التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفة: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR10094J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR10094J1.jpg | |||
| عنوان =التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفة | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =DS 248 /م4س3 | |||
| | | موضوع = | ||
مدینه - تاریخ | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
مدینه - | مدینه - سرگذشتنامه | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
| سال نشر = 1414 ق | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10094AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =2 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10094 | |||
| کتابخوان همراه نور =10094 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفة'''، تأليف [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن |شمسالدين السخاوى]](متوفى سنه 902ق) به زبان عربى است. اين اثر به ذكر احوال ساكنين مدينه طيبه اختصاص دارد. | |||
== ساختار== | |||
در اين اثر اسامى 4099 نفر به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. در جلد اول تا حرف ظاء و در جلد دوم باقى حروف ذكر شده است. | در اين اثر اسامى 4099 نفر به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. در جلد اول تا حرف ظاء و در جلد دوم باقى حروف ذكر شده است. | ||
== گزارش محتوا | == گزارش محتوا== | ||
كتاب با مقدمه مفصلى آغاز شده است. در اين مقدمه پس از خطبه به كتاب «الإعلام بمن دخل المدينة من الأعلام» تأليف عفيف بن عبدالله بن محمد بن خلف المطرى به عنوان منبع اصلى كتاب اشاره و از آن مطالبى كه موافق نظرش بوده، استفاده كرده است. سپس نسب شريف پيامبر مكرم اسلام(ص) را عدنان نقل و به سيره نبوى و مناقب و محاسن آن بزرگوار پرداخته است. ذكر حوادث صدر اسلام و غزوات نبى به ترتيب زمان وقوع آنها از ديگر مطالب طرح شده است. شرح و تفصيل مسجد نبوى از استوانهها، ابواب، منارهها و... نيز در ادامه آمده است. | كتاب با مقدمه مفصلى آغاز شده است. در اين مقدمه پس از خطبه به كتاب «الإعلام بمن دخل المدينة من الأعلام» تأليف عفيف بن عبدالله بن محمد بن خلف المطرى به عنوان منبع اصلى كتاب اشاره و از آن مطالبى كه موافق نظرش بوده، استفاده كرده است. سپس نسب شريف پيامبر مكرم اسلام(ص) را عدنان نقل و به سيره نبوى و مناقب و محاسن آن بزرگوار پرداخته است. ذكر حوادث صدر اسلام و غزوات نبى به ترتيب زمان وقوع آنها از ديگر مطالب طرح شده است. شرح و تفصيل مسجد نبوى از استوانهها، ابواب، منارهها و... نيز در ادامه آمده است. | ||
يكى از مباحثى كه در كتب تاريخ مدينه رايج است، ذكر مساجدى است كه نبى اكرم(ص) در آنها نماز گزارده است كه در اين اثر نيز نام آنها ذكر شده است. مشاهد بقيع و ديگر اماكن مدينه منوره و ذكر نام كسانى كه نبى(ص) در هنگام غزوات و مانند آن بر مدينه گماردند، از مطالب ديگر مقدمه است. | يكى از مباحثى كه در كتب تاريخ مدينه رايج است، ذكر مساجدى است كه نبى اكرم(ص) در آنها نماز گزارده است كه در اين اثر نيز نام آنها ذكر شده است. مشاهد بقيع و ديگر اماكن مدينه منوره و ذكر نام كسانى كه نبى(ص) در هنگام غزوات و مانند آن بر مدينه گماردند، از مطالب ديگر مقدمه است. | ||
بسط و تفصيل شرح حال اعلام مدينه متفاوت است؛ گاه به يك نيم خط بسنده شده و گاه چندين صفحه را در برگرفته است. اكنون به جهت آشنايى با شيوه نگارش | بسط و تفصيل شرح حال اعلام مدينه متفاوت است؛ گاه به يك نيم خط بسنده شده و گاه چندين صفحه را در برگرفته است. اكنون به جهت آشنايى با شيوه نگارش نویسنده مواردى به عنوان نمونه ذكر مىشود: | ||
1- در شماره 992 ذكر حال سيدالشهداء اباعبدالله الحسين(ع) چنين نگارش شده است: «الحسين بن على بن ابىطالب بن عبدالمطلب، ابوعبدالله هاشمى، ريحانه رسولالله و پسر دخترش فاطمه زهرا(س)، و يكى از دو آقاى جوانان اهل بهشت: در پنجم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه نبوى متولد گرديد. بين زمان تولد او و برادرش حسن يك ماه فاصله است[امام حسن در ماه رمضان متولد گرديد]. نبى(ص) مكرر مىفرمود: «خداوندا من آندو را دوست دارم تو نيز آنها را دوست بدار». او شبيهترين به اجدادش بود. او رواياتى از جدش حفظ داشت و از ايشان و پدرش و ديگران روايت مىكرد. برادرش حسن، فرزندش على، نوهاش محمد بن على الباقر، دخترش فاطمه، فرزدق و ديگران از وى روايت كردهاند. | 1- در شماره 992 ذكر حال سيدالشهداء اباعبدالله الحسين(ع) چنين نگارش شده است: «الحسين بن على بن ابىطالب بن عبدالمطلب، ابوعبدالله هاشمى، ريحانه رسولالله و پسر دخترش فاطمه زهرا(س)، و يكى از دو آقاى جوانان اهل بهشت: در پنجم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه نبوى متولد گرديد. بين زمان تولد او و برادرش حسن يك ماه فاصله است[امام حسن در ماه رمضان متولد گرديد]. نبى(ص) مكرر مىفرمود: «خداوندا من آندو را دوست دارم تو نيز آنها را دوست بدار». او شبيهترين به اجدادش بود. او رواياتى از جدش حفظ داشت و از ايشان و پدرش و ديگران روايت مىكرد. برادرش حسن، فرزندش على، نوهاش محمد بن على الباقر، دخترش فاطمه، فرزدق و ديگران از وى روايت كردهاند. | ||
مناقب و اخبار و شهادت ايشان بيش از يك مجلد نيازمند است. آن حضرت فاضل، كثير الصلاة و روزه و حج بود. 25 حج را پياده به جاى آورده بود. بسيار صدقه مىداد و تمامى كارهاى نيك را انجام مىداد. از هواى نفس پرهيز مىكرد. با يزيد بن معاويه چه در زمان حيات پدرش و چه پس از آن بيعت نكرد. به مكه گريخت و اهل مكه به وى نامه نوشتند كه به سوى آنها حركت كند. او مسلم به عقيل را به سوى آنها فرستاد تا | مناقب و اخبار و شهادت ايشان بيش از يك مجلد نيازمند است. آن حضرت فاضل، كثير الصلاة و روزه و حج بود. 25 حج را پياده به جاى آورده بود. بسيار صدقه مىداد و تمامى كارهاى نيك را انجام مىداد. از هواى نفس پرهيز مىكرد. با يزيد بن معاويه چه در زمان حيات پدرش و چه پس از آن بيعت نكرد. به مكه گريخت و اهل مكه به وى نامه نوشتند كه به سوى آنها حركت كند. او مسلم به عقيل را به سوى آنها فرستاد تا برای او خبر بياورد. 12000 نفر با مسلم بيعت كردند؛ اما زمانى كه عبيدالله بن زياد از جانب يزيد ولايت كوفه را به دست گرفت، او را تنها گذاشتند. مسلم بن عقيل كشته شد و دو هزار سوار با عمر بن سعد بن ابىوقاص برای قتل حسین گسيل شد. حسین(ع) در دهه اول ذىالحجه سال 60 هجرى به همراه اهلبيتش و 60 نفر از مشايخ كوفه از مكه خارج شد. نزدیک انش و ديگران او را از اين هجرت نهى كرده بودند؛ اما او سرباز زد و گفت: «من در رؤيا نبى(ص) را ديدم كه مرا به اين كار امر فرمود». پس بر او گذشت آنچه گذشت و در كربلاء در روز عاشوراء روز شنبه سال 61 هجرى؛ در حالىكه عطشان بود، به قتل رسيد. قاتل وى در اين روز عبيدالله بن زياد يا سنان بن ابى انس نخعى لعنهالله بود. جسد شريفش در كربلاء دفن گرديد و اين سرزمين كرب و بلاء بود. در محل دفن رأس آن حضرت اختلاف شده است. گفته شده كه يزيد آن را به مدينه ارسال كرد، غسل و كفن شد و در بقيع نزد قبر مادرش فاطمه مدفون گرديد. و نيز گفته شده كه به شام حمل شد و در رأس عمود در مسجد جامع دمشق در عينالقبله دفن گرديد». | ||
2- در شماره 1586 نام سلمان فارسی با نام سلمان الخير آمده است. در شرح حال ايشان مىخوانيم: «ابوعبدالله بن اسلام فارسی، اصالتاً اهل اصفهان و يا رامهرمز بوده است. به هنگام ورود نبى(ص) به مدينه اسلام آورد. اولین كسى بود كه خندق را ديده بود. داستان اسلام آوردنش منحصر به فرد است. مسلِم نام او را جزء ساكنين كوفه آورده است. أبى و كعب بن عجره و [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و ابوسعيد خدرى و ابوالطفيل و جماعتى از صاحبه و تابعين از وى روايت كردهاند. رسولالله(ص) فرموده است: «خداوند از اصحابم چهار نفر را دوست دارد» و در بين آنها نام سلمان را ذكر كرده است. پيامبر بين او و ابىالدرداء پيوند برادرى برقرار نمود. در زمان خلافت عثمان در سال 33 يا 36 يا 37 رحلت فرمود». | |||
3- در شماره 3027 شرح حال على بن الحسين بن [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] چنين آمده است: «زينالعابدين بن الحسين يا ابوالحسين يا ابومحمد يا ابوعبدالله، هاشمى، مدنى، مادرش امولد نامش غزاله و گفته شده كه سلامه دختر يزدگرد آخرين ملوك فارس بوده است. مسلم او را در سومين رديف تابعين مدينه ذكر كرده است. وى از پدرش عمويش حسن و ابن عباس و عايشه و ابىهريره و جابر و امسلمه و صفيه و سعيد بن مسيب و مروان و ديگران روايت مىكند. و از او برادرش محمد الباقر، زيد، عمر، عبدالله، عاصم بن عمر، بن قتاته، حكم بن عتيبه، هشام بن عروه، مسلم بن بطين و... روايت مىكنند. در بالين پدر شهيدش در كربلاء؛ در حالىكه 23 سال داشت، حاضر بود. وى به دمشق رفت و مسجد دمشق به نام ايشان معروف است. وى از افاضل بنىهاشم و فقهاء و عبّاد اهل مدينه بوده است؛ بلكه گفته شده در مدينه در آن زمان سيدالعابدين بوده است. زهرى گفته است: هاشمى افضل از وى نديدم و او پدر تمامى حسینیها است و برای حسین(ع) فرزندى جز او باقى نماند. ايشان در ربيعالاول سال 58 هجرى رحلت فرمود و در بقيع دفن گرديد. ترجمه وى به اختصار ذكر شد». | |||
بر اين شرح حال كه با توجه به اينكه نویسنده بر مذهب اهلسنت بوده، ايراداتى وارد است كه بر پژوهشگر شيعه لازم است به آنها توجه كند. از جمله اين اشكالات ذكر كسانى است كه [[امام سجاد(ع)]] از آنها روايت كرده است. روشن است كه برخى از اين راويان؛ مانند ابىهريره و مروان از ديدگاه شيعه ثقه نيستند و امام از آباء طاهرينش روايت مىكند و نيازى به ذكر اين اشخاص در سلسله سند روايات نيست. ديگر اينكه امام محمد باقر(ع) به عنوان برادر ايشان ذكر شده است كه دو احتمال وجود دارد: اينكه در منبع مورد استناد اشتباه ذكر شده و يا در هنگام استنساخ چنين سهوى رخ داده است. | |||
== وضعيت كتاب== | |||
فهرست هر يك از مجلدات در انتهاى آن آمده است. كتاب فاقد پاورقى است. | فهرست هر يك از مجلدات در انتهاى آن آمده است. كتاب فاقد پاورقى است. | ||
== منابع == | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن كتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده:تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||
[[رده:تاریخ محلی و | [[رده: تاریخ محلی و گزارشهای شبه جزیره]] | ||
[[رده:امام حسین(ع)]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۹
التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفة | |
---|---|
پدیدآوران | سخاوی، محمد بن عبدالرحمن (نویسنده) |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1414 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | مدینه - تاریخ مدینه - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | DS 248 /م4س3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفة، تأليف شمسالدين السخاوى(متوفى سنه 902ق) به زبان عربى است. اين اثر به ذكر احوال ساكنين مدينه طيبه اختصاص دارد.
ساختار
در اين اثر اسامى 4099 نفر به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. در جلد اول تا حرف ظاء و در جلد دوم باقى حروف ذكر شده است.
گزارش محتوا
كتاب با مقدمه مفصلى آغاز شده است. در اين مقدمه پس از خطبه به كتاب «الإعلام بمن دخل المدينة من الأعلام» تأليف عفيف بن عبدالله بن محمد بن خلف المطرى به عنوان منبع اصلى كتاب اشاره و از آن مطالبى كه موافق نظرش بوده، استفاده كرده است. سپس نسب شريف پيامبر مكرم اسلام(ص) را عدنان نقل و به سيره نبوى و مناقب و محاسن آن بزرگوار پرداخته است. ذكر حوادث صدر اسلام و غزوات نبى به ترتيب زمان وقوع آنها از ديگر مطالب طرح شده است. شرح و تفصيل مسجد نبوى از استوانهها، ابواب، منارهها و... نيز در ادامه آمده است.
يكى از مباحثى كه در كتب تاريخ مدينه رايج است، ذكر مساجدى است كه نبى اكرم(ص) در آنها نماز گزارده است كه در اين اثر نيز نام آنها ذكر شده است. مشاهد بقيع و ديگر اماكن مدينه منوره و ذكر نام كسانى كه نبى(ص) در هنگام غزوات و مانند آن بر مدينه گماردند، از مطالب ديگر مقدمه است.
بسط و تفصيل شرح حال اعلام مدينه متفاوت است؛ گاه به يك نيم خط بسنده شده و گاه چندين صفحه را در برگرفته است. اكنون به جهت آشنايى با شيوه نگارش نویسنده مواردى به عنوان نمونه ذكر مىشود:
1- در شماره 992 ذكر حال سيدالشهداء اباعبدالله الحسين(ع) چنين نگارش شده است: «الحسين بن على بن ابىطالب بن عبدالمطلب، ابوعبدالله هاشمى، ريحانه رسولالله و پسر دخترش فاطمه زهرا(س)، و يكى از دو آقاى جوانان اهل بهشت: در پنجم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه نبوى متولد گرديد. بين زمان تولد او و برادرش حسن يك ماه فاصله است[امام حسن در ماه رمضان متولد گرديد]. نبى(ص) مكرر مىفرمود: «خداوندا من آندو را دوست دارم تو نيز آنها را دوست بدار». او شبيهترين به اجدادش بود. او رواياتى از جدش حفظ داشت و از ايشان و پدرش و ديگران روايت مىكرد. برادرش حسن، فرزندش على، نوهاش محمد بن على الباقر، دخترش فاطمه، فرزدق و ديگران از وى روايت كردهاند.
مناقب و اخبار و شهادت ايشان بيش از يك مجلد نيازمند است. آن حضرت فاضل، كثير الصلاة و روزه و حج بود. 25 حج را پياده به جاى آورده بود. بسيار صدقه مىداد و تمامى كارهاى نيك را انجام مىداد. از هواى نفس پرهيز مىكرد. با يزيد بن معاويه چه در زمان حيات پدرش و چه پس از آن بيعت نكرد. به مكه گريخت و اهل مكه به وى نامه نوشتند كه به سوى آنها حركت كند. او مسلم به عقيل را به سوى آنها فرستاد تا برای او خبر بياورد. 12000 نفر با مسلم بيعت كردند؛ اما زمانى كه عبيدالله بن زياد از جانب يزيد ولايت كوفه را به دست گرفت، او را تنها گذاشتند. مسلم بن عقيل كشته شد و دو هزار سوار با عمر بن سعد بن ابىوقاص برای قتل حسین گسيل شد. حسین(ع) در دهه اول ذىالحجه سال 60 هجرى به همراه اهلبيتش و 60 نفر از مشايخ كوفه از مكه خارج شد. نزدیک انش و ديگران او را از اين هجرت نهى كرده بودند؛ اما او سرباز زد و گفت: «من در رؤيا نبى(ص) را ديدم كه مرا به اين كار امر فرمود». پس بر او گذشت آنچه گذشت و در كربلاء در روز عاشوراء روز شنبه سال 61 هجرى؛ در حالىكه عطشان بود، به قتل رسيد. قاتل وى در اين روز عبيدالله بن زياد يا سنان بن ابى انس نخعى لعنهالله بود. جسد شريفش در كربلاء دفن گرديد و اين سرزمين كرب و بلاء بود. در محل دفن رأس آن حضرت اختلاف شده است. گفته شده كه يزيد آن را به مدينه ارسال كرد، غسل و كفن شد و در بقيع نزد قبر مادرش فاطمه مدفون گرديد. و نيز گفته شده كه به شام حمل شد و در رأس عمود در مسجد جامع دمشق در عينالقبله دفن گرديد».
2- در شماره 1586 نام سلمان فارسی با نام سلمان الخير آمده است. در شرح حال ايشان مىخوانيم: «ابوعبدالله بن اسلام فارسی، اصالتاً اهل اصفهان و يا رامهرمز بوده است. به هنگام ورود نبى(ص) به مدينه اسلام آورد. اولین كسى بود كه خندق را ديده بود. داستان اسلام آوردنش منحصر به فرد است. مسلِم نام او را جزء ساكنين كوفه آورده است. أبى و كعب بن عجره و ابن عباس و ابوسعيد خدرى و ابوالطفيل و جماعتى از صاحبه و تابعين از وى روايت كردهاند. رسولالله(ص) فرموده است: «خداوند از اصحابم چهار نفر را دوست دارد» و در بين آنها نام سلمان را ذكر كرده است. پيامبر بين او و ابىالدرداء پيوند برادرى برقرار نمود. در زمان خلافت عثمان در سال 33 يا 36 يا 37 رحلت فرمود».
3- در شماره 3027 شرح حال على بن الحسين بن على بن ابىطالب(ع) چنين آمده است: «زينالعابدين بن الحسين يا ابوالحسين يا ابومحمد يا ابوعبدالله، هاشمى، مدنى، مادرش امولد نامش غزاله و گفته شده كه سلامه دختر يزدگرد آخرين ملوك فارس بوده است. مسلم او را در سومين رديف تابعين مدينه ذكر كرده است. وى از پدرش عمويش حسن و ابن عباس و عايشه و ابىهريره و جابر و امسلمه و صفيه و سعيد بن مسيب و مروان و ديگران روايت مىكند. و از او برادرش محمد الباقر، زيد، عمر، عبدالله، عاصم بن عمر، بن قتاته، حكم بن عتيبه، هشام بن عروه، مسلم بن بطين و... روايت مىكنند. در بالين پدر شهيدش در كربلاء؛ در حالىكه 23 سال داشت، حاضر بود. وى به دمشق رفت و مسجد دمشق به نام ايشان معروف است. وى از افاضل بنىهاشم و فقهاء و عبّاد اهل مدينه بوده است؛ بلكه گفته شده در مدينه در آن زمان سيدالعابدين بوده است. زهرى گفته است: هاشمى افضل از وى نديدم و او پدر تمامى حسینیها است و برای حسین(ع) فرزندى جز او باقى نماند. ايشان در ربيعالاول سال 58 هجرى رحلت فرمود و در بقيع دفن گرديد. ترجمه وى به اختصار ذكر شد».
بر اين شرح حال كه با توجه به اينكه نویسنده بر مذهب اهلسنت بوده، ايراداتى وارد است كه بر پژوهشگر شيعه لازم است به آنها توجه كند. از جمله اين اشكالات ذكر كسانى است كه امام سجاد(ع) از آنها روايت كرده است. روشن است كه برخى از اين راويان؛ مانند ابىهريره و مروان از ديدگاه شيعه ثقه نيستند و امام از آباء طاهرينش روايت مىكند و نيازى به ذكر اين اشخاص در سلسله سند روايات نيست. ديگر اينكه امام محمد باقر(ع) به عنوان برادر ايشان ذكر شده است كه دو احتمال وجود دارد: اينكه در منبع مورد استناد اشتباه ذكر شده و يا در هنگام استنساخ چنين سهوى رخ داده است.
وضعيت كتاب
فهرست هر يك از مجلدات در انتهاى آن آمده است. كتاب فاقد پاورقى است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.