طبیب، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ الکتانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
     
    (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۳۰: خط ۳۰:
    | مشایخ =  
    | مشایخ =  
    | معاصرین = ابوعامر منصور، ابومروان‌ مظفر، سلیمان‌ بن‌ مهران‌ سَرَقُسطى‌ِ؛
    | معاصرین = ابوعامر منصور، ابومروان‌ مظفر، سلیمان‌ بن‌ مهران‌ سَرَقُسطى‌ِ؛
    | شاگردان = ابن‌ حزم‌ ، مصحفى؛
    | شاگردان = ابن‌ حزم‌، مصحفى؛
    | اجازه اجتهاد از =  
    | اجازه اجتهاد از =  
    | درجه علمی = پزشک‌، ادیب‌؛
    | درجه علمی = پزشک‌، ادیب‌؛
    خط ۴۶: خط ۴۶:


    درباره لقب‌، نام‌ پدر و نیای‌ وی‌ در منابع‌ اختلاف‌ است‌. او خود را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ کتانى‌ نامیده‌ است‌، ولى‌ مآخذ دیگر نام‌ پدرش‌ را به‌ اختلاف‌، حسن‌ یا حسین‌ نوشته‌اند، اما گفته ابن‌ ابار که‌ هر دو نام‌ را در نسب‌ نامه ابن‌ کتانى‌ وارد کرده‌ و او را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ نامیده‌ است‌، از همه‌ درست‌تر به‌ نظر مى‌رسد، چه‌ حتى‌ منابعى‌ که‌ نام‌ پدر او را حسین‌ آورده‌اند، از عموی‌ او به‌ نام‌ ابوالولید محمد بن‌ حسین‌ یاد کرده‌اند.
    درباره لقب‌، نام‌ پدر و نیای‌ وی‌ در منابع‌ اختلاف‌ است‌. او خود را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ کتانى‌ نامیده‌ است‌، ولى‌ مآخذ دیگر نام‌ پدرش‌ را به‌ اختلاف‌، حسن‌ یا حسین‌ نوشته‌اند، اما گفته ابن‌ ابار که‌ هر دو نام‌ را در نسب‌ نامه ابن‌ کتانى‌ وارد کرده‌ و او را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ نامیده‌ است‌، از همه‌ درست‌تر به‌ نظر مى‌رسد، چه‌ حتى‌ منابعى‌ که‌ نام‌ پدر او را حسین‌ آورده‌اند، از عموی‌ او به‌ نام‌ ابوالولید محمد بن‌ حسین‌ یاد کرده‌اند.
    ==ولادت==
    ==ولادت==


    با توجه‌ به‌ آنکه‌ گفته‌اند ابن‌ کتانى‌ نزدیک‌ به‌ 80 سال‌ زیست‌، مى‌بایست‌ حدود 340ق‌ زاده‌ شده‌ باشد. ابن‌ ابار که‌ به‌ نقل‌ از صاعد اندلسى‌، تاریخ‌ فوت‌ او را حدود 420ق‌ آورده‌، سن‌ او را نزدیک‌ به‌ 60 سال‌ گفته‌ است و این‌ درست‌ نیست‌.
    با توجه‌ به‌ آنکه‌ گفته‌اند ابن‌ کتانى‌ نزدیک‌ به‌ 80 سال‌ زیست‌، مى‌بایست‌ حدود 340ق‌ زاده‌ شده‌ باشد. ابن‌ ابار که‌ به‌ نقل‌ از صاعد اندلسى‌، تاریخ‌ فوت‌ او را حدود 420ق‌ آورده‌، سن‌ او را نزدیک‌ به‌ 60 سال‌ گفته‌ است و این‌ درست‌ نیست‌.
    ==تحصیلات==
    ==تحصیلات==


    ابن‌ کتانى‌ در قرطبه‌ نزد کسانى‌ چون‌ عمویش‌ ابوالولید و محمد بن‌ عبدون‌ و احمد بن‌ حفصون‌ و مسلمه بن‌ احمد مجریطى‌ و عمر بن‌ یونس‌ ابن‌ احمد حرانى‌ به‌ تحصیل‌ پزشکى‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و ادبیات‌ پرداخت‌ و در این‌ فنون‌ خاصه‌ پزشکى‌ چیره‌دست‌ شد
    ابن‌ کتانى‌ در قرطبه‌ نزد کسانى‌ چون‌ عمویش‌ ابوالولید و محمد بن‌ عبدون‌ و احمد بن‌ حفصون‌ و مسلمه بن‌ احمد مجریطى‌ و عمر بن‌ یونس‌ ابن‌ احمد حرانى‌ به‌ تحصیل‌ پزشکى‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و ادبیات‌ پرداخت‌ و در این‌ فنون‌ خاصه‌ پزشکى‌ چیره‌دست‌ شد
    ==مناصب، مشاغل==
    ==مناصب، مشاغل==


    وی به‌ عنوان‌ پزشک‌ به‌ خدمت‌ ابوعامر منصور و پسرش‌ ابومروان‌ مظفر، وزیران‌ آخرین‌ خلفای‌ اموی‌ اندلس‌ پیوست.
    وی به‌ عنوان‌ پزشک‌ به‌ خدمت‌ ابوعامر منصور و پسرش‌ ابومروان‌ مظفر، وزیران‌ آخرین‌ خلفای‌ اموی‌ اندلس‌ پیوست.


    صاعد اندلسى به‌ ثروت‌ فراوان‌ او اشاره‌ کرده‌، اما به‌ نظر نمى‌رسد که‌ این‌ دارایى‌ چشمگیر از راه‌ پزشکى‌ یا تدریس‌ به‌ دست‌ آمده‌ باشد، زیرا به‌ گفته ابن‌ بسام‌، ابن‌ کتانى‌ برده‌ فروشى‌ مى‌کرده‌ و در این‌ کار شیوه‌ای‌ ویژه‌ داشته‌ است‌.
    صاعد اندلسى به‌ ثروت‌ فراوان‌ او اشاره‌ کرده‌، اما به‌ نظر نمى‌رسد که‌ این‌ دارایى‌ چشمگیر از راه‌ پزشکى‌ یا تدریس‌ به‌ دست‌ آمده‌ باشد، زیرا به‌ گفته [[ابن بسام، علی بن بسام|ابن‌ بسام‌]]، ابن‌ کتانى‌ برده‌ فروشى‌ مى‌کرده‌ و در این‌ کار شیوه‌ای‌ ویژه‌ داشته‌ است‌.
    او کنیزان‌ را دانش‌، ادب‌، هنر و مخصوصاً آواز مى‌آموخت‌ و سپس‌ به‌ بهایى‌ گزاف‌ مى‌فروخت‌. به‌ این‌ عمل‌ خود نیز مباهات‌ مى‌کرد و کسى‌ را با خود برابر نمى‌دانست‌، و گویا در این‌ کار از دروغ‌ و فریب‌ نیز پروایى‌ نداشته‌ است‌.
    او کنیزان‌ را دانش‌، ادب‌، هنر و مخصوصاً آواز مى‌آموخت‌ و سپس‌ به‌ بهایى‌ گزاف‌ مى‌فروخت‌. به‌ این‌ عمل‌ خود نیز مباهات‌ مى‌کرد و کسى‌ را با خود برابر نمى‌دانست‌، و گویا در این‌ کار از دروغ‌ و فریب‌ نیز پروایى‌ نداشته‌ است‌.


    ابن‌ بسام‌ حکایتى‌ از نوشته‌های‌ ابن‌ حزم‌ نقل‌ کرده‌ که‌ مؤید حضور ابن‌ کتانى‌ در دربار فرمانروای‌ باسک‌ و مشاهده دختران‌ مسلمان‌ اسیر، از جمله‌ دختر سلیمان‌ بن‌ مهران‌ سَرَقُسطى‌ِ شاعر، دوست‌ ابن‌ کتانى‌ است‌. ظاهراً ابن‌ کتانى‌ به‌ جای‌ کوشش‌ در آزادی‌ این‌ اسیر به‌ ابراز تأثر از وضع‌ او اکتفا کرده‌ است‌.
    [[ابن بسام، علی بن بسام|ابن‌ بسام‌]] حکایتى‌ از نوشته‌های‌ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌ حزم‌]] نقل‌ کرده‌ که‌ مؤید حضور ابن‌ کتانى‌ در دربار فرمانروای‌ باسک‌ و مشاهده دختران‌ مسلمان‌ اسیر، از جمله‌ دختر سلیمان‌ بن‌ مهران‌ سَرَقُسطى‌ِ شاعر، دوست‌ ابن‌ کتانى‌ است‌. ظاهراً ابن‌ کتانى‌ به‌ جای‌ کوشش‌ در آزادی‌ این‌ اسیر به‌ ابراز تأثر از وضع‌ او اکتفا کرده‌ است‌.
     


    ابن‌ کتانى‌ در آغاز شورش‌ برضد خلافت‌ امویان‌ (فتنه بربری‌ معروف‌ 339ق‌/1009م‌) از قُرطُبه‌ به‌ سرقسطه‌ رفت‌ و مانده عمر را در آنجا به‌ سر آورد.
    ابن‌ کتانى‌ در آغاز شورش‌ برضد خلافت‌ امویان‌ (فتنه بربری‌ معروف‌ 339ق‌/1009م‌) از قُرطُبه‌ به‌ سرقسطه‌ رفت‌ و مانده عمر را در آنجا به‌ سر آورد.
    خط ۷۳: خط ۶۶:
    ==شاگردان==
    ==شاگردان==


    از شاگردان‌ او مى‌توان‌ ابن‌ حزم‌ و مصحفى‌ را برشمرد. ابن‌ کتانى‌ استاد ابن‌ حزم‌ در منطق‌ بوده‌ و تعالیم‌ او در اندیشه ابن‌ حزم‌ تأثیر داشته‌ است، چندانکه‌ ابن‌ حزم وی‌ را از عالمان‌ توانا در علوم‌ اوائل‌ دانسته‌ و در تأیید عقیده خود مبنى‌ بر بطلان‌ جزء لایتجزا به‌ نظر او استناد کرده‌ است‌.
    از شاگردان‌ او مى‌توان‌ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌ حزم‌]] و مصحفى‌ را برشمرد. ابن‌ کتانى‌ استاد [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌ حزم‌]] در منطق‌ بوده‌ و تعالیم‌ او در اندیشه [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌ حزم‌]] تأثیر داشته‌ است، چندانکه‌ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌ حزم]] وی‌ را از عالمان‌ توانا در علوم‌ اوائل‌ دانسته‌ و در تأیید عقیده خود مبنى‌ بر بطلان‌ جزء لایتجزا به‌ نظر او استناد کرده‌ است‌.
     


    ابن‌ کتانى‌ سخنانى‌ حکمت‌آمیز داشته‌، ولى‌ تنها نمونه بازمانده‌ از اینگونه‌ گفته‌های‌ او از طریق‌ ابن‌ حزم‌ روایت‌ و نقل‌ شده‌ است‌.
    ابن‌ کتانى‌ سخنانى‌ حکمت‌آمیز داشته‌، ولى‌ تنها نمونه بازمانده‌ از اینگونه‌ گفته‌های‌ او از طریق‌ ابن‌ حزم‌ روایت‌ و نقل‌ شده‌ است‌.


    ==آثار==
    ==آثار==
    خط ۸۵: خط ۷۶:
    نویسندگان‌ متقدم‌، آثار او را ستوده‌اند؛ اما با اینهمه‌ آثار منسوب‌ به‌ او آنچه‌ شناخته‌ شده‌ و در دست‌ است‌،
    نویسندگان‌ متقدم‌، آثار او را ستوده‌اند؛ اما با اینهمه‌ آثار منسوب‌ به‌ او آنچه‌ شناخته‌ شده‌ و در دست‌ است‌،


    1- التشبیهات‌ من‌ اشعار اهل‌ الاندلس،
    1-التشبیهات‌ من‌ اشعار اهل‌ الاندلس،


    است‌. این‌ کتاب‌ حاوی‌ گزیده‌هایى‌ است‌ از سروده‌های‌ شاعران‌ اندلس‌ با مضمون‌ها تشبیهى‌ متنوع‌ از پدیده‌های‌ طبیعى‌ چون‌ آسمان‌ و باران‌ تا مضامینى‌ مانند باده‌، زلف‌، اسب‌، شمشیر، دوات‌ و قلم‌، پیری‌ و کلاً موضوعاتى‌ که‌ برحسب‌ ارتباط با یکدیگر در 66 باب‌ مرتب‌ شده‌ است‌.
    است‌. این‌ کتاب‌ حاوی‌ گزیده‌هایى‌ است‌ از سروده‌های‌ شاعران‌ اندلس‌ با مضمون‌ها تشبیهى‌ متنوع‌ از پدیده‌های‌ طبیعى‌ چون‌ آسمان‌ و باران‌ تا مضامینى‌ مانند باده‌، زلف‌، اسب‌، شمشیر، دوات‌ و قلم‌، پیری‌ و کلاً موضوعاتى‌ که‌ برحسب‌ ارتباط با یکدیگر در 66 باب‌ مرتب‌ شده‌ است‌.
    خط ۹۴: خط ۸۵:
    دیگر کتاب‌ ادبى‌ او که‌ در مآخذ قدیم‌ از آن‌ یاد شده:
    دیگر کتاب‌ ادبى‌ او که‌ در مآخذ قدیم‌ از آن‌ یاد شده:


    2- محمد و سُعدی،
    2-محمد و سُعدی،


    است‌ که‌ ظاهراً داستانى‌ عاشقانه‌ است‌. از این‌ کتاب‌ نسخه‌ای‌ عکسى‌ در دارالکتب‌ مصر موجود است‌.
    است‌ که‌ ظاهراً داستانى‌ عاشقانه‌ است‌. از این‌ کتاب‌ نسخه‌ای‌ عکسى‌ در دارالکتب‌ مصر موجود است‌.


     
    [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن‌ حزم‌]] کتاب‌های‌ ابن‌ کتانى‌ را در پزشکى‌ به‌ ارجمندی‌ ستوده‌ است‌، اما امروز چیزی‌ از آن‌ همه‌ در دست‌ نیست‌.
    ابن‌ حزم‌ کتاب‌های‌ ابن‌ کتانى‌ را در پزشکى‌ به‌ ارجمندی‌ ستوده‌ است‌، اما امروز چیزی‌ از آن‌ همه‌ در دست‌ نیست‌.
     


    پالنثیا تألیف‌ کتابى‌ را در داروهای‌ ساده‌ یا ادویه مفرده‌ به‌ ابن‌ کتانى‌ نسبت‌ داده‌ که‌ از جمله کتاب‌های‌ از میان‌ رفته اوست‌. نام‌ این‌ کتاب‌ را نمى‌دانیم‌، اما ابن‌ بیطار شناسایى‌ دو گیاه‌ سمى‌ - تریاقى‌ را در سرقسطه‌ از ابن‌ کتانى‌ نقل‌ کرده‌ است‌.
    پالنثیا تألیف‌ کتابى‌ را در داروهای‌ ساده‌ یا ادویه مفرده‌ به‌ ابن‌ کتانى‌ نسبت‌ داده‌ که‌ از جمله کتاب‌های‌ از میان‌ رفته اوست‌. نام‌ این‌ کتاب‌ را نمى‌دانیم‌، اما ابن‌ بیطار شناسایى‌ دو گیاه‌ سمى‌ - تریاقى‌ را در سرقسطه‌ از ابن‌ کتانى‌ نقل‌ کرده‌ است‌.


    به‌ نظر اولمان‌ ابن‌ بیطار این‌ نکته‌ را از یک‌ تألیف‌ ابن‌ کتانى‌ با عنوان‌ التفهیم‌ نقل‌ کرده‌ است‌ دبنیتو انتساب‌ این‌ کتاب‌ را به‌ ابن‌ کتانى‌ خطا مى‌داند. نسخه‌ای‌ خطى‌ از آن‌ در کتابخانه ملى‌ پاریس‌ مضوبط است‌.
    به‌ نظر [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|اولمان‌ ابن‌ بیطار]] این‌ نکته‌ را از یک‌ تألیف‌ ابن‌ کتانى‌ با عنوان‌ التفهیم‌ نقل‌ کرده‌ است‌ دبنیتو انتساب‌ این‌ کتاب‌ را به‌ ابن‌ کتانى‌ خطا مى‌داند. نسخه‌ای‌ خطى‌ از آن‌ در کتابخانه ملى‌ پاریس‌ مضوبط است‌.
    <ref>رحیم‌لو، یوسف‌‌‌، ج4، ص507</ref>.
    <ref>رحیم‌لو، یوسف‌‌‌، ج4، ص507</ref>.
    خط ۱۱۶: خط ۱۰۴:
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==


    رحیم‌لو، یوسف‌‌‌، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.
    رحیم‌لو، یوسف‌‌‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.






    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[التشبيهات من أشعار أهل الأندلس]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۶

    ابن‌ کتانى‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجى‌ قرطبى
    NUR00000.jpg
    نام کاملمحمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجى‌ قرطبى؛
    نام‌های دیگرابن‌ کتانى‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجى‌ قرطبى؛
    تخلصابن‌ کتانی؛
    نسبمذحجى‌ قرطبى؛
    نام پدرحسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجى‌ قرطبى؛
    محل تولدقرطبه؛، اندلس؛
    محل زندگیاندلس؛
    رحلتح420ق؛
    مدفنسرقسطه(محل وفات)؛ ‌
    طول عمرح80؛
    خویشاوندان‌ ابوالولید محمد بن‌ حسین؛
    دیناسلام؛
    مذهباهل‌سنت؛
    پیشهپزشک‌، ادیب،‌ برده‌ فروشى‌؛
    منصبپزشک دربار؛
    اطلاعات علمی
    درجه علمیپزشک‌، ادیب‌؛
    اساتیدابوالولید محمد بن‌ حسین، محمد بن‌ عبدون، احمد بن‌ حفصون، مسلمه بن‌ احمد مجریطى‌، عمر بن‌ یونس‌ ابن‌ احمد حرانى؛
    معاصرینابوعامر منصور، ابومروان‌ مظفر، سلیمان‌ بن‌ مهران‌ سَرَقُسطى‌ِ؛
    شاگردانابن‌ حزم‌، مصحفى؛
    برخی آثار1. التشبیهات‌ من‌ اشعار اهل‌ الاندلس؛

    اِبْن‌ِ کتّانى‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ مذحجى‌ قرطبى ‌ (دح‌ 420ق‌/1029م‌)، پزشک‌ و ادیب‌ اندلسى‌.

    درباره لقب‌، نام‌ پدر و نیای‌ وی‌ در منابع‌ اختلاف‌ است‌. او خود را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ کتانى‌ نامیده‌ است‌، ولى‌ مآخذ دیگر نام‌ پدرش‌ را به‌ اختلاف‌، حسن‌ یا حسین‌ نوشته‌اند، اما گفته ابن‌ ابار که‌ هر دو نام‌ را در نسب‌ نامه ابن‌ کتانى‌ وارد کرده‌ و او را ابوعبدالله‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ حسین‌ نامیده‌ است‌، از همه‌ درست‌تر به‌ نظر مى‌رسد، چه‌ حتى‌ منابعى‌ که‌ نام‌ پدر او را حسین‌ آورده‌اند، از عموی‌ او به‌ نام‌ ابوالولید محمد بن‌ حسین‌ یاد کرده‌اند.

    ولادت

    با توجه‌ به‌ آنکه‌ گفته‌اند ابن‌ کتانى‌ نزدیک‌ به‌ 80 سال‌ زیست‌، مى‌بایست‌ حدود 340ق‌ زاده‌ شده‌ باشد. ابن‌ ابار که‌ به‌ نقل‌ از صاعد اندلسى‌، تاریخ‌ فوت‌ او را حدود 420ق‌ آورده‌، سن‌ او را نزدیک‌ به‌ 60 سال‌ گفته‌ است و این‌ درست‌ نیست‌.

    تحصیلات

    ابن‌ کتانى‌ در قرطبه‌ نزد کسانى‌ چون‌ عمویش‌ ابوالولید و محمد بن‌ عبدون‌ و احمد بن‌ حفصون‌ و مسلمه بن‌ احمد مجریطى‌ و عمر بن‌ یونس‌ ابن‌ احمد حرانى‌ به‌ تحصیل‌ پزشکى‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و ادبیات‌ پرداخت‌ و در این‌ فنون‌ خاصه‌ پزشکى‌ چیره‌دست‌ شد

    مناصب، مشاغل

    وی به‌ عنوان‌ پزشک‌ به‌ خدمت‌ ابوعامر منصور و پسرش‌ ابومروان‌ مظفر، وزیران‌ آخرین‌ خلفای‌ اموی‌ اندلس‌ پیوست.

    صاعد اندلسى به‌ ثروت‌ فراوان‌ او اشاره‌ کرده‌، اما به‌ نظر نمى‌رسد که‌ این‌ دارایى‌ چشمگیر از راه‌ پزشکى‌ یا تدریس‌ به‌ دست‌ آمده‌ باشد، زیرا به‌ گفته ابن‌ بسام‌، ابن‌ کتانى‌ برده‌ فروشى‌ مى‌کرده‌ و در این‌ کار شیوه‌ای‌ ویژه‌ داشته‌ است‌. او کنیزان‌ را دانش‌، ادب‌، هنر و مخصوصاً آواز مى‌آموخت‌ و سپس‌ به‌ بهایى‌ گزاف‌ مى‌فروخت‌. به‌ این‌ عمل‌ خود نیز مباهات‌ مى‌کرد و کسى‌ را با خود برابر نمى‌دانست‌، و گویا در این‌ کار از دروغ‌ و فریب‌ نیز پروایى‌ نداشته‌ است‌.

    ابن‌ بسام‌ حکایتى‌ از نوشته‌های‌ ابن‌ حزم‌ نقل‌ کرده‌ که‌ مؤید حضور ابن‌ کتانى‌ در دربار فرمانروای‌ باسک‌ و مشاهده دختران‌ مسلمان‌ اسیر، از جمله‌ دختر سلیمان‌ بن‌ مهران‌ سَرَقُسطى‌ِ شاعر، دوست‌ ابن‌ کتانى‌ است‌. ظاهراً ابن‌ کتانى‌ به‌ جای‌ کوشش‌ در آزادی‌ این‌ اسیر به‌ ابراز تأثر از وضع‌ او اکتفا کرده‌ است‌.

    ابن‌ کتانى‌ در آغاز شورش‌ برضد خلافت‌ امویان‌ (فتنه بربری‌ معروف‌ 339ق‌/1009م‌) از قُرطُبه‌ به‌ سرقسطه‌ رفت‌ و مانده عمر را در آنجا به‌ سر آورد.


    شاگردان

    از شاگردان‌ او مى‌توان‌ ابن‌ حزم‌ و مصحفى‌ را برشمرد. ابن‌ کتانى‌ استاد ابن‌ حزم‌ در منطق‌ بوده‌ و تعالیم‌ او در اندیشه ابن‌ حزم‌ تأثیر داشته‌ است، چندانکه‌ ابن‌ حزم وی‌ را از عالمان‌ توانا در علوم‌ اوائل‌ دانسته‌ و در تأیید عقیده خود مبنى‌ بر بطلان‌ جزء لایتجزا به‌ نظر او استناد کرده‌ است‌.

    ابن‌ کتانى‌ سخنانى‌ حکمت‌آمیز داشته‌، ولى‌ تنها نمونه بازمانده‌ از اینگونه‌ گفته‌های‌ او از طریق‌ ابن‌ حزم‌ روایت‌ و نقل‌ شده‌ است‌.

    آثار

    به‌ سبب‌ تعدد زمینه‌های‌ علمى‌ که‌ ابن‌ کتانى‌ در آن‌ها وارد شده‌ است‌، او را مؤلف‌ کتاب‌ها و رساله‌هایى‌ در طب‌ و ادب‌ و فنون‌ حکمت‌ دانسته‌اند.

    نویسندگان‌ متقدم‌، آثار او را ستوده‌اند؛ اما با اینهمه‌ آثار منسوب‌ به‌ او آنچه‌ شناخته‌ شده‌ و در دست‌ است‌،

    1-التشبیهات‌ من‌ اشعار اهل‌ الاندلس،

    است‌. این‌ کتاب‌ حاوی‌ گزیده‌هایى‌ است‌ از سروده‌های‌ شاعران‌ اندلس‌ با مضمون‌ها تشبیهى‌ متنوع‌ از پدیده‌های‌ طبیعى‌ چون‌ آسمان‌ و باران‌ تا مضامینى‌ مانند باده‌، زلف‌، اسب‌، شمشیر، دوات‌ و قلم‌، پیری‌ و کلاً موضوعاتى‌ که‌ برحسب‌ ارتباط با یکدیگر در 66 باب‌ مرتب‌ شده‌ است‌. این‌ اثر ابن‌ کتانى‌ را کامل‌ترین‌ مجموعه شعر عصر اموی‌ و عامری‌ در تاریخ‌ ادب‌ اندلس‌ تا اواخر فتنه بربری‌ دانسته‌اند. اگرچه‌ سروده‌های‌ خود ابن‌ کتانى‌ را متوسط مى‌دانند، اما این‌ مجموعه‌ حاکى‌ از آگاهى‌ دامنه‌دار او بر هنر شعر و گفتار شاعران‌ است.

    این‌ کتاب‌ نخستین‌ بار به‌ ویرایش‌ محمد عبدالمعین‌ خان‌ منتشر شد و سپس‌ در 1966م‌ با ویرایش‌ مجدد احسان‌ عباس‌ در بیروت‌ به‌ چاپ‌ رسید هنرباخ‌ آن‌ را به‌ آلمانى‌ برگردانده‌ است‌.

    دیگر کتاب‌ ادبى‌ او که‌ در مآخذ قدیم‌ از آن‌ یاد شده:

    2-محمد و سُعدی،

    است‌ که‌ ظاهراً داستانى‌ عاشقانه‌ است‌. از این‌ کتاب‌ نسخه‌ای‌ عکسى‌ در دارالکتب‌ مصر موجود است‌.

    ابن‌ حزم‌ کتاب‌های‌ ابن‌ کتانى‌ را در پزشکى‌ به‌ ارجمندی‌ ستوده‌ است‌، اما امروز چیزی‌ از آن‌ همه‌ در دست‌ نیست‌.

    پالنثیا تألیف‌ کتابى‌ را در داروهای‌ ساده‌ یا ادویه مفرده‌ به‌ ابن‌ کتانى‌ نسبت‌ داده‌ که‌ از جمله کتاب‌های‌ از میان‌ رفته اوست‌. نام‌ این‌ کتاب‌ را نمى‌دانیم‌، اما ابن‌ بیطار شناسایى‌ دو گیاه‌ سمى‌ - تریاقى‌ را در سرقسطه‌ از ابن‌ کتانى‌ نقل‌ کرده‌ است‌.

    به‌ نظر اولمان‌ ابن‌ بیطار این‌ نکته‌ را از یک‌ تألیف‌ ابن‌ کتانى‌ با عنوان‌ التفهیم‌ نقل‌ کرده‌ است‌ دبنیتو انتساب‌ این‌ کتاب‌ را به‌ ابن‌ کتانى‌ خطا مى‌داند. نسخه‌ای‌ خطى‌ از آن‌ در کتابخانه ملى‌ پاریس‌ مضوبط است‌. [۱]. ‌

    پانویس

    1. رحیم‌لو، یوسف‌‌‌، ج4، ص507


    منابع مقاله

    رحیم‌لو، یوسف‌‌‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


    وابسته‌ها