رومی، احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    برچسب: واگردانی دستی
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
    {{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
    | عنوان = احمد رومی
    | عنوان = احمد رومی
      ‌| تصویر = NUR00000.jpg
      ‌| تصویر = NUR03754.jpg
    | اندازه تصویر =  
    | اندازه تصویر =  
    | توضیح تصویر =  
    | توضیح تصویر =  
    خط ۴۰: خط ۴۰:
    | وبگاه =  
    | وبگاه =  
    | امضا =  
    | امضا =  
    | کد مؤلف = AUTHORCODE3754AUTHORCODE
    | کدمؤلف = AUTHORCODE03754AUTHORCODE
    }}
    }}


    ''' اَحْمَدِ رومی'''، عارف، شاعر و نویسندۀ سده‌های ۷-۸ق/ ۱۳-۱۴م.  
    ''' اَحْمَدِ رومی'''، عارف، شاعر و نویسندۀ سده‌های ۷-۸ق/ ۱۳-۱۴م.  
    ==ولادت==
    =ولادت=


    تاریخ ولادت او روشن نیست، اما به گفتۀ هامر، احمد رومی در کتاب [[دقایق الطریق|الدقایق فی الطریق]] که ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده، خود را مردی ۵۰ ساله خوانده است، ازاین‌رو باید در حدود سال ۶۷۵ق/ ۱۲۷۶م متولد شده باشد.
    تاریخ ولادت او روشن نیست، اما به گفتۀ هامر، احمد رومی در کتاب [[دقایق الطریق|الدقایق فی الطریق]] که ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده، خود را مردی ۵۰ ساله خوانده است، ازاین‌رو باید در حدود سال ۶۷۵ق/ ۱۲۷۶م متولد شده باشد.


    ==شهرت==
    =شهرت=


    از شهرت احمد به «رومی»، هامر احتمال داده است که خاستگاه وی آسیای صغیر بوده باشد.  
    از شهرت احمد به «رومی»، هامر احتمال داده است که خاستگاه وی آسیای صغیر بوده باشد.  


    ==آسیای صغیر، هند==
    =آسیای صغیر، هند=


    آگاهی دربارۀ زندگانی وی بیشتر براساس شرحِ حالی است که هامر باتوجه به نسخ خطی آثار او ارائه می‌دهد.  
    آگاهی دربارۀ زندگانی وی بیشتر براساس شرحِ حالی است که هامر باتوجه به نسخ خطی آثار او ارائه می‌دهد.  
    ظاهراً احمد ابتدا مسافرت‌هایی در آسیای صغیر داشت و در حدود دهۀ دوم سدۀ ۸ق در عوض، از شهرهای مرکزی هند، اقامت گزید و در آنجا به تألیف آثار عرفانی و اخلاقی خود پرداخت. احمد در هند شهرت فراوانی کسب کرد تا آنجا که به گفتۀ خود او در ام‌الکتاب، از سوی پادشاه هند، به دربار دعوت شد، ولی او از پذیرفتن آن امتناع کرد و قصیده‌ای در عذرخواهی برای شاه فرستاد. شاه بنگال نیز او را به دربار خود دعوت کرد، ولی این بار در پی رد دعوت شاه، درگیر مشکلات بسیاری شد که شرح آن را در قصیدۀ شکوائیه‌ای که در ۱۰۱ بیت برای دوستان خویش فرستاد، بازگفته است. افزون بر اینها، شهرت او سبب رشک علما نیز شده بود و از آزار و کینه‌توزی نسبت به او کوتاهی نمی‌کردند.
    ظاهراً احمد ابتدا مسافرت‌هایی در آسیای صغیر داشت و در حدود دهۀ دوم سدۀ ۸ق در عوض، از شهرهای مرکزی هند، اقامت گزید و در آنجا به تألیف آثار عرفانی و اخلاقی خود پرداخت. احمد در هند شهرت فراوانی کسب کرد تا آنجا که به گفتۀ خود او در ام‌الکتاب، از سوی پادشاه هند، به دربار دعوت شد، ولی او از پذیرفتن آن امتناع کرد و قصیده‌ای در عذرخواهی برای شاه فرستاد. شاه بنگال نیز او را به دربار خود دعوت کرد، ولی این بار در پی رد دعوت شاه، درگیر مشکلات بسیاری شد که شرح آن را در قصیدۀ شکوائیه‌ای که در ۱۰۱ بیت برای دوستان خویش فرستاد، بازگفته است. افزون بر اینها، شهرت او سبب رشک علما نیز شده بود و از آزار و کینه‌توزی نسبت به او کوتاهی نمی‌کردند.


    ==مرید مولانا==
    =مرید مولانا=


    گرچه احمد خود را مرید «[[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]» خوانده است، اما به سبب وجود فاصلۀ زمانی میان او و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]]، نمی‌توان وی را شاگرد بی‌واسطۀ مولانا دانست. علاوه بر این، آنچه وی در آثار خود دربارۀ آداب خانقاهی و راه و روش زندگانی صوفیانه آورده است، با آداب و قواعد طریقۀ مولویه سازگاری چندانی ندارد. در آثار او ذکری از مریدان و یاران مولانا و حتی از [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|سلطان ولد]]، فرزند مولانا که هم‌عصر او بوده، دیده نمی‌شود. نویسندگان طریقۀ مولویه نیز در نوشته‌های خود از او یاد نکرده‌اند. با این قراین، می‌توان گفت که ارادت او به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]] از طریق مطالعۀ آثار او بوده، و به اعتراف خودش از هدایت روحانی مولانا برخوردار بوده است.
    گرچه احمد خود را مرید «[[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]» خوانده است، اما به سبب وجود فاصلۀ زمانی میان او و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]]، نمی‌توان وی را شاگرد بی‌واسطۀ مولانا دانست. علاوه بر این، آنچه وی در آثار خود دربارۀ آداب خانقاهی و راه و روش زندگانی صوفیانه آورده است، با آداب و قواعد طریقۀ مولویه سازگاری چندانی ندارد. در آثار او ذکری از مریدان و یاران مولانا و حتی از [[سلطان‌ولد، محمد بن محمد|سلطان ولد]]، فرزند مولانا که هم‌عصر او بوده، دیده نمی‌شود. نویسندگان طریقۀ مولویه نیز در نوشته‌های خود از او یاد نکرده‌اند. با این قراین، می‌توان گفت که ارادت او به [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدین]] از طریق مطالعۀ آثار او بوده، و به اعتراف خودش از هدایت روحانی مولانا برخوردار بوده است.


    ==مذهب==
    =مذهب=


    در هر حال احمد رومی، عارفی متشرع و ظاهراً حنفی مذهب بوده است.  
    در هر حال احمد رومی، عارفی متشرع و ظاهراً حنفی مذهب بوده است.  


    ==نخستین شارح مثنوی==
    =نخستین شارح مثنوی=


    وی به درخواست مریدان و شاگردان خود، بسیاری از موضوعات اخلاقی و عرفانی را با استناد به آیات قرآنی و احادیث نبوی و با ایراد شواهدی از مثنوی و دیوان کبیر مولوی، توضیح و شرح داده است. در واقع باید او را نخستین شارح [[مثنوی معنوی|مثنوی]] دانست که براساس تعلیمات [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] و با بهره‌گیری از معانی و مضامین مندرج در دیوان کبیر به تشریح و توضیح آراء او پرداخته است.
    وی به درخواست مریدان و شاگردان خود، بسیاری از موضوعات اخلاقی و عرفانی را با استناد به آیات قرآنی و احادیث نبوی و با ایراد شواهدی از مثنوی و دیوان کبیر مولوی، توضیح و شرح داده است. در واقع باید او را نخستین شارح [[مثنوی معنوی|مثنوی]] دانست که براساس تعلیمات [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] و با بهره‌گیری از معانی و مضامین مندرج در دیوان کبیر به تشریح و توضیح آراء او پرداخته است.


    ==تقسیم طالبان و محبان==
    =تقسیم طالبان و محبان=


    احمد رومی طالبان و محبان را به ۳ گروه تقسیم کرده است:  
    احمد رومی طالبان و محبان را به ۳ گروه تقسیم کرده است:  
    خط ۷۹: خط ۷۹:
    گروه سوم، محبت خداوند را فقط بر سر زبان دارند.
    گروه سوم، محبت خداوند را فقط بر سر زبان دارند.


    ==تقسیم فقر==
    =تقسیم فقر=


    او برای فقر نیز تقسیماتی چند قائل شده، از سویی آن را به عطایی و کسبی و از سوی دیگر به طریقتی و شریعتی، و در جایی دیگر به اختیاری و اضطراری تقسیم کرده است.  
    او برای فقر نیز تقسیماتی چند قائل شده، از سویی آن را به عطایی و کسبی و از سوی دیگر به طریقتی و شریعتی، و در جایی دیگر به اختیاری و اضطراری تقسیم کرده است.  
    وی فقر عطایی را فقری می‌داند که در آن به شیخ راهبر نیازی نیست، اما در فقر کسبی، طالب، نیازمند شیخ است. فقر اختیاری آن است که در عین غنا و بی‌نیازی از خلق، آرزوی دیدار حق در دل سالک پدید آید و فقر اضطراری، احتیاج به خلق است. دربارۀ فقر شریعتی، می‌گوید: «او را از دنیوی چیزی باشد، اما دون کفاف لابدی» و فقر طریقتی را از آن کسی می‌داند که او را التفات به دنیا و آخرت نیست و عاشق جمال‌الله است.
    وی فقر عطایی را فقری می‌داند که در آن به شیخ راهبر نیازی نیست، اما در فقر کسبی، طالب، نیازمند شیخ است. فقر اختیاری آن است که در عین غنا و بی‌نیازی از خلق، آرزوی دیدار حق در دل سالک پدید آید و فقر اضطراری، احتیاج به خلق است. دربارۀ فقر شریعتی، می‌گوید: «او را از دنیوی چیزی باشد، اما دون کفاف لابدی» و فقر طریقتی را از آن کسی می‌داند که او را التفات به دنیا و آخرت نیست و عاشق جمال‌الله است.


    ==علم و عالم==
    =علم و عالم=


    علم در نظر او، علم دین است و علوم دیگر چون طبیعیات، ریاضیات و نجوم، فضلند، نه علم، و عالم دین کسی است که شاگردان را از شک به یقین، از تکبر به تواضع، از دشمنی با خلق به دوستی با آنها، از ریا به اخلاص و از دنیاپرستی به ترک دنیا دعوت کند.
    علم در نظر او، علم دین است و علوم دیگر چون طبیعیات، ریاضیات و نجوم، فضلند، نه علم، و عالم دین کسی است که شاگردان را از شک به یقین، از تکبر به تواضع، از دشمنی با خلق به دوستی با آنها، از ریا به اخلاص و از دنیاپرستی به ترک دنیا دعوت کند.


    ==آثار==
    =آثار=


    ==== الف ـ چاپی ====
    == الف ـ چاپی ==
    1-دقایق الحقایق،
    1-دقایق الحقایق،


    خط ۹۹: خط ۹۹:
    این کتاب به اهتمام محمدرضا جلالی نایینی و محمد شیروانی، در ۱۳۵۴ش، در تهران به چاپ رسیده است.
    این کتاب به اهتمام محمدرضا جلالی نایینی و محمد شیروانی، در ۱۳۵۴ش، در تهران به چاپ رسیده است.


    ==== ب ـ خطی ====
    == ب ـ خطی ==
    1.ام الکتاب،
    1.ام الکتاب،


    خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
    غزل عاشقانه‌ای نیز به او نسبت داده‌اند که در فاصلۀ دفتر اول و دوم نسخۀ خطی مثنوی معنوی موجود در کتابخانۀ ادینبورگ، آمده است<ref>شمس، محمدجواد، ‌ج7، ص45-44</ref>.
    غزل عاشقانه‌ای نیز به او نسبت داده‌اند که در فاصلۀ دفتر اول و دوم نسخۀ خطی مثنوی معنوی موجود در کتابخانۀ ادینبورگ، آمده است<ref>شمس، محمدجواد، ‌ج7، ص45-44</ref>.
    ‌  
    ‌  
    ==پانویس==
    =پانویس=


    <references/>
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    =منابع مقاله=


    شمس، محمدجواد، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.
    شمس، محمدجواد، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.
    ==وابسته‌ها==
    =وابسته‌ها=
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}



    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۱

    احمد رومی ‌
    پرونده:NUR03754.jpg
    نام کاملاحمد رومی؛
    نسبرومی؛
    ولادتح675ق؛
    محل زندگیآسیای صغیر، هند؛
    دیناسلام؛
    مذهب‌ حنفی؛
    پیشهعارف (از مشایخ سلسله رومیه)، شاعر، نویسنده؛
    اطلاعات علمی
    درجه علمیعارف (از مشایخ سلسله رومیه)، شاعر، نویسنده؛
    مشایخ
    برخی آثار1- دقایق الحقایق؛

    اَحْمَدِ رومی، عارف، شاعر و نویسندۀ سده‌های ۷-۸ق/ ۱۳-۱۴م.

    ولادت

    تاریخ ولادت او روشن نیست، اما به گفتۀ هامر، احمد رومی در کتاب الدقایق فی الطریق که ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده، خود را مردی ۵۰ ساله خوانده است، ازاین‌رو باید در حدود سال ۶۷۵ق/ ۱۲۷۶م متولد شده باشد.

    شهرت

    از شهرت احمد به «رومی»، هامر احتمال داده است که خاستگاه وی آسیای صغیر بوده باشد.

    آسیای صغیر، هند

    آگاهی دربارۀ زندگانی وی بیشتر براساس شرحِ حالی است که هامر باتوجه به نسخ خطی آثار او ارائه می‌دهد. ظاهراً احمد ابتدا مسافرت‌هایی در آسیای صغیر داشت و در حدود دهۀ دوم سدۀ ۸ق در عوض، از شهرهای مرکزی هند، اقامت گزید و در آنجا به تألیف آثار عرفانی و اخلاقی خود پرداخت. احمد در هند شهرت فراوانی کسب کرد تا آنجا که به گفتۀ خود او در ام‌الکتاب، از سوی پادشاه هند، به دربار دعوت شد، ولی او از پذیرفتن آن امتناع کرد و قصیده‌ای در عذرخواهی برای شاه فرستاد. شاه بنگال نیز او را به دربار خود دعوت کرد، ولی این بار در پی رد دعوت شاه، درگیر مشکلات بسیاری شد که شرح آن را در قصیدۀ شکوائیه‌ای که در ۱۰۱ بیت برای دوستان خویش فرستاد، بازگفته است. افزون بر اینها، شهرت او سبب رشک علما نیز شده بود و از آزار و کینه‌توزی نسبت به او کوتاهی نمی‌کردند.

    مرید مولانا

    گرچه احمد خود را مرید «مولانا» خوانده است، اما به سبب وجود فاصلۀ زمانی میان او و مولانا جلال‌الدین، نمی‌توان وی را شاگرد بی‌واسطۀ مولانا دانست. علاوه بر این، آنچه وی در آثار خود دربارۀ آداب خانقاهی و راه و روش زندگانی صوفیانه آورده است، با آداب و قواعد طریقۀ مولویه سازگاری چندانی ندارد. در آثار او ذکری از مریدان و یاران مولانا و حتی از سلطان ولد، فرزند مولانا که هم‌عصر او بوده، دیده نمی‌شود. نویسندگان طریقۀ مولویه نیز در نوشته‌های خود از او یاد نکرده‌اند. با این قراین، می‌توان گفت که ارادت او به مولانا جلال‌الدین از طریق مطالعۀ آثار او بوده، و به اعتراف خودش از هدایت روحانی مولانا برخوردار بوده است.

    مذهب

    در هر حال احمد رومی، عارفی متشرع و ظاهراً حنفی مذهب بوده است.

    نخستین شارح مثنوی

    وی به درخواست مریدان و شاگردان خود، بسیاری از موضوعات اخلاقی و عرفانی را با استناد به آیات قرآنی و احادیث نبوی و با ایراد شواهدی از مثنوی و دیوان کبیر مولوی، توضیح و شرح داده است. در واقع باید او را نخستین شارح مثنوی دانست که براساس تعلیمات مولوی و با بهره‌گیری از معانی و مضامین مندرج در دیوان کبیر به تشریح و توضیح آراء او پرداخته است.

    تقسیم طالبان و محبان

    احمد رومی طالبان و محبان را به ۳ گروه تقسیم کرده است:

    گروه اول، مخلصانند که یا «عطایی»اند و نیازی به هدایت پیر و مرشد ندارند، یا به ارشاد پیر محتاجند و هدایت مرشد لازمۀ سلوک آن‌هاست.

    گروه دوم، طالب خداوند بوده، اما از خواهش‌های دنیایی فارغ نیستند.

    گروه سوم، محبت خداوند را فقط بر سر زبان دارند.

    تقسیم فقر

    او برای فقر نیز تقسیماتی چند قائل شده، از سویی آن را به عطایی و کسبی و از سوی دیگر به طریقتی و شریعتی، و در جایی دیگر به اختیاری و اضطراری تقسیم کرده است. وی فقر عطایی را فقری می‌داند که در آن به شیخ راهبر نیازی نیست، اما در فقر کسبی، طالب، نیازمند شیخ است. فقر اختیاری آن است که در عین غنا و بی‌نیازی از خلق، آرزوی دیدار حق در دل سالک پدید آید و فقر اضطراری، احتیاج به خلق است. دربارۀ فقر شریعتی، می‌گوید: «او را از دنیوی چیزی باشد، اما دون کفاف لابدی» و فقر طریقتی را از آن کسی می‌داند که او را التفات به دنیا و آخرت نیست و عاشق جمال‌الله است.

    علم و عالم

    علم در نظر او، علم دین است و علوم دیگر چون طبیعیات، ریاضیات و نجوم، فضلند، نه علم، و عالم دین کسی است که شاگردان را از شک به یقین، از تکبر به تواضع، از دشمنی با خلق به دوستی با آنها، از ریا به اخلاص و از دنیاپرستی به ترک دنیا دعوت کند.

    آثار

    الف ـ چاپی

    1-دقایق الحقایق،

    این کتاب را به درخواست مریدان خود در ۷۲۰ق تألیف کرده است. نام این کتاب در برخی منابع حقایق الدقایق آمده است و برخی دیگر از آن تنها با نام حقایق یاد کرده‌اند. دقایق الحقایق تألیفی است در موضوعات عرفانی که دارای ۸۰ فصل است و هر فصل با یک آیۀ قرآنی، یا یک حدیث نبوی شروع شده است و در ضمن مطالب، اشعاری از مثنوی معنوی و دیوان کبیر به استشهاد آمده است. مؤلف در پایان هر فصل، داستان پندآموزی را در قالب مثنوی به بحر رمل مسدس محذوف آورده، و در پایان هر مثنوی (جز آخرین مثنوی) برای انتقال از فصلی به فصل دیگر، بیت زیر را تکرار کرده است: بشنو اکنون فصل دیگر ای سنی / تا دل و جانت بیابد روشنی این کتاب به اهتمام محمدرضا جلالی نایینی و محمد شیروانی، در ۱۳۵۴ش، در تهران به چاپ رسیده است.

    ب ـ خطی

    1.ام الکتاب،

    ظاهراً کتابی است به نظم و اثر که آن را نیز به درخواست دوستان خود در ۷۲۷ق تألیف کرده است. هامر کتاب المعارف و کتاب الدقایق را که کگل به احمد رومی نسبت می‌دهد، به سبب شباهت بسیار نزدیک آنها باهم، همان ام‌الکتاب دانسته است. این کتاب دارای ۴۰ فصل است که در آغاز ۶ فصل آن به جای آیۀ قرآنی، یا حدیث نبوی، گفتاری از عارفان بزرگ نقل شده است و چنانکه در دقایق الحقایق دیده می‌شود، در آخر هر فصل، حکایتی در قالب قصیده، یا مثنوی به بحر رمل آمده است. مؤلف در فصل ۱۷ این کتاب به رد عقاید معتزله دربارۀ مخلوق بودن قرآن و نقل عقاید اهل سنت در این‌باره پرداخته است.

    2.الدقایق فی الطریق،

    این کتاب ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده است.

    از این کتاب دو نسخه وجود دارد، یکی به شمارۀ ۵۹ که در دارالکتب مصر نگهداری می‌شود، دیگری در اختیار نبی بخش قاضی است که آن را در سخنرانی خود با عنوان «نسخه‌ای نادر از دقایق الطریق مثنوی فارسی اثر احمد رومی» در بیست و هفتمین کنگرۀ بین‌المللی شرق‌شناسان در ۱۹۶۷م در میشیگان معرفی کرد.

    غزل عاشقانه‌ای نیز به او نسبت داده‌اند که در فاصلۀ دفتر اول و دوم نسخۀ خطی مثنوی معنوی موجود در کتابخانۀ ادینبورگ، آمده است[۱]. ‌

    پانویس

    1. شمس، محمدجواد، ‌ج7، ص45-44

    منابع مقاله

    شمس، محمدجواد، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها