اصلانی به روایت اصلانی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
این کتاب هم میتواند کسانی را که فیلمهای [[محمدرضا اصلانی]] را دیدهاند به درکی روشنتر و عمیقتر از این فیلمها برساند و هم آنهایی را که با سینمای اصلانی آشنا نیستند به تماشای فیلمهای او ترغیب کند. | این کتاب هم میتواند کسانی را که فیلمهای [[محمدرضا اصلانی]] را دیدهاند به درکی روشنتر و عمیقتر از این فیلمها برساند و هم آنهایی را که با سینمای اصلانی آشنا نیستند به تماشای فیلمهای او ترغیب کند. | ||
اصلانی در ابتدای کتاب دربارۀ ورودش به سینما میگوید: «واقعیت این است که من از سینما به سینما نیامدم. از ادبیات به نقاشی و از نقاشی به شعر رفتم و کاملاً تصادقی به سینما آمدم. به اضافۀ اینکه مطالعات فلسفی جزء زندگی روزمرۀ من بود. اینطور نبود که فقط در دانشکده مطالعه کرده باشم. از طرفی اگزیستانسیالیسم آن دوره و از طرف دیگر، تئاتر بسیار بر من اثر داشت. دوستان ارمنی در دانشکده داشتم که آنها هم جزء گروه تئاتری سرکیسیان بودند. بعد سرکیسیان را شناختم. از سویی، الخاص بود و از سوی دیگر، نقاشان بزرگ مکزیک و همدورهایهای من، صفرزاده یا همان مش صفر، سحابی، فرشید ملکی، [[حسین رسائل]] و [[ایرج انواری]] .... ».<ref> [https://literaturelib.com/books/7451 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | اصلانی در ابتدای کتاب دربارۀ ورودش به سینما میگوید: «واقعیت این است که من از سینما به سینما نیامدم. از ادبیات به نقاشی و از نقاشی به شعر رفتم و کاملاً تصادقی به سینما آمدم. به اضافۀ اینکه مطالعات فلسفی جزء زندگی روزمرۀ من بود. اینطور نبود که فقط در دانشکده مطالعه کرده باشم. از طرفی اگزیستانسیالیسم آن دوره و از طرف دیگر، تئاتر بسیار بر من اثر داشت. دوستان ارمنی در دانشکده داشتم که آنها هم جزء گروه تئاتری سرکیسیان بودند. بعد سرکیسیان را شناختم. از سویی، الخاص بود و از سوی دیگر، نقاشان بزرگ مکزیک و همدورهایهای من، صفرزاده یا همان مش صفر، سحابی، فرشید ملکی، [[حسین رسائل]] و [[ایرج انواری]]....».<ref> [https://literaturelib.com/books/7451 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۲
اصلانی به روایت اصلانی | |
---|---|
پدیدآوران | قوکاسیان، ژاون (نویسنده)
تراکمه، یونس (نویسنده) مسلمی، داوود (نویسنده) |
ناشر | خوب |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 0ـ47ـ6513ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
اصلانی به روایت اصلانی تألیف ژاون قوکاسیان، یونس تراکمه، داوود مسلمی؛ این کتاب هم میتواند کسانی را که فیلمهای محمدرضا اصلانی را دیدهاند به درکی روشنتر و عمیقتر از این فیلمها برساند و هم آنهایی را که با سینمای اصلانی آشنا نیستند به تماشای فیلمهای او ترغیب کند.
گزارش کتاب
محمدرضا اصلانی از فیلمسازان و شاعران نامتعارف و آوانگارد ادبیات و سینمای ایران است. اشعار او اشعاری مدرن اما ریشهدار در سنت ادبیات کهن فارسی و فیلمهای او فیلمهایی غیرتجاری و واجد نگاه و سبکی خاص و ویژه هستند؛ نگاه و سبکی که فیلمهای اصلانی را به فیلمهایی نامتعارف بدل میکند که برای درک آنها باید زبان مخصوص و زیباییشناسی پشت این زبان تصویری را دریافت و نیز به ریشههای سنتی و مدرن آن واقف بود.
خواننده در این کتاب به راهنمایی خود محمدرضا اصلانی و از طریق آنچه او خود از جهان ذهنی و آثارش میگوید، به دنیای فیلمها و زندگی او سفر میکند. درحقیقت این کتاب، کتابی است که دریچهای به دنیای آثار سینمایی محمدرضا اصلانی میگشاید و درک آثار او را برای خواننده آسانتر میکند.
فیلم «شطرنج باد» اصلانی، اگرچه در زمان خود قدر ندید، در سالهای اخیر و پس از مرمت توسط سینماتک بولونیا، با حمایت بنیاد فیلم مارتین اسکورسیزی و کمک مالی بنیاد جرج لوکاس و نمایش این نسخۀ مرمتشده با واکنشهایی مثبت روبرو شده است؛ به گونهای که از آن بهعنوان فیلمی شاخص در تاریخ سینمای ایران یاد میشود.
کتاب «اصلانی به روایت اصلانی» نتیجۀ مجموعهای از گفتگوهای زاون قوکاسیان، یونس تراکمه و داوود مسلمی با محمدرضا اصلانی است. در این گفتگوها محمدرضا اصلانی از چگونگی پرورش و شکلگیری ذوق هنریاش و از آثار و افرادی که بر او تأثیر گذاشتهاند و همچنین از تلقیاش از سینما و ویژگیهای فیلمهایش سخن میگوید.
خواننده در این کتاب، سینمای محمدرضا اصلانی را از ابتدای ورود او به عالم سینما تا فیلم «دستهای هگمتانه»، دنبال میکند و همچنین با وجوهی دیگر از زندگی فکری و فرهنگی او آشنا میشود. محمدرضا اصلانی در این کتاب از آبشخورهای فکری و زیباییشناختی خود سخن میگوید و از اینکه فیلمهایش از چه منابع ادبی و هنریای تغذیه میکنند.
نقاشی و ادبیات از جمله سرچشمههای شکلگیری نگاه سینمایی اصلانی هستند. او در این کتاب نقل میکند که این دو هنر چه تأثیری بر سینمای او گذاشتهاند. اصلانی همچنین در این کتاب از تأثیر تئاتر بر خود و نیز از نگاه اجتماعیاش و ریشههای این نگاه سخن میگوید و از واقعیتهای اجتماعی و تجربههای زیستهای که بر آثارش تأثیر گذاشتهاند.
این کتاب هم میتواند کسانی را که فیلمهای محمدرضا اصلانی را دیدهاند به درکی روشنتر و عمیقتر از این فیلمها برساند و هم آنهایی را که با سینمای اصلانی آشنا نیستند به تماشای فیلمهای او ترغیب کند.
اصلانی در ابتدای کتاب دربارۀ ورودش به سینما میگوید: «واقعیت این است که من از سینما به سینما نیامدم. از ادبیات به نقاشی و از نقاشی به شعر رفتم و کاملاً تصادقی به سینما آمدم. به اضافۀ اینکه مطالعات فلسفی جزء زندگی روزمرۀ من بود. اینطور نبود که فقط در دانشکده مطالعه کرده باشم. از طرفی اگزیستانسیالیسم آن دوره و از طرف دیگر، تئاتر بسیار بر من اثر داشت. دوستان ارمنی در دانشکده داشتم که آنها هم جزء گروه تئاتری سرکیسیان بودند. بعد سرکیسیان را شناختم. از سویی، الخاص بود و از سوی دیگر، نقاشان بزرگ مکزیک و همدورهایهای من، صفرزاده یا همان مش صفر، سحابی، فرشید ملکی، حسین رسائل و ایرج انواری....».[۱]
پانويس