حدیث بندگی و دلبردگی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
     
    (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR.....J1.jpg
    | تصویر =NUR115364J1.jpg
    | عنوان =
    | عنوان =
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏BP۲۶۸/۰۲/س۴
    | موضوع =
    | موضوع =نقد و تفسیر دعا‌ی ابوحمزه‌ ثما‌لی‌,دعا‌ -- فلسفه‌
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =مؤسسه فرهنگی صراط  
    | ناشر =مؤسسه فرهنگی صراط  
    خط ۱۵: خط ۱۵:
    | سال نشر =1375  
    | سال نشر =1375  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE115364AUTOMATIONCODE
    | چاپ =دوم
    | چاپ =دوم
    | شابک =
    | شابک =
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''حدیث بندگی و دلبردگی''' تألیف عبدالکریم سروش؛ این نوشتار، متن مجموعه سخنرانی‌هایی است که در بعضی از مساجد تهران برگزار شده است. موضوع مشترک تمام اين متن‌ها، نيایش و ستایش حضرت حق تعالی و شرح ادعیه ائمه معصومین(ع) است.
    '''حدیث بندگی و دلبردگی''' تألیف [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]]؛ این نوشتار، متن مجموعه سخنرانی‌هایی است که در بعضی از مساجد تهران برگزار شده است. موضوع مشترک تمام اين متن‌ها، نيایش و ستایش حضرت حق تعالی و شرح ادعیه ائمه معصومین(ع) است.


    بخش اول این کتاب - که بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده - شرحی است بر دعای ابوحمزه ثمالی. در این متن کوشیده شده نکته‌های لطیف عرفانی و معرفت‌شناسی و گاه اجتماعیِ این دعای شریف تشریح و تبیین شود.
    بخش اول این کتاب - که بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده - شرحی است بر دعای ابوحمزه ثمالی. در این متن کوشیده شده نکته‌های لطیف عرفانی و معرفت‌شناسی و گاه اجتماعیِ این دعای شریف تشریح و تبیین شود.
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    مؤلف، پس از آوردن مقدمه‌ای به بیان تفاوت میان دعای ابو حمزه ثمالی با دیگر دعاهایی می‌پر دازد که در اسحار ماه مبارک رمضان خوانده می‌شود و سپس فقراتِ برگزیده‌ای از اين دعا را مورد بررسی قرار می‌دهد:
    مؤلف، پس از آوردن مقدمه‌ای به بیان تفاوت میان دعای ابو حمزه ثمالی با دیگر دعاهایی می‌پر دازد که در اسحار ماه مبارک رمضان خوانده می‌شود و سپس فقراتِ برگزیده‌ای از اين دعا را مورد بررسی قرار می‌دهد:


    دعای ابوحمزه که متضمن تضرع به درگاه باری و القاکنندۀ انديشه بندگی و یادآورنده مرگ و عوالم بعد از آن است، پاره‌ای فقراتِ فوق‌العاده بلند فلسفی و عرفانی نیز در خود دارد. خواسته‌هایی که در این دعا مطرح است، گاه معنوی ‏و گاه دنیایی و مربوط به زندگی و معیشت مادی است ....(ص ‎19)
    «دعای ابوحمزه که متضمن تضرع به درگاه باری و القاکنندۀ انديشه بندگی و یادآورنده مرگ و عوالم بعد از آن است، پاره‌ای فقراتِ فوق‌العاده بلند فلسفی و عرفانی نیز در خود دارد. خواسته‌هایی که در این دعا مطرح است، گاه معنوی ‏و گاه دنیایی و مربوط به زندگی و معیشت مادی است....»(ص ‎19)


    ‏بخش دوم کتاب، متنی است با عنوان دیالوگ انسان و خدا. در این متن زمینه‌های فلسفی و روان‌شناسی دعا و نیایش مورد بحت قرار می‌گیرد و
    ‏بخش دوم کتاب، متنی است با عنوان دیالوگ انسان و خدا. در این متن زمینه‌های فلسفی و روان‌شناسی دعا و نیایش مورد بحت قرار می‌گیرد و
    دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفت‌وگوی انسان با خدا طرح می‌شود:
    دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفت‌وگوی انسان با خدا طرح می‌شود:


    ما هنگامی که با خدا سخن می‌گوییم وارد همین دیالوگ و ارتباط زبان می‌شویم؛ یعنی علاوه بر رابطه علّی - معلولی و خالقی - مخلوقی، رابطه دیگری با خداوند برقرار می‌کنیم و خداوند را به نحوی مطبوع‌تر و دل‌پذیرتر در خانه عقل و ضمیر و وجدان خود می‌يابیم و با او احساس نزدیکی می‌کنیم و از طريقٍ زبان که انسانی‌ترین و اعتباری‌ترین ساخته‌ها و دستاوردهای خودِ ماست, خود را به او پیوند می‌دهیم. او را ثنا می‌گوييم، ازاو خواهش می‌کنیم... (ص ۱۱۶)
    «ما هنگامی که با خدا سخن می‌گوییم وارد همین دیالوگ و ارتباط زبان می‌شویم؛ یعنی علاوه بر رابطه علّی - معلولی و خالقی - مخلوقی، رابطه دیگری با خداوند برقرار می‌کنیم و خداوند را به نحوی مطبوع‌تر و دل‌پذیرتر در خانه عقل و ضمیر و وجدان خود می‌يابیم و با او احساس نزدیکی می‌کنیم و از طريقٍ زبان که انسانی‌ترین و اعتباری‌ترین ساخته‌ها و دستاوردهای خودِ ماست, خود را به او پیوند می‌دهیم. او را ثنا می‌گوييم، ازاو خواهش می‌کنیم...» (ص ۱۱۶)


    بخش دیگر کتاب، متنی است با عنوان معشوق محتشم که در آن برخی از مضامین بلند عارفانه دعای امام حسین(ع) در روز عرفه بیان شده است:
    بخش دیگر کتاب، متنی است با عنوان معشوق محتشم که در آن برخی از مضامین بلند عارفانه دعای امام حسین(ع) در روز عرفه بیان شده است:


    دعایی که ما در این‌جا درباره‌اش سخن می‌گوييم؛ دعایی است که عین هم‌نشینی و عين حضور در محضر خداوند محبوب است، نه چون طلبی از
    «دعایی که ما در این‌جا درباره‌اش سخن می‌گوييم؛ دعایی است که عین هم‌نشینی و عين حضور در محضر خداوند محبوب است، نه چون طلبی از
    بدهکاری، بل چون مصاحبتی با معشوقی؛ از این روآدمی‌از طولانی شدنش ملول نمی‌گردد.... (ص ۱۵۷)
    بدهکاری، بل چون مصاحبتی با معشوقی؛ از این روآدمی‌از طولانی شدنش ملول نمی‌گردد....»(ص ۱۵۷)


    فلسفه دعا بخش دیگری از این اثر است که در آن، فلسفه و حکمتِ نيایش و مناجات به درگاه حضرت حق تبیین می‌شود، تا در پرتو آن آشکار شود که امر یا دعوت به دعا چه جهان‌بینی‌ای را به وجود می‌آورد و چه تفکری را نفی و طرد می‌کند:
    فلسفه دعا بخش دیگری از این اثر است که در آن، فلسفه و حکمتِ نيایش و مناجات به درگاه حضرت حق تبیین می‌شود، تا در پرتو آن آشکار شود که امر یا دعوت به دعا چه جهان‌بینی‌ای را به وجود می‌آورد و چه تفکری را نفی و طرد می‌کند:


    خواندنِ خدا برای ما ابزاری برای زندگی نیست. بلکه ابراز بندگی است. هم‌چنین دعا جای تلاش و تصرف در نیروهای جهان را نمی‌گیرد و
    «خواندنِ خدا برای ما ابزاری برای زندگی نیست. بلکه ابراز بندگی است. هم‌چنین دعا جای تلاش و تصرف در نیروهای جهان را نمی‌گیرد و
    به منزله رقیبی برای طبیعت و عقل نیامده است؛ همه زندگيِ ما باید مقرون به روحیه دعایی باشد. (ص ۱۸۵)
    به منزله رقیبی برای طبیعت و عقل نیامده است؛ همه زندگيِ ما باید مقرون به روحیه دعایی باشد.» (ص ۱۸۵)


    توفیق دیدار و طلبِ یقین، عنوانِ مقاله‌ای دیگر است که در آن درباره مهم‌ترین خواسته و هدفی که آدمی در مناجات و نیایش دارد؛ یعنی توفیق دیدار حضرت حق بحث شده است:
    توفیق دیدار و طلبِ یقین، عنوانِ مقاله‌ای دیگر است که در آن درباره مهم‌ترین خواسته و هدفی که آدمی در مناجات و نیایش دارد؛ یعنی توفیق دیدار حضرت حق بحث شده است:
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    کمند لطف، عنوان مقاله دیگر کتاب است که در آن دیدگاه مولوی در خصوص دعا و نیایش در کتاب مثنوی بیان شده است و در پایان پاره‌ای از دعاهای مثنوی آمده است:
    کمند لطف، عنوان مقاله دیگر کتاب است که در آن دیدگاه مولوی در خصوص دعا و نیایش در کتاب مثنوی بیان شده است و در پایان پاره‌ای از دعاهای مثنوی آمده است:


    مثنوی بدون ذکر خدا و نعت پیامبر(ص) شروع شده است. برخلاف رسم شاعران و نویسندگان دیگرکه به طور کلیشه‌ای و مقاله‌وار ابندا به دعا و ثنایِ باری و سپس به مدح اولیا و پیشوایان دینی می‌پردازند. با این همه، نام و یاد حدا و دوستان و اولیای الهی در تمام مثنوی جاری است.(ص ۲۱۹)
    [[مثنوی معنوی|مثنوی]] بدون ذکر خدا و نعت پیامبر(ص) شروع شده است. برخلاف رسم شاعران و نویسندگان دیگرکه به طور کلیشه‌ای و مقاله‌وار ابندا به دعا و ثنایِ باری و سپس به مدح اولیا و پیشوایان دینی می‌پردازند. با این همه، نام و یاد حدا و دوستان و اولیای الهی در تمام [[مثنوی معنوی|مثنوی]] جاری است.(ص ۲۱۹)


    دعای عارفان و پرتوی از دعای عرفه، بخش‌های پایانی این اثر می‌باشد که محصول یک پرسش و پاسخ دانشجویی بوده و در آن به پرسش‌های زیر
    دعای عارفان و پرتوی از دعای عرفه، بخش‌های پایانی این اثر می‌باشد که محصول یک پرسش و پاسخ دانشجویی بوده و در آن به پرسش‌های زیر
    خط ۷۷: خط ۷۷:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده: تفسیر]]
    [[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
    [[رده:مقالات جدید(آذر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات جدید(آذر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 آذر 1402]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۷

    حدیث بندگی و دلبردگی
    حدیث بندگی و دلبردگی
    پدیدآورانسروش، عبدالکریم (نویسنده)
    ناشرمؤسسه فرهنگی صراط
    مکان نشرتهران
    سال نشر1375
    چاپدوم
    موضوعنقد و تفسیر دعا‌ی ابوحمزه‌ ثما‌لی‌,دعا‌ -- فلسفه‌
    کد کنگره
    ‏BP۲۶۸/۰۲/س۴

    حدیث بندگی و دلبردگی تألیف عبدالکریم سروش؛ این نوشتار، متن مجموعه سخنرانی‌هایی است که در بعضی از مساجد تهران برگزار شده است. موضوع مشترک تمام اين متن‌ها، نيایش و ستایش حضرت حق تعالی و شرح ادعیه ائمه معصومین(ع) است.

    بخش اول این کتاب - که بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده - شرحی است بر دعای ابوحمزه ثمالی. در این متن کوشیده شده نکته‌های لطیف عرفانی و معرفت‌شناسی و گاه اجتماعیِ این دعای شریف تشریح و تبیین شود.

    بهره‌گیری از اشعار حافظ، مولوی و استناد به آیات و روایات معصومین از مهم‌ترین ویژگی‌های این کتاب محسوب می‌شود.

    مؤلف، پس از آوردن مقدمه‌ای به بیان تفاوت میان دعای ابو حمزه ثمالی با دیگر دعاهایی می‌پر دازد که در اسحار ماه مبارک رمضان خوانده می‌شود و سپس فقراتِ برگزیده‌ای از اين دعا را مورد بررسی قرار می‌دهد:

    «دعای ابوحمزه که متضمن تضرع به درگاه باری و القاکنندۀ انديشه بندگی و یادآورنده مرگ و عوالم بعد از آن است، پاره‌ای فقراتِ فوق‌العاده بلند فلسفی و عرفانی نیز در خود دارد. خواسته‌هایی که در این دعا مطرح است، گاه معنوی ‏و گاه دنیایی و مربوط به زندگی و معیشت مادی است....»(ص ‎19)

    ‏بخش دوم کتاب، متنی است با عنوان دیالوگ انسان و خدا. در این متن زمینه‌های فلسفی و روان‌شناسی دعا و نیایش مورد بحت قرار می‌گیرد و دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفت‌وگوی انسان با خدا طرح می‌شود:

    «ما هنگامی که با خدا سخن می‌گوییم وارد همین دیالوگ و ارتباط زبان می‌شویم؛ یعنی علاوه بر رابطه علّی - معلولی و خالقی - مخلوقی، رابطه دیگری با خداوند برقرار می‌کنیم و خداوند را به نحوی مطبوع‌تر و دل‌پذیرتر در خانه عقل و ضمیر و وجدان خود می‌يابیم و با او احساس نزدیکی می‌کنیم و از طريقٍ زبان که انسانی‌ترین و اعتباری‌ترین ساخته‌ها و دستاوردهای خودِ ماست, خود را به او پیوند می‌دهیم. او را ثنا می‌گوييم، ازاو خواهش می‌کنیم...» (ص ۱۱۶)

    بخش دیگر کتاب، متنی است با عنوان معشوق محتشم که در آن برخی از مضامین بلند عارفانه دعای امام حسین(ع) در روز عرفه بیان شده است:

    «دعایی که ما در این‌جا درباره‌اش سخن می‌گوييم؛ دعایی است که عین هم‌نشینی و عين حضور در محضر خداوند محبوب است، نه چون طلبی از بدهکاری، بل چون مصاحبتی با معشوقی؛ از این روآدمی‌از طولانی شدنش ملول نمی‌گردد....»(ص ۱۵۷)

    فلسفه دعا بخش دیگری از این اثر است که در آن، فلسفه و حکمتِ نيایش و مناجات به درگاه حضرت حق تبیین می‌شود، تا در پرتو آن آشکار شود که امر یا دعوت به دعا چه جهان‌بینی‌ای را به وجود می‌آورد و چه تفکری را نفی و طرد می‌کند:

    «خواندنِ خدا برای ما ابزاری برای زندگی نیست. بلکه ابراز بندگی است. هم‌چنین دعا جای تلاش و تصرف در نیروهای جهان را نمی‌گیرد و به منزله رقیبی برای طبیعت و عقل نیامده است؛ همه زندگيِ ما باید مقرون به روحیه دعایی باشد.» (ص ۱۸۵)

    توفیق دیدار و طلبِ یقین، عنوانِ مقاله‌ای دیگر است که در آن درباره مهم‌ترین خواسته و هدفی که آدمی در مناجات و نیایش دارد؛ یعنی توفیق دیدار حضرت حق بحث شده است:

    فقط یک بار ممکن است که نگاهِ خداوند با نگاه ما تلاقی کند و اين تنها حظِّ ما در تمام عمرمان باشد؛ حلاوت مسئله هم در همین جاست که آدمی نمی‌داند که آن یک بارکی است؟! (ص ۲۰۵)

    کمند لطف، عنوان مقاله دیگر کتاب است که در آن دیدگاه مولوی در خصوص دعا و نیایش در کتاب مثنوی بیان شده است و در پایان پاره‌ای از دعاهای مثنوی آمده است:

    مثنوی بدون ذکر خدا و نعت پیامبر(ص) شروع شده است. برخلاف رسم شاعران و نویسندگان دیگرکه به طور کلیشه‌ای و مقاله‌وار ابندا به دعا و ثنایِ باری و سپس به مدح اولیا و پیشوایان دینی می‌پردازند. با این همه، نام و یاد حدا و دوستان و اولیای الهی در تمام مثنوی جاری است.(ص ۲۱۹)

    دعای عارفان و پرتوی از دعای عرفه، بخش‌های پایانی این اثر می‌باشد که محصول یک پرسش و پاسخ دانشجویی بوده و در آن به پرسش‌های زیر پاسخ داده شده است:

    1. جایگاه دعا در جهان‌بینی اسلامی چیست؟
    2. آیا از خدا چیزهای دیگر خواستن شرک است؟
    3. دعای عرفه چه ویژگی‌ها و لطایفی دارد؟ [۱]


    پانويس

    1. باقریان موحد، سید رضا، ص119-122


    منابع مقاله

    باقریان موحد، سید رضا، کتاب‌شناسی نیایش، بوستان کتاب، قم، چاپ سوم، 1387ش

    وابسته‌ها