مونسنامه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، زبان و ادبیات]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:نویسندگان و آثار انفرادی]] | |||
[[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(شهریور) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۲۰
مونسنامه | |
---|---|
پدیدآوران | الاستاد، ابوبکر بن خسرو (نویسنده) عسکري، نسرين (محقق) |
ناشر | انتشارات دکتر محمود افشار يزدي، انتشارات سخن |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1400ش |
چاپ | يکم |
شابک | 978-622-7706-16-1 |
موضوع | داستانهاي فارسي - قرن 6ق. اندرزنامههاي فارسي - قرن 6ق. |
زبان | فارسي |
کد کنگره | 1400 8م / 4819 PIR |
مونسنامه تألیف ابوبکر بن خسرو الاستاد، تصحیح و تحقیق دکتر نسرین عسکری، کتابی است از اواخر قرن ششم هجری در پند و حکمت،کلا بزرگان،اقوال صوفیه و داستانهایی از گونۀ هزار و یک شب که نویسنده آن را در هفده باب گردآورده است.
ساختار
کتابی در هفده باب است.
گزارش کتاب
«مونسنامه» که باب هفدهم آن دربردارندۀ کهنترین روایات از داستانهایی است که امروزه با عنوان «جامع الحکایات» شناخته میشود و در پایان سدۀ ششم یا آغاز سدۀ هفتم هجری در دربار اتابکان آذربایجان گردآوری و نوشته شده است، گواه استواری است بر پیشینۀ دیرینۀ داستانهای عامیانه به زبان فارسی و نیز پیشینۀ کهنتر آنها نسبت به داستانهای ترکی عثمانی «فرج بعد از شدت». از اینرو «مونسنامه» نهتنها به عنوان دستنوشتهای که کهنترین روایات شناختهشده از داستانهای «جامع الحکایات» را در دسترس پژوهشگران متنهای داستانی قرار میدهد، بلکه همچنین به عنوان پیشینۀ فارسی بسیاری از داستانهای «فرج بعد از شدت» و «هزارویکروز» بسیار ارزشمند و درخور توجه است. مهمتر اینکه همانندی برخی از داستانهای این کتاب با داستانهای «هزارویکشب» میتواند گواهی بر پیشینۀ کهن داستانهای «هزارویکشب» به فارسی باشد.
تاریخ دقیق نگارش «مونسنامه» که از ظواهر دستنویس آن برمیآید که حداکثر در سدۀ دهم استنساخ شده باشد، معلوم نیست؛ اما از اشارات مؤلف، سبک زبان اثر و برخی نشانههای درونمتنی میتوان به تاریخ تقریبی نگارش آن پی برد. مؤلف که خود را «ابوبکر بن خسرو الاستاد» معرفی میکند، اثر خویش را به نصرتالدین ابوبکر بن محمد از اتابکان ایلدگز آذربایجان تقدیم کرده که در فاصلۀ سالهای 587 تا 607 قمری حکومت آذربایجان را در دست داشته است. این مؤلف ظاهراً ناشناخته در مقدمۀ این کتاب از شش اثر دیگر خود یاد میکند که به نظر میرسد هیچیک از آنها به روزگار کنونی نرسیده است. دیگر آثار نویسنده عبارتند از: نزهة المجالس، راحة الروح، داستان منصور و مرجان، کتاب مهر و مشتری، نقیضۀ کتاب الفیه و شلفیه، و کتاب صنم و عجم.
متن این کتاب نشان از گرایشهای شیعی مؤلف دارد. از جملۀ این نشانهها القاب «امیرالمؤمنین» و «امام المتقین» و نیز جملۀ دعایی «علیه السلام» است که در اشاره به حضرت علی(ع) به کاررفته است. البته میتوان گمان کرد که این القاب افزودۀ کاتب باشند، بهویژه اینکه دستنوشته احتمالاً در عهد صفوی استنساخ شده است. اما نشانههای دیگری در متن نیز حدس شیعهبودن یا دوستدار اهلبیت بودن مؤلف را تقویت میکند؛ برای نمونه نخستین باب کتاب با احادیث پیامبر و سپس سخنانی از حضرت علی(ع) آغاز شده و باب دوم به وصیت حضرت علی(ع) به امام حسین(ع) و ترجمۀ منظوم آن به فارسی اختصاص یافته است.
در بررسی محتوای این کتاب، توجه به سخنان مؤلف دربارۀ اینکه چرا با آنکه میتوانسته آن را به نظم بنویسد، به نثر نگاشته سودمند است. این کتاب دربرگیرندۀ مطالب گوناگونی از جمله احادیث نبوی و علوی، ذکر مشایخ صوفیه، رسالة الطیر غزالی، اخبار خاندان برمک، اندرز پادشاهان اساطیری، حکمت فلاسفه و داستانهایی از گونۀ «هزارویکشب» است.
شانزده باب نخست این کتاب در تنها 60 برگ نوشته شدهاند؛ در حالی که باب هفدهم آن 305 برگ از دستنوشتۀ بدون نگاره را به خود اختصاص داده است؛ البته دستکم 78 برگ از باب هفدهم از بین رفته است. گویی مؤلف شانزده باب نخست را همچون پیشدرآمدی بر باب هفدهم نگاشته است. نویسنده در شانزده باب نخستین، با گردهمآوردن تجربه و دانش بزرگان دین، عرفان، حکمت و حکومت به آموزش آداب و اخلاق پسندیده بهویژه ارتباط با امر پادشاهی پرداخته است. بدین ترتیب این کتاب در واقع اندرزنامهای است بر اساس دانش، تجربه و سخنان بزرگان دین، عرفان، حکمت و حکومت.
حکایتهای باب هفدهم این کتاب دربارۀ موضوعات گوناگونی است؛ اما درونمایۀ اصلی آنها ایمان به قدرت خدا و امید به یاری اوست؛ حتی در زمانی که هیچگونه گشایشی امکانپذیر نمینماید. در لابلای آموزههای اخلاقی آشکار داستانها نکات ظریفی نیز نهفته است که به شیوۀ غیرمستقیم به مخاطب آموزش داده میشود. داستانهای این باب عموماً با عنوان «داستان عامیانه» شناخته شدهاند.
نثر «مونسنامه» به طور کلی ساده و روان است؛ اما از آنجا که مؤلف از منابع گوناگونی استفاده کرده، نمیتوان در بررسی آن سخن از سبک واحدی به میان آورد. سبک حکایتهای باب هفدهم تقریباً یکدست است، گرچه تفاوتهایی در میان آنها نیز به چشم میخورد.
دستنویس یگانۀ «مونسنامه» در تاریخ دهم آوریل 1920 میلادی از شخصی به نام تر آویتسیان برای موزۀ بریتانیا خریداری شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات