ایضاح؛ شرح کلمات عربی باباطاهر: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر]] (نويسنده) | [[سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر]] (نويسنده) | ||
[[بابا طاهر ]] (نويسنده) | [[بابا طاهر]] (نويسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==نمونه مباحث== | ==نمونه مباحث== | ||
شارح در فصل سیام کتاب که در معرفت عقل و روح و نفس و قلب و در شرح عبارت «العقل آلة التميز» است، چنین مینویسد: مراد از عقل در اینجا عقل مدققی است که در امور معاش خود دقت میکند، بهگونهای که به معادش میرسد. سپس به شرح و توضیح آن پرداخته و این ابیات مولوی را متذکر میشود: | شارح در فصل سیام کتاب که در معرفت عقل و روح و نفس و قلب و در شرح عبارت «العقل آلة التميز» است، چنین مینویسد: مراد از عقل در اینجا عقل مدققی است که در امور معاش خود دقت میکند، بهگونهای که به معادش میرسد. سپس به شرح و توضیح آن پرداخته و این ابیات مولوی را متذکر میشود: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' آفتاب آمد دلیل آفتاب ''|2='' گر دلیلت باید از وی رخ متاب ''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' سایه از وی ار نشانی میدهد''|2='' شمس هر دم نور جانی میدهد ''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
و در ذیل آن چنین میآورد: و فرمود: عقل چراغ راه عبودیت است؛ چراکه عبودیت طریق به ربوبیت و عقل، چراغ سالک در طریق عبودیت است که راه و آفات و زیانهای آن با آن دیده میشود<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>. | و در ذیل آن چنین میآورد: و فرمود: عقل چراغ راه عبودیت است؛ چراکه عبودیت طریق به ربوبیت و عقل، چراغ سالک در طریق عبودیت است که راه و آفات و زیانهای آن با آن دیده میشود<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۶۰: | ||
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]] | [[رده:آثار کلی تصوف و عرفان]] | ||
[[رده:آثار کلی تصوف و عرفان مجالس - مقالات. ملفوظات، مکاتیب عرفانی، کلمات قصار، شطحیات]] | [[رده:آثار کلی تصوف و عرفان مجالس - مقالات. ملفوظات، مکاتیب عرفانی، کلمات قصار، شطحیات]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1403]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ شهریور 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ شهریور 1403 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ شهریور 1403 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ شهریور 1403 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۳۳
ایضاح، شرح کلمات عربی باباطاهر عریان، به قلم ملا سلطانمحمد گنابادی، «سلطانعلیشاه» است. این نسخه از کتاب به چاپ سنگی منتشر شده است.
ایضاح | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر (نويسنده) بابا طاهر (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | الایضاح ** شرح عربی کلمات باباطاهر عریان |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 1306ش - 1347ق |
چاپ | 1 |
موضوع | عرفان - کلمات قصار - بابا طاهر، قرن 5ق. -- کلمات قصار -- نقد و تفسیر - عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 - تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 9الف8س 285/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شارح در ابتدای کتاب، در سبب نگارش آن چنین مینویسد: چنین میگوید سلطان محمد بن حیدرمحمد که از شیخ اجل بابا طاهر عریان کلماتی غامض و دشوار به دست ما رسید که نزد ارباب علوم حلنشده مانده بود، بلکه نزد اصحاب حال و شهود نیز غامض بود؛ چراکه بدون التفات به خلایق در دریای حقایق فرورفته و از حال و مقام خویش سخن گفته، نه از حال خلق و مقام ایشان...[۱].
آنگونه که شارح گفته، ابتدا شرح را به فارسی ارائه کرده که سودمندتر بوده و سپس تصمیم به شرح عربی عبارات گرفته که شرح با متن هماهنگ باشد[۲].
سلطانعلیشاه، مباحث را در ضمن 47 فصل ارائه کرده است. عناوین فصول کتاب بهترتیب عبارت است از: علم و معرفت، الهام و وسوسه، عقل و روح، دنیا و عقبی، حقیقت و رسم، اشاره، وجد، سماع... تا فصل 25 که به عبودیت اختصاص یافته و پس از آن محبت و لوازم آن، اعتکاف و لوازم آن... و در ادامه در فصل 39 به توحید و پس از آن به تصوف و لوازم آن پرداخته است. مباحث کتاب در آخرین فصل با ذکر مباحث پراکنده به پایان آمده است.
شارح در شرح عبارات بابا طاهر، فراوان از اشعار و از جمله اشعار مولوی استفاده کرده است[۳].
نمونه مباحث
شارح در فصل سیام کتاب که در معرفت عقل و روح و نفس و قلب و در شرح عبارت «العقل آلة التميز» است، چنین مینویسد: مراد از عقل در اینجا عقل مدققی است که در امور معاش خود دقت میکند، بهگونهای که به معادش میرسد. سپس به شرح و توضیح آن پرداخته و این ابیات مولوی را متذکر میشود:
آفتاب آمد دلیل آفتاب | گر دلیلت باید از وی رخ متاب |
سایه از وی ار نشانی میدهد | شمس هر دم نور جانی میدهد |
و در ذیل آن چنین میآورد: و فرمود: عقل چراغ راه عبودیت است؛ چراکه عبودیت طریق به ربوبیت و عقل، چراغ سالک در طریق عبودیت است که راه و آفات و زیانهای آن با آن دیده میشود[۴].
پانویس
منابع مقاله
متن کتاب.