شور خدا: گزاره بر مثنوی معنوی مولوی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
||
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR2283J1.jpg | | تصویر =NUR2283J1.jpg | ||
| عنوان =شور خدا گزاره بر | | عنوان =شور خدا گزاره بر مثنوی معنوي | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[مولوی، جلالالدین محمد]] (نویسنده) | ||
[[پرتو، ابوالقاسم]] (شارح) | [[پرتو، ابوالقاسم]] (شارح) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره =1379 /پ4ش9 / 5301 PIR | | کد کنگره =1379 /پ4ش9 / 5301 PIR | ||
| موضوع = | | موضوع =مولوی، جلالالدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسير | ||
شعر | شعر فارسی - قرن 7ق. - تاريخ و نقد | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =اساطير | | ناشر =اساطير | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''شور خدا: گزاره بر مثنوی معنوی مولوی''' شرح ابوالقاسم | '''شور خدا: گزاره بر مثنوی معنوی مولوی''' شرح [[پرتو، ابوالقاسم|ابوالقاسم پرتو]]، این کتاب، بازنویسی کامل [[مثنوی معنوی]] به نثر فارسی سّره است؛ طوری که غیر اعلام عربی، تقریباً هیچ لغت غیر فارسی در آن مشاهده نمیشود. حتی کوشیده است، برای لغات و اصطلاحات متعارف دینی عربی که کاملاً رنگ و بوی فارسی به خود گرفته، معادلهای فارسی نامأنوس و غیرمستعمل فارسی قدیم را انتخاب نماید. این مسئله موجب گردیده که خواندن و فهمیدن آن برای کسانی که با این نوع ادبیات آشنایی ندارند، سخت دشوار و پُر تکلّف گردد یا حداقل آن گرمی و حلاوت معنوی کلام [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را نتوانند به خوبی احساس و لمس کنند. این اثر هرچند در نوع خود یک شاهکار کم نظیر ادبی است و توانایی نگارش نویسنده، فوقالعاده قوی و ستودنی است، ولی چنانکه گفته آمد، به خاطر سرهگرایی شدید، در بسیاری موارد فهم و درک مطلب نثر از خود ابیات منظوم دشوارتر شده است. به عنوان نمونه این کتاب به جای کلماتی چون مؤمن، توکل، نفس مطمئنه، نفس ناطقه، نفس امّاره، اسماعظم، فیض، عارف، تقلید، شهوت فهرست، به ترتیب واژههای باوردار، سپردگی، روان استوان، روان بخرد، روان فرماینده، ویژهنام، شارش، بینشور مانشگری، وَرَن، و پهرست گذاشته است. البته بسیاری از لغات و اصطلاحات نامأنوس را در پاورقی معنی کرده؛ ولی این کار هم چیزی از دشواری آن نکاسته است. | ||
ویژگی خوب کتاب، آن است که در بازنویسی هیچ بیتی فروگذار نشده و ابیات دشوار، وقایع تاریخی و مفاهیم مبهم مثنوی در حد نیاز بسط و توضیح داده شده است. هر دفتر مثنوی، بر اساس داستانهای بزرگ آن دستهبندی و با عنوان بهره تقسیم بندی شده است و به این ترتیب دفتر یکم، پانزده بهره؛ دفتر دوم هجده بهره؛ دفتر سوم بیست بهره؛ دفتر چهارم هفده بهره؛ دفتر پنجم بیست و سه بهره و دفتر ششم بیست و یک بهره دارد. | ویژگی خوب کتاب، آن است که در بازنویسی هیچ بیتی فروگذار نشده و ابیات دشوار، وقایع تاریخی و مفاهیم مبهم [[مثنوی معنوی|مثنوی]] در حد نیاز بسط و توضیح داده شده است. هر دفتر مثنوی، بر اساس داستانهای بزرگ آن دستهبندی و با عنوان بهره تقسیم بندی شده است و به این ترتیب دفتر یکم، پانزده بهره؛ دفتر دوم هجده بهره؛ دفتر سوم بیست بهره؛ دفتر چهارم هفده بهره؛ دفتر پنجم بیست و سه بهره و دفتر ششم بیست و یک بهره دارد. | ||
برای آشنایی بیشتر با نثر این کتاب، نخستین بند آن، نقل میشود: من مینالم و میمُویم، من نای سخنگویم، خاستگاه نالش من «جدایی» است، جداگشتن از نیستانی که در آن روییده بودم. در آن نیستان رنگ و بویی در کار نبود، چهار سویی نبود، بلندی و کوتاهی نبود، نارسایی و رسایی نبود، در آن نیستان، همهی ناییها برابر و یک اندازه بودند، نیستان سرای آرامش بود نیستان روشن بود و ما همه بیسایه و چون مرا بریدند، چنانکه از گلوی بریده خون چکد، اشک از دو سویم، از دو سرم،از دو چشمم روانه گشت، خِردِ من، جانِ من به همنالی پرداختند، چه بگویم؟ و چه بگوییم، سینهای پاره پاره باید تا شور بازگشت را فغان کند. آن دستی که شاخهها را میبُرد، فریاد و فغان شاخه را نمیشنود و نمیداند که جداگشتن شاخه از تنهی درخت چه دردانگیز است، شاخه آرزو دارد که به جایگاه پیشین بازگردد، در آن پیوستن است که شاخه جان میگیرد و در گسستن است که شاخه میبازد. | برای آشنایی بیشتر با نثر این کتاب، نخستین بند آن، نقل میشود: من مینالم و میمُویم، من نای سخنگویم، خاستگاه نالش من «جدایی» است، جداگشتن از نیستانی که در آن روییده بودم. در آن نیستان رنگ و بویی در کار نبود، چهار سویی نبود، بلندی و کوتاهی نبود، نارسایی و رسایی نبود، در آن نیستان، همهی ناییها برابر و یک اندازه بودند، نیستان سرای آرامش بود نیستان روشن بود و ما همه بیسایه و چون مرا بریدند، چنانکه از گلوی بریده خون چکد، اشک از دو سویم، از دو سرم،از دو چشمم روانه گشت، خِردِ من، جانِ من به همنالی پرداختند، چه بگویم؟ و چه بگوییم، سینهای پاره پاره باید تا شور بازگشت را فغان کند. آن دستی که شاخهها را میبُرد، فریاد و فغان شاخه را نمیشنود و نمیداند که جداگشتن شاخه از تنهی درخت چه دردانگیز است، شاخه آرزو دارد که به جایگاه پیشین بازگردد، در آن پیوستن است که شاخه جان میگیرد و در گسستن است که شاخه میبازد. |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۹
شور خدا گزاره بر مثنوی معنوي | |
---|---|
پدیدآوران | مولوی، جلالالدین محمد (نویسنده) پرتو، ابوالقاسم (شارح) |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1379ش. |
چاپ | يکم |
موضوع | مولوی، جلالالدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسير شعر فارسی - قرن 7ق. - تاريخ و نقد |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2ج. |
کد کنگره | 1379 /پ4ش9 / 5301 PIR |
شور خدا: گزاره بر مثنوی معنوی مولوی شرح ابوالقاسم پرتو، این کتاب، بازنویسی کامل مثنوی معنوی به نثر فارسی سّره است؛ طوری که غیر اعلام عربی، تقریباً هیچ لغت غیر فارسی در آن مشاهده نمیشود. حتی کوشیده است، برای لغات و اصطلاحات متعارف دینی عربی که کاملاً رنگ و بوی فارسی به خود گرفته، معادلهای فارسی نامأنوس و غیرمستعمل فارسی قدیم را انتخاب نماید. این مسئله موجب گردیده که خواندن و فهمیدن آن برای کسانی که با این نوع ادبیات آشنایی ندارند، سخت دشوار و پُر تکلّف گردد یا حداقل آن گرمی و حلاوت معنوی کلام مولانا را نتوانند به خوبی احساس و لمس کنند. این اثر هرچند در نوع خود یک شاهکار کم نظیر ادبی است و توانایی نگارش نویسنده، فوقالعاده قوی و ستودنی است، ولی چنانکه گفته آمد، به خاطر سرهگرایی شدید، در بسیاری موارد فهم و درک مطلب نثر از خود ابیات منظوم دشوارتر شده است. به عنوان نمونه این کتاب به جای کلماتی چون مؤمن، توکل، نفس مطمئنه، نفس ناطقه، نفس امّاره، اسماعظم، فیض، عارف، تقلید، شهوت فهرست، به ترتیب واژههای باوردار، سپردگی، روان استوان، روان بخرد، روان فرماینده، ویژهنام، شارش، بینشور مانشگری، وَرَن، و پهرست گذاشته است. البته بسیاری از لغات و اصطلاحات نامأنوس را در پاورقی معنی کرده؛ ولی این کار هم چیزی از دشواری آن نکاسته است.
ویژگی خوب کتاب، آن است که در بازنویسی هیچ بیتی فروگذار نشده و ابیات دشوار، وقایع تاریخی و مفاهیم مبهم مثنوی در حد نیاز بسط و توضیح داده شده است. هر دفتر مثنوی، بر اساس داستانهای بزرگ آن دستهبندی و با عنوان بهره تقسیم بندی شده است و به این ترتیب دفتر یکم، پانزده بهره؛ دفتر دوم هجده بهره؛ دفتر سوم بیست بهره؛ دفتر چهارم هفده بهره؛ دفتر پنجم بیست و سه بهره و دفتر ششم بیست و یک بهره دارد.
برای آشنایی بیشتر با نثر این کتاب، نخستین بند آن، نقل میشود: من مینالم و میمُویم، من نای سخنگویم، خاستگاه نالش من «جدایی» است، جداگشتن از نیستانی که در آن روییده بودم. در آن نیستان رنگ و بویی در کار نبود، چهار سویی نبود، بلندی و کوتاهی نبود، نارسایی و رسایی نبود، در آن نیستان، همهی ناییها برابر و یک اندازه بودند، نیستان سرای آرامش بود نیستان روشن بود و ما همه بیسایه و چون مرا بریدند، چنانکه از گلوی بریده خون چکد، اشک از دو سویم، از دو سرم،از دو چشمم روانه گشت، خِردِ من، جانِ من به همنالی پرداختند، چه بگویم؟ و چه بگوییم، سینهای پاره پاره باید تا شور بازگشت را فغان کند. آن دستی که شاخهها را میبُرد، فریاد و فغان شاخه را نمیشنود و نمیداند که جداگشتن شاخه از تنهی درخت چه دردانگیز است، شاخه آرزو دارد که به جایگاه پیشین بازگردد، در آن پیوستن است که شاخه جان میگیرد و در گسستن است که شاخه میبازد.
ویرایش و حروف چینی کتاب دقیق است. شش دفتر در دو مجلد با شماره صفحات مسلسل به چاپ رسیده و در پایان منابع و مآخذ(گرفتگاهان) با بیش از پنجاه مورد فهرست شده است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص130-131
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.