واجشناسی شاهنامه: پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ش هایی ' به 'شهایی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' نمی رسد' به ' نمیرسد') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NURواج شناسی شاهنامهJ1.jpg | | تصویر =NURواج شناسی شاهنامهJ1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان =واجشناسی شاهنامه: پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =PIR۴۴۹۴/خ۲و۲ ۱۳۹۸ | ||
| موضوع = | | موضوع =فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. شاهنامه - واژگان,فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. شاهنامه - واژهنامهها,فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. شاهنامه - واژهنامهها,فارسی - واجشناسی | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =انتشارات دکتر محمود افشار | | ناشر =انتشارات دکتر محمود افشار | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
''' | '''واجشناسی شاهنامه: پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه''' تألیف [[خالقی مطلق، جلال|جلال خالقی مطلق]]؛ یکی از بایستهترین خویشکاریهای پژوهش متن شاهنامه، تعیین خوانش واژههای آن است، بدان گونه که خود سراینده میخواند. در این کتاب کوشیده شده با بهره گیری از همهی منابع موجود، از متون کهن گرفته تا بررسیهای کنونی، خوانش احتمالی فردوسی تعیین شود. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
یکی از | یکی از بایستهترین خویشکاریهای پژوهش متن شاهنامه، تعیین خوانش واژههای آن است، بدان گونه که خود سراینده میخواند. رسیدن بدین هدف، به علت نداشتن متون مشکول از زمان و زیستگاه سراینده، دقیقا انجام پذیر نیست، ولی باید کوشید تا با بهره گیری از همهی منابع موجود، خوانش احتمالی سراینده را که در مواردی خوانش حتمی او و در مواردی خوانش نزدیگ به زمان او خواهد بود، تعیین نمود. منابع موجود را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: 1- متون کهن؛ 2- بررسیهای کنونی. از متون کهن نخست باید از متون پارسی میانه و پهلوی اشکانی و پارتی مانوی نام برد. دیگر از چند متن فارسی از سدهی پنجم هجری که در آنها برخی واژهها حرکت گذاری شدهاند. آنچه از این متون تاکنون به دست آمده که کتابت آنها از سدهی پنجم هجری است، پنج اثر زیر است: | ||
1- کتاب الأبنیة عن الحقایق الأدویة؛ در این دستنویس حروف در بسیاری از جاها حرکت گذاری شدهاند، | 1- کتاب الأبنیة عن الحقایق الأدویة؛ در این دستنویس حروف در بسیاری از جاها حرکت گذاری شدهاند، حرفهای پ، ژ، ف (فاء اعجمی) بیشتر با سه نقطه، چ با یک نقطه، گ با سه یا یک نقطه در زیر ک نمایانده شدهاند و قاعدهی ذ معجم نیز رعایت شده است. دربارهی نشانه گذاری واو و یای روشن و تاریک (معروف و مجهول) نیز توضیحاتی آمده است. | ||
2- بخشی از شرح التعرف لمذهب | 2- بخشی از شرح التعرف لمذهب التصوف؛حرفهای چ، ژ را گاه با سه نقطه، ولی پ را با یک نقطه و گ را گاه با یک نقطه در زیر ک نویسانده و قاعدهی ذ معجم را گاه نگه داشته است. | ||
3- کتاب هدایة المتعلمین فی الطب؛ در این دستنویس حرکت گذاری حروف کمابیش انجام گرفته است. | 3- کتاب هدایة المتعلمین فی الطب؛ در این دستنویس حرکت گذاری حروف کمابیش انجام گرفته است. حرفهای پ، چ، ژ، ف، گ را گاهی با سه نقطه نمایانده و قادهی ذ را نگه داشته است. | ||
4- کتاب معانی کتاب الله تعالی و تفسیره المنیر؛ در این کتاب حرکت گذاری حروف بیش از چهار اثر دیگر رعایت گشته، ولی | 4- کتاب معانی کتاب الله تعالی و تفسیره المنیر؛ در این کتاب حرکت گذاری حروف بیش از چهار اثر دیگر رعایت گشته، ولی حرفهای پ، چ را همه جا با یک نقطه، ژ را گاه با سه نقطه و گ را گاه به سه نقطه در بالای ک نمایانده است. | ||
5- کتاب تفسیر قرآن پاک؛ این دستنویس از نگاه حرکت گذاری حروف به پای معانی کتاب الله | 5- کتاب تفسیر قرآن پاک؛ این دستنویس از نگاه حرکت گذاری حروف به پای معانی کتاب الله نمیرسد، ولی در رعایت حروف پ، چ، ژ، گ از چهار اثر دیگر دقیق تر است . | ||
گذشته از پنج کتاب نامبرده، در این پژوهش از برخی متون دیگر نظم و نثر سدههای چهارم و پنجم هجری بهره برده شده است، ولی چون تاریخ کتابت آنها متأخرتر و یا نامعلوم است، در درجهی دوم | گذشته از پنج کتاب نامبرده، در این پژوهش از برخی متون دیگر نظم و نثر سدههای چهارم و پنجم هجری بهره برده شده است، ولی چون تاریخ کتابت آنها متأخرتر و یا نامعلوم است، در درجهی دوم اهمیتاند. در کنار آثار نامبرده، برخی از فرهنگهای کهن فارسی نیز که گاه حرکت حروف و ماهیت دو حرف واو و یا را تعیین کردهاند، همچون لغت فرس از اسدی طوسی یا فرهنگهایی چون فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع راهکشا هستند. | ||
از میان بررسیهای | از میان بررسیهای زمانهای پسین تر و امروزین باید نخست از کتاب براهین المعجم نام برد که دربارهی قافیه و عیوب آن و بویژه تغیین واو و یای روشن و تاریخ تألیف کرده و در آن بیتهایی از آثار سرایندگان کهن، از جمله از شاهنامه گواه آورده است. دیگری فرهنگ شاهنامه انتشار برلین، که همهی واژههای شاهنامه را که در چاپ های مکن، مول و فولرس آمده، به خط فارسی و آوانوشت آنها به خط لاتین و برگردان آنها به زبان آلمانی در بر دارد و واژههای شاهنامه در لغت فرس و لغت شهنامه از عبدالقادر بغدادی و فرهنگ فولرس را نیز بر آن افزوده است. با آنکه خوانش واژهها در این فرهنگ از برخی نادرستیها و نارساییها و کمبود ها برکنار نیست، با این حال این فرهنگ مهمترین مأخذ در پژوهش خوانش واژگان شاهنامه است. دیگر، فرهنگ کوچک پهلوی است که مؤلف آن در جلوی واژگان پارسی میانه، خوانش آنها را در فارسی نیز به خط لاتین ذکر کرده است. در سالهای اخیر چند تن از پژوهندگان نیز در این زمینهی خوانش برخی از واژگان شاهنامه پژوهشهایی کردهاند که بیشتر بررسیهایی کوتاه و تک نگاری (منوگرافی) اند. آنچه نگارنده میشناسد، در پایان در بخش آبشخور (کتابنامه) یاد شده است. این کتاب کوشیده تا با بهره گیری از همهی منابع موجود، از متون کهن گرفته تا بررسیهای کنونی، خوانش احتمالی فردوسی را تعیین کند. برای تعیین خوانش واژههای شاهنامه، نخست وضعیت هر واژه در دو دوره که با فاصلهی زمانی نسبتا کوتاهی پیش و پس از شاهنامه قرار گرفتهاند،بررسی شده است: دوره نخست، زبان پارسی میانه است که گهگاه گونهی پارتی و مانوی آن هم افزوده شده است و در مورد نام کسان گه ریخت اوستایی و اینجا و آنجا ریخت پارسی باستان نیز آورده شده است. البته مواردی هم هست که گونهی پارسی میانه و پارتی یک واژه در دست نیست. دورهی دوم، متن پنج دستنوشته از سدهی پنجم هجری است که قبلا معرفی شدند. در اینجا نیز مواردی هست که واژهی این کتاب در هیچ یک از این پنج اثر نیامده است. خوانش واژگان در این دو دوره، در کنار توانش قافیه در خود شاهنامه، مهمترین ملاک دستمایهی نویسنده در تعیین خوانش احتمالی یا حتمی واژگاه شاهنامه است.<ref> [https://historylib.com/books/2643 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات جدید(اسفند) باقی زاده]] | [[رده:مقالات جدید(اسفند) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 اسفند 1402]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۴
واجشناسی شاهنامه: پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه | |
---|---|
پدیدآوران | خالقی مطلق، جلال (نویسنده) |
ناشر | انتشارات دکتر محمود افشار |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۸ |
موضوع | فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. شاهنامه - واژگان,فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. شاهنامه - واژهنامهها,فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹؟-۴۱۶ق. شاهنامه - واژهنامهها,فارسی - واجشناسی |
کد کنگره | PIR۴۴۹۴/خ۲و۲ ۱۳۹۸ |
واجشناسی شاهنامه: پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه تألیف جلال خالقی مطلق؛ یکی از بایستهترین خویشکاریهای پژوهش متن شاهنامه، تعیین خوانش واژههای آن است، بدان گونه که خود سراینده میخواند. در این کتاب کوشیده شده با بهره گیری از همهی منابع موجود، از متون کهن گرفته تا بررسیهای کنونی، خوانش احتمالی فردوسی تعیین شود.
گزارش کتاب
یکی از بایستهترین خویشکاریهای پژوهش متن شاهنامه، تعیین خوانش واژههای آن است، بدان گونه که خود سراینده میخواند. رسیدن بدین هدف، به علت نداشتن متون مشکول از زمان و زیستگاه سراینده، دقیقا انجام پذیر نیست، ولی باید کوشید تا با بهره گیری از همهی منابع موجود، خوانش احتمالی سراینده را که در مواردی خوانش حتمی او و در مواردی خوانش نزدیگ به زمان او خواهد بود، تعیین نمود. منابع موجود را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: 1- متون کهن؛ 2- بررسیهای کنونی. از متون کهن نخست باید از متون پارسی میانه و پهلوی اشکانی و پارتی مانوی نام برد. دیگر از چند متن فارسی از سدهی پنجم هجری که در آنها برخی واژهها حرکت گذاری شدهاند. آنچه از این متون تاکنون به دست آمده که کتابت آنها از سدهی پنجم هجری است، پنج اثر زیر است:
1- کتاب الأبنیة عن الحقایق الأدویة؛ در این دستنویس حروف در بسیاری از جاها حرکت گذاری شدهاند، حرفهای پ، ژ، ف (فاء اعجمی) بیشتر با سه نقطه، چ با یک نقطه، گ با سه یا یک نقطه در زیر ک نمایانده شدهاند و قاعدهی ذ معجم نیز رعایت شده است. دربارهی نشانه گذاری واو و یای روشن و تاریک (معروف و مجهول) نیز توضیحاتی آمده است.
2- بخشی از شرح التعرف لمذهب التصوف؛حرفهای چ، ژ را گاه با سه نقطه، ولی پ را با یک نقطه و گ را گاه با یک نقطه در زیر ک نویسانده و قاعدهی ذ معجم را گاه نگه داشته است.
3- کتاب هدایة المتعلمین فی الطب؛ در این دستنویس حرکت گذاری حروف کمابیش انجام گرفته است. حرفهای پ، چ، ژ، ف، گ را گاهی با سه نقطه نمایانده و قادهی ذ را نگه داشته است.
4- کتاب معانی کتاب الله تعالی و تفسیره المنیر؛ در این کتاب حرکت گذاری حروف بیش از چهار اثر دیگر رعایت گشته، ولی حرفهای پ، چ را همه جا با یک نقطه، ژ را گاه با سه نقطه و گ را گاه به سه نقطه در بالای ک نمایانده است.
5- کتاب تفسیر قرآن پاک؛ این دستنویس از نگاه حرکت گذاری حروف به پای معانی کتاب الله نمیرسد، ولی در رعایت حروف پ، چ، ژ، گ از چهار اثر دیگر دقیق تر است .
گذشته از پنج کتاب نامبرده، در این پژوهش از برخی متون دیگر نظم و نثر سدههای چهارم و پنجم هجری بهره برده شده است، ولی چون تاریخ کتابت آنها متأخرتر و یا نامعلوم است، در درجهی دوم اهمیتاند. در کنار آثار نامبرده، برخی از فرهنگهای کهن فارسی نیز که گاه حرکت حروف و ماهیت دو حرف واو و یا را تعیین کردهاند، همچون لغت فرس از اسدی طوسی یا فرهنگهایی چون فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع راهکشا هستند.
از میان بررسیهای زمانهای پسین تر و امروزین باید نخست از کتاب براهین المعجم نام برد که دربارهی قافیه و عیوب آن و بویژه تغیین واو و یای روشن و تاریخ تألیف کرده و در آن بیتهایی از آثار سرایندگان کهن، از جمله از شاهنامه گواه آورده است. دیگری فرهنگ شاهنامه انتشار برلین، که همهی واژههای شاهنامه را که در چاپ های مکن، مول و فولرس آمده، به خط فارسی و آوانوشت آنها به خط لاتین و برگردان آنها به زبان آلمانی در بر دارد و واژههای شاهنامه در لغت فرس و لغت شهنامه از عبدالقادر بغدادی و فرهنگ فولرس را نیز بر آن افزوده است. با آنکه خوانش واژهها در این فرهنگ از برخی نادرستیها و نارساییها و کمبود ها برکنار نیست، با این حال این فرهنگ مهمترین مأخذ در پژوهش خوانش واژگان شاهنامه است. دیگر، فرهنگ کوچک پهلوی است که مؤلف آن در جلوی واژگان پارسی میانه، خوانش آنها را در فارسی نیز به خط لاتین ذکر کرده است. در سالهای اخیر چند تن از پژوهندگان نیز در این زمینهی خوانش برخی از واژگان شاهنامه پژوهشهایی کردهاند که بیشتر بررسیهایی کوتاه و تک نگاری (منوگرافی) اند. آنچه نگارنده میشناسد، در پایان در بخش آبشخور (کتابنامه) یاد شده است. این کتاب کوشیده تا با بهره گیری از همهی منابع موجود، از متون کهن گرفته تا بررسیهای کنونی، خوانش احتمالی فردوسی را تعیین کند. برای تعیین خوانش واژههای شاهنامه، نخست وضعیت هر واژه در دو دوره که با فاصلهی زمانی نسبتا کوتاهی پیش و پس از شاهنامه قرار گرفتهاند،بررسی شده است: دوره نخست، زبان پارسی میانه است که گهگاه گونهی پارتی و مانوی آن هم افزوده شده است و در مورد نام کسان گه ریخت اوستایی و اینجا و آنجا ریخت پارسی باستان نیز آورده شده است. البته مواردی هم هست که گونهی پارسی میانه و پارتی یک واژه در دست نیست. دورهی دوم، متن پنج دستنوشته از سدهی پنجم هجری است که قبلا معرفی شدند. در اینجا نیز مواردی هست که واژهی این کتاب در هیچ یک از این پنج اثر نیامده است. خوانش واژگان در این دو دوره، در کنار توانش قافیه در خود شاهنامه، مهمترین ملاک دستمایهی نویسنده در تعیین خوانش احتمالی یا حتمی واژگاه شاهنامه است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران