بغدادی، عبداللطیف: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاریخ نگاری' به 'تاریخنگاری') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'بغدادی (ابهام زدایی)' به 'بغدادی (ابهامزدایی)') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|بغدادی ( | {{کاربردهای دیگر|بغدادی (ابهامزدایی)}} | ||
'''موفقالدين عبداللطيف بن يوسف بن محمد بن على بغدادى''' (557-629ق)، معروف به عبداللطیف بغدادی و ملقب به موصلی بغدادی، ابن اللَّباد، ابن نُقطَه و ابن المطجن، پزشک، زیست شناس، پژوهشگر، نویسنده، فیلسوف؛ مورخ، مصر شناس، سیاح، حکیمی ذوفنون | '''موفقالدين عبداللطيف بن يوسف بن محمد بن على بغدادى''' (557-629ق)، معروف به عبداللطیف بغدادی و ملقب به موصلی بغدادی، ابن اللَّباد، ابن نُقطَه و ابن المطجن، پزشک، زیست شناس، پژوهشگر، نویسنده، فیلسوف؛ مورخ، مصر شناس، سیاح، حکیمی ذوفنون | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۹
نام | عبداللطیف بغدادی، عبدالطیف بن یوسف |
---|---|
نامهای دیگر | ابن لباد
ابن نقطه بغدادی، عبداللطیف بن یوسف عبداللطیف اللبغدادی، موفقالدین ابومحمد |
نام پدر | یوسف |
متولد | 557ق |
محل تولد | بغداد |
رحلت | 629 ق |
اساتید | کمالالدین بن یونس
کندی بغدادی |
برخی آثار | الطب من الکتاب و السنة |
کد مؤلف | AUTHORCODE03123AUTHORCODE |
موفقالدين عبداللطيف بن يوسف بن محمد بن على بغدادى (557-629ق)، معروف به عبداللطیف بغدادی و ملقب به موصلی بغدادی، ابن اللَّباد، ابن نُقطَه و ابن المطجن، پزشک، زیست شناس، پژوهشگر، نویسنده، فیلسوف؛ مورخ، مصر شناس، سیاح، حکیمی ذوفنون
ولادت
در سال 557ق (1162م) در شهر بغداد ديده به جهان گشود. وى از فلاسفه اسلامى و از پركارترين و پرتأليفترين نويسندگان در زمينه فلسفه، روانشناسى، طب، تاريخ، جغرافيا و ادبيات است.
تحصیلات
وی فقه و حدیث را نزد ابن البَطِّیّ، ابوزرعه، ابوالقاسمبنفضلان و ابن خشاب آموخت و لغت و ادب را در مجلس ابن عبیده کرخی و خطیب تبریزی تلمذ کرد. بهگفته ابن ابیاصیبعه، مقدمه حساب و نحو را نزد دانشمندی مغربی آموخت که به بغداد مهاجرت کرده بود و به ابن تاتلی شهرت داشت و همو شور و اشتیاق به فراگیری حکمت و فلسفه را در درون عبداللطیف شعلهور کرد. عبداللطیف در نتیجه تعلیمات شیخ خود، با کتب ابن سینا و شاگردش بهمنیار آشنایی یافت.
در سال 585ق/1189م، بهمنظور کسب آگاهی بیشتر درباره علوم محبوبش زادگاه خود را ترک کرد. در موصل ریاضیات و کیمیا را نزد کمالالدین بن یونس فرا گرفت و همانجا با آرا شیخ شهابالدین سهروردی آشنا شد. آنگاه روانه شهرهای مصر و شام شد که در این زمان، مرکز تجمع عالمان و دانشمندان بود. در دمشق در مجلس مباحثه کندی بغدادی نحوی حاضر شد و مباحث فلسفی و کلامی را دنبال کرد. آنگاه روانه قدس شد و به بهاءالدینبنشداد پیوست. آشنایی وی با عمادالدین کاتب اصفهانی، ادیب و مورخ مشهور عصر ایوبی نیز در همین زمان اتفاق افتاد و از مصاحبت با وی فن کتابت و انشا را تجربه کرد.
سپس به دمشق بازگشت و در شام، در کانون توجه و حمایت صلاحالدین ایوبی قرار گرفت و پس از چندی، به مقام استادی یکی از مدارس دمشق منصوب شد. پس از وفات سلطان نیز به مصر رفت و آنجا نیز جانشینان صلاحالدین و قاضیفاضل از او حمایت کردند. در مصر با یاسین السیمیایی، موسیبنمیمون و ابن سناءالملک آشنا شد و دانش خود را در سیمیا، کیمیا و طب کامل کرد و به مطالعه در زمینه طب، کیمیا و گیاهشناسی ادامه داد.
عبداللطیف در نتیجه تقربیافتن در دستگاه ایوبیان، فرصت یافت تا مطالعات محبوب خود را در زمینههای مختلف، بهویژه کالبدشکافی، تکمیل کند. در قاهره اجازه یافت، اجساد مومیایی را معاینه و بررسی کند و اطلاعاتی از مشاهدات عینی خود درباره آناتومی بدن انسان ارائه کند که بهگفته گاستون ویت، تا آن زمان در هیچ کتابی دیده نشده بود. در زمان سلطنت ملکعادل سیفالدین ابوبکربنایوب، روانه بیتالمقدس شد و مدتی در جوار او، در این شهر اقامت گزید. آنگاه در سال 604ق/1207م، بههمراه ملکعادل به دمشق بازگشت و در بیمارستان نوری مشغول به کار شد. وی در سفرهای خود از شهرهای حلب، حران، حجاز و آسیایصغیر دیدن کرد و در سال 625ق/1227م مدتی را در ارزنجان، در نزدیکی ارزنةالروم، اقامت گزید و با اخبار مغولان آشنا شد. سرانجام پس از گذراندن سالها تلاش علمی و تحمل رنج سفر به اقصا نقاط سرزمینهای اسلامی به موطن خود، یعنی بغداد، بازگشت.
کراچکوفسکی (Krachkovsky) عبداللطیف را دانشمندی پرمایه و ذوفنون توصیف میکند که در سختترین بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و طبیعی روزگار خود نظیر قحطی، زلزله، وبا و... دست از پژوهش و مطالعه برنداشت و علاوهبر پژوهش در زمینههای مختلف علمی، نظیر طب و کیمیا و تشریح به مطالعات زیستشناسی، زمینشناسی، جغرافیایی و تاریخی نیز اهتمام ورزید. با کتب ابن سینا و غزالی نیز بهطور کامل آشنا بود و در فلسفه، خاصه فلسفه ارسطو، تخصص تمام داشت. به گرایش مشاء متمایل بود و فلسفه سهروردی را نمیپسندید و بر آرا او نقادانه نظر میکرد.
عبداللطیف در زمینههای مختلف علمی بهویژه نحو، ادب، منطق، فلسفه، طبیعیات، طب و الاهیات آثار فراوانی برجای نهاده است. ابن ابیاصیبعه در حدود یکصدوپنجاه عنوان از این تصنیفات را برشمرده است که شامل تألیف، تلخیص و شرح در موضوعات مختلف و با حجمهای متفاوت است. [۱]
وفات
وى در سال 629ق (1231م) در بغداد درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
آثار
از وى آثار بسيارى گزارش شده است كه نمونهاى از آن را نقل مىكنيم:
- الافادة و الاعتبار في الامور المشاهدة و الحوادث المعاينة بارض مصر.
- ملخص كتاب مقالة التاج في صفات النبى(ص).
- قوانين البلاغة.
- بلغة الحكيم.
- غريب الحديث.
- شرح احاديث ابن ماجة المتعلقة بالطب.
- التجريد في اللغة.
- الطب في الكتاب و السنة.
- اخبار مصر.
- آلات النفس.
- الانتصاف بين ابن برى و ابن الخشاب في كلامها على المقامات.
- تحفة الآمل
- الجامع الكبير في المنطق و الطبيعى و الالهى.
- الحكمة العلائية.
- شرح فصول البقراط.
- الواضحة في اعراب الفاتحة.
- الكلام في الذات و الصفات الذاتية الجارية على السنة المتعلمين
- كشف الظلامة عن قدامة.
- احاديث مخرجة من الجمع بين المصححين
- المغنى الجلى في الحساب.
پانویس
- ↑ بادکوبه هزاوه، احمد؛ آبانگاه ازگمی، معصومه؛ ص1-30