شب‌های قونیه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR.....J1.jpg | عنوان =شب‌های قونیه | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = علوی طباطبایی، علیرضا (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =نشر علم | مکان نشر =تهران | سال نشر =1382 | کد اتوماسیون =AUTOMATIO...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
     
    (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR.....J1.jpg
    | تصویر =NURشب‌های قونیهJ1.jpg
    | عنوان =شب‌های قونیه
    | عنوان =شب‌های قونیه
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏BP 275/ع۸/ش۲
    | موضوع =
    | موضوع =نقد و تفسیر تصوف‌,سیر و سیا‌حت‌ قونیه‌
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =نشر علم  
    | ناشر =نشر علم  
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''شب‌های قونیه'''تألیف علیرضا علوی طباطبایی، این کتاب، به صورت داستانی، خاطرات سفر زیارتی یک جوان تهرانی به بارگاه مولانا و گفت و گویی است که طی نُه دیدار میان او و یک دوست فرضی به نام علی مردان مقیم قونیه واقع شده است.
    '''شب‌های قونیه''' تألیف [[علوی طباطبایی، علیرضا|علیرضا علوی طباطبایی]]، این کتاب، به صورت داستانی، خاطرات سفر زیارتی یک جوان تهرانی به بارگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و گفت و گویی است که طی نُه دیدار میان او و یک دوست فرضی به نام علی‌مردان مقیم قونیه واقع شده است.


    مهم‌ترین موضوعات و مطالبی که میان آن دو مطرح شده و به تفصیل مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته عبارت است از: ولی؛ ارجاع موسی به خضر؛ کرامت اولیا؛ سماع درویشان؛ مذاهب شیعه؛ بهایی، وهابی، صوفی و تصوف؛ ماجرای سقیفه و غدیر خم؛ قضیه حلاج؛ درویشان گنابادی؛ و.... داستان از اینجا آغاز می‌شود که جوان تهرانی در سالروز وفات مولانا با وجود سردی شدید ترکیه و دوری راه، هر طوری که شده خود را به شهر قونیه، آرامگاه مولانا می‌رساند و از فرط علاقه، با اشک و آه وارد زیارتگاه شده و ناگهان خود را غرق در نور، شکوه، جلال ، عرفان و معنویت زیارتگاه احساس می‌کند؛ مبهوت و حیران و اشک ریزان در گوشه‌ای تکیه زده و آرام می‌گیرد و عظمت مولانا را در دل مرور می‌کند. جوان دیگری به نام علی‌مردان خان، از دور رفتار و گریه‌های عاشقانه و حالت روحی خاص این جوان را زیر نظر دارد. در ابتدا فکر می‌کند وی از درویشان است. نزدیک آمده و با او وارد گفت و گو می‌شود.
    مهم‌ترین موضوعات و مطالبی که میان آن دو مطرح شده و به تفصیل مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته عبارت است از: ولی؛ ارجاع موسی به خضر؛ کرامت اولیا؛ سماع درویشان؛ مذاهب شیعه؛ بهایی، وهابی، صوفی و تصوف؛ ماجرای سقیفه و غدیر خم؛ قضیه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]؛ درویشان گنابادی؛ و.... داستان از اینجا آغاز می‌شود که جوان تهرانی در سالروز وفات [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] با وجود سردی شدید ترکیه و دوری راه، هر طوری که شده خود را به شهر قونیه، آرامگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] می‌رساند و از فرط علاقه، با اشک و آه وارد زیارتگاه شده و ناگهان خود را غرق در نور، شکوه، جلال، عرفان و معنویت زیارتگاه احساس می‌کند؛ مبهوت و حیران و اشک ریزان در گوشه‌ای تکیه زده و آرام می‌گیرد و عظمت [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در دل مرور می‌کند. جوان دیگری به نام علی‌مردان خان، از دور رفتار و گریه‌های عاشقانه و حالت روحی خاص این جوان را زیر نظر دارد. در ابتدا فکر می‌کند وی از درویشان است. نزدیک آمده و با او وارد گفت و گو می‌شود.


    پس از آشنایی اجمالی و صحبت کوتاه، علی‌مردان سخت تحت تأثیر او قرار می‌گیرد و در واقع شیفتۀ شیفته شدۀ مولانا می‌شود.  
    پس از آشنایی اجمالی و صحبت کوتاه، علی‌مردان سخت تحت تأثیر او قرار می‌گیرد و در واقع شیفتۀ شیفته شدۀ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] می‌شود.  


    مدتی که جوان تهرانی در هتلی اقامت می‌گزیند، علی‌مردان بی قرار، شب و روز و در هر فرصتی با او دیدار می‌کند و هر صبح و شام باهم به زیارتگاه می‌روند و می‌آیند و به گفت و گو می‌نشینند و بسیاری از مسائل مورد علاقۀ دو طرف مورد بحث قرار می‌گیرد.
    مدتی که جوان تهرانی در هتلی اقامت می‌گزیند، علی‌مردان بی قرار، شب و روز و در هر فرصتی با او دیدار می‌کند و هر صبح و شام باهم به زیارتگاه می‌روند و می‌آیند و به گفت و گو می‌نشینند و بسیاری از مسائل مورد علاقۀ دو طرف مورد بحث قرار می‌گیرد.


    نگارنده هر بار در صحبت‌هایش نکات جدید و جذاب و قابل توجهی برای علی‌مردان می‌گوید، از انحراف‌هاو کجروی‌های فرقه‌ها و از خرافات و بدعت‌های این و آن. علی‌مردان با حفظ ادب و احترام زیاد، بازهم چیزهای جدیدی می‌پرسد و او پاسخ‌های مناسبی ارائه می‌دهد که موجب می شود علی‌مردان بیشتر جذب او شود. دوستی آن دو پس از بازگشت جوان به تهران نیز ادامه می‌یابد. نثر گفت و گوی میان آن دو، سلیس، پخته و جذاب است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص66</ref>
    نگارنده هر بار در صحبت‌هایش نکات جدید و جذاب و قابل توجهی برای علی‌مردان می‌گوید، از انحراف‌هاو کجروی‌های فرقه‌ها و از خرافات و بدعت‌های این و آن. علی‌مردان با حفظ ادب و احترام زیاد، بازهم چیزهای جدیدی می‌پرسد و او پاسخ‌های مناسبی ارائه می‌دهد که موجب می‌شود علی‌مردان بیشتر جذب او شود. دوستی آن دو پس از بازگشت جوان به تهران نیز ادامه می‌یابد. نثر گفت و گوی میان آن دو، سلیس، پخته و جذاب است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص66</ref>




    خط ۴۷: خط ۴۷:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:تصوف و عرفان]]
    [[رده:تاریخ تصوف و عرفان]]
    [[رده:مقالات جدید(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات جدید(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1402]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۷

    شب‌های قونیه
    شب‌های قونیه
    پدیدآورانعلوی طباطبایی، علیرضا (نویسنده)
    ناشرنشر علم
    مکان نشرتهران
    سال نشر1382
    چاپاول
    موضوعنقد و تفسیر تصوف‌,سیر و سیا‌حت‌ قونیه‌
    کد کنگره
    ‏BP 275/ع۸/ش۲

    شب‌های قونیه تألیف علیرضا علوی طباطبایی، این کتاب، به صورت داستانی، خاطرات سفر زیارتی یک جوان تهرانی به بارگاه مولانا و گفت و گویی است که طی نُه دیدار میان او و یک دوست فرضی به نام علی‌مردان مقیم قونیه واقع شده است.

    مهم‌ترین موضوعات و مطالبی که میان آن دو مطرح شده و به تفصیل مورد پرسش و پاسخ قرار گرفته عبارت است از: ولی؛ ارجاع موسی به خضر؛ کرامت اولیا؛ سماع درویشان؛ مذاهب شیعه؛ بهایی، وهابی، صوفی و تصوف؛ ماجرای سقیفه و غدیر خم؛ قضیه حلاج؛ درویشان گنابادی؛ و.... داستان از اینجا آغاز می‌شود که جوان تهرانی در سالروز وفات مولانا با وجود سردی شدید ترکیه و دوری راه، هر طوری که شده خود را به شهر قونیه، آرامگاه مولانا می‌رساند و از فرط علاقه، با اشک و آه وارد زیارتگاه شده و ناگهان خود را غرق در نور، شکوه، جلال، عرفان و معنویت زیارتگاه احساس می‌کند؛ مبهوت و حیران و اشک ریزان در گوشه‌ای تکیه زده و آرام می‌گیرد و عظمت مولانا را در دل مرور می‌کند. جوان دیگری به نام علی‌مردان خان، از دور رفتار و گریه‌های عاشقانه و حالت روحی خاص این جوان را زیر نظر دارد. در ابتدا فکر می‌کند وی از درویشان است. نزدیک آمده و با او وارد گفت و گو می‌شود.

    پس از آشنایی اجمالی و صحبت کوتاه، علی‌مردان سخت تحت تأثیر او قرار می‌گیرد و در واقع شیفتۀ شیفته شدۀ مولانا می‌شود.

    مدتی که جوان تهرانی در هتلی اقامت می‌گزیند، علی‌مردان بی قرار، شب و روز و در هر فرصتی با او دیدار می‌کند و هر صبح و شام باهم به زیارتگاه می‌روند و می‌آیند و به گفت و گو می‌نشینند و بسیاری از مسائل مورد علاقۀ دو طرف مورد بحث قرار می‌گیرد.

    نگارنده هر بار در صحبت‌هایش نکات جدید و جذاب و قابل توجهی برای علی‌مردان می‌گوید، از انحراف‌هاو کجروی‌های فرقه‌ها و از خرافات و بدعت‌های این و آن. علی‌مردان با حفظ ادب و احترام زیاد، بازهم چیزهای جدیدی می‌پرسد و او پاسخ‌های مناسبی ارائه می‌دهد که موجب می‌شود علی‌مردان بیشتر جذب او شود. دوستی آن دو پس از بازگشت جوان به تهران نیز ادامه می‌یابد. نثر گفت و گوی میان آن دو، سلیس، پخته و جذاب است.[۱]


    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص66


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها