چکامههای متنبی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''چکامههای متنبی''' تألیف | '''چکامههای متنبی''' تألیف [[متنبي، احمد بن حسين|متنبی]]، این کتاب مجموعهای منتخب از شعرهای متنبی است که به همت و تشخیص خاورشناس معروف [[آربري، آرتور جان|آرتور جان آربری]] برگزیده و نخست بار در سال 1967 با ترجمۀ انگلیسی او منتشر شده است. گزینش شعرها، افزون بر جنبههای بلاغی و اشتهار قصاید و پارهها، به ترتیب ناظر به مراحل گوناگون حیات شاعر و تحولاتی است که او از جوانی تا واپسین ایام عمر به خود دیده است. مترجم این کتاب [[اسوار، موسي|موسی اسوار]] است که علاوه بر ترجمه متن، مقدمه، یادداشتها توسط ایشان انجام شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
بهراستی که متنبی نابغۀ بیبدیل شعر بود. او سرآمد اعلام شعر در زبان عربی است. آوازۀ هیچ شاعری از شاعران عرب به پایۀ شهرت او چه در زمان حیات وی و چه پس از مرگ او نرسیده است. در قید حیات بود که دیوانش در گوشه و کنار جهان اسلام، از فارس در خاور گرفته تا اندلس در اقصای باختر، خواستاران پرشمار داشت. از همان روزگار نیز لغتشناسان و سخنسنجان بزرگ به وارسی و تفسیر شعر او پرداخته و در مقام نقد و تهذیب آرای منتقدان آن برآمدهاند. هیچیک از بزرگان نحو و لغت هم که در حوزۀ شعر تتبع داشتهاند، دیوان او را از دست دادهاند. اقبال قاطبۀ مردم بر حفظ و روایت اشعار او نیز چنان بوده که کمتر سخنور و سخنسرایی از چنین بخت و نواختی برخوردار بوده است. | بهراستی که [[متنبي، احمد بن حسين|متنبی]] نابغۀ بیبدیل شعر بود. او سرآمد اعلام شعر در زبان عربی است. آوازۀ هیچ شاعری از شاعران عرب به پایۀ شهرت او چه در زمان حیات وی و چه پس از مرگ او نرسیده است. در قید حیات بود که دیوانش در گوشه و کنار جهان اسلام، از فارس در خاور گرفته تا اندلس در اقصای باختر، خواستاران پرشمار داشت. از همان روزگار نیز لغتشناسان و سخنسنجان بزرگ به وارسی و تفسیر شعر او پرداخته و در مقام نقد و تهذیب آرای منتقدان آن برآمدهاند. هیچیک از بزرگان نحو و لغت هم که در حوزۀ شعر تتبع داشتهاند، دیوان او را از دست دادهاند. اقبال قاطبۀ مردم بر حفظ و روایت اشعار او نیز چنان بوده که کمتر سخنور و سخنسرایی از چنین بخت و نواختی برخوردار بوده است. | ||
متنبی که سخن شیفتۀ خود بود، همواره جویای جاه و منزلت بود و سودای سروری میپخت و دچار گونهای جنون عظمت بود. این توهم زادۀ قدرت جسمانی و جوشش احساسات و خودپسندی مفط او بود. او خود را برتر از همگان میدانست: گر خودپسندم، این نخوت شگفتمردی است که هیچکس را برتر از خود ندیده است. از این بالاتر خود را میان مردم، همتای پیامبران میدانست و هرچه را خداوند آفریده و نیافریده در برابر همت خود، حقیر و دون میشمرد. اگر با شعر خود قرب خسروان میجست، برای تحقق هدفی دستنیافتنی بود و اگر پاداش و صله به او میرسید، آن را ادای وظیفهای میدانست که در برابر آن دُرّ منظوم او ناچیز است. | [[متنبي، احمد بن حسين|متنبی]] که سخن شیفتۀ خود بود، همواره جویای جاه و منزلت بود و سودای سروری میپخت و دچار گونهای جنون عظمت بود. این توهم زادۀ قدرت جسمانی و جوشش احساسات و خودپسندی مفط او بود. او خود را برتر از همگان میدانست: گر خودپسندم، این نخوت شگفتمردی است که هیچکس را برتر از خود ندیده است. از این بالاتر خود را میان مردم، همتای پیامبران میدانست و هرچه را خداوند آفریده و نیافریده در برابر همت خود، حقیر و دون میشمرد. اگر با شعر خود قرب خسروان میجست، برای تحقق هدفی دستنیافتنی بود و اگر پاداش و صله به او میرسید، آن را ادای وظیفهای میدانست که در برابر آن دُرّ منظوم او ناچیز است. | ||
از حیث مشرب فکری باید گفت که «فلسفۀ قدرت» نخستین چیزی است که در اشعار او صورت دیدگاهی همهجانبه به خود گرفته و اگرچه مصادیق آن پراکنده است، چندان شاهد دارد که دیوان او را مرجعی معتبر برای بیان این عقیده میسازد و بیشوکم مسلک نیچه را در ارادۀ معطوف به قدرت تداعی میکند. به طور کلی نمیتوان متنبی را در شمار فلاسفه آورد؛ اما بارقههایی از حکمت در شعر او مشهود است که او را از این حیث ممتاز میکند. او به اندیشههای حکمی خود سخت معتقد است و برای اثبات آنها یا از تصویر مؤثر شعری استفاده یا دلیل و برهانی بس کوتاه و نغز اقامه میکند. منبع حکمت او تجارب و الهامات اوست و آنچه از دیدگاهها و عقاید یونانیان و از مطالعات و تتبعات آموخته بوده است. متنبی چون سرشته و سودازدۀ قدرت و اعتماد به نفس و جاهجویی بود، فلسفۀ او هم قدرت را تقدیس میکرد و اگر شکست و ناکامی پیش میآمد، حاصل بدبینی بود. | از حیث مشرب فکری باید گفت که «فلسفۀ قدرت» نخستین چیزی است که در اشعار او صورت دیدگاهی همهجانبه به خود گرفته و اگرچه مصادیق آن پراکنده است، چندان شاهد دارد که دیوان او را مرجعی معتبر برای بیان این عقیده میسازد و بیشوکم مسلک نیچه را در ارادۀ معطوف به قدرت تداعی میکند. به طور کلی نمیتوان متنبی را در شمار فلاسفه آورد؛ اما بارقههایی از حکمت در شعر او مشهود است که او را از این حیث ممتاز میکند. او به اندیشههای حکمی خود سخت معتقد است و برای اثبات آنها یا از تصویر مؤثر شعری استفاده یا دلیل و برهانی بس کوتاه و نغز اقامه میکند. منبع حکمت او تجارب و الهامات اوست و آنچه از دیدگاهها و عقاید یونانیان و از مطالعات و تتبعات آموخته بوده است. متنبی چون سرشته و سودازدۀ قدرت و اعتماد به نفس و جاهجویی بود، فلسفۀ او هم قدرت را تقدیس میکرد و اگر شکست و ناکامی پیش میآمد، حاصل بدبینی بود. | ||
شعر متنبی جلوهگاه حالات روحی و خصایص شخصیتی او و آیینۀ حیات اوست. میتوان اشعار او را به چهار دوره تقسیم کرد: الف) شعر جوانی که ناظر به امیال و تمنیات جوان جویای نامی است که عشق شکوه و عظمت در نهاد او جبلّی است و نخست قدرت را موجب تحقق این آرزو میداند و سپس شعر را وسیلۀ رسیدن به هدف خود میدانست و با درونی پرفغان که میل و سبکسری و غرور و حدت در آن بیداد میکند و آتش خشم و درد آن زبانه میکشد، با ذهنیتی متأثر از تعالیم علویان و قرمطیان به سرودن میپردازد. ب) دورۀ اقامت نزد سیفالدوله که شاعر در آستانۀ 34 سالگی و در مرز پختگی و آزمودگی است. شعر متنبی در این دوره، شعر پیروزی، شهسواری، پهلوانی، قومیتگرایی و جهاد است. ج) دورۀ اقامت در مصر که شاهد اوج تضاد است و شاعر پس از تحمل آن همه مرارت و مشقت و رنج راه، به اکراه به مدح تن میدهد. شعر او نمودار تألمات روحی و برآمده از سرخوردگی و بیانگر حال و روز دلشکستهای مغموم است که اندوه و تأملش ژرف و فراگیر است. د) دورۀ عراق و فارس که بازپسین سالها و سرودها را دربر میگیرد و بیش از آنکه از آمال و آرزوهای سترگ حکایت کند، از نرمخویی ناگزیر و فروکشکردن سوداها نشان دارد و آخرین بارقهها را به تصویر میکشد. | شعر [[متنبي، احمد بن حسين|متنبی]] جلوهگاه حالات روحی و خصایص شخصیتی او و آیینۀ حیات اوست. میتوان اشعار او را به چهار دوره تقسیم کرد: | ||
الف) شعر جوانی که ناظر به امیال و تمنیات جوان جویای نامی است که عشق شکوه و عظمت در نهاد او جبلّی است و نخست قدرت را موجب تحقق این آرزو میداند و سپس شعر را وسیلۀ رسیدن به هدف خود میدانست و با درونی پرفغان که میل و سبکسری و غرور و حدت در آن بیداد میکند و آتش خشم و درد آن زبانه میکشد، با ذهنیتی متأثر از تعالیم علویان و قرمطیان به سرودن میپردازد. | |||
ب) دورۀ اقامت نزد سیفالدوله که شاعر در آستانۀ 34 سالگی و در مرز پختگی و آزمودگی است. شعر متنبی در این دوره، شعر پیروزی، شهسواری، پهلوانی، قومیتگرایی و جهاد است. | |||
ج) دورۀ اقامت در مصر که شاهد اوج تضاد است و شاعر پس از تحمل آن همه مرارت و مشقت و رنج راه، به اکراه به مدح تن میدهد. شعر او نمودار تألمات روحی و برآمده از سرخوردگی و بیانگر حال و روز دلشکستهای مغموم است که اندوه و تأملش ژرف و فراگیر است. | |||
د) دورۀ عراق و فارس که بازپسین سالها و سرودها را دربر میگیرد و بیش از آنکه از آمال و آرزوهای سترگ حکایت کند، از نرمخویی ناگزیر و فروکشکردن سوداها نشان دارد و آخرین بارقهها را به تصویر میکشد. | |||
اما عمدهترین موضوعات شعر متنبی، نخست مدح و فخر است و سپس هجا و رثا و در هر یک از این زمینهها گاه وصف یا تغزل یا حکمت تضمین است. در همۀ این موضوعات، بازتاب شخصیت و نبوغ متنبی محسوس است؛ ولی آنچه بیش از همه او را جاودانه کرده است، حکمت اوست. در تمام این فنون و موضوعات شعری، اوج هنر متنبی در این است که سبک ممتاز او را نهتنها در قصاید بلند یا مجموعۀ ابیات او، که در یک بیت و یک مصراع و حتی در یک واژۀ او میتوان بازشناخت و این به نبوغ او باز بسته است که در غنای ذهن و حس و زبان او متبلور است. | اما عمدهترین موضوعات شعر متنبی، نخست مدح و فخر است و سپس هجا و رثا و در هر یک از این زمینهها گاه وصف یا تغزل یا حکمت تضمین است. در همۀ این موضوعات، بازتاب شخصیت و نبوغ متنبی محسوس است؛ ولی آنچه بیش از همه او را جاودانه کرده است، حکمت اوست. در تمام این فنون و موضوعات شعری، اوج هنر متنبی در این است که سبک ممتاز او را نهتنها در قصاید بلند یا مجموعۀ ابیات او، که در یک بیت و یک مصراع و حتی در یک واژۀ او میتوان بازشناخت و این به نبوغ او باز بسته است که در غنای ذهن و حس و زبان او متبلور است. | ||
این کتاب مجموعهای منتخب از شعرهای متنبی است که به همت و تشخیص خاورشناس معروف | این کتاب مجموعهای منتخب از شعرهای متنبی است که به همت و تشخیص خاورشناس معروف [[آربري، آرتور جان|آرتور جان آربری]] برگزیده و نخست بار در سال 1967 با ترجمۀ انگلیسی او منتشر شده است. گزینش شعرها، افزون بر جنبههای بلاغی و اشتهار قصاید و پارهها، به ترتیب ناظر به مراحل گوناگون حیات شاعر و تحولاتی است که او از جوانی تا واپسین ایام عمر به خود دیده است. افزون بر ترجمۀ سهزبانه، فصلی شامل معانی لغات دشوار قصاید و شرح مختصر اعلام و اشارات و دقایق شعری نیز در پایان کتاب آمده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5087 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۶۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، زبان و ادبیات]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات عربی]] | |||
[[رده:مقالات(مرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(مرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۷
چکامههای متنبی | |
---|---|
پدیدآوران | متنبي، احمد بن حسين (نویسنده)
آربري، آرتور جان (مترجم) اسوار، موسي (مترجم) |
ناشر | هرمس |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1400ش. |
چاپ | دوم |
موضوع | شعر عربي - قرن4ق.
شعر انگليسي - قرن 20 م. - ترجمه شده از عربي شعر عربي - قرن 4ق. - ترجمه شده به فارسي شعر فارسي - قرن 14 - ترجمه شده از عربي |
زبان | عربي - انگليسي - فارسي |
کد کنگره | 9032د / 3984 PIR |
چکامههای متنبی تألیف متنبی، این کتاب مجموعهای منتخب از شعرهای متنبی است که به همت و تشخیص خاورشناس معروف آرتور جان آربری برگزیده و نخست بار در سال 1967 با ترجمۀ انگلیسی او منتشر شده است. گزینش شعرها، افزون بر جنبههای بلاغی و اشتهار قصاید و پارهها، به ترتیب ناظر به مراحل گوناگون حیات شاعر و تحولاتی است که او از جوانی تا واپسین ایام عمر به خود دیده است. مترجم این کتاب موسی اسوار است که علاوه بر ترجمه متن، مقدمه، یادداشتها توسط ایشان انجام شده است.
گزارش کتاب
بهراستی که متنبی نابغۀ بیبدیل شعر بود. او سرآمد اعلام شعر در زبان عربی است. آوازۀ هیچ شاعری از شاعران عرب به پایۀ شهرت او چه در زمان حیات وی و چه پس از مرگ او نرسیده است. در قید حیات بود که دیوانش در گوشه و کنار جهان اسلام، از فارس در خاور گرفته تا اندلس در اقصای باختر، خواستاران پرشمار داشت. از همان روزگار نیز لغتشناسان و سخنسنجان بزرگ به وارسی و تفسیر شعر او پرداخته و در مقام نقد و تهذیب آرای منتقدان آن برآمدهاند. هیچیک از بزرگان نحو و لغت هم که در حوزۀ شعر تتبع داشتهاند، دیوان او را از دست دادهاند. اقبال قاطبۀ مردم بر حفظ و روایت اشعار او نیز چنان بوده که کمتر سخنور و سخنسرایی از چنین بخت و نواختی برخوردار بوده است.
متنبی که سخن شیفتۀ خود بود، همواره جویای جاه و منزلت بود و سودای سروری میپخت و دچار گونهای جنون عظمت بود. این توهم زادۀ قدرت جسمانی و جوشش احساسات و خودپسندی مفط او بود. او خود را برتر از همگان میدانست: گر خودپسندم، این نخوت شگفتمردی است که هیچکس را برتر از خود ندیده است. از این بالاتر خود را میان مردم، همتای پیامبران میدانست و هرچه را خداوند آفریده و نیافریده در برابر همت خود، حقیر و دون میشمرد. اگر با شعر خود قرب خسروان میجست، برای تحقق هدفی دستنیافتنی بود و اگر پاداش و صله به او میرسید، آن را ادای وظیفهای میدانست که در برابر آن دُرّ منظوم او ناچیز است.
از حیث مشرب فکری باید گفت که «فلسفۀ قدرت» نخستین چیزی است که در اشعار او صورت دیدگاهی همهجانبه به خود گرفته و اگرچه مصادیق آن پراکنده است، چندان شاهد دارد که دیوان او را مرجعی معتبر برای بیان این عقیده میسازد و بیشوکم مسلک نیچه را در ارادۀ معطوف به قدرت تداعی میکند. به طور کلی نمیتوان متنبی را در شمار فلاسفه آورد؛ اما بارقههایی از حکمت در شعر او مشهود است که او را از این حیث ممتاز میکند. او به اندیشههای حکمی خود سخت معتقد است و برای اثبات آنها یا از تصویر مؤثر شعری استفاده یا دلیل و برهانی بس کوتاه و نغز اقامه میکند. منبع حکمت او تجارب و الهامات اوست و آنچه از دیدگاهها و عقاید یونانیان و از مطالعات و تتبعات آموخته بوده است. متنبی چون سرشته و سودازدۀ قدرت و اعتماد به نفس و جاهجویی بود، فلسفۀ او هم قدرت را تقدیس میکرد و اگر شکست و ناکامی پیش میآمد، حاصل بدبینی بود.
شعر متنبی جلوهگاه حالات روحی و خصایص شخصیتی او و آیینۀ حیات اوست. میتوان اشعار او را به چهار دوره تقسیم کرد:
الف) شعر جوانی که ناظر به امیال و تمنیات جوان جویای نامی است که عشق شکوه و عظمت در نهاد او جبلّی است و نخست قدرت را موجب تحقق این آرزو میداند و سپس شعر را وسیلۀ رسیدن به هدف خود میدانست و با درونی پرفغان که میل و سبکسری و غرور و حدت در آن بیداد میکند و آتش خشم و درد آن زبانه میکشد، با ذهنیتی متأثر از تعالیم علویان و قرمطیان به سرودن میپردازد.
ب) دورۀ اقامت نزد سیفالدوله که شاعر در آستانۀ 34 سالگی و در مرز پختگی و آزمودگی است. شعر متنبی در این دوره، شعر پیروزی، شهسواری، پهلوانی، قومیتگرایی و جهاد است.
ج) دورۀ اقامت در مصر که شاهد اوج تضاد است و شاعر پس از تحمل آن همه مرارت و مشقت و رنج راه، به اکراه به مدح تن میدهد. شعر او نمودار تألمات روحی و برآمده از سرخوردگی و بیانگر حال و روز دلشکستهای مغموم است که اندوه و تأملش ژرف و فراگیر است.
د) دورۀ عراق و فارس که بازپسین سالها و سرودها را دربر میگیرد و بیش از آنکه از آمال و آرزوهای سترگ حکایت کند، از نرمخویی ناگزیر و فروکشکردن سوداها نشان دارد و آخرین بارقهها را به تصویر میکشد.
اما عمدهترین موضوعات شعر متنبی، نخست مدح و فخر است و سپس هجا و رثا و در هر یک از این زمینهها گاه وصف یا تغزل یا حکمت تضمین است. در همۀ این موضوعات، بازتاب شخصیت و نبوغ متنبی محسوس است؛ ولی آنچه بیش از همه او را جاودانه کرده است، حکمت اوست. در تمام این فنون و موضوعات شعری، اوج هنر متنبی در این است که سبک ممتاز او را نهتنها در قصاید بلند یا مجموعۀ ابیات او، که در یک بیت و یک مصراع و حتی در یک واژۀ او میتوان بازشناخت و این به نبوغ او باز بسته است که در غنای ذهن و حس و زبان او متبلور است.
این کتاب مجموعهای منتخب از شعرهای متنبی است که به همت و تشخیص خاورشناس معروف آرتور جان آربری برگزیده و نخست بار در سال 1967 با ترجمۀ انگلیسی او منتشر شده است. گزینش شعرها، افزون بر جنبههای بلاغی و اشتهار قصاید و پارهها، به ترتیب ناظر به مراحل گوناگون حیات شاعر و تحولاتی است که او از جوانی تا واپسین ایام عمر به خود دیده است. افزون بر ترجمۀ سهزبانه، فصلی شامل معانی لغات دشوار قصاید و شرح مختصر اعلام و اشارات و دقایق شعری نیز در پایان کتاب آمده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات