جان آسوده: سه رساله از میراث تصوف شبه قاره: راحت القلوب، وفات‌نامه شیخ شرف‌الدین منیری، وصیت‌نامه خواجه نجیب‌الدین فردوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۱: خط ۱۱:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏BP ۲۸۳/م۸ج۲ ۱۴۰۰
    | موضوع =
    | موضوع =منیری، احمد بن‌ یحیی‌، ۶۶۱؟-۷۸۲ق‌. - سرگذشتنا‌مه‌ و کتا‌بشنا‌سی‌,عرفا‌ن‌ - متون‌ قدیمی‌ تا‌ قرن‌ ۱۴,عرفا‌ن‌ - هند
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    ادبیات صوفیانه‌ای که بعدها در قالب نظم و نثر در مراکز خانقاهی شبه‌قاره پدید آمد، از جملۀ عرصه‌های بسیار مهم و مؤثر فکری و فرهنگی ایرانی ـ اسلامی بود که در آن سرزمین آثاری ماندگار از خود بر جای گذاشت. این آثار به دلیل نفوذ تصوف خراسان و عراق در شبه‌قاره از سده‌های پنجم و ششم هجری به بعد، اغلب از سبک و شیوۀ آثار صوفیان خراسان و عراق متأثر بوده است. یکی از گونه‌های مهم ادبیات صوفیانه در شبه‌قاره، آثاری است با عنوان «ملفوظات/ امالی» که به صورت مکتوب و گردآوردۀ سخنان مشایخ دربارۀ سیروسلوک، یا امور دینی و اجتماعی است. میان نویسندگان جریان تصوف در شبه‌قاره، [[شرف‌الدین منیری]] (661 ـ 782 ق) پرتألیف‌ترین شیخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در استان بهار هندوستان است که افزون بر آثار زیاد و متنوع، ده مجموعۀ ملفوظات از او باقی مانده که «راحت القلوب» از جملۀ آنهاست و از جهات گوناگون درخور توجه و اهمیت است. افزون بر این یکی از مریدان خاص شیخ منیری با نام [[زین بدر عربی]] (م پس از 782 ق) گزارش آخرین روز حیات او را در اثری با عنوان «وفات‌نامه» گردآوری کرده که ارزنده و خواندنی است. این دو رساله به همراه «وصیت‌نامۀ» [[نجیب‌الدین فردوسی]] در سال 1321 ق. به شیوۀ چاپ سنگی در مطبع مفید عام آگره منتشر شده است. از آنجا که آراء و دیدگاه‌های صوفیانۀ شیخ منیری در مقام یکی از مشایخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در ایران کمتر شناخته شده است، در این کتاب این سه رساله تصحیح شده‌اند.
    ادبیات صوفیانه‌ای که بعدها در قالب نظم و نثر در مراکز خانقاهی شبه‌قاره پدید آمد، از جملۀ عرصه‌های بسیار مهم و مؤثر فکری و فرهنگی ایرانی ـ اسلامی بود که در آن سرزمین آثاری ماندگار از خود بر جای گذاشت. این آثار به دلیل نفوذ تصوف خراسان و عراق در شبه‌قاره از سده‌های پنجم و ششم هجری به بعد، اغلب از سبک و شیوۀ آثار صوفیان خراسان و عراق متأثر بوده است. یکی از گونه‌های مهم ادبیات صوفیانه در شبه‌قاره، آثاری است با عنوان «ملفوظات/ امالی» که به صورت مکتوب و گردآوردۀ سخنان مشایخ دربارۀ سیروسلوک، یا امور دینی و اجتماعی است. میان نویسندگان جریان تصوف در شبه‌قاره، [[شرف‌الدین منیری]] (661 ـ 782 ق) پرتألیف‌ترین شیخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در استان بهار هندوستان است که افزون بر آثار زیاد و متنوع، ده مجموعۀ ملفوظات از او باقی مانده که «راحت القلوب» از جملۀ آنهاست و از جهات گوناگون درخور توجه و اهمیت است. افزون بر این یکی از مریدان خاص شیخ منیری با نام [[زین بدر عربی]] (م پس از 782 ق) گزارش آخرین روز حیات او را در اثری با عنوان «وفات‌نامه» گردآوری کرده که ارزنده و خواندنی است. این دو رساله به همراه «وصیت‌نامۀ» [[نجیب‌الدین فردوسی]] در سال 1321 ق. به شیوۀ چاپ سنگی در مطبع مفید عام آگره منتشر شده است. از آنجا که آراء و دیدگاه‌های صوفیانۀ شیخ منیری در مقام یکی از مشایخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در ایران کمتر شناخته شده است، در این کتاب این سه رساله تصحیح شده‌اند.


    [[شرف‌الدین منیری]] در دوران پادشاهی سه سلسلۀ نخست از سلاطین دهلی می‌زیست؛ یعنی دورانی که به باور محققان در آن رابطه‌ای دوسویه میان اهل تصوف و حکومت دهلی شکل گرفت. شرف‌الدین نیز در دوران فرمانروایی ناصرالدین محمود از دودمان غلامان که در دهلی بر تخت بود، زاده شد. شرف‌الدین با سلاطین خلجی و تغلقیان رابطۀ ویژه‌ای نداشته، چنان‌که در منابع نیز گزارشی از ارتباط او با پادشاهان این دو سلسله نیامده است. سال‌های پایانی عمر شیخ منیری با نخستین سلسله از سلسله‌های هفت‌گانۀ مستقل مسلمان، یعنی «سلاطین بنگال» مصادف بود که با ضعف روزافزون قدرت سلاطین دهلی در سال 739 تا 884 ق . بر این ناحیه حکم راندند. بر طبق گزارش ساعات پایانی آخرین روز حیات شرف‌الدین که توسط مرید خاص او «زین بدر عربی» در رسالۀ «وفات‌نامه» آمده، شیخ در شهر بهار سال 782 درگذشت. با توجه به مجلس پنجم «راحت القلوب» و دیگر آثار شرف‌الدین از جمله «مکتوبات صدی» پیداست که او بر مذهب اهل سنت و جماعت و به طور ویژه اشعریان و در مذهب فقهی، پیرو ابوحنیفه بوده است.
    [[شرف‌الدین منیری]] در دوران پادشاهی سه سلسلۀ نخست از سلاطین دهلی می‌زیست؛ یعنی دورانی که به باور محققان در آن رابطه‌ای دوسویه میان اهل تصوف و حکومت دهلی شکل گرفت. شرف‌الدین نیز در دوران فرمانروایی ناصرالدین محمود از دودمان غلامان که در دهلی بر تخت بود، زاده شد. شرف‌الدین با سلاطین خلجی و تغلقیان رابطۀ ویژه‌ای نداشته، چنان‌که در منابع نیز گزارشی از ارتباط او با پادشاهان این دو سلسله نیامده است. سال‌های پایانی عمر شیخ منیری با نخستین سلسله از سلسله‌های هفت‌گانۀ مستقل مسلمان، یعنی «سلاطین بنگال» مصادف بود که با ضعف روزافزون قدرت سلاطین دهلی در سال 739 تا 884 ق. بر این ناحیه حکم راندند. بر طبق گزارش ساعات پایانی آخرین روز حیات شرف‌الدین که توسط مرید خاص او «زین بدر عربی» در رسالۀ «وفات‌نامه» آمده، شیخ در شهر بهار سال 782 درگذشت. با توجه به مجلس پنجم «راحت القلوب» و دیگر آثار شرف‌الدین از جمله «مکتوبات صدی» پیداست که او بر مذهب اهل سنت و جماعت و به طور ویژه اشعریان و در مذهب فقهی، پیرو ابوحنیفه بوده است.


    طریقۀ کبرویۀ فردوسیه نسبت روحانی خود را به سیف‌الدین باخرزی یکی از خلفای بزرگ [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] می‌رساند.  [[نجیب‌الدین فردوسی]] جانشین و از خلفای رکن‌الدین دوست‌تر می‌داشت که بی‌سروصدا زندگانی را به سر برد؛ اما مریدان نجیب‌الدین موجب شهرت او شدند. شرف‌الدین منیری در سال 690 به همراه برادر بزرگ‌تر خود در جستجوی مرشدی راهی دهلی شد. در این سفر نخست به خدمت نظام‌الدین اولیاء و سپس در پانی‌پت به خدمت شرف‌الدین پانی‌پتی معروف به بوعلی قلندر رسید؛ اما ظاهراً میان آنان رابطۀ ارادتی پیش نیامد. او وقتی به حضور [[خواجه نجیب‌الدین فردوسی]] در دهلی راه یافت، دست ارادت به خواجه نجیب داد و خواجه نیز وصیت‌نامه و خرقۀ خلافت به شرف‌الدین داد و روش طریقت را به او تلقین کرد و بدین ترتیب شیخ منیری در شمار پیروان طریقۀ کبرویۀ فردوسیه درآمد و به مقام خلافت رسید.
    طریقۀ کبرویۀ فردوسیه نسبت روحانی خود را به سیف‌الدین باخرزی یکی از خلفای بزرگ [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] می‌رساند.  [[نجیب‌الدین فردوسی]] جانشین و از خلفای رکن‌الدین دوست‌تر می‌داشت که بی‌سروصدا زندگانی را به سر برد؛ اما مریدان نجیب‌الدین موجب شهرت او شدند. شرف‌الدین منیری در سال 690 به همراه برادر بزرگ‌تر خود در جستجوی مرشدی راهی دهلی شد. در این سفر نخست به خدمت نظام‌الدین اولیاء و سپس در پانی‌پت به خدمت شرف‌الدین پانی‌پتی معروف به بوعلی قلندر رسید؛ اما ظاهراً میان آنان رابطۀ ارادتی پیش نیامد. او وقتی به حضور [[خواجه نجیب‌الدین فردوسی]] در دهلی راه یافت، دست ارادت به خواجه نجیب داد و خواجه نیز وصیت‌نامه و خرقۀ خلافت به شرف‌الدین داد و روش طریقت را به او تلقین کرد و بدین ترتیب شیخ منیری در شمار پیروان طریقۀ کبرویۀ فردوسیه درآمد و به مقام خلافت رسید.


    از آثار منیری در چهار بخش ترجمه و شرح، رسائل، ملفوظات و مکتوبات می‌توان به این موارد اشاره کرد: مطالب الطالب معروف به شرح آداب المریدین، ارشاد السالکین و برهان العارفین، مرآة المحققین، رسالۀ اوراد، رساله در هدایت حال، رساله در ذکر، رسالۀ مکیه یا ذکر فردوسیه، مکتوبات صدی، فواید رکنی، ملفوظات و .... .
    از آثار منیری در چهار بخش ترجمه و شرح، رسائل، ملفوظات و مکتوبات می‌توان به این موارد اشاره کرد: مطالب الطالب معروف به شرح آداب المریدین، ارشاد السالکین و برهان العارفین، مرآة المحققین، رسالۀ اوراد، رساله در هدایت حال، رساله در ذکر، رسالۀ مکیه یا ذکر فردوسیه، مکتوبات صدی، فواید رکنی، ملفوظات و.....


    راحت القلوب به همراه وفات‌نامه از زین بدر عربی از شاگردان و مریدان منیری است. راحت القلوب مشتمل بر ده مجلس است که تاریخ ثبت آن مجالس معلوم نیست. وفات‌نامه نیز مشتمل بر وقایع آخرین روز از زندگی شیخ منیری یعنی ششم شوال سال 782 است. زین بدر عربی از مریدان خاص و بسیار نزدیک شیخ منیری و در شمار افرادی بوده که در اوایل دورۀ اقامت شرف‌الدین در بهار سعادت مریدی او را یافته بود. «راحت القلوب» از شمار متونی است از گونۀ مقالات شمس تبریزی؛ بدین معنا که از سوی زین بدر تحریر یافته، اما هیچ‌گاه مورد بازنگری شیخ قرار نگرفته است. به جز مجلس دهم، دیگر مجالس با یک پرسش اصلی از شرف‌الدین آغاز شده که از رهگذر آنها می‌توان عناوینی را برای هر مجلس در نظر گرفت. زین بدر گرچه تاریخ برگزاری این مجالس را ثبت نکرده، اما به نام برخی از مریدان و افرادی که در این مجالس حاضر می‌شده و سؤالاتی که می‌‌پرسیده‌اند، اشاره کرده است. مضامین این کتاب غالباً موضوعات عرفانی، دینی، اخلاقی و گاه کلامی است و به طور کلی دربرگیرندۀ دستورالعمل‌ها و ارشادهای شیخ منیری است که مسائل علمی و پیچیدۀ تصوف را با زبانی ساده و عباراتی متناسب با فهم اشخاص متوسط الحال شرح داده است.
    راحت القلوب به همراه وفات‌نامه از زین بدر عربی از شاگردان و مریدان منیری است. راحت القلوب مشتمل بر ده مجلس است که تاریخ ثبت آن مجالس معلوم نیست. وفات‌نامه نیز مشتمل بر وقایع آخرین روز از زندگی شیخ منیری یعنی ششم شوال سال 782 است. زین بدر عربی از مریدان خاص و بسیار نزدیک شیخ منیری و در شمار افرادی بوده که در اوایل دورۀ اقامت شرف‌الدین در بهار سعادت مریدی او را یافته بود. «راحت القلوب» از شمار متونی است از گونۀ مقالات شمس تبریزی؛ بدین معنا که از سوی زین بدر تحریر یافته، اما هیچ‌گاه مورد بازنگری شیخ قرار نگرفته است. به جز مجلس دهم، دیگر مجالس با یک پرسش اصلی از شرف‌الدین آغاز شده که از رهگذر آنها می‌توان عناوینی را برای هر مجلس در نظر گرفت. زین بدر گرچه تاریخ برگزاری این مجالس را ثبت نکرده، اما به نام برخی از مریدان و افرادی که در این مجالس حاضر می‌شده و سؤالاتی که می‌‌پرسیده‌اند، اشاره کرده است. مضامین این کتاب غالباً موضوعات عرفانی، دینی، اخلاقی و گاه کلامی است و به طور کلی دربرگیرندۀ دستورالعمل‌ها و ارشادهای شیخ منیری است که مسائل علمی و پیچیدۀ تصوف را با زبانی ساده و عباراتی متناسب با فهم اشخاص متوسط الحال شرح داده است.
    خط ۶۶: خط ۶۶:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:تصوف و عرفان]]
    [[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]]
    [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۲

    جان آسوده: سه رساله از میراث تصوف شبه قاره
    جان آسوده: سه رساله از میراث تصوف شبه قاره: راحت القلوب، وفات‌نامه شیخ شرف‌الدین منیری، وصیت‌نامه خواجه نجیب‌الدین فردوسی
    پدیدآورانعربی، زین بدر (نویسنده)

    فردوسی، نجیب‌الدین (نویسنده) ساکت، سلمان (مصحح)

    خاتمی، محمدصادق (مصحح)
    موضوعمنیری، احمد بن‌ یحیی‌، ۶۶۱؟-۷۸۲ق‌. - سرگذشتنا‌مه‌ و کتا‌بشنا‌سی‌,عرفا‌ن‌ - متون‌ قدیمی‌ تا‌ قرن‌ ۱۴,عرفا‌ن‌ - هند
    کد کنگره
    ‏BP ۲۸۳/م۸ج۲ ۱۴۰۰

    جان آسوده: سه رساله از میراث تصوف شبه قاره: راحت القلوب، وفات‌نامه شیخ شرف‌الدین منیری، وصیت‌نامه خواجه نجیب‌الدین فردوسی تألیف زین بدر عربی، خواجه نجیب‌الدین فردوسی؛ این کتاب دربرگیرندۀ سه رساله از میراث تصوف شبه‌قاره است که همگی به طریقۀ کبرویۀ فردوسیه پیوند می‌گیرند. نخستین رساله، راحت القلوب، یکی از ملفوظات شیخ شرف‌الدین منیری است که شاگرد و مریدش، زین بدر عربی، در ده مجلس وی گرد آورده است.

    دومین رساله، وفات نامه، گزارشی از آخرین روز حیات شیخ منیری است که زین بدر عربی خود آن را به رشته تحریر در آورده است.

    سومین رساله نیز وصیت نامه خواجه نجیب‌الدین فردوسی است که وقتی شیخ شرف‌الدین منیری در دهلی نو به خدمت وی رسیده است خواجه آن را به همراه خرقه خلافت به شیخ بخشیده است.

    این کتاب به تصحیح سلمان ساکت و محمدصادق خاتمی از سوی انتشارات ادبیات منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب از یک مقدمه و سه رساله است و در پایان کتاب تعلیقات هر کدام از رساله‌ها آمده است.

    گزارش کتاب

    ادبیات صوفیانه‌ای که بعدها در قالب نظم و نثر در مراکز خانقاهی شبه‌قاره پدید آمد، از جملۀ عرصه‌های بسیار مهم و مؤثر فکری و فرهنگی ایرانی ـ اسلامی بود که در آن سرزمین آثاری ماندگار از خود بر جای گذاشت. این آثار به دلیل نفوذ تصوف خراسان و عراق در شبه‌قاره از سده‌های پنجم و ششم هجری به بعد، اغلب از سبک و شیوۀ آثار صوفیان خراسان و عراق متأثر بوده است. یکی از گونه‌های مهم ادبیات صوفیانه در شبه‌قاره، آثاری است با عنوان «ملفوظات/ امالی» که به صورت مکتوب و گردآوردۀ سخنان مشایخ دربارۀ سیروسلوک، یا امور دینی و اجتماعی است. میان نویسندگان جریان تصوف در شبه‌قاره، شرف‌الدین منیری (661 ـ 782 ق) پرتألیف‌ترین شیخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در استان بهار هندوستان است که افزون بر آثار زیاد و متنوع، ده مجموعۀ ملفوظات از او باقی مانده که «راحت القلوب» از جملۀ آنهاست و از جهات گوناگون درخور توجه و اهمیت است. افزون بر این یکی از مریدان خاص شیخ منیری با نام زین بدر عربی (م پس از 782 ق) گزارش آخرین روز حیات او را در اثری با عنوان «وفات‌نامه» گردآوری کرده که ارزنده و خواندنی است. این دو رساله به همراه «وصیت‌نامۀ» نجیب‌الدین فردوسی در سال 1321 ق. به شیوۀ چاپ سنگی در مطبع مفید عام آگره منتشر شده است. از آنجا که آراء و دیدگاه‌های صوفیانۀ شیخ منیری در مقام یکی از مشایخ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه در ایران کمتر شناخته شده است، در این کتاب این سه رساله تصحیح شده‌اند.

    شرف‌الدین منیری در دوران پادشاهی سه سلسلۀ نخست از سلاطین دهلی می‌زیست؛ یعنی دورانی که به باور محققان در آن رابطه‌ای دوسویه میان اهل تصوف و حکومت دهلی شکل گرفت. شرف‌الدین نیز در دوران فرمانروایی ناصرالدین محمود از دودمان غلامان که در دهلی بر تخت بود، زاده شد. شرف‌الدین با سلاطین خلجی و تغلقیان رابطۀ ویژه‌ای نداشته، چنان‌که در منابع نیز گزارشی از ارتباط او با پادشاهان این دو سلسله نیامده است. سال‌های پایانی عمر شیخ منیری با نخستین سلسله از سلسله‌های هفت‌گانۀ مستقل مسلمان، یعنی «سلاطین بنگال» مصادف بود که با ضعف روزافزون قدرت سلاطین دهلی در سال 739 تا 884 ق. بر این ناحیه حکم راندند. بر طبق گزارش ساعات پایانی آخرین روز حیات شرف‌الدین که توسط مرید خاص او «زین بدر عربی» در رسالۀ «وفات‌نامه» آمده، شیخ در شهر بهار سال 782 درگذشت. با توجه به مجلس پنجم «راحت القلوب» و دیگر آثار شرف‌الدین از جمله «مکتوبات صدی» پیداست که او بر مذهب اهل سنت و جماعت و به طور ویژه اشعریان و در مذهب فقهی، پیرو ابوحنیفه بوده است.

    طریقۀ کبرویۀ فردوسیه نسبت روحانی خود را به سیف‌الدین باخرزی یکی از خلفای بزرگ نجم‌الدین کبری می‌رساند. نجیب‌الدین فردوسی جانشین و از خلفای رکن‌الدین دوست‌تر می‌داشت که بی‌سروصدا زندگانی را به سر برد؛ اما مریدان نجیب‌الدین موجب شهرت او شدند. شرف‌الدین منیری در سال 690 به همراه برادر بزرگ‌تر خود در جستجوی مرشدی راهی دهلی شد. در این سفر نخست به خدمت نظام‌الدین اولیاء و سپس در پانی‌پت به خدمت شرف‌الدین پانی‌پتی معروف به بوعلی قلندر رسید؛ اما ظاهراً میان آنان رابطۀ ارادتی پیش نیامد. او وقتی به حضور خواجه نجیب‌الدین فردوسی در دهلی راه یافت، دست ارادت به خواجه نجیب داد و خواجه نیز وصیت‌نامه و خرقۀ خلافت به شرف‌الدین داد و روش طریقت را به او تلقین کرد و بدین ترتیب شیخ منیری در شمار پیروان طریقۀ کبرویۀ فردوسیه درآمد و به مقام خلافت رسید.

    از آثار منیری در چهار بخش ترجمه و شرح، رسائل، ملفوظات و مکتوبات می‌توان به این موارد اشاره کرد: مطالب الطالب معروف به شرح آداب المریدین، ارشاد السالکین و برهان العارفین، مرآة المحققین، رسالۀ اوراد، رساله در هدایت حال، رساله در ذکر، رسالۀ مکیه یا ذکر فردوسیه، مکتوبات صدی، فواید رکنی، ملفوظات و.....

    راحت القلوب به همراه وفات‌نامه از زین بدر عربی از شاگردان و مریدان منیری است. راحت القلوب مشتمل بر ده مجلس است که تاریخ ثبت آن مجالس معلوم نیست. وفات‌نامه نیز مشتمل بر وقایع آخرین روز از زندگی شیخ منیری یعنی ششم شوال سال 782 است. زین بدر عربی از مریدان خاص و بسیار نزدیک شیخ منیری و در شمار افرادی بوده که در اوایل دورۀ اقامت شرف‌الدین در بهار سعادت مریدی او را یافته بود. «راحت القلوب» از شمار متونی است از گونۀ مقالات شمس تبریزی؛ بدین معنا که از سوی زین بدر تحریر یافته، اما هیچ‌گاه مورد بازنگری شیخ قرار نگرفته است. به جز مجلس دهم، دیگر مجالس با یک پرسش اصلی از شرف‌الدین آغاز شده که از رهگذر آنها می‌توان عناوینی را برای هر مجلس در نظر گرفت. زین بدر گرچه تاریخ برگزاری این مجالس را ثبت نکرده، اما به نام برخی از مریدان و افرادی که در این مجالس حاضر می‌شده و سؤالاتی که می‌‌پرسیده‌اند، اشاره کرده است. مضامین این کتاب غالباً موضوعات عرفانی، دینی، اخلاقی و گاه کلامی است و به طور کلی دربرگیرندۀ دستورالعمل‌ها و ارشادهای شیخ منیری است که مسائل علمی و پیچیدۀ تصوف را با زبانی ساده و عباراتی متناسب با فهم اشخاص متوسط الحال شرح داده است.

    زین بدر در دیباچۀ خود بر «وفات‌نامه» دربارۀ انگیزۀ نگارش و سبب تألیف این اثر آورده است که بعضی از یاران که در زمان درگذشت شیخ منیری حاضر بودند، از او خواستند آنچه شرف‌الدین «در وقت وداع هر کسی را فرموده‌اند و وصیت‌ کرده‌اند، در کاغذی جمع کن، تا غایبان را از آن حظی و نصیبی باشد». این رساله امکان آگاهی از سبک نگارش زین بدر عربی به عنوان یکی از پارسی‌نویسان شبه‌قاره و نیز اطلاع از میزان دانش او دربارۀ عرفان و تصوف اسلامی را فراهم می‌کند. آگاهی از اسامی برخی از مریدان و نیز برخی از اهل سیاست که در زمان درگذشت شیخ شرف‌الدین حضور داشته‌اند، نیز از دیگر فواید این رساله است. همچنین ثبت دقیق زمان درگذشت شیخ منیری که اختلافی در آن نمی‌باشد.

    سومین رساله‌ای که در این کتاب تصحیح شده، وصیت‌نامۀ خواجه نجیب‌الدین فردوسی مراد منیری است. این رساله تنها اثری است که از خواجه نجیب باقی مانده که افزون بر آگاهی از سبک نگارش او، مرام‌نامۀ طریقۀ کبرویۀ فردوسیه را نیز نمایان می‌سازد؛ زیرا به باور نگارندگان شرف‌الدین برخی از گزاره‌های نجیب‌الدین و نیز موضوعات مورد اشارۀ او در این وصیت‌نامه را در آثار خود به‌ویژه در «مکتوبات صدی» بسط و شرح داده است.

    با توجه به اینکه نسخه‌ای از این رساله شناسایی نشده است، این سه رساله از روی چاپ سنگی سال 1321 قمری تصحیح گردیده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها