صوفی مازندرانی، محمد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
جز (ویرایش Hashemi (بحث) به آخرین تغییری که Hbaghizadeh انجام داده بود واگردانده شد) برچسب: واگردانی |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''محمد صوفی مازندرانی''' (متوفی 1035)، از شاعران صوفیمسلک مازندران در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم، صاحب «بتخانه» و «ساقینامه». | '''محمد صوفی مازندرانی''' (متوفی 1035)، از شاعران صوفیمسلک مازندران در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم، صاحب «بتخانه» و «ساقینامه». | ||
=شرح حال= | ==شرح حال== | ||
محمد صوفی مازندرانی که در شعر به نام «محمد» و «صوفی» تخلص دارد، طبق شرحی که صاحب «تذکره میخانه»، ملا عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی نوشتهاند، در شهر آمل به دنیا آمده، در ایام جوانی از موطن خود خارج و مدتی را در ری و اصفهان، رحل اقامت افکنده و سالک وادی عرفان و تصوف گشت و به ریاضت و تهذیب نفس پرداخت و به علت تمایل به مسلک درویشی، شعرگویی را آغاز و منظومات عارفانه و صوفیانه میسرود. به هر شهری که قدم میگذاشت، عدهای صوفیمسلک و قلندرمشرب دور او جمع میشدند و از صحبت وی کسب فیض مینمودند، اما چون خیلی آزادمنش بود، عدهای بر مخالفت وی کمر بستند و او مجبور شد از یاران دل کنده و به صوب شیراز حرکت نماید. در این شهر، مدتی مدید اقامت نموده و اصحاب سیر و سلوک در شیراز مقدمش را گرامی دانسته، از وی پذیرایی گرمی به عمل آوردند. اکثر اوقات خود را در خانقاه با معتقدان و مریدانش به سر میبرد و به افاضه و دستگیری سالکان طریقت اشتغال میورزید<ref>ر.ک: طاهری، شهاب، ص3</ref>. | محمد صوفی مازندرانی که در شعر به نام «محمد» و «صوفی» تخلص دارد، طبق شرحی که صاحب «تذکره میخانه»، ملا عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی نوشتهاند، در شهر آمل به دنیا آمده، در ایام جوانی از موطن خود خارج و مدتی را در ری و اصفهان، رحل اقامت افکنده و سالک وادی عرفان و تصوف گشت و به ریاضت و تهذیب نفس پرداخت و به علت تمایل به مسلک درویشی، شعرگویی را آغاز و منظومات عارفانه و صوفیانه میسرود. به هر شهری که قدم میگذاشت، عدهای صوفیمسلک و قلندرمشرب دور او جمع میشدند و از صحبت وی کسب فیض مینمودند، اما چون خیلی آزادمنش بود، عدهای بر مخالفت وی کمر بستند و او مجبور شد از یاران دل کنده و به صوب شیراز حرکت نماید. در این شهر، مدتی مدید اقامت نموده و اصحاب سیر و سلوک در شیراز مقدمش را گرامی دانسته، از وی پذیرایی گرمی به عمل آوردند. اکثر اوقات خود را در خانقاه با معتقدان و مریدانش به سر میبرد و به افاضه و دستگیری سالکان طریقت اشتغال میورزید<ref>ر.ک: طاهری، شهاب، ص3</ref>. | ||
=مهاجرت به کازرون= | ==مهاجرت به کازرون== | ||
آب و هوای شیراز و مردم ادبدوست آن سرزمین، تجلی بخصوصی به شعر و ذوق عرفانی وی بخشید، اما دیری نپایید که او را طرفهحالتی دست داد که در میان علما و فضلا به سوء اعتقاد و زندقه و روش الحاد متهم گشت؛ بنابراین مجبور شد شیراز را به صوب کازرون ترک و در این مکان، منزل نماید<ref>ر.ک: همان، ص3-4</ref>. | آب و هوای شیراز و مردم ادبدوست آن سرزمین، تجلی بخصوصی به شعر و ذوق عرفانی وی بخشید، اما دیری نپایید که او را طرفهحالتی دست داد که در میان علما و فضلا به سوء اعتقاد و زندقه و روش الحاد متهم گشت؛ بنابراین مجبور شد شیراز را به صوب کازرون ترک و در این مکان، منزل نماید<ref>ر.ک: همان، ص3-4</ref>. | ||
=معاصران= | ==معاصران== | ||
مؤلف «تذکره لطائف الخیال»، شیخ مفید شیرازی، در اینباره مینویسد: ملا محمد صوفی در کازرون به صحبت شیخ المحققین ابوالقاسم مشرف شده و دست ارادت به وی داده است و شیخ قصیدهای درباره کمالات صوفی سروده و ملا محمد هم متقابلا پاسخ او را ضمن چکامهای به ردیف «سخن» داده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | مؤلف «تذکره لطائف الخیال»، شیخ مفید شیرازی، در اینباره مینویسد: ملا محمد صوفی در کازرون به صحبت شیخ المحققین ابوالقاسم مشرف شده و دست ارادت به وی داده است و شیخ قصیدهای درباره کمالات صوفی سروده و ملا محمد هم متقابلا پاسخ او را ضمن چکامهای به ردیف «سخن» داده است<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>. | ||
=وفات= | ==وفات== | ||
وی در سال 1035ق، دار فانی را وداع گفت<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | وی در سال 1035ق، دار فانی را وداع گفت<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | ||
=آثار= | ==آثار== | ||
# بتخانه (مجموعه اشعار منتخب از قدما)؛ | # بتخانه (مجموعه اشعار منتخب از قدما)؛ | ||
# دیوان اشعار (که خود او این دیوان را از اشعار خویش انتخاب و تدوین کرده است)؛ | # دیوان اشعار (که خود او این دیوان را از اشعار خویش انتخاب و تدوین کرده است)؛ | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=پانویس = | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
=منابع مقاله= | ==منابع مقاله== | ||
طاهری شهاب (محقق) «دیوان مولانا محمد صوفی مازندرانی»، اثر محمدصوفی مازندرانی، کتابخانه ابن سینا، چاپ اول، 1347. | طاهری شهاب (محقق) «دیوان مولانا محمد صوفی مازندرانی»، اثر محمدصوفی مازندرانی، کتابخانه ابن سینا، چاپ اول، 1347. | ||
=وابستهها= | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[دیوان مولانا محمد صوفی مازندرانی از سرایندگان بزرگ سده یازدهم ایران]] | [[دیوان مولانا محمد صوفی مازندرانی از سرایندگان بزرگ سده یازدهم ایران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۳
صوفی مازندرانی، محمد | |
---|---|
تخلص | «محمد» و «صوفی» |
محل تولد | آمل |
محل زندگی | آمل- ری، اصفهان، شیراز، کازرون |
رحلت | 1035ق |
پیشه | ز شاعران صوفیمسلک مازندران |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | دیوان مولانا محمد صوفی مازندرانی از سرایندگان بزرگ سده یازدهم ایران |
محمد صوفی مازندرانی (متوفی 1035)، از شاعران صوفیمسلک مازندران در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم، صاحب «بتخانه» و «ساقینامه».
شرح حال
محمد صوفی مازندرانی که در شعر به نام «محمد» و «صوفی» تخلص دارد، طبق شرحی که صاحب «تذکره میخانه»، ملا عبدالنبی فخرالزمانی قزوینی نوشتهاند، در شهر آمل به دنیا آمده، در ایام جوانی از موطن خود خارج و مدتی را در ری و اصفهان، رحل اقامت افکنده و سالک وادی عرفان و تصوف گشت و به ریاضت و تهذیب نفس پرداخت و به علت تمایل به مسلک درویشی، شعرگویی را آغاز و منظومات عارفانه و صوفیانه میسرود. به هر شهری که قدم میگذاشت، عدهای صوفیمسلک و قلندرمشرب دور او جمع میشدند و از صحبت وی کسب فیض مینمودند، اما چون خیلی آزادمنش بود، عدهای بر مخالفت وی کمر بستند و او مجبور شد از یاران دل کنده و به صوب شیراز حرکت نماید. در این شهر، مدتی مدید اقامت نموده و اصحاب سیر و سلوک در شیراز مقدمش را گرامی دانسته، از وی پذیرایی گرمی به عمل آوردند. اکثر اوقات خود را در خانقاه با معتقدان و مریدانش به سر میبرد و به افاضه و دستگیری سالکان طریقت اشتغال میورزید[۱].
مهاجرت به کازرون
آب و هوای شیراز و مردم ادبدوست آن سرزمین، تجلی بخصوصی به شعر و ذوق عرفانی وی بخشید، اما دیری نپایید که او را طرفهحالتی دست داد که در میان علما و فضلا به سوء اعتقاد و زندقه و روش الحاد متهم گشت؛ بنابراین مجبور شد شیراز را به صوب کازرون ترک و در این مکان، منزل نماید[۲].
معاصران
مؤلف «تذکره لطائف الخیال»، شیخ مفید شیرازی، در اینباره مینویسد: ملا محمد صوفی در کازرون به صحبت شیخ المحققین ابوالقاسم مشرف شده و دست ارادت به وی داده است و شیخ قصیدهای درباره کمالات صوفی سروده و ملا محمد هم متقابلا پاسخ او را ضمن چکامهای به ردیف «سخن» داده است[۳].
وفات
وی در سال 1035ق، دار فانی را وداع گفت[۴].
آثار
- بتخانه (مجموعه اشعار منتخب از قدما)؛
- دیوان اشعار (که خود او این دیوان را از اشعار خویش انتخاب و تدوین کرده است)؛
- ساقینامه؛
- اشعار متفرقه[۵].
پانویس
منابع مقاله
طاهری شهاب (محقق) «دیوان مولانا محمد صوفی مازندرانی»، اثر محمدصوفی مازندرانی، کتابخانه ابن سینا، چاپ اول، 1347.