دیوان قطران تبریزی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'حـ' به 'ح') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[قطران، ابومنصور]] (نويسنده) | [[قطران، ابومنصور]] (نويسنده) | ||
[[نخجوانی، محمد ]] (مصحح) | [[نخجوانی، محمد]] (مصحح) | ||
[[فروزانفر، بدیعالزمان ]] ( نويسنده) | [[فروزانفر، بدیعالزمان]] (نويسنده) | ||
[[صفا، ذبیح الله ]] ( نويسنده) | [[صفا، ذبیح الله]] (نويسنده) | ||
[[تقیزاده، حسن]] ( نويسنده) | [[تقیزاده، حسن]] (نويسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =PIR۴۷۱۴/د۹ ۱۳۳۱ | ||
| موضوع =شعر فارسی - قرن 5ق. | | موضوع =شعر فارسی - قرن 5ق. | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دیوان قطران تبریزی'''، مجموعه اشعار ابومنصور قطران تبریزی (نخستین دهه قرن پنجم - احتمالا 465ق) است که از روی نسخه محمد | '''دیوان قطران تبریزی'''، مجموعه اشعار [[قطران، ابومنصور|ابومنصور قطران تبریزی]] (نخستین دهه قرن پنجم - احتمالا 465ق) است که از روی نسخه [[نخجوانی، محمد|محمد نخجوانی]]، با مقالاتی از [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]]، [[صفا، ذبیحالله|ذبیحالله صفا]] و [[تقیزاده، حسن|سید حسن تقیزاده]]، منتشر شده است. | ||
شعر قطران از لحاظ مضمون و محتوا، عمدتاً شامل مدح و تغزل است. هرچند در اشعار او اصطلاحاتی مانند عرض و جوهر نیز دیده میشود و به نام افلاطون هم برمیخوریم، این اشعار از لحاظ فلسفی و علمی چندان پایه و مایهای ندارد و در مجموع اغلب اشعارش به سادگی و زلالی سبک خراسانی (عصر غزنویان) نزدیکتر است تا تأملورزیهای اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم<ref>ر.ک: جعفری، مسعود، ص51</ref>. | شعر [[قطران، ابومنصور|قطران]] از لحاظ مضمون و محتوا، عمدتاً شامل مدح و تغزل است. هرچند در اشعار او اصطلاحاتی مانند عرض و جوهر نیز دیده میشود و به نام افلاطون هم برمیخوریم، این اشعار از لحاظ فلسفی و علمی چندان پایه و مایهای ندارد و در مجموع اغلب اشعارش به سادگی و زلالی سبک خراسانی (عصر غزنویان) نزدیکتر است تا تأملورزیهای اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم<ref>ر.ک: جعفری، مسعود، ص51</ref>. | ||
روشنبینی او را از شعرهایی که در آنها فال و خرافات را بیهوده میشمارد، میتوان دریافت: | روشنبینی او را از شعرهایی که در آنها فال و خرافات را بیهوده میشمارد، میتوان دریافت: | ||
{{شعر}} | |||
مدار بیهده مشغول دل به زجر و به فال | {{ب|''محال باشد فال و محال باشد زجر''|2=''مدار بیهده مشغول دل به زجر و به فال''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
مطالب مربوط به طب در دیوان او از حد اشاره به گلشکر و صفرا تجاوز نمیکند. نمیتوان قطران را متمایل به اندیشههای خیامی و لاادریگری دانست، اما او به خود اجازه میدهد که در لابهلای مدایح، توصیفها و تغزلهایش، گهگاه چنین اندیشههایی را نیز بگنجاند؛ چنانکه در توصیف کاخ و باغ ممدوح میگوید: | مطالب مربوط به طب در دیوان او از حد اشاره به گلشکر و صفرا تجاوز نمیکند. نمیتوان قطران را متمایل به اندیشههای خیامی و لاادریگری دانست، اما او به خود اجازه میدهد که در لابهلای مدایح، توصیفها و تغزلهایش، گهگاه چنین اندیشههایی را نیز بگنجاند؛ چنانکه در توصیف کاخ و باغ ممدوح میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
از پی آن کان به شک و این به یقین است | {{ب|''خلد برین بخردان بر این نگزینند''|2=''از پی آن کان به شک و این به یقین است''<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
مهمترین خصوصیت شعر قطران، بهلحاظ صورت و شیوه بیان، آراسته بودن آن به صنایع شعری است. صنعتگریهای قطران غالباً جنبه لفظی و صوری دارد و بیآنکه دچار تصنع و تکلف شود، از عهده آن برمیآید. وی بیش از هر آرایهای از انواع جناس استفاده کرده است. این ویژگی شعر قطران از | مهمترین خصوصیت شعر قطران، بهلحاظ صورت و شیوه بیان، آراسته بودن آن به صنایع شعری است. صنعتگریهای قطران غالباً جنبه لفظی و صوری دارد و بیآنکه دچار تصنع و تکلف شود، از عهده آن برمیآید. وی بیش از هر آرایهای از انواع جناس استفاده کرده است. این ویژگی شعر قطران از قدیم مورد توجه بوده است و او را باید مقتدای شاعران دیگر در پرداختن به برخی صنایع شعری، بهویژه جناس دانست. گذشته از جناس، آرایههای دیگری را نیز در شعر او میتوان دید که غالباً جنبه لفظی دارند؛ از جمله: تضاد، لف و نشر، مراعات نظیر، ترصیع، طرد و عکس، ردالعجز، تأكيد المدح بما يشبه الذم، تأكيد الذم بما يشبه المدح، مبالغه و اغراق، حسن تعلیل و...<ref>ر.ک: همان، ص52-53</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
جعفری، مسعود، «نقد شعر فارسی: نگاهی دیگر به زندگی و شعر قطران تبریزی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، بخارا، فروردین و اردیبهشت 1391- شماره | [[:noormags:1000897|جعفری، مسعود، «نقد شعر فارسی: نگاهی دیگر به زندگی و شعر قطران تبریزی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، بخارا، فروردین و اردیبهشت 1391- شماره 86]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[دیوان قطران تبریزی (فرهنگستان زبان)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]] | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط عباس مکرمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۱۱
دیوان حکیم قطران تبریزی از روی نسخه تصحیح شده مرحوم محمد نخجوانی | |
---|---|
پدیدآوران | قطران، ابومنصور (نويسنده)
نخجوانی، محمد (مصحح) فروزانفر، بدیعالزمان (نويسنده) صفا، ذبیح الله (نويسنده) تقیزاده، حسن (نويسنده) |
ناشر | ققنوس |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1362ش |
چاپ | 1 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 5ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR۴۷۱۴/د۹ ۱۳۳۱ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان قطران تبریزی، مجموعه اشعار ابومنصور قطران تبریزی (نخستین دهه قرن پنجم - احتمالا 465ق) است که از روی نسخه محمد نخجوانی، با مقالاتی از بدیعالزمان فروزانفر، ذبیحالله صفا و سید حسن تقیزاده، منتشر شده است.
شعر قطران از لحاظ مضمون و محتوا، عمدتاً شامل مدح و تغزل است. هرچند در اشعار او اصطلاحاتی مانند عرض و جوهر نیز دیده میشود و به نام افلاطون هم برمیخوریم، این اشعار از لحاظ فلسفی و علمی چندان پایه و مایهای ندارد و در مجموع اغلب اشعارش به سادگی و زلالی سبک خراسانی (عصر غزنویان) نزدیکتر است تا تأملورزیهای اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم[۱].
روشنبینی او را از شعرهایی که در آنها فال و خرافات را بیهوده میشمارد، میتوان دریافت:
محال باشد فال و محال باشد زجر | مدار بیهده مشغول دل به زجر و به فال[۲] |
مطالب مربوط به طب در دیوان او از حد اشاره به گلشکر و صفرا تجاوز نمیکند. نمیتوان قطران را متمایل به اندیشههای خیامی و لاادریگری دانست، اما او به خود اجازه میدهد که در لابهلای مدایح، توصیفها و تغزلهایش، گهگاه چنین اندیشههایی را نیز بگنجاند؛ چنانکه در توصیف کاخ و باغ ممدوح میگوید:
خلد برین بخردان بر این نگزینند | از پی آن کان به شک و این به یقین است[۳] |
مهمترین خصوصیت شعر قطران، بهلحاظ صورت و شیوه بیان، آراسته بودن آن به صنایع شعری است. صنعتگریهای قطران غالباً جنبه لفظی و صوری دارد و بیآنکه دچار تصنع و تکلف شود، از عهده آن برمیآید. وی بیش از هر آرایهای از انواع جناس استفاده کرده است. این ویژگی شعر قطران از قدیم مورد توجه بوده است و او را باید مقتدای شاعران دیگر در پرداختن به برخی صنایع شعری، بهویژه جناس دانست. گذشته از جناس، آرایههای دیگری را نیز در شعر او میتوان دید که غالباً جنبه لفظی دارند؛ از جمله: تضاد، لف و نشر، مراعات نظیر، ترصیع، طرد و عکس، ردالعجز، تأكيد المدح بما يشبه الذم، تأكيد الذم بما يشبه المدح، مبالغه و اغراق، حسن تعلیل و...[۴].