خوافی، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
    خط ۲۳: خط ۲۳:
    | دین =
    | دین =
    | مذهب =
    | مذهب =
    | پیشه =
    | پیشه =نویسنده، تاریخ‌نگار، شاعر
    | منصب =
    | منصب =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۷: خط ۳۷:
    | علایق پژوهشی =
    | علایق پژوهشی =
    | سبک نوشتاری =
    | سبک نوشتاری =
    | آثار =
    | آثار =[[مجمل فصیحی]]
    | وبگاه =
    | وبگاه =
    | امضا =
    | امضا =
    | کد مؤلف = AUTHORCODE03865AUTHORCODE
    | کد مؤلف = AUTHORCODE03865AUTHORCODE
    }}
    }}
    '''احمد بن محمد خوافی'''، ملقب به فصیح خوافی، نویسنده کتاب [[مجمل فصیحی]] است. وی متولد 777ق است و تا سال 849ق، زنده بوده است.
    '''احمد بن محمد خوافی''' (777- بعد از 849ق)، ملقب به فصیح خوافی، شاعر، تاریخ‌نگار، نویسنده کتاب [[مجمل فصیحی]] است.  


    ==نام، نسب و ولادت==
    =نام، نسب و ولادت=
    مؤلف، نام خود را در اول کتاب [مجمل فصیحی] چنین نوشته: «مقر این تقریر و محرر این تحریر اضعف عباد الله الوافی، احمد بن محمد بن یحیی المدعو و الملقب بفصیح الخوافی...» و تاریخ تولد خود را نیز در ضمن وقایع سال 777ق، بدین عبارت نوشته: «ولادت کاتب، العبد فصیح احمد بن جلال‌الدین محمد‌ بن‌ نصیرالدین یحیی» و نسب خود را به ابوامامه صدی بن عجلان بن وهب باهلی از اصحاب حضرت رسول اکرم(ص) رسانیده است.
    مؤلف، نام خود را در اول کتاب [مجمل فصیحی] چنین نوشته: «مقر این تقریر و محرر این تحریر اضعف عباد الله الوافی، احمد بن محمد بن یحیی المدعو و الملقب بفصیح الخوافی...» و تاریخ تولد خود را نیز در ضمن وقایع سال 777ق، بدین عبارت نوشته: «ولادت کاتب، العبد فصیح احمد بن جلال‌الدین محمد‌ بن‌ نصیرالدین یحیی» و نسب خود را به ابوامامه صدی بن عجلان بن وهب باهلی از اصحاب حضرت رسول اکرم(ص) رسانیده است.


    ==شرح حال==
    =شرح حال=
    در کتب تذکره و رجال از این مؤلف، نام و نشانی نیست غیر از [[دیوان شیخ آذری اسفرایینی]] که ذیلا به عرض می‌رسد؛ در اول کتاب خود را از تربیت‌شدگان بایسنقر بن شاهرخ‌ شمرده‌ و همواره‌ مورد نظر لطف وی قرار گرفته بود و چندین سال مشغول‌ امور دیوانی شده و در سال 818ق که شاهرخ برای سرکوبی امیرزاده بایقرا به شیراز رفته بود،‌ او‌ نیز‌ در رکاب وی بوده است. در سال 825ق، برای انجام دادن امور مالیاتی او را به کرمان فرستاده‌اند و در سال 827 به بادغیس بازگشته و در‌ سال‌ 828ق، مجددا به دربار امیرزاده بایسنقر رفته و مشغول امور دیوانی بوده و مورد توجه بایسنقر شده‌ است‌.
    در کتب تذکره و رجال از این مؤلف، نام و نشانی نیست غیر از [[دیوان شیخ آذری اسفرایینی]] که ذیلا به عرض می‌رسد؛ در اول کتاب خود را از تربیت‌شدگان بایسنقر بن شاهرخ‌ شمرده‌ و همواره‌ مورد نظر لطف وی قرار گرفته بود و چندین سال مشغول‌ امور دیوانی شده و در سال 818ق که شاهرخ برای سرکوبی امیرزاده بایقرا به شیراز رفته بود،‌ او‌ نیز‌ در رکاب وی بوده است. در سال 825ق، برای انجام دادن امور مالیاتی او را به کرمان فرستاده‌اند و در سال 827 به بادغیس بازگشته و در‌ سال‌ 828ق، مجددا به دربار امیرزاده بایسنقر رفته و مشغول امور دیوانی بوده و مورد توجه بایسنقر شده‌ است‌.


    ==طبع شعر==
    =طبع شعر=
    خوافی‌ طبع شعر نیز داشته و در بعضی موارد از خود اشعار و ماده تاریخ‌هایی‌ گفته‌ که‌ در «مجمل فصیحی» درج شده؛ ازاین‌رو باید دیوانی هم داشته باشد که دیده نشده است.‌ مؤیّد‌ این‌مطلب،‌ تعریفی است از شیخ [[آذری اسفرائینی]] (متوفای866ق) از شعرای زمان شاهرخ بن‌ امیر‌ تیمور که با فصیحی خوافی معاصر بوده و شعر او را تعریف کرده است.
    خوافی‌ طبع شعر نیز داشته و در بعضی موارد از خود اشعار و ماده تاریخ‌هایی‌ گفته‌ که‌ در «مجمل فصیحی» درج شده؛ ازاین‌رو باید دیوانی هم داشته باشد که دیده نشده است.‌ مؤیّد‌ این‌مطلب،‌ تعریفی است از شیخ [[آذری اسفرائینی]] (متوفای866ق) از شعرای زمان شاهرخ بن‌ امیر‌ تیمور که با فصیحی خوافی معاصر بوده و شعر او را تعریف کرده است.


    فصیحی در تعریف و مدح بایسنقر قلم‌فرسایی‌ زیاد‌ نموده‌ است. در سال 843ق، در نزد گوهرشادآغا زوجه شاهرخ، در اثر سعایت همکارانش مقصر واقع شده‌ و به فرمان‌ وی به حبس می‌افتد و بعدا خلاصی می‌یابد. بعد از مرگ بایسنقر از ناپایداری روزگار شکایت کرده، گوشه‌نشینی اختیار می‌نماید و مشغول تألیف و تنظیم‌ کتاب مجمل فصیحی می‌گردد و پس از‌ خاتمه‌ آن را به نام شاهرخ موشّح گردانیده و به وی تقدیم می‌کند.
    فصیحی در تعریف و مدح بایسنقر قلم‌فرسایی‌ زیاد‌ نموده‌ است. در سال 843ق، در نزد گوهرشادآغا زوجه شاهرخ، در اثر سعایت همکارانش مقصر واقع شده‌ و به فرمان‌ وی به حبس می‌افتد و بعدا خلاصی می‌یابد. بعد از مرگ بایسنقر از ناپایداری روزگار شکایت کرده، گوشه‌نشینی اختیار می‌نماید و مشغول تألیف و تنظیم‌ کتاب مجمل فصیحی می‌گردد و پس از‌ خاتمه‌ آن را به نام شاهرخ موشّح گردانیده و به وی تقدیم می‌کند.


    ==وفات==
    =وفات=
    از تاریخ وفات وی اطلاع صحیحی‌ در‌ دست‌ نیست، ولی تا سال 849‌ هجری‌ زنده‌ بوده است<ref>ر.ک: نخجوانی، حسین، ص352-355</ref>‏.
    از تاریخ وفات وی اطلاع صحیحی‌ در‌ دست‌ نیست، ولی تا سال 849‌ هجری‌ زنده‌ بوده است<ref>ر.ک: نخجوانی، حسین، ص352-355</ref>‏.


    ==پانویس ==
    =پانویس =
    <references/>
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    =منابع مقاله=
    [[:noormags:959217|نخجوانی، حسین، «مجمل فصیحی خوافی»، زبان و ادب فارسی (دانشگاه تبریز)، پاییز 1339، شماره 55، ص 352 تا 359]].
    [[:noormags:959217|نخجوانی، حسین، «مجمل فصیحی خوافی»، زبان و ادب فارسی (دانشگاه تبریز)، پاییز 1339، شماره 55، ص 352 تا 359]].




    ==وابسته‌ها==
    =وابسته‌ها=
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[مجمل فصیحی]]


    [[مجمل فصیحی]]
    [[مجمل فصیحی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۵

    خوافی، احمد بن محمد
    NUR03865.jpg
    لقبفصیح خوافی
    نام پدرمحمد
    ولادت777ق
    رحلتزنده تا 849‌ هجری‌
    پیشهنویسنده، تاریخ‌نگار، شاعر
    اطلاعات علمی
    برخی آثارمجمل فصیحی

    احمد بن محمد خوافی (777- بعد از 849ق)، ملقب به فصیح خوافی، شاعر، تاریخ‌نگار، نویسنده کتاب مجمل فصیحی است.

    نام، نسب و ولادت

    مؤلف، نام خود را در اول کتاب [مجمل فصیحی] چنین نوشته: «مقر این تقریر و محرر این تحریر اضعف عباد الله الوافی، احمد بن محمد بن یحیی المدعو و الملقب بفصیح الخوافی...» و تاریخ تولد خود را نیز در ضمن وقایع سال 777ق، بدین عبارت نوشته: «ولادت کاتب، العبد فصیح احمد بن جلال‌الدین محمد‌ بن‌ نصیرالدین یحیی» و نسب خود را به ابوامامه صدی بن عجلان بن وهب باهلی از اصحاب حضرت رسول اکرم(ص) رسانیده است.

    شرح حال

    در کتب تذکره و رجال از این مؤلف، نام و نشانی نیست غیر از دیوان شیخ آذری اسفرایینی که ذیلا به عرض می‌رسد؛ در اول کتاب خود را از تربیت‌شدگان بایسنقر بن شاهرخ‌ شمرده‌ و همواره‌ مورد نظر لطف وی قرار گرفته بود و چندین سال مشغول‌ امور دیوانی شده و در سال 818ق که شاهرخ برای سرکوبی امیرزاده بایقرا به شیراز رفته بود،‌ او‌ نیز‌ در رکاب وی بوده است. در سال 825ق، برای انجام دادن امور مالیاتی او را به کرمان فرستاده‌اند و در سال 827 به بادغیس بازگشته و در‌ سال‌ 828ق، مجددا به دربار امیرزاده بایسنقر رفته و مشغول امور دیوانی بوده و مورد توجه بایسنقر شده‌ است‌.

    طبع شعر

    خوافی‌ طبع شعر نیز داشته و در بعضی موارد از خود اشعار و ماده تاریخ‌هایی‌ گفته‌ که‌ در «مجمل فصیحی» درج شده؛ ازاین‌رو باید دیوانی هم داشته باشد که دیده نشده است.‌ مؤیّد‌ این‌مطلب،‌ تعریفی است از شیخ آذری اسفرائینی (متوفای866ق) از شعرای زمان شاهرخ بن‌ امیر‌ تیمور که با فصیحی خوافی معاصر بوده و شعر او را تعریف کرده است.

    فصیحی در تعریف و مدح بایسنقر قلم‌فرسایی‌ زیاد‌ نموده‌ است. در سال 843ق، در نزد گوهرشادآغا زوجه شاهرخ، در اثر سعایت همکارانش مقصر واقع شده‌ و به فرمان‌ وی به حبس می‌افتد و بعدا خلاصی می‌یابد. بعد از مرگ بایسنقر از ناپایداری روزگار شکایت کرده، گوشه‌نشینی اختیار می‌نماید و مشغول تألیف و تنظیم‌ کتاب مجمل فصیحی می‌گردد و پس از‌ خاتمه‌ آن را به نام شاهرخ موشّح گردانیده و به وی تقدیم می‌کند.

    وفات

    از تاریخ وفات وی اطلاع صحیحی‌ در‌ دست‌ نیست، ولی تا سال 849‌ هجری‌ زنده‌ بوده است[۱]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: نخجوانی، حسین، ص352-355

    منابع مقاله

    نخجوانی، حسین، «مجمل فصیحی خوافی»، زبان و ادب فارسی (دانشگاه تبریز)، پاییز 1339، شماره 55، ص 352 تا 359.


    وابسته‌ها