استاد دو سال در اروپا و بیشتر در وین، اقامت داشت و در آنجا زبان فرانسه و معلومات جدید را تکمیل کرد.
    با افتتاح مدرسۀ سیاسی در تهران، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید. معلم ادبیات فارسی آن مدرسه، [[محمدحسن فروغی]] (مؤسس روزنامۀ تربیت و پدر ذکاءالملک فروغی) بود و آن مرحوم گاه تدریس ادبیات کلاس را بر عهدۀ دهخدا می‌گذاشت. در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت. بعداً هنگامی که معاون‌الدولۀ غفاری به سفارت ایران در بالکان منصوب شد، دهخدا را با خود به اروپا برد و استاد دو سال در اروپا و بیشتر در وین، اقامت داشت و در آنجا زبان فرانسه و معلومات جدید را تکمیل کرد.


    دهخدا زمانی که به ایران بازگشت، انقلاب مشروطه درگرفته بود و از آن موقع با همکاری مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی و مرحوم قاسم‌خان روزنامۀ «صوراسرافیل» را منتشر کرد. جذاب‌ترین قسمت این روزنامه، ستون فکاهی بود که به عنوان «چرند و پرند» به قلم استاد و با امضای «دخو» نوشته می‌شد. سبک نگارش این بخش‌ها در ادبیات بی‌سابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامه‌نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. قلم دهخدا هیچ‌کس را بی‌نصیب نمی‌گذارد. طنزهای او نشان می‌دهد که در جریان کامل نوسانات اجتماعی روز است و کمتر واقعۀ مهمی از چشمان تیزبینش مخفی است.
    [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]] زمانی که به ایران بازگشت، انقلاب مشروطه درگرفته بود و از آن موقع با همکاری مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی و مرحوم قاسم‌خان روزنامۀ «صوراسرافیل» را منتشر کرد. جذاب‌ترین قسمت این روزنامه، ستون فکاهی بود که به عنوان «چرند و پرند» به قلم استاد و با امضای «دخو» نوشته می‌شد. سبک نگارش این بخش‌ها در ادبیات بی‌سابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامه‌نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. قلم [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]] هیچ‌کس را بی‌نصیب نمی‌گذارد. طنزهای او نشان می‌دهد که در جریان کامل نوسانات اجتماعی روز است و کمتر واقعۀ مهمی از چشمان تیزبینش مخفی است.


    در روز بیست‌ودوم جمادی‌الاول سال 1326 قمری، مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی یکی از دو مدیر «صوراسرافیل» را قزاق‌های محمدعلی شاه دستگیر کرده و به باغ شاه بردند و دو روز بعد در همان‌جا او را به طناب خفه کردند. بیست‌وهفت هشت روز بعد چند تن دیگر از آزادی‌خواهان از جمله دهخدا را از ایران تبعید کردند و پس از چند ماه با خرج زنده‌یاد ابوالحسن‌خان معاضدالسلطنه پیرنیا بنا شد که در شهر «ایوردون» سوئیس این روزنامه منتشر شود.
    در روز بیست‌ودوم جمادی‌الاول سال 1326 قمری، مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی یکی از دو مدیر «صوراسرافیل» را قزاق‌های محمدعلی شاه دستگیر کرده و به باغ شاه بردند و دو روز بعد در همان‌جا او را به طناب خفه کردند. بیست‌وهفت هشت روز بعد چند تن دیگر از آزادی‌خواهان از جمله دهخدا را از ایران تبعید کردند و پس از چند ماه با خرج زنده‌یاد ابوالحسن‌خان معاضدالسلطنه پیرنیا بنا شد که در شهر «ایوردون» سوئیس این روزنامه منتشر شود.
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    دهخدا که نخست به پاریس رفت، در آنجا بیشتر با علامه قزوینی معاشر بود، سپس به سوئیس رفت و در ایوردون سه شماره از «صوراسرافیل» را انتشار دارد. پس از آن به استانبول رفت و با همراهی گروهی از ایرانیان مقیم آنجا، روزنامه‌ای به زبان فارسی به نام «سروش» منتشر کرد که پانزده شمار انتشار یافت. بعد از خلع محمدعلی شاه، دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد و با خواهش آزادی‌خواهان و سران مشروطیت از عثمانی به ایران بازگشت و به مجلس شورا رفت. از همین دوران دهخدا افزون بر انتشار مقالات خود و انتشار بعضی از مطالب چا‌پ‌شده در روزنامه‌های جدید، به کار جمع امثال و حکمت‌های ملی و عامیانۀ ایران پرداخت. با شروع جنگ جهانی اول، دهخدا از تهران خارج و در نقطه‌ای از چهارمحال‌وبختیاری در انزوا به جمع‌آوری لغات و فیش‌کردن آنها پرداخت و در واقع «لغت‌نامۀ دهخدا» در این زمان پایه‌گذاری شد.
    دهخدا که نخست به پاریس رفت، در آنجا بیشتر با علامه قزوینی معاشر بود، سپس به سوئیس رفت و در ایوردون سه شماره از «صوراسرافیل» را انتشار دارد. پس از آن به استانبول رفت و با همراهی گروهی از ایرانیان مقیم آنجا، روزنامه‌ای به زبان فارسی به نام «سروش» منتشر کرد که پانزده شمار انتشار یافت. بعد از خلع محمدعلی شاه، دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد و با خواهش آزادی‌خواهان و سران مشروطیت از عثمانی به ایران بازگشت و به مجلس شورا رفت. از همین دوران دهخدا افزون بر انتشار مقالات خود و انتشار بعضی از مطالب چا‌پ‌شده در روزنامه‌های جدید، به کار جمع امثال و حکمت‌های ملی و عامیانۀ ایران پرداخت. با شروع جنگ جهانی اول، دهخدا از تهران خارج و در نقطه‌ای از چهارمحال‌وبختیاری در انزوا به جمع‌آوری لغات و فیش‌کردن آنها پرداخت و در واقع «لغت‌نامۀ دهخدا» در این زمان پایه‌گذاری شد.


    علامه علی‌اکبر دهخدا روز دوشنبه، هفتم اسفندماه سال 1334 در خانۀ مسکونی خود در خیابان ایرانشهر درگذشت. دو روز بعد، پس از تشییع، جنازۀ او در مقبرۀ خانوادگی ایشان در ابن بابویه دفن شد.
    علامه [[دهخدا، علی‌اکبر|علی‌اکبر دهخدا]] روز دوشنبه، هفتم اسفندماه سال 1334 در خانۀ مسکونی خود در خیابان ایرانشهر درگذشت. دو روز بعد، پس از تشییع، جنازۀ او در مقبرۀ خانوادگی ایشان در ابن بابویه دفن شد.


    این کتاب دربرگیرندۀ آن مقدار از نامه‌های دهخداست که جنبۀ سیاسی و اجتماعی دارد و منتشر شده تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند در نگارش و تحقیق آنچه دربارۀ او نوشته می‌شود، بهرۀ درست ببرند و دهخدا را از روی نوشته‌های دوستانه و سیاسی‌اش بیشتر و بهتر بشناسند.
    این کتاب دربرگیرندۀ آن مقدار از نامه‌های [[دهخدا، علی‌اکبر|دهخدا]]<nowiki/>ست که جنبۀ سیاسی و اجتماعی دارد و منتشر شده تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند در نگارش و تحقیق آنچه دربارۀ او نوشته می‌شود، بهرۀ درست ببرند و دهخدا را از روی نوشته‌های دوستانه و سیاسی‌اش بیشتر و بهتر بشناسند.


    دو نامۀ بخش اول ـ که یکی خطاب به سیدنصرالله تقوی و دیگر خطاب به حاج سیدمحمد صراف است ـ آن روزی نوشته شده که دهخدا به اجبار و به عنوان تبعید به مدت یک‌سال و نیم از طرف محمدعلی شاه به خارج از ایران رانده می‌شد. قضیه از این قرار بود که چون مجلس به توپ بسته شد، دهخدا به همگامی تقی‌زاده توانست در سفارت انگلیس پناهنده شود و جان از مهلکۀ حتمی به در برد، تا اینکه شاه به خروج و تبعید آنها از ایران رضا داد.
    دو نامۀ بخش اول ـ که یکی خطاب به [[تقوی، نصرالله|سید نصرالله تقوی]] و دیگر خطاب به حاج سید محمد صراف است ـ آن روزی نوشته شده که دهخدا به اجبار و به عنوان تبعید به مدت یک‌سال و نیم از طرف محمدعلی شاه به خارج از ایران رانده می‌شد. قضیه از این قرار بود که چون مجلس به توپ بسته شد، دهخدا به همگامی [[تقی‌زاده، حسن|تقی‌زاده]] توانست در سفارت انگلیس پناهنده شود و جان از مهلکۀ حتمی به در برد، تا اینکه شاه به خروج و تبعید آنها از ایران رضا داد.


    قسمت اعظم و مهم این نامه‌ها آنهایی است که در مجموعۀ معاضدالسلطنه (ابوالحسن پیرنیا) برجای مانده است. دهخدا و معاضدالسلطنه با هم دوست و شریک نشر روزنامۀ «صوراسرافیل» در سوئیس و معاشر سیاسی بودند و در مبارزات علیه محمدعلی شاه قاجار همکاری و هم‌فکری داشتند.
    قسمت اعظم و مهم این نامه‌ها آنهایی است که در مجموعۀ معاضدالسلطنه (ابوالحسن پیرنیا) برجای مانده است. دهخدا و معاضدالسلطنه با هم دوست و شریک نشر روزنامۀ «صوراسرافیل» در سوئیس و معاشر سیاسی بودند و در مبارزات علیه محمدعلی شاه قاجار همکاری و هم‌فکری داشتند.
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    در انتهای این مجموعه، چند نامه و گزارش که در خاندان حاجی امین‌الضرب محفوظ است، منتشر شده است. این نامه‌ها و گزارش‌ها مربوط به دوره‌ای است که دهخدا در دستگاه امین‌الضرب کار می‌کرد و سمت معاونت و مترجمی مهندسی بلژیکی را یافته بود که خط شوسه میان خوار و سمنان برای اتصال به خراسان را می‌ساخت.
    در انتهای این مجموعه، چند نامه و گزارش که در خاندان حاجی امین‌الضرب محفوظ است، منتشر شده است. این نامه‌ها و گزارش‌ها مربوط به دوره‌ای است که دهخدا در دستگاه امین‌الضرب کار می‌کرد و سمت معاونت و مترجمی مهندسی بلژیکی را یافته بود که خط شوسه میان خوار و سمنان برای اتصال به خراسان را می‌ساخت.


    در ابتدای این کتاب، زندگی‌نامۀ علامه دهخدا آورده شده که در این نوشتار همۀ آن چیزی نگارش یافته که از زندگی سیاسی و ادبی علامۀ فقید ضرورت ابراز داشته و در برخی مواضع نقلی مستقیم از خودش ـ چنانچه در دسترس بوده ـ آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4574 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
    در ابتدای این کتاب، زندگی‌نامۀ [[دهخدا، علی‌اکبر|علامه دهخدا]] آورده شده که در این نوشتار همۀ آن چیزی نگارش یافته که از زندگی سیاسی و ادبی علامۀ فقید ضرورت ابراز داشته و در برخی مواضع نقلی مستقیم از خودش ـ چنانچه در دسترس بوده ـ آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4574 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>




    خط ۶۴: خط ۶۴:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، زبان و ادبیات]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:مقالات(آذر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(آذر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۹

    نامه‌های سیاسی دهخدا
    نامه‌های سیاسی دهخدا
    پدیدآوراندهخدا، علی‌اکبر (نویسنده) افشار، ایرج (محقق)
    ناشرروزبهان
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک3ـ191ـ174ـ600ـ978
    موضوعدهخدا، علی اکبر، ‮‭۱۲۵۸‬ - ‮‭۱۳۳۴‬ -- نامه ها
    کد کنگره
    ‏‭PIR ۸۰۵۳‬ ‭/آ۴ف۷

    نامه‌های سیاسی دهخدا: در موضوع مبارزه با محمدعلی شاه، نشر صوراسرافیل در اروپا، انتخابات مجلس دم، راه‌سازی شوسه خراسان تألیف علی‌اکبر دهخدا به کوشش ایرج افشار، این کتاب دربرگیرندۀ آن مقدار از نامه‌های دهخداست که جنبۀ سیاسی و اجتماعی دارد و منتشر شده تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند در نگارش و تحقیق آنچه دربارۀ او نوشته می‌شود، بهرۀ درست ببرند و دهخدا را از روی نوشته‌های دوستانه و سیاسی‌اش بیشتر و بهتر بشناسند.

    ساختار

    کتاب در پنج بخش تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    با افتتاح مدرسۀ سیاسی در تهران، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید. معلم ادبیات فارسی آن مدرسه، محمدحسن فروغی (مؤسس روزنامۀ تربیت و پدر ذکاءالملک فروغی) بود و آن مرحوم گاه تدریس ادبیات کلاس را بر عهدۀ دهخدا می‌گذاشت. در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت. بعداً هنگامی که معاون‌الدولۀ غفاری به سفارت ایران در بالکان منصوب شد، دهخدا را با خود به اروپا برد و استاد دو سال در اروپا و بیشتر در وین، اقامت داشت و در آنجا زبان فرانسه و معلومات جدید را تکمیل کرد.

    دهخدا زمانی که به ایران بازگشت، انقلاب مشروطه درگرفته بود و از آن موقع با همکاری مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی و مرحوم قاسم‌خان روزنامۀ «صوراسرافیل» را منتشر کرد. جذاب‌ترین قسمت این روزنامه، ستون فکاهی بود که به عنوان «چرند و پرند» به قلم استاد و با امضای «دخو» نوشته می‌شد. سبک نگارش این بخش‌ها در ادبیات بی‌سابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامه‌نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. قلم دهخدا هیچ‌کس را بی‌نصیب نمی‌گذارد. طنزهای او نشان می‌دهد که در جریان کامل نوسانات اجتماعی روز است و کمتر واقعۀ مهمی از چشمان تیزبینش مخفی است.

    در روز بیست‌ودوم جمادی‌الاول سال 1326 قمری، مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازی یکی از دو مدیر «صوراسرافیل» را قزاق‌های محمدعلی شاه دستگیر کرده و به باغ شاه بردند و دو روز بعد در همان‌جا او را به طناب خفه کردند. بیست‌وهفت هشت روز بعد چند تن دیگر از آزادی‌خواهان از جمله دهخدا را از ایران تبعید کردند و پس از چند ماه با خرج زنده‌یاد ابوالحسن‌خان معاضدالسلطنه پیرنیا بنا شد که در شهر «ایوردون» سوئیس این روزنامه منتشر شود.

    دهخدا که نخست به پاریس رفت، در آنجا بیشتر با علامه قزوینی معاشر بود، سپس به سوئیس رفت و در ایوردون سه شماره از «صوراسرافیل» را انتشار دارد. پس از آن به استانبول رفت و با همراهی گروهی از ایرانیان مقیم آنجا، روزنامه‌ای به زبان فارسی به نام «سروش» منتشر کرد که پانزده شمار انتشار یافت. بعد از خلع محمدعلی شاه، دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد و با خواهش آزادی‌خواهان و سران مشروطیت از عثمانی به ایران بازگشت و به مجلس شورا رفت. از همین دوران دهخدا افزون بر انتشار مقالات خود و انتشار بعضی از مطالب چا‌پ‌شده در روزنامه‌های جدید، به کار جمع امثال و حکمت‌های ملی و عامیانۀ ایران پرداخت. با شروع جنگ جهانی اول، دهخدا از تهران خارج و در نقطه‌ای از چهارمحال‌وبختیاری در انزوا به جمع‌آوری لغات و فیش‌کردن آنها پرداخت و در واقع «لغت‌نامۀ دهخدا» در این زمان پایه‌گذاری شد.

    علامه علی‌اکبر دهخدا روز دوشنبه، هفتم اسفندماه سال 1334 در خانۀ مسکونی خود در خیابان ایرانشهر درگذشت. دو روز بعد، پس از تشییع، جنازۀ او در مقبرۀ خانوادگی ایشان در ابن بابویه دفن شد.

    این کتاب دربرگیرندۀ آن مقدار از نامه‌های دهخداست که جنبۀ سیاسی و اجتماعی دارد و منتشر شده تا علاقمندان نسبت به احوال او بتوانند در نگارش و تحقیق آنچه دربارۀ او نوشته می‌شود، بهرۀ درست ببرند و دهخدا را از روی نوشته‌های دوستانه و سیاسی‌اش بیشتر و بهتر بشناسند.

    دو نامۀ بخش اول ـ که یکی خطاب به سید نصرالله تقوی و دیگر خطاب به حاج سید محمد صراف است ـ آن روزی نوشته شده که دهخدا به اجبار و به عنوان تبعید به مدت یک‌سال و نیم از طرف محمدعلی شاه به خارج از ایران رانده می‌شد. قضیه از این قرار بود که چون مجلس به توپ بسته شد، دهخدا به همگامی تقی‌زاده توانست در سفارت انگلیس پناهنده شود و جان از مهلکۀ حتمی به در برد، تا اینکه شاه به خروج و تبعید آنها از ایران رضا داد.

    قسمت اعظم و مهم این نامه‌ها آنهایی است که در مجموعۀ معاضدالسلطنه (ابوالحسن پیرنیا) برجای مانده است. دهخدا و معاضدالسلطنه با هم دوست و شریک نشر روزنامۀ «صوراسرافیل» در سوئیس و معاشر سیاسی بودند و در مبارزات علیه محمدعلی شاه قاجار همکاری و هم‌فکری داشتند.

    در انتهای این مجموعه، چند نامه و گزارش که در خاندان حاجی امین‌الضرب محفوظ است، منتشر شده است. این نامه‌ها و گزارش‌ها مربوط به دوره‌ای است که دهخدا در دستگاه امین‌الضرب کار می‌کرد و سمت معاونت و مترجمی مهندسی بلژیکی را یافته بود که خط شوسه میان خوار و سمنان برای اتصال به خراسان را می‌ساخت.

    در ابتدای این کتاب، زندگی‌نامۀ علامه دهخدا آورده شده که در این نوشتار همۀ آن چیزی نگارش یافته که از زندگی سیاسی و ادبی علامۀ فقید ضرورت ابراز داشته و در برخی مواضع نقلی مستقیم از خودش ـ چنانچه در دسترس بوده ـ آورده شده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها