تحولات سیاسی و اقتصادی دورۀ آققویونلوها: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
از دیدگاه تجاری و سیاسی، حسن پادشاه نخستین کسی بود که برای اولین بار در ایران، یک دیپلماسی منسجم را در رابطه با راههای بازرگانی (دریایی و زمینی) شرق و غرب، در بنادر دریای سیاه و مدیترانه بهخوبی دریافت. آققویونلوها در میان معدود مهاجران ترکمان بهجز قرامانیان، تنها سلسلهای بودند که اهداف تجاری شرق و غرب را بهخوبی درک کردند و برای حفظ این اهداف، تا جایی که امکان داشت پافشاری نمودند. او از سویی با اروپاییان همپیمان نظامی و سیاسی شد و تمام تلاش خود را برای حفظ این روابط تجاری و سیاسی به کار گرفت و از سوی دیگر در جنگ ترجان به سال 1473 م برای بازگشایی این راهها با عثمانیان بهتنهایی درگیر شد. درواقع اروپاییان بهویژه ونیزیها آنقدر تعلل کردند که از جسارت پادشاه دلیر آققویونلوها بازماندند و از راه دور، یعنی قبرس فقط نظارهکنندۀ این درگیری سهمناک شدند. | از دیدگاه تجاری و سیاسی، حسن پادشاه نخستین کسی بود که برای اولین بار در ایران، یک دیپلماسی منسجم را در رابطه با راههای بازرگانی (دریایی و زمینی) شرق و غرب، در بنادر دریای سیاه و مدیترانه بهخوبی دریافت. آققویونلوها در میان معدود مهاجران ترکمان بهجز قرامانیان، تنها سلسلهای بودند که اهداف تجاری شرق و غرب را بهخوبی درک کردند و برای حفظ این اهداف، تا جایی که امکان داشت پافشاری نمودند. او از سویی با اروپاییان همپیمان نظامی و سیاسی شد و تمام تلاش خود را برای حفظ این روابط تجاری و سیاسی به کار گرفت و از سوی دیگر در جنگ ترجان به سال 1473 م برای بازگشایی این راهها با عثمانیان بهتنهایی درگیر شد. درواقع اروپاییان بهویژه ونیزیها آنقدر تعلل کردند که از جسارت پادشاه دلیر آققویونلوها بازماندند و از راه دور، یعنی قبرس فقط نظارهکنندۀ این درگیری سهمناک شدند. | ||
بیستودو سال زمامدار دو فرمانروای فرهیختۀ سلسلۀ آققویونلوها، یعنی حسن پادشاه و سلطان یعقوب به براندازی حکومتهای محلی و استقرار حکومت مرکزی در ایران منجر شد. کشور یکدست، اقتصاد شکوفا، شهرهای آباد و گامهای ارزشمندی در راه اصلاحات ارضی و مالیاتی برداشته شد. این سالها از جمله درخشانترین دورههای آرامش فرهنگی و سیاسی ایران به شمار میآید؛ اما اصلاحات دورۀ حسن پادشاه بهویژه تندروی دیوانسالاران ایرانی در دورۀ سلطان یعقوب، همچون قاضی عیسی ساوجی، شیخ علی صدر و ... بنیاد این دودمان را بر باد داد. | بیستودو سال زمامدار دو فرمانروای فرهیختۀ سلسلۀ آققویونلوها، یعنی حسن پادشاه و سلطان یعقوب به براندازی حکومتهای محلی و استقرار حکومت مرکزی در ایران منجر شد. کشور یکدست، اقتصاد شکوفا، شهرهای آباد و گامهای ارزشمندی در راه اصلاحات ارضی و مالیاتی برداشته شد. این سالها از جمله درخشانترین دورههای آرامش فرهنگی و سیاسی ایران به شمار میآید؛ اما اصلاحات دورۀ حسن پادشاه بهویژه تندروی دیوانسالاران ایرانی در دورۀ سلطان یعقوب، همچون قاضی عیسی ساوجی، شیخ علی صدر و... بنیاد این دودمان را بر باد داد. | ||
در فصل نخست کتاب از درگیریهای داخلی آققویونلوها بعد از مرگ عثمانبیک سخن به میان آمده است. بعد از مرگ عثمانبیک، متحدکنندۀ ایل بایندری، منازعات مدعیان قدرت بهویژه فرزندان و برادرزادههایش با تحریکهای مخالفان قدرت همچون سران نظامی، این حکومت نوبنیاد را متزلزل کرد و این تزلزل به حدی بود که پس از درگذشت عثمانبیک، تا زمان رویکارآمدن حسنبیک، به مدت بیستودو سال و طی چهار دوره، تقریباً هشت مدعی حکومت مدام دستاندرکار نصب یا عزل فرمانروای جدید یا ایجاد شورش علیه یکدیگر بودند. | در فصل نخست کتاب از درگیریهای داخلی آققویونلوها بعد از مرگ عثمانبیک سخن به میان آمده است. بعد از مرگ عثمانبیک، متحدکنندۀ ایل بایندری، منازعات مدعیان قدرت بهویژه فرزندان و برادرزادههایش با تحریکهای مخالفان قدرت همچون سران نظامی، این حکومت نوبنیاد را متزلزل کرد و این تزلزل به حدی بود که پس از درگذشت عثمانبیک، تا زمان رویکارآمدن حسنبیک، به مدت بیستودو سال و طی چهار دوره، تقریباً هشت مدعی حکومت مدام دستاندرکار نصب یا عزل فرمانروای جدید یا ایجاد شورش علیه یکدیگر بودند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
یورش تیمور به منطقۀ آناتولی این فرصت را در اختیار آققویونلوها قرار داد تا وارد عرصۀ سیاست شوند؛ درواقع حکومتهایی که تیمور احیا کرد، حامیان او در منطقه به شمار میرفتند؛ بهویژه آققویونلوها که همیشه با تیموریان روابط خوبی داشتند. مرگ تیمور و پیکار بین جانشینان او، به قراقویونلوها این فرصت را داد تا بر آذربایجان و ایران مرکزی تسلط یابند. شاهرخ تیموری که از افزایش قدرت اینان نگران شد، برای پسگرفتن سلطانیه، قزوین و ایران مرکزی به آذربایجان لشکر کشید. او در سال 824 با تحریک قراعثمان آققویونلو به جنگ علیه اسکندر موفق شد به درگیریها در منطقه پایان دهد. در این میان نقش آققویونلوها بسیار تأثیرگذار بود؛ به همین دلیل در فصل هفتم از سیاست خارجی ترکمانان آققویونلو سخن به میان آمده است. فصل هشتم کتاب هم اختصاص به بررسی روابط اقتصادی آققویونلوها دارد. | یورش تیمور به منطقۀ آناتولی این فرصت را در اختیار آققویونلوها قرار داد تا وارد عرصۀ سیاست شوند؛ درواقع حکومتهایی که تیمور احیا کرد، حامیان او در منطقه به شمار میرفتند؛ بهویژه آققویونلوها که همیشه با تیموریان روابط خوبی داشتند. مرگ تیمور و پیکار بین جانشینان او، به قراقویونلوها این فرصت را داد تا بر آذربایجان و ایران مرکزی تسلط یابند. شاهرخ تیموری که از افزایش قدرت اینان نگران شد، برای پسگرفتن سلطانیه، قزوین و ایران مرکزی به آذربایجان لشکر کشید. او در سال 824 با تحریک قراعثمان آققویونلو به جنگ علیه اسکندر موفق شد به درگیریها در منطقه پایان دهد. در این میان نقش آققویونلوها بسیار تأثیرگذار بود؛ به همین دلیل در فصل هفتم از سیاست خارجی ترکمانان آققویونلو سخن به میان آمده است. فصل هشتم کتاب هم اختصاص به بررسی روابط اقتصادی آققویونلوها دارد. | ||
در اوایل حکومت آققویونلوها مانند دیگر سلسلهها، بیشتر انرژی صرف درگیریها و اختلافهای داخلی شد؛ اما در دوران حسن پادشاه که اندکی آرامش به جامعه بازگشت، بهویژه ده سال بعد از مرگ جهانشاه، دوران آبادانی این مرزوبوم فرارسید. این دورۀ دهساله به همراه دورۀ دوازدهسالۀ حکومت سلطان یعقوب از ادوار درخشان تاریخ ایران است که معماران و هنرمندان ایرانی آثار ارزشمندی از خود در این سرزمین باقی نهادند. در فصل پایانی کتاب ضمن اشاره به معماری و هنر در دورۀ آققویونلوها، شماری از این آثار معرفی و بررسی شدهاند؛ از جمله میدان صاحبآباد، مسجد حسن پادشاه، کاخ هشت بهشت و ... . | در اوایل حکومت آققویونلوها مانند دیگر سلسلهها، بیشتر انرژی صرف درگیریها و اختلافهای داخلی شد؛ اما در دوران حسن پادشاه که اندکی آرامش به جامعه بازگشت، بهویژه ده سال بعد از مرگ جهانشاه، دوران آبادانی این مرزوبوم فرارسید. این دورۀ دهساله به همراه دورۀ دوازدهسالۀ حکومت سلطان یعقوب از ادوار درخشان تاریخ ایران است که معماران و هنرمندان ایرانی آثار ارزشمندی از خود در این سرزمین باقی نهادند. در فصل پایانی کتاب ضمن اشاره به معماری و هنر در دورۀ آققویونلوها، شماری از این آثار معرفی و بررسی شدهاند؛ از جمله میدان صاحبآباد، مسجد حسن پادشاه، کاخ هشت بهشت و.... | ||
در پیوستهای کتاب این موارد آورده شده است: سالشمار رویدادها و پدیدههای مهم، نمودار شجرهنامۀ آققویونلوها، نمونۀ سکههای دورۀ آققویونلوها، توقیعات حکمرانان آققویونلو.<ref> [https://literaturelib.com/books/7352 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | در پیوستهای کتاب این موارد آورده شده است: سالشمار رویدادها و پدیدههای مهم، نمودار شجرهنامۀ آققویونلوها، نمونۀ سکههای دورۀ آققویونلوها، توقیعات حکمرانان آققویونلو.<ref> [https://literaturelib.com/books/7352 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۸
تحولات سیاسی و اقتصادی دورۀ آققویونلوها | |
---|---|
پدیدآوران | احمدی دستگردی، حوریوش (نویسنده) |
ناشر | گستره |
مکان نشر | ۱۴۰۲ |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 6ـ90ـ6069ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
تحولات سیاسی و اقتصادی دورۀ آققویونلوها تألیف حوریوش احمدی دستگردی؛ در این کتاب چگونگی بهقدرترسیدن حسن پادشاه و روابط او با فرمانروایان آناتولی همچون قرامانیان، ذوالقدریان، قراقویونلوها، ترابزونها و اسفندیاریان، همچنین قدرتهای مطرح منطقه از جمله تیموریان، عثمانیان، مصریان و بهویژه ارتباط سیاسی و تجاری با اروپای آن روز از جمله ونیز، مجارستان، رومانی و دیگر دولتشهرهای غربی و درک انگیزههای سیاسی و دیپلماسی این فرمانروای دلیر بررسی شده است.
ساختار
کتاب در نه فصل به نگارش درآمده است. فصل نخست: درگیریهای داخلی آققویونلوها پس از مرگ عثمانبیک
فصل دوم: اقتدار آققویونلوها
فصل سوم: کشمکش با عثمانی
فصل چهارم: رابطۀ ایران و اروپا در دورۀ حسن پادشاه
فصل پنجم: پایان فرمانروایی حسن پادشاه و رویکارآمدن جانشینان
فصل ششم: فروپاشی نظام حکومتی
فصل هفتم: سیاست خارجی ترکمانان آققویونلو
فصل هشتم: روابط اقتصادی آققویونلوها
فصل نهم: معماری و هنر در دورۀ آققویونلوها
گزارش محتوا
بیشک ترکمانان آققویونلو با پیشینهای به گسترۀ یکسدهونیم (752 ـ 907) نقش مؤثری در شکلگیری تاریخ آناتولی، ایران و همسایگان این سرزمین داشتهاند. در این کتاب چگونگی بهقدرترسیدن حسن پادشاه و روابط او با فرمانروایان آناتولی همچون قرامانیان، ذوالقدریان، قراقویونلوها، ترابزونها و اسفندیاریان، همچنین قدرتهای مطرح منطقه از جمله تیموریان، عثمانیان، مصریان و بهویژه ارتباط سیاسی و تجاری با اروپای آن روز از جمله ونیز، مجارستان، رومانی و دیگر دولتشهرهای غربی و درک انگیزههای سیاسی و دیپلماسی این فرمانروای دلیر بررسی شده است.
از دیدگاه تجاری و سیاسی، حسن پادشاه نخستین کسی بود که برای اولین بار در ایران، یک دیپلماسی منسجم را در رابطه با راههای بازرگانی (دریایی و زمینی) شرق و غرب، در بنادر دریای سیاه و مدیترانه بهخوبی دریافت. آققویونلوها در میان معدود مهاجران ترکمان بهجز قرامانیان، تنها سلسلهای بودند که اهداف تجاری شرق و غرب را بهخوبی درک کردند و برای حفظ این اهداف، تا جایی که امکان داشت پافشاری نمودند. او از سویی با اروپاییان همپیمان نظامی و سیاسی شد و تمام تلاش خود را برای حفظ این روابط تجاری و سیاسی به کار گرفت و از سوی دیگر در جنگ ترجان به سال 1473 م برای بازگشایی این راهها با عثمانیان بهتنهایی درگیر شد. درواقع اروپاییان بهویژه ونیزیها آنقدر تعلل کردند که از جسارت پادشاه دلیر آققویونلوها بازماندند و از راه دور، یعنی قبرس فقط نظارهکنندۀ این درگیری سهمناک شدند.
بیستودو سال زمامدار دو فرمانروای فرهیختۀ سلسلۀ آققویونلوها، یعنی حسن پادشاه و سلطان یعقوب به براندازی حکومتهای محلی و استقرار حکومت مرکزی در ایران منجر شد. کشور یکدست، اقتصاد شکوفا، شهرهای آباد و گامهای ارزشمندی در راه اصلاحات ارضی و مالیاتی برداشته شد. این سالها از جمله درخشانترین دورههای آرامش فرهنگی و سیاسی ایران به شمار میآید؛ اما اصلاحات دورۀ حسن پادشاه بهویژه تندروی دیوانسالاران ایرانی در دورۀ سلطان یعقوب، همچون قاضی عیسی ساوجی، شیخ علی صدر و... بنیاد این دودمان را بر باد داد.
در فصل نخست کتاب از درگیریهای داخلی آققویونلوها بعد از مرگ عثمانبیک سخن به میان آمده است. بعد از مرگ عثمانبیک، متحدکنندۀ ایل بایندری، منازعات مدعیان قدرت بهویژه فرزندان و برادرزادههایش با تحریکهای مخالفان قدرت همچون سران نظامی، این حکومت نوبنیاد را متزلزل کرد و این تزلزل به حدی بود که پس از درگذشت عثمانبیک، تا زمان رویکارآمدن حسنبیک، به مدت بیستودو سال و طی چهار دوره، تقریباً هشت مدعی حکومت مدام دستاندرکار نصب یا عزل فرمانروای جدید یا ایجاد شورش علیه یکدیگر بودند.
حسنبیک در تابستان سال 857 در همان سالی که پایتخت روم شرقی توسط سلطان محمد دوم فتح شد، شهر آمِد را به تصرف خود درآورد. از این دوره به بعد اقتدار آققویونلوها آغاز شد که به این مسئله در فصل دوم پرداخته شده است. فصل سوم کتاب به بررسی کشمکش آققویونلوها با عثمانیها اختصاص یافته است.
در فصل چهارم از روابط ایران و اروپا در دورۀ حسن پادشاه سخن به میان آمده است. اینگونه روایت شده است که پاپ پیوس دوم در سال 863 در سفری به گرجستان و در راه بازگشت از آن نواحی، در آمِد به حضور حسن پادشاه رسید و او را از اندیشه و نقشههای خود باخبر کرد. فرمانروای آققویونلوها نیز نمایندهای بدون نامۀ رسمی همراه هیئت فرستاد که هدفش جز براندازی دولت عثمانی و توقف زیادهخواهیهای آن دولت نبود. همچنین سفیر او قول داد پنجاههزار نیرو در اختیار آن هیئت بگذارد.
وقتی حسن پادشاه در سال 882 از لشکرکشی به گرجستان بازگشت، همۀ اطرافیان با مشاهدۀ ضعف جسمی وی نگران سلامتیاش شدند. سرانجام شاه در اواخر ماه رمضان بستری شد. فصل پنجم کتاب دربارۀ پایان فرمانروایی حسن پادشاه و رویکارآمدن جانشینیان اوست. در فصل ششم هم بررسی دورۀ فروپاشی نظام حکومتی آققویونلوها بررسی شده است که بعد از مرگ سلطان یعقوب و در دورۀ فرزندان او به وقوع میپیوندد.
یورش تیمور به منطقۀ آناتولی این فرصت را در اختیار آققویونلوها قرار داد تا وارد عرصۀ سیاست شوند؛ درواقع حکومتهایی که تیمور احیا کرد، حامیان او در منطقه به شمار میرفتند؛ بهویژه آققویونلوها که همیشه با تیموریان روابط خوبی داشتند. مرگ تیمور و پیکار بین جانشینان او، به قراقویونلوها این فرصت را داد تا بر آذربایجان و ایران مرکزی تسلط یابند. شاهرخ تیموری که از افزایش قدرت اینان نگران شد، برای پسگرفتن سلطانیه، قزوین و ایران مرکزی به آذربایجان لشکر کشید. او در سال 824 با تحریک قراعثمان آققویونلو به جنگ علیه اسکندر موفق شد به درگیریها در منطقه پایان دهد. در این میان نقش آققویونلوها بسیار تأثیرگذار بود؛ به همین دلیل در فصل هفتم از سیاست خارجی ترکمانان آققویونلو سخن به میان آمده است. فصل هشتم کتاب هم اختصاص به بررسی روابط اقتصادی آققویونلوها دارد.
در اوایل حکومت آققویونلوها مانند دیگر سلسلهها، بیشتر انرژی صرف درگیریها و اختلافهای داخلی شد؛ اما در دوران حسن پادشاه که اندکی آرامش به جامعه بازگشت، بهویژه ده سال بعد از مرگ جهانشاه، دوران آبادانی این مرزوبوم فرارسید. این دورۀ دهساله به همراه دورۀ دوازدهسالۀ حکومت سلطان یعقوب از ادوار درخشان تاریخ ایران است که معماران و هنرمندان ایرانی آثار ارزشمندی از خود در این سرزمین باقی نهادند. در فصل پایانی کتاب ضمن اشاره به معماری و هنر در دورۀ آققویونلوها، شماری از این آثار معرفی و بررسی شدهاند؛ از جمله میدان صاحبآباد، مسجد حسن پادشاه، کاخ هشت بهشت و....
در پیوستهای کتاب این موارد آورده شده است: سالشمار رویدادها و پدیدههای مهم، نمودار شجرهنامۀ آققویونلوها، نمونۀ سکههای دورۀ آققویونلوها، توقیعات حکمرانان آققویونلو.[۱]
پانويس