خواستگاری ساختگی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'حاكم' به 'حاكم ')
     
    (۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR12393J1.jpg|بندانگشتی|خواستگاری ساختگی]]
    | تصویر =NUR12393J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =خواستگاری ساختگی
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =خطبه علی علیه‌السلام ابنه ابیجهل
    |-
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|خواستگاری ساختگی
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|خطبه علی علیه السلام ابنه ابی جهل


    بررسی و نقد داستان خواستگاری علی علیه السلام از دختر ابوجهل
    بررسی و نقد داستان خواستگاری علی علیه‌السلام از دختر ابوجهل
    |-
    | پدیدآوران =
    |پدیدآورندگان
    [[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده)
    |data-type='authors'|[[حسینی میلانی، علی]] (نويسنده)
    | زبان =فارسی
    |-
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏37‎‏/‎‏82‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ ‎‏خ‎‏6041‎‏
    |زبان  
    | موضوع =
    |data-type='language'|فارسی
    زنان در اسلام
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏37‎‏/‎‏82‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ ‎‏خ‎‏6041‎‏
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|زنان در اسلام


    علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - زنان
    علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - زنان
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    الحقائق
    |data-type='publisher'|الحقائق
    | مکان نشر =قم - ایران
    |-
    | سال نشر = 1387 ش  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1387 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE12393AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12393AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | شابک =978-964-2501--60-1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =12393
    | کتابخوان همراه نور =12393
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    '''خواستگارى ساختگى''' اثر فارسى [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]]، بررسى و نقد داستان خواستگارى [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] از دختر ابوجهل مى‌باشد كه به زبان فارسى نوشته شده است.
    '''خواستگارى ساختگى''' اثر فارسى [[حسینی میلانی، علی|سيد على حسينى ميلانى]] ، بررسى و نقد داستان خواستگارى اميرالمومنين(ع) از دختر ابوجهل مى‌باشد كه به زبان فارسى نوشته شده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب شامل يك سرآغاز از مركز حقايق اسلامى و يك پيشگفتار از مؤلف مى‌باشد و سپس در 6 بخش، به بحث خواستگارى در كتب صحاح و مسندها و معاجم پرداخته شده و به بررسى متن حديث و مدلول آن در بخشهاى پايانى اشاره شده است.


    روش مؤلف، همانند ساير كتب ايشان، ابتدا بررسى مجموعه اين احاديث در كتب اهل سنت است كه در ادامه به بررسى سندى و در خاتمه، به بررسى مفهومى و دلالى حديث پرداخته و در انتها نتيجه‌گيرى نموده است.


    كتاب شامل يك سرآغاز از مركز حقايق اسلامى و يك پيشگفتار از مولف مى‌باشد و سپس در 6 بخش، به بحث خواستگارى در كتب صحاح و مسندها و معاجم پرداخته شده و به بررسى متن حديث و مدلول آن در بخشهاى پايانى اشاره شده است.
    مؤلف در اين كتاب، اشاره مى‌كنند كه ما نبايد به درستىِ همه مطالبى كه در كتاب‌هاى مختلف- به خصوص در كتاب‌هاى پيشينيان- آمده است، اذعان كنيم، مگر آن‌كه براى نقد و بررسى آن‌ها به اندازه لازم تلاش نماييم.


    روش مولف، همانند ساير كتب ايشان، ابتدا بررسى مجموعه اين احاديث در كتب اهل سنت است كه در ادامه به بررسى سندى و در خاتمه، به بررسى مفهومى و دلالى حديث پرداخته و در انتها نتيجه‌گيرى نموده است.
    به اعتقاد وى، محدّثان، تمام آن‌چه را كه روايت كرده و شنيده‌اند، در كتاب‌هاى خود نياورده‌اند؛ بلكه در مصنّفات، صحاح، سنن، مسانيد و معاجم خود، مطالبى را كه با كوشش به ثبوت آن‌ها پى‌برده‌اند، پس از تنقيح و تصحيح به رشته تحرير درآورده‌اند. ولى اين امر ما را از نقد و بررسى احاديث آن‌ها بى‌نياز نمى‌سازد و آگاهى از تحقيقات آنان عذر قابل قبولى براى عدم نقد و بررسى مجدد نيست؛ مخصوصاًً زمانى كه پيرو و مقلّد انديشه‌ها و نظرات آن‌ها نباشيم.


    مولف در اين كتاب، اشاره مى‌كنند كه ما نبايد به درستىِ همه مطالبى كه در كتاب‌هاى مختلف- به خصوص در كتاب‌هاى پيشينيان- آمده است، اذعان كنيم، مگر آن‌كه براى نقد و بررسى آن‌ها به اندازه لازم تلاش نماييم.
    به نظر او، داستان خواستگارى [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] از دختر ابوجهل در زمان حيات پيامبر(ص) و در حالى كه حضرت زهرا(س) همسر آن حضرت بود، از آشكارترين شواهد و كامل‌ترين مصاديق بر صحّت گفته‌هاى مكتب تشيع است كه اين حديث جعلى مى‌باشد.


    به اعتقاد وى، محدّثان، تمام آن‌چه را كه روايت كرده و شنيده‌اند، در كتاب‌هاى خود نياورده‌اند؛ بلكه در مصنّفات، صحاح، سنن، مسانيد و معاجم خود، مطالبى را كه با كوشش به ثبوت آن‌ها پى‌برده‌اند، پس از تنقيح و تصحيح به رشته تحرير درآورده‌اند. ولى اين امر ما را از نقد و بررسى احاديث آن‌ها بى‌نياز نمى‌سازد و آگاهى از تحقيقات آنان عذر قابل قبولى براى عدم نقد و بررسى مجدد نيست؛ مخصوصاً زمانى كه پيرو و مقلّد انديشه‌ها و نظرات آن‌ها نباشيم.
    مؤلف در بررسى اين موضوع، به روايت‌هايى كه به پيامبر(ص)، [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] و حضرت زهرا(س) مربوط مى‌شود، مراجعه كرده است. وى سندها و عبارات مختلف متن آن‌ها را بررسى نموده و در شرح حال راويان آن، در پرتو گفتار علماى بزرگ رجال‌شناس انديشيده است.
     
    به نظر او، داستان خواستگارى اميرمؤمنان(ع) از دختر ابوجهل در زمان حيات پيامبر(ص) و در حالى كه حضرت زهرا(س) همسر آن حضرت بود، از آشكارترين شواهد و كامل‌ترين مصاديق بر صحّت گفته‌هاى مكتب تشيع است كه اين حديث جعلى مى‌باشد.
     
    مولف در بررسى اين موضوع، به روايت‌هايى كه به پيامبر(ص)، اميرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س) مربوط مى‌شود، مراجعه كرده است. وى سندها و عبارات مختلف متن آن‌ها را بررسى نموده و در شرح حال راويان آن، در پرتو گفتار علماى بزرگ رجال‌شناس انديشيده است.


    سپس مدلول اين حديث را بر اساس قواعدى كه در كتاب‌هاى علوم حديثى مقرّر شده، و با استناد به آن‌چه كه محقّقان و شارحان اخبار و روايات گفته‌اند، به دقّت نگريسته است. در نتيجه اين حديث را روايتى جعلى، داستانى و ساختگى و حكايتى ساخته و پرداخته معرفى نموده كه در درجه نخست، در پى جسارت كردن و طعنه زدن به پيامبر(ص)، سپس به على مرتضى(ع) و صدّيقه كبرى(س) است.
    سپس مدلول اين حديث را بر اساس قواعدى كه در كتاب‌هاى علوم حديثى مقرّر شده، و با استناد به آن‌چه كه محقّقان و شارحان اخبار و روايات گفته‌اند، به دقّت نگريسته است. در نتيجه اين حديث را روايتى جعلى، داستانى و ساختگى و حكايتى ساخته و پرداخته معرفى نموده كه در درجه نخست، در پى جسارت كردن و طعنه زدن به پيامبر(ص)، سپس به على مرتضى(ع) و صدّيقه كبرى(س) است.
    خط ۶۳: خط ۴۹:


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    در بخش نخست، مؤلف بيان مى‌كند، نخستين نكته‌اى كه درباره اين حديث، جلب توجّه مى‌كند، اين است كه نه تنها محدّثان بزرگ اهل سنّت، همچون [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مُسلم نيشابورى]] و [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]]، بلكه تمام نويسندگان صحاح شش‌گانه، بر اين روايت اتّفاق كرده‌اند. همچنين نويسندگان مسندها و سنن، از متقدّمين و متأخّرين نيز- به جز معدودى از آن‌ها- آن را روايت كرده‌اند.


    وى در آغاز، رواياتى را بيان مى‌كند كه در معتبرترين و مهم‌ترين كتاب‌هاى آن‌ها آمده است. كتاب‌هايى كه روايات آن‌ها به درستى و صحّت معروف شده‌اند. سپس آن‌چه را كه [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]] در «المستدرك على الصحيحين» آورده و آن‌گاه مطالبى را كه ديگران روايت كرده‌اند، مورد بررسى قرار داده است.


    در بخش نخست، مولف بيان مى‌كند، نخستين نكته‌اى كه درباره اين حديث، جلب توجّه مى‌كند، اين است كه نه تنها محدّثان بزرگ اهل سنّت، همچون [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مُسلم نيشابورى]]  و [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]]، بلكه تمام نويسندگان صحاح شش‌گانه، بر اين روايت اتّفاق كرده‌اند. همچنين نويسندگان مسندها و سنن، از متقدّمين و متأخّرين نيز- به جز معدودى از آن‌ها- آن را روايت كرده‌اند.
    نویسنده در بخش دوم، روايت‌هاى مختلف از حديث خواستگارى در مستندها و معاجم متاخر را مورد بررسى قرار داده و از هيثمى، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] و متقى هندى، احاديثى را نقل كرده است. از جمله اين كه هيثمى يكى از علماى متأخّر اهل سنّت، در كتاب «مجمع الزوائد» روايت مى‌كند كه ابن عبّاس مى‌گويد: [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] از دختر ابوجهل خواستگارى كرد و پيامبر(ص) فرمود: «اگر قصد ازدواج با او را دارى پس دختر ما را به ما برگردان».
     
    وى در آغاز، رواياتى را بيان مى‌كند كه در معتبرترين و مهم‌ترين كتاب‌هاى آن‌ها آمده است. كتاب‌هايى كه روايات آن‌ها به درستى و صحّت معروف شده‌اند. سپس آن‌چه را كه [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]]  در «المستدرك على الصحيحين» آورده و آن‌گاه مطالبى را كه ديگران روايت كرده‌اند، مورد بررسى قرار داده است.
     
    نويسنده در بخش دوم، روايت‌هاى مختلف از حديث خواستگارى در مستندها و معاجم متاخر را مورد بررسى قرار داده و از هيثمى، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] و متقى هندى، احاديثى را نقل كرده است. از جمله اين كه هيثمى يكى از علماى متأخّر اهل سنّت، در كتاب «مجمع الزوائد» روايت مى‌كند كه ابن عبّاس مى‌گويد: على بن ابى‌طالب(ع) از دختر ابوجهل خواستگارى كرد و پيامبر(ص) فرمود: «اگر قصد ازدواج با او را دارى پس دختر ما را به ما برگردان».


    اين روايت را طبرانى در هر سه معجم خود آورده و در معجم كبير خود، آن را به اختصار نقل كرده است. بزّار نيز اين روايت را به اختصار نقل كرده است. هيثمى در ذيل اين روايت مى‌گويد: يكى از راويان آن، عبيداللَّه بن تمام است كه او در نقل حديث ضعيف است.<ref>متن كتاب، ص42</ref>
    اين روايت را طبرانى در هر سه معجم خود آورده و در معجم كبير خود، آن را به اختصار نقل كرده است. بزّار نيز اين روايت را به اختصار نقل كرده است. هيثمى در ذيل اين روايت مى‌گويد: يكى از راويان آن، عبيداللَّه بن تمام است كه او در نقل حديث ضعيف است.<ref>متن كتاب، ص42</ref>


    بخش سوم، نگاهى به اسناد حديث خواستگارى بوده و نويسنده طُرق گوناگون حديث خواستگارى و چگونگى و موارد نقل افراد ناقل حديث را به دقّت بررسى نموده است.
    بخش سوم، نگاهى به اسناد حديث خواستگارى بوده و نویسنده طُرق گوناگون حديث خواستگارى و چگونگى و موارد نقل افراد ناقل حديث را به دقّت بررسى نموده است.


    بخش چهارم، سخنى در مورد روايت مسور و بررسى روايت مِسْوَر است. مولف خاطر نشان مى‌كنند كه با توجّه به آن‌چه بيان شد، طريقى كه اصحاب صحاح همگى بر آن اتّفاق نظر دارند، همان طريق روايت نخست (روايت مِسوَر) است و اين تنها طريقى است كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]]، مُسلم، نَسايى و ابن ماجه آن را نقل كرده‌اند. البتّه تِرمذى تنها كسى است كه اين روايت را از ابن زبير نقل كرده، كه با احتمالى كه او درباره اين حديث داده است، آشنا شديم. ابوداوود نيز تنها كسى است كه اين روايت را از عروه نقل كرده است كه وضعيّت او نيز بيان شد. بنا بر اين، حديثى كه در نزد همگى آن‌ها قابل اعتماد و صحيح است، همان حديث مِسْوَر بن مخرمه است.<ref>همان، ص70</ref>
    بخش چهارم، سخنى در مورد روايت مسور و بررسى روايت مِسْوَر است. مؤلف خاطر نشان مى‌كنند كه با توجّه به آن‌چه بيان شد، طريقى كه اصحاب صحاح همگى بر آن اتّفاق نظر دارند، همان طريق روايت نخست (روايت مِسوَر) است و اين تنها طريقى است كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]]، مُسلم، نَسايى و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] آن را نقل كرده‌اند. البتّه تِرمذى تنها كسى است كه اين روايت را از ابن زبير نقل كرده، كه با احتمالى كه او درباره اين حديث داده است، آشنا شديم. ابوداوود نيز تنها كسى است كه اين روايت را از عروه نقل كرده است كه وضعيّت او نيز بيان شد. بنا بر اين، حديثى كه در نزد همگى آن‌ها قابل اعتماد و صحيح است، همان حديث مِسْوَر بن مخرمه است.<ref>همان، ص70</ref>


    نويسنده در بخش پنجم، به بررسى متن حديث و مدلول آن پرداخته و پس از بررسى سند حديث، در مورد متن حديث و مدلول آن بحث مى‌كند؛ زيرا در مواردى كه با وجود معتبر بودنِ سندِ حديث، متنِ آن‌ها متفاوت باشد، علماى حديث ناچار به تكرار واقعه قائل مى‌شوند. ولى هنگامى كه تكرار و تعدّد واقعه ممكن نباشد و جمع كردن ميان عبارت‌هاى مختلفِ حديث مقدور نشود، اين امر در نظر آن‌ها، قرينه و نشانه‌اى بر اين است كه چنين قضيّه‌اى، اصلًا واقعيّت نداشته است.
    نویسنده در بخش پنجم، به بررسى متن حديث و مدلول آن پرداخته و پس از بررسى سند حديث، در مورد متن حديث و مدلول آن بحث مى‌كند؛ زيرا در مواردى كه با وجود معتبر بودنِ سندِ حديث، متنِ آن‌ها متفاوت باشد، علماى حديث ناچار به تكرار واقعه قائل مى‌شوند. ولى هنگامى كه تكرار و تعدّد واقعه ممكن نباشد و جمع كردن ميان عبارت‌هاى مختلفِ حديث مقدور نشود، اين امر در نظر آن‌ها، قرينه و نشانه‌اى بر اين است كه چنين قضيّه‌اى، اصلًا واقعيّت نداشته است.


    علماى حديث چنين تقرير كرده‌اند و همين را مبناى بسيارى از احاديث فقهى، اخبار، قضاياى تاريخى و مانند آن‌ها، قرار داده‌اند و بدان عمل مى‌كنند. از اين‌رو، چاره‌اى جز بررسى دلالات حديث نيست.
    علماى حديث چنين تقرير كرده‌اند و همين را مبناى بسيارى از احاديث فقهى، اخبار، قضاياى تاريخى و مانند آن‌ها، قرار داده‌اند و بدان عمل مى‌كنند. از اين‌رو، چاره‌اى جز بررسى دلالات حديث نيست.


    مولف در اين‌جا با فرض صحّتِ سندِ حديث و قبولِ آن، متن اين حديث و مدلول آن را در چند قسمت مورد بررسى قرار داده است.
    مؤلف در اين‌جا با فرض صحّتِ سندِ حديث و قبولِ آن، متن اين حديث و مدلول آن را در چند قسمت مورد بررسى قرار داده است.


    مولف در بخش پايانى، نكات جالبى را اشاره و دسته‌بندى مى‌كنند، از جمله اين كه بيان مى‌دارند كه راوى‌ها، سندها، متن‌ها و مدلول آن‌ها را به دقّت و ژرف‌نگرى مورد بررسى قرار داده و در نتيجه، آن را حديثى ساختگى از جانب خاندان زبير يافته است، چرا كه راويان آن عبارتند از: عبداللَّه بن زبير، عُرْوَۀ بن زبير، مِسْوَر بن مخرمه، كه از ياران و ياوران عبداللَّه و همراهان او بود كه در كعبه كشته شد و...
    مؤلف در بخش پايانى، نكات جالبى را اشاره و دسته‌بندى مى‌كنند، از جمله اين كه بيان مى‌دارند كه راوى‌ها، سندها، متن‌ها و مدلول آن‌ها را به دقّت و ژرف‌نگرى مورد بررسى قرار داده و در نتيجه، آن را حديثى ساختگى از جانب خاندان زبير يافته است، چرا كه راويان آن عبارتند از: عبداللَّه بن زبير، عُرْوَۀ بن زبير، مِسْوَر بن مخرمه، كه از ياران و ياوران عبداللَّه و همراهان او بود كه در كعبه كشته شد و...


    نويسنده معتقد است اگر پيامبر(ص) در موضوعى خطبه‌اى عمومى ايراد كرده است تا حكم جديدى را به يارانش برساند، پس چرا اين خطبه را جز دو كودك كه هنوز به سن بلوغ نرسيده‌اند، فرد ديگرى از حضرتش روايت نكرده است؟ كودكى به نام مسوَر كه هنوز هفت سالش را تمام نكرده و ابن زبير كه هنوز سنّش از ده سالگى نگذشته بود.
    نویسنده معتقد است اگر پيامبر(ص) در موضوعى خطبه‌اى عمومى ايراد كرده است تا حكم جديدى را به يارانش برساند، پس چرا اين خطبه را جز دو كودك كه هنوز به سن بلوغ نرسيده‌اند، فرد ديگرى از حضرتش روايت نكرده است؟ كودكى به نام مسوَر كه هنوز هفت سالش را تمام نكرده و ابن زبير كه هنوز سنّش از ده سالگى نگذشته بود.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.


    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.
    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>


    == منابع ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[احادیث ساختگی]]


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17889 مطالعه کتاب خواستگاری ساختگی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:سرگذشت‌نامه‌ها]]
    [[رده:سرگذشت‌نامه‌ها]]
    [[رده:سرگذشت‌‌نامه‌های فردی]]
    [[رده:سرگذشت‌نامه‌های فردی]]
    [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]]
    [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]]
    [[رده:حالات فردی]]
    [[رده:حالات فردی]]
    [[رده:علی بن ابی‌طالب(ع)]]
    [[رده:امام علی(ع)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۵۵

    خواستگاری ساختگی
    خواستگاری ساختگی
    پدیدآورانحسینی میلانی، علی (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرخطبه علی علیه‌السلام ابنه ابیجهل بررسی و نقد داستان خواستگاری علی علیه‌السلام از دختر ابوجهل
    ناشرالحقائق
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ1
    شابک978-964-2501--60-1
    موضوعزنان در اسلام علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - زنان
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏37‎‏/‎‏82‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏ ‎‏خ‎‏6041‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    خواستگارى ساختگى اثر فارسى سيد على حسينى ميلانى، بررسى و نقد داستان خواستگارى امیرالمؤمنین(ع) از دختر ابوجهل مى‌باشد كه به زبان فارسى نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب شامل يك سرآغاز از مركز حقايق اسلامى و يك پيشگفتار از مؤلف مى‌باشد و سپس در 6 بخش، به بحث خواستگارى در كتب صحاح و مسندها و معاجم پرداخته شده و به بررسى متن حديث و مدلول آن در بخشهاى پايانى اشاره شده است.

    روش مؤلف، همانند ساير كتب ايشان، ابتدا بررسى مجموعه اين احاديث در كتب اهل سنت است كه در ادامه به بررسى سندى و در خاتمه، به بررسى مفهومى و دلالى حديث پرداخته و در انتها نتيجه‌گيرى نموده است.

    مؤلف در اين كتاب، اشاره مى‌كنند كه ما نبايد به درستىِ همه مطالبى كه در كتاب‌هاى مختلف- به خصوص در كتاب‌هاى پيشينيان- آمده است، اذعان كنيم، مگر آن‌كه براى نقد و بررسى آن‌ها به اندازه لازم تلاش نماييم.

    به اعتقاد وى، محدّثان، تمام آن‌چه را كه روايت كرده و شنيده‌اند، در كتاب‌هاى خود نياورده‌اند؛ بلكه در مصنّفات، صحاح، سنن، مسانيد و معاجم خود، مطالبى را كه با كوشش به ثبوت آن‌ها پى‌برده‌اند، پس از تنقيح و تصحيح به رشته تحرير درآورده‌اند. ولى اين امر ما را از نقد و بررسى احاديث آن‌ها بى‌نياز نمى‌سازد و آگاهى از تحقيقات آنان عذر قابل قبولى براى عدم نقد و بررسى مجدد نيست؛ مخصوصاًً زمانى كه پيرو و مقلّد انديشه‌ها و نظرات آن‌ها نباشيم.

    به نظر او، داستان خواستگارى اميرمؤمنان(ع) از دختر ابوجهل در زمان حيات پيامبر(ص) و در حالى كه حضرت زهرا(س) همسر آن حضرت بود، از آشكارترين شواهد و كامل‌ترين مصاديق بر صحّت گفته‌هاى مكتب تشيع است كه اين حديث جعلى مى‌باشد.

    مؤلف در بررسى اين موضوع، به روايت‌هايى كه به پيامبر(ص)، اميرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س) مربوط مى‌شود، مراجعه كرده است. وى سندها و عبارات مختلف متن آن‌ها را بررسى نموده و در شرح حال راويان آن، در پرتو گفتار علماى بزرگ رجال‌شناس انديشيده است.

    سپس مدلول اين حديث را بر اساس قواعدى كه در كتاب‌هاى علوم حديثى مقرّر شده، و با استناد به آن‌چه كه محقّقان و شارحان اخبار و روايات گفته‌اند، به دقّت نگريسته است. در نتيجه اين حديث را روايتى جعلى، داستانى و ساختگى و حكايتى ساخته و پرداخته معرفى نموده كه در درجه نخست، در پى جسارت كردن و طعنه زدن به پيامبر(ص)، سپس به على مرتضى(ع) و صدّيقه كبرى(س) است.

    وى معتقد است اين حديث، حديثى است كه همه محدّثان اهل سنّت بر روايت آن در كتاب‌هايشان اتّفاق كرده‌اند؛ ولى بنا بر تحقيقات انجام شده، لازم است كه از سنّت نبوى بيرون رانده شود!

    گزارش محتوا

    در بخش نخست، مؤلف بيان مى‌كند، نخستين نكته‌اى كه درباره اين حديث، جلب توجّه مى‌كند، اين است كه نه تنها محدّثان بزرگ اهل سنّت، همچون مُسلم نيشابورى و بُخارى، بلكه تمام نويسندگان صحاح شش‌گانه، بر اين روايت اتّفاق كرده‌اند. همچنين نويسندگان مسندها و سنن، از متقدّمين و متأخّرين نيز- به جز معدودى از آن‌ها- آن را روايت كرده‌اند.

    وى در آغاز، رواياتى را بيان مى‌كند كه در معتبرترين و مهم‌ترين كتاب‌هاى آن‌ها آمده است. كتاب‌هايى كه روايات آن‌ها به درستى و صحّت معروف شده‌اند. سپس آن‌چه را كه حاكم در «المستدرك على الصحيحين» آورده و آن‌گاه مطالبى را كه ديگران روايت كرده‌اند، مورد بررسى قرار داده است.

    نویسنده در بخش دوم، روايت‌هاى مختلف از حديث خواستگارى در مستندها و معاجم متاخر را مورد بررسى قرار داده و از هيثمى، ابن حجر عسقلانى و متقى هندى، احاديثى را نقل كرده است. از جمله اين كه هيثمى يكى از علماى متأخّر اهل سنّت، در كتاب «مجمع الزوائد» روايت مى‌كند كه ابن عبّاس مى‌گويد: على بن ابى‌طالب(ع) از دختر ابوجهل خواستگارى كرد و پيامبر(ص) فرمود: «اگر قصد ازدواج با او را دارى پس دختر ما را به ما برگردان».

    اين روايت را طبرانى در هر سه معجم خود آورده و در معجم كبير خود، آن را به اختصار نقل كرده است. بزّار نيز اين روايت را به اختصار نقل كرده است. هيثمى در ذيل اين روايت مى‌گويد: يكى از راويان آن، عبيداللَّه بن تمام است كه او در نقل حديث ضعيف است.[۱]

    بخش سوم، نگاهى به اسناد حديث خواستگارى بوده و نویسنده طُرق گوناگون حديث خواستگارى و چگونگى و موارد نقل افراد ناقل حديث را به دقّت بررسى نموده است.

    بخش چهارم، سخنى در مورد روايت مسور و بررسى روايت مِسْوَر است. مؤلف خاطر نشان مى‌كنند كه با توجّه به آن‌چه بيان شد، طريقى كه اصحاب صحاح همگى بر آن اتّفاق نظر دارند، همان طريق روايت نخست (روايت مِسوَر) است و اين تنها طريقى است كه بُخارى، مُسلم، نَسايى و ابن ماجه آن را نقل كرده‌اند. البتّه تِرمذى تنها كسى است كه اين روايت را از ابن زبير نقل كرده، كه با احتمالى كه او درباره اين حديث داده است، آشنا شديم. ابوداوود نيز تنها كسى است كه اين روايت را از عروه نقل كرده است كه وضعيّت او نيز بيان شد. بنا بر اين، حديثى كه در نزد همگى آن‌ها قابل اعتماد و صحيح است، همان حديث مِسْوَر بن مخرمه است.[۲]

    نویسنده در بخش پنجم، به بررسى متن حديث و مدلول آن پرداخته و پس از بررسى سند حديث، در مورد متن حديث و مدلول آن بحث مى‌كند؛ زيرا در مواردى كه با وجود معتبر بودنِ سندِ حديث، متنِ آن‌ها متفاوت باشد، علماى حديث ناچار به تكرار واقعه قائل مى‌شوند. ولى هنگامى كه تكرار و تعدّد واقعه ممكن نباشد و جمع كردن ميان عبارت‌هاى مختلفِ حديث مقدور نشود، اين امر در نظر آن‌ها، قرينه و نشانه‌اى بر اين است كه چنين قضيّه‌اى، اصلًا واقعيّت نداشته است.

    علماى حديث چنين تقرير كرده‌اند و همين را مبناى بسيارى از احاديث فقهى، اخبار، قضاياى تاريخى و مانند آن‌ها، قرار داده‌اند و بدان عمل مى‌كنند. از اين‌رو، چاره‌اى جز بررسى دلالات حديث نيست.

    مؤلف در اين‌جا با فرض صحّتِ سندِ حديث و قبولِ آن، متن اين حديث و مدلول آن را در چند قسمت مورد بررسى قرار داده است.

    مؤلف در بخش پايانى، نكات جالبى را اشاره و دسته‌بندى مى‌كنند، از جمله اين كه بيان مى‌دارند كه راوى‌ها، سندها، متن‌ها و مدلول آن‌ها را به دقّت و ژرف‌نگرى مورد بررسى قرار داده و در نتيجه، آن را حديثى ساختگى از جانب خاندان زبير يافته است، چرا كه راويان آن عبارتند از: عبداللَّه بن زبير، عُرْوَۀ بن زبير، مِسْوَر بن مخرمه، كه از ياران و ياوران عبداللَّه و همراهان او بود كه در كعبه كشته شد و...

    نویسنده معتقد است اگر پيامبر(ص) در موضوعى خطبه‌اى عمومى ايراد كرده است تا حكم جديدى را به يارانش برساند، پس چرا اين خطبه را جز دو كودك كه هنوز به سن بلوغ نرسيده‌اند، فرد ديگرى از حضرتش روايت نكرده است؟ كودكى به نام مسوَر كه هنوز هفت سالش را تمام نكرده و ابن زبير كه هنوز سنّش از ده سالگى نگذشته بود.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و كتاب‌نامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص42
    2. همان، ص70

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها