ایرانشناسی: هویت، فرهنگ و خلقیات ایرانی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(آذر) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(آذر) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۰
ایرانشناسی | |
---|---|
پدیدآوران | زند، زاگرس (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1402 |
شابک | 5ـ398ـ290ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
ایرانشناسی: هویت، فرهنگ و خلقیات ایرانی تألیف زاگرس زند، این کتاب حاصل و گردآمدۀ تأملات، دغدغهها و پژوهیدههای هفدهساله از آغاز ورود به رشتۀ ایرانشناسی نویسنده است و گونهای اندیشهورزی است در جستن ریشههای زوال و انحطاط فکر و تمدن ایرانی در فرهنگ با امید رهیافتی به جامعهای بسامان و بهنجار.
ساختار
کتاب در شانزده گفتار تدوین یافته است.
گزارش کتاب
این کتاب حاصل و گردآمدۀ تأملات، دغدغهها و پژوهیدههای هفدهساله از آغاز ورود به رشتۀ ایرانشناسی نویسنده است و گونهای اندیشهورزی است در جستن ریشههای زوال و انحطاط فکر و تمدن ایرانی در فرهنگ با امید رهیافتی به جامعهای بسامان و بهنجار.
گفتار نخست کتاب، بحثهای نظری است دربارۀ مفهوم «خود» و «دیگری» و نسبت آن با هویت ایرانی. همچنین دربارۀ تعاریف و مکاتب علمی مربوط به اصطلاحاتی چون روحیات، خلقیات و شخصیت ملی و روشنکردن موضع این کتاب. نیز به جایگاه و اعتبار هویت ملی در کنار هویتهای قومی و جهانی پرداخته شده است. گفتار دوم با شرح و تحلیل متون اوستایی و اسناد هخامنشی به پیشینۀ «نگاه خود» در سرآغاز تاریخ ایران در دوران تمدن نویسا پرداخته است.
در گفتار سوم، فرهنگ و هویت ایرانی از دید ایرانیان در دو دورۀ اشکانی و ساسانی بررسی شده است. در گفتار چهارم کوشیده شده تصویر و دورنمایی کلی از تاریخ فرهنگ ایران باستان در منابع «بیرونی» نمایان شود. با گفتار پنجم، بخش ایران باستان به پایان میرسد و با گفتار ششم نویسنده وارد دوران ایران پس از اسلام شده است. این گفتار نشان میدهد چرا مهمترین متون پس از اسلام برای رسیدن به نگاه «دیگری»، سفرنامهها هستند. از دورۀ سلجوقی «سفرنامۀ بنیامین» و از دورۀ ایلخانی «سفرنامۀ مارکوپولو» برجسته و ارزندۀ آنها بررسی شده است.
گفتار هفتم کوشیده با مرور مهمترین منابع تاریخ فرهنگ ایران از سدههای نخستین تا معاصر، تصویر و دورنمایی هرچند کلی و کمفروغ از «نگاه از درون» را نمایان کند. در این گفتار سه نمونۀ مهم از دورۀ صفوی بررسی شده است: وحشی بافقی، شیخ بهایی و متن «کلثوم ننه». در دورۀ قاجار به نظرات عباسمیرزا، قائممقام، آخوندزاده و کرمانی و پس از آن به کسروی پرداخته شده است. به جمالزاده و بازرگان هم اشارهای مختصر شده است.
در گفتار هشتم هویت ایرانی در دورۀ آلبویه بررسی شده است. در گفتار نهم به اهمیت شاردن و سفرنامۀ دانشنامهگون او و فهم و برداشت او از فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته شده است. گفتار دهم هم به محتوای سفرنامۀ شاردن و دید و داوری او دربارۀ فرهنگ، هویت و خلقیات ایرانی اختصاص یافته است.
در گفتار یازدهم نخست به ضرورت شناخت گفتمان استعماری و گفتمان شرقشناسی و مفاهیم آن پرداخته شده که بستر ایرانشناسی بوده است. برای این مهم اندیشۀ ادوارد سعید بررسی شده است. سپس به تاریخچۀ پژوهشهای شرقشناسی و ایرانشناسی پرداخته شده و یکی ـ دو مورد بیشتر بررسی شده است.
در گفتار دوازدهم پس از مرور مطالعات سفرنامهها، معرفی روش پژوهش و آشنایی با مهمترین جهانگردان دورۀ قاجار، دستۀ صفات مثبت در سفرنامهها در پنج عنوان اصالت تاریخی، دین و باورها، آیینهای ملی، زبان و ادب فارسی، منشهای نیک با ذکر نمونههایی بیان شده است.
در گفتار سیزدهم پس از دستهبندی دادههای سفرنامهها در بخش نگرش منفی به فرهنگ ایران و بررسی کلی با دادههای نگرش مثبت، در فرجام مشخص میشود که ایرانشناسی سفرنامهها در چهار مورد از شرقشناسی پیروی نکرده و در شش مورد کمی پیروی کرده است، نیز در سه مورد تا اندازهای منطبق بوده و پیروی متوسطی کرده است. در گفتار چهارم مشخص میشود که چگونه جریان خودانتقادی ایرانی در دورۀ قاجار با رمانی به نام «سرگذشت حاجیبابای اصفهانی» که هر دو نگاه بیرونی و درونی را با هم دارد، به یک نقطۀ اوج رسید و پس از آن چه افراد و متنهایی و با چه شیوههای فرهنگی، سیاسی و روانشناختی از نقد فرهنگی، مسیر را برای تولید متن مهم جمالزاده یعنی «خلقیات ما ایرانیان» هموار کردند.
گفتار پانزدهم به نظریه و کتاب «سازگاری ایرانی» اثر بازرگان اختصاص دارد. در گفتار پایانی در نگاهی کلان و کلی نشان داده شده که هر یکی از ارکان هویت ملی ایرانیان که از سوی پارهای ایرانشناسان به عنوان رکن اصلی دانسته شده، چگونه در درازای تاریخ دستخوش تحولات بوده و حتی برای دورانی طولانی به حاشیه رانده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات