ابن حذاء، محمد بن‌ یحیى‌: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۷۱: خط ۷۱:
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۷

    ابن حذاء، محمد بن‌ یحیى‌
    NUR00000.jpg
    نام کاملابن حَذّاء، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ یحیى‌ تمیمى‌ قُرطبى
    نام پدریحیى‌
    ولادت347ق‌
    رحلت416ق‌
    مدفنسرقسطه‌
    فرزندانابوعمر
    منصبقضاوت
    اطلاعات علمی
    اساتیدابوبكر بن‌ زَرْب‌، زكریا بن‌ برطال‌، ابن‌ سلیم‌
    برخی آثارالاستنباط لمعاني‌ السنن‌ و الأحكام‌ من‌ أحادیث‌ الموطأ، الأنباء على‌ أسماءالله‌ تعالى، البشری‌ في‌ تأویل‌الرؤیا

    ابن حَذّاء، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ یحیى‌ تمیمى‌ قُرطبى‌ (347-416ق‌/ 958- 1025م‌)، فقیه‌، محدث‌، ادیب‌ مالكى‌. وی‌ در علم‌ تعبیر رؤیا نیز بصیر بود.

    ولادت

    در تاریخ‌ ولادتش‌ اختلاف‌ است‌: بیشتر كسانى‌ كه‌ از او یاد كرده‌اند، از جمله‌ پسرس‌ ابوعمر، تولد او را در محرم‌ 347ق‌ نوشته‌اند، اما بغدادی، سال‌ 348ق‌، پالنسیا 346ق‌ و كحاله 336ق‌ را سال‌ تولد او دانسته‌اند.

    قاضى‌ عیاض‌ از قول‌ ابن‌ عفیف‌ مى‌گوید: این‌ خاندان‌ معتقدند كه‌ لقبشان‌ «حدّاء» (= حُداخوان‌) بوده‌، زیرا جدشان‌ در كاروان‌ پیامبر اكرم‌(ص‌) به‌ این‌ شغل‌ مفتخر بود، لكن‌ چون‌ نخستین‌ نیای‌ آنان‌ در محله كفشدوزان‌، سُكنى‌ گزیده‌ بود و نیز به‌ سبب‌ مشابهت‌ دو حرف‌ «د» و «ذ» به‌ اشتباه‌ «حذّاء» خوانده‌ شدند. وی‌ از اعقاب‌ داوود، یكى‌ از بزرگان‌ بنى‌امیه‌ و فرمانروای‌ وقت‌ مَرْج‌ راهِط بود كه‌ از شام‌ به‌ اندلس‌ رفت‌ و بعدها فرزندانش‌ در آن‌ دیار حكومت‌ یافتند و به‌ جاه‌ و مقام‌ رسیدند.

    اساتید

    او در حیات‌ خود بسیاری‌ از بزرگان‌ و علمای‌ فقه‌ مالكى‌ (بنابر قول‌ قاضى‌ عیاض‌، حدود 60 تن‌) را ملاقات‌ نموده‌ و از محضر دانشمندان‌ عصر خویش‌ بهره‌ برده‌، به‌ شهرهای‌ مختلف‌ سفر كرده‌ و هر بار بر اندوخته علمى‌ خویش‌ افزوده‌ است‌. 14ساله‌ بود كه‌ در قُرطبه‌ نزد ابوبكر بن‌ زَرْب‌ شروع‌ به‌ فراگرفتن‌ فقه‌ نمود و نزد او ارج‌ بسیار یافت‌ آن‌چنان‌كه‌ ابن‌ زرب‌ او را به‌ فرزندی‌ برگزید. علماء و دانشمندان‌ دیگری‌ نیز نسبت‌ به‌ او سمت‌ استادی‌ داشته‌اند از جمله‌: زكریا بن‌ برطال‌، ابن‌ سلیم‌، محمد بن‌ ابى‌دلیم‌، ابوجعفر بن‌ عون‌الله‌، ابوبكر زبیدی‌، ابوعیسى‌ لیثى‌، ابن‌ قوطیه. چندی‌ بعد، از قرطبه‌ به‌ قیروان‌ رفت‌ و در آن‌جا از ابن‌ ابى‌زید قیروانى‌ دانش‌ آموخت‌ و از او اجازه روایت‌ یافت. در 372ق‌ حج‌ گزارد و در حجاز تنى‌ چند از علما از جمله‌ ابواسحاق‌ ابراهیم‌ بن‌ احمد دینوری‌ را ملاقات‌ نمود و از او حدیث‌ شنید. سپس‌ به‌ مصر سفر كرد و از محضر برخى‌ از فقهای‌ آن‌ سامان‌ مانند ابوالقاسم‌ عبدالرحمان‌ بن‌ عبدالله‌ جوهری‌ بهره‌ جست‌. سپس‌ چون‌ در فقه‌ و حدیث‌ بصیرت‌ یافت‌ به‌ اندلس‌ بازگشت‌ و نزد ابومحمد اصیلى‌ تقرب‌ یافت‌ و از محضرش‌ كسب‌ فیض‌ نمود و به‌ تكمیل‌ معلومات‌ خود همت‌ گماشت‌. بسیاری‌، از جمله‌ فرزندش‌ ابوعمر، دانش‌ او را در علوم‌ گوناگون‌ از جمله‌ تعبیر رؤیا ستوده‌ و گفته‌اند در فقه‌ و حدیث‌ و درایه‌ زبردست‌ بود چنان‌كه‌ از علمای‌ متقدم‌ و معاصر خویش‌ چیزی‌ كم‌ نداشت‌.

    مناصب

    ابن‌ حذاء بارها شغل‌ قضا یافت‌، نخست‌ در بجایه، سپس‌ در اشبیلیه‌ به‌ كار قضا پرداخت‌ و گویا مدت‌ اقامتش‌ در این‌ شهر از جاهای‌ دیگر بیشتر بود و اعتباری‌ كه‌ در این‌ زمان‌ میان‌ اعیان‌ كسب‌ كرد، بسیار بود زیرا به‌ قول‌ ابن‌ بشكوال در همان‌ احوال‌ با مركز قرطبه‌ نیز رابطه استوار داشت‌ و از مشاوران‌ دولت‌ قرطبه‌ به‌ شمار مى‌رفت‌. وی‌ سپس‌ بر اثر قیام‌ بربرها (ح‌ 400ق‌/1010م‌) به‌ناچار به‌ شمال‌ اندلس‌ رفت‌ و در تُطِیله‌ و سپس‌ در شهر سالم‌ به‌ قضا مشغول‌ شد.

    وفات

    عاقبت‌ در سرقسطه‌ اقامت‌ گزید و همان‌جا در ماه‌ رمضان‌ 416ق‌ درگذشت‌ (قاضى‌ عیاض‌ و ذهبى سال‌ 410ق‌) و او را در جوار قبر حَنَش‌ بن‌ عبدالله‌ صَنْعانى‌ (د 100ق‌/718م‌) به‌ خاك‌ سپردند و بنابر وصیتش‌ اوراق‌ كتاب‌ الأنباء على‌ أسماءالله‌ او را در كفنش‌ گذاردند.

    آثار

    1. الاستنباط لمعاني‌ السنن‌ و الأحكام‌ من‌ أحادیث‌ الموطأ، در 80 جزء؛

    2. الأنباء على‌ أسماءالله‌ تعالى؛

    3. البشری‌ في‌ تأویل‌الرؤیا، در 10 جزء كه‌ به‌ نام‌های‌ البشری‌ في‌ تعبیرالرؤیا، عبارةالرؤیا، البشری‌ و الرؤیا آمده‌ است‌؛

    4. التعریف‌ بمن‌ ذكر في‌ مُوَطّأ مالك‌ بن‌ انس‌ من‌ الرجال‌ و النساء، كه‌ نسخه‌ای‌ از این‌ كتاب‌ در كتابخانه قرویین‌ فاس‌ موجود است؛

    5. الخطب‌ و سیرالخطباء.[۱]

    پانویس

    1. صفوی، مریم‌، ج3، ص341-342

    منابع مقاله

    صفوی، مریم‌، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.

    وابسته‌ها