مقدمهای بر تاریخنویسی علم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'خ های ' به 'خهای ') |
||
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =Q۱۲۵/ک۴م۷ | ||
| موضوع = | | موضوع = تاریخ نویسی علوم,علوم - تاریخ,تاریخ نویسی | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =پژوهشکده تاریخ اسلام | | ناشر =پژوهشکده تاریخ اسلام | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مقدمهای بر تاریخنویسی علم''' تألیف [[کراگ، هلگه|هلگه کراگ]]، مترجم [[حاجیزاده،امیر|امیر حاجیزاده]]؛ موضوع کتاب حاضر، اشاره به مقولاتی است که جزء ملزومات تاریخ نگاری علم است. بحث بر مسائلی متمرکز است که تقریبا هرگونه | '''مقدمهای بر تاریخنویسی علم''' تألیف [[کراگ، هلگه|هلگه کراگ]]، مترجم [[حاجیزاده،امیر|امیر حاجیزاده]]؛ موضوع کتاب حاضر، اشاره به مقولاتی است که جزء ملزومات تاریخ نگاری علم است. بحث بر مسائلی متمرکز است که تقریبا هرگونه مطالعهی جدی دربارهی تاریخ علم را صرف نظر از موضوع و دوره، دربرمی گیرد. نویسنده از خلال بازاندیشی چهارچوبهای نظری، امکان فهم چگونگی نشو و نمای علم بر بستر تاریخ و درک چند وجهی این پدیده را فراهم کرده است. این کتاب، جدای از اهمیتش برای متخصصان تاریخ علم پژوهی و فلسفهی علم، اثری آموزشی در حوزهی روش شناسی در علوم انسانی محسوب میشود. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
ساختار کتاب به شرح زیر است: | ساختار کتاب به شرح زیر است: | ||
فصل اول با عنوان«وجوه تحول تاریخ علم»، جدا از | فصل اول با عنوان«وجوه تحول تاریخ علم»، جدا از بقیهی کار، یک طرح کلی دربارهی پیشاتاریخ تاریخ علم ارائه میکند. اما فصول دوم تا هفتم، به طور اعم به مسائل مربوط به تاریخ نگاری میپردازد. | ||
فصل دوم: تاریخ علم | فصل دوم: تاریخ علم | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
فصل سوم: اهداف و توجیهات | فصل سوم: اهداف و توجیهات | ||
فصل چهارم: عناصر | فصل چهارم: عناصر نظریهی تاریخ | ||
فصل پنجم: عینیت در تاریخ | فصل پنجم: عینیت در تاریخ | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
فصل هفتم: تاریخ فرضی | فصل هفتم: تاریخ فرضی | ||
فصل هشتم: ساختار و ساماندهی. (در | فصل هشتم: ساختار و ساماندهی. (در فصلهای هشت تا ده، بحث دربارهی برخی از مشکلات عمومی در تاریخ نگاری عمومی از علم است؛ که شامل مشکلات دوره بندی، کارکردهای ایدئولوژیک و تنشهای بین تاریخ نگاری در-زمانی و همزمانی است.) | ||
فصل نهم: ناهمگونی و در-زمانی در تاریخ علم | فصل نهم: ناهمگونی و در-زمانی در تاریخ علم | ||
فصل دهم: ایدئولوژی و | فصل دهم: ایدئولوژی و اسطورهها در تاریخ علم | ||
فصل یازدهم: منابع. از این فصل تا پایان کتاب، شامل | فصل یازدهم: منابع. از این فصل تا پایان کتاب، شامل استفادهی انتقادی و تحلیلی منابع تاریخ علم و مسائل مرتبط است. در حالی که تجزیه و تحلیل منابع، یک امر اساسی برای هر رشتهی تاریخی است. | ||
فصل دوازدهم: ارزیابی مواد منابع | فصل دوازدهم: ارزیابی مواد منابع | ||
فصل سیزدهم: | فصل سیزدهم: تاریخهای دانشمندان | ||
فصل چهاردهم: تاریخ تجربی علم | فصل چهاردهم: تاریخ تجربی علم | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
فصل هفدهم: تاریخ نگاری علم سنجانه | فصل هفدهم: تاریخ نگاری علم سنجانه | ||
در نهایت در دو فصل آخر، نویسنده به بررسی انتقادی | در نهایت در دو فصل آخر، نویسنده به بررسی انتقادی رهیافتهای کمی در تاریخ علم میپردازد. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
کتاب حاضر دست کم از دو جهت اهمیت دارد. اول از حیث موضوع آن که علم است. در ایران، هم عنان با خودباوری فرهنگی، میل بر گذار از ترجمه به تولید علم، فزونی گرفته است. در این حوزه، رشد مفاهیمی چون علم بومی، علم دینی، | کتاب حاضر دست کم از دو جهت اهمیت دارد. اول از حیث موضوع آن که علم است. در ایران، هم عنان با خودباوری فرهنگی، میل بر گذار از ترجمه به تولید علم، فزونی گرفته است. در این حوزه، رشد مفاهیمی چون علم بومی، علم دینی، توسعهی علمی و رواج کرسیهای نظریه پردازی را مشاهده میکنیم. با این حال، جای خالی منابع کمک رسان به مباحث علم شناسی به شدت احساس میشود. در این کتاب، نویسنده از خلال بازاندیشی چارچوبهای نظری، امکان فهم چگونگی نشو و نمای علم بر بستر تاریخی و درک چند وجهی این پدیده را فراهم میکند. منزلت دوم کتاب، اهمیتی است که در حوزهی روش شناسی برای علوم انسانی (و نه فقط تاریخ) به همراه دارد؛ به همین دلیل اگرچه موضوع کتاب، تاریخ نویسی علم است، مطالعهی دقیق آن، برای رشتههای دیگر علوم انسانی نیز سودمند است. بنابراین موضوع کتاب پیش رو مواردی است که از نظر مؤلف جزو ملزومات تاریخ نگاری علم است و بحث بر سر مسائلی متمرکز است که به گمان نویسنده تقریبا در هر مطالعهی جدی تاریخی علم، صرف نظر از موضوع و دوره، دارای اهمیت اساسی است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2280 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:علوم]] | |||
[[رده:مقالات(فروردین) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(فروردین) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۳
مقدمهای بر تاریخنویسی علم تألیف هلگه کراگ، مترجم امیر حاجیزاده؛ موضوع کتاب حاضر، اشاره به مقولاتی است که جزء ملزومات تاریخ نگاری علم است. بحث بر مسائلی متمرکز است که تقریبا هرگونه مطالعهی جدی دربارهی تاریخ علم را صرف نظر از موضوع و دوره، دربرمی گیرد. نویسنده از خلال بازاندیشی چهارچوبهای نظری، امکان فهم چگونگی نشو و نمای علم بر بستر تاریخ و درک چند وجهی این پدیده را فراهم کرده است. این کتاب، جدای از اهمیتش برای متخصصان تاریخ علم پژوهی و فلسفهی علم، اثری آموزشی در حوزهی روش شناسی در علوم انسانی محسوب میشود.
مقدمهای بر تاریخنویسی علم | |
---|---|
پدیدآوران | کراگ، هلگه (نویسنده) حاجیزاده،امیر (مترجم) |
ناشر | پژوهشکده تاریخ اسلام |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
شابک | 978-600-7398-44-9 |
موضوع | تاریخ نویسی علوم,علوم - تاریخ,تاریخ نویسی |
کد کنگره | Q۱۲۵/ک۴م۷ |
ساختار
ساختار کتاب به شرح زیر است:
فصل اول با عنوان«وجوه تحول تاریخ علم»، جدا از بقیهی کار، یک طرح کلی دربارهی پیشاتاریخ تاریخ علم ارائه میکند. اما فصول دوم تا هفتم، به طور اعم به مسائل مربوط به تاریخ نگاری میپردازد.
فصل دوم: تاریخ علم
فصل سوم: اهداف و توجیهات
فصل چهارم: عناصر نظریهی تاریخ
فصل پنجم: عینیت در تاریخ
فصل ششم: تبیین ها
فصل هفتم: تاریخ فرضی
فصل هشتم: ساختار و ساماندهی. (در فصلهای هشت تا ده، بحث دربارهی برخی از مشکلات عمومی در تاریخ نگاری عمومی از علم است؛ که شامل مشکلات دوره بندی، کارکردهای ایدئولوژیک و تنشهای بین تاریخ نگاری در-زمانی و همزمانی است.)
فصل نهم: ناهمگونی و در-زمانی در تاریخ علم
فصل دهم: ایدئولوژی و اسطورهها در تاریخ علم
فصل یازدهم: منابع. از این فصل تا پایان کتاب، شامل استفادهی انتقادی و تحلیلی منابع تاریخ علم و مسائل مرتبط است. در حالی که تجزیه و تحلیل منابع، یک امر اساسی برای هر رشتهی تاریخی است.
فصل دوازدهم: ارزیابی مواد منابع
فصل سیزدهم: تاریخهای دانشمندان
فصل چهاردهم: تاریخ تجربی علم
فصل پانزدهم: رهیافت زندگینامه نویسانه
فصل شانزدهم: پیشه نگاری
فصل هفدهم: تاریخ نگاری علم سنجانه
در نهایت در دو فصل آخر، نویسنده به بررسی انتقادی رهیافتهای کمی در تاریخ علم میپردازد.
گزارش کتاب
کتاب حاضر دست کم از دو جهت اهمیت دارد. اول از حیث موضوع آن که علم است. در ایران، هم عنان با خودباوری فرهنگی، میل بر گذار از ترجمه به تولید علم، فزونی گرفته است. در این حوزه، رشد مفاهیمی چون علم بومی، علم دینی، توسعهی علمی و رواج کرسیهای نظریه پردازی را مشاهده میکنیم. با این حال، جای خالی منابع کمک رسان به مباحث علم شناسی به شدت احساس میشود. در این کتاب، نویسنده از خلال بازاندیشی چارچوبهای نظری، امکان فهم چگونگی نشو و نمای علم بر بستر تاریخی و درک چند وجهی این پدیده را فراهم میکند. منزلت دوم کتاب، اهمیتی است که در حوزهی روش شناسی برای علوم انسانی (و نه فقط تاریخ) به همراه دارد؛ به همین دلیل اگرچه موضوع کتاب، تاریخ نویسی علم است، مطالعهی دقیق آن، برای رشتههای دیگر علوم انسانی نیز سودمند است. بنابراین موضوع کتاب پیش رو مواردی است که از نظر مؤلف جزو ملزومات تاریخ نگاری علم است و بحث بر سر مسائلی متمرکز است که به گمان نویسنده تقریبا در هر مطالعهی جدی تاریخی علم، صرف نظر از موضوع و دوره، دارای اهمیت اساسی است.[۱]
پانويس