ابن عبدون‌ تجیبی، محمد بن‌ احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (A-esmaili صفحهٔ ابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجيبى را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به ابن عبدون‌ تجیبی، محمد بن‌ احمد منتقل کرد)
    جز (جایگزینی متن - '| کد مؤلف = AUTHORCODE' به '| کد مؤلف =AUTHORCODE')
     
    (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
    {{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
    | عنوان = ابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجيبى
    | عنوان = ابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجیبى
    | تصویر = NUR00000.jpg
    | تصویر = NUR00000.jpg
    | اندازه تصویر =  
    | اندازه تصویر =  
    | توضیح تصویر =  
    | توضیح تصویر =  
    | نام کامل = محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجيبى
    | نام کامل = محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجیبى
    | نام‌های دیگر = ابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجيبى، محمد بن عبدالله نخعی عبدون  
    | نام‌های دیگر = ابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجیبى، محمد بن عبدالله نخعی عبدون  
    | لقب = ‌
    | لقب = ‌
    | تخلص = ابن عبدون‌
    | تخلص = ابن عبدون‌
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    | شهادت =  
    | شهادت =  
    | مدفن =  
    | مدفن =  
    | طول عمر =  
    | طول عمر =  
    | نام همسر =  
    | نام همسر =  
    خط ۴۱: خط ۴۰:
    | وبگاه =  
    | وبگاه =  
    | امضا =  
    | امضا =  
    | کد مؤلف = AUTHORCODE00000AUTHORCODE
    | کد مؤلف =AUTHORCODE00000AUTHORCODE
    }}
    }}


    '''محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تُجيبى‌'''، نويسنده اندلسى‌ِ رساله‌ای در حِسبَت‌ در سده 5ق‌/11م‌.  
    '''محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تُجیبى‌'''، نویسنده اندلسى‌ِ رساله‌ای در حِسبَت‌ در سده 5ق‌/11م‌.  


    همه آگاهيهای مربوط به‌ احوال‌ او پس‌ از انتشار رساله وی و تنها بر اساس‌ همان‌ رساله‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌.
    همه آگاهی‌های مربوط به‌ احوال‌ او پس‌ از انتشار رساله وی و تنها بر اساس‌ همان‌ رساله‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌.


    ==نسب==
    ==نسب==
    نسب‌ ابن‌ عبدون‌ در صفحه نخست‌ نسخه‌ای از رساله‌ اش‌ به‌ صورتى‌ اندک‌ متفاوت‌، محمد بن‌ عبدالله‌ نَخَعى‌ عبدون‌ قيد شده‌ است‌.
    نسب‌ ابن‌ عبدون‌ در صفحه نخست‌ نسخه‌ای از رساله‌ اش‌ به‌ صورتى‌ اندک‌ متفاوت‌، محمد بن‌ عبدالله‌ نَخَعى‌ عبدون‌ قید شده‌ است‌.


    ==عصر زندگی==
    ==عصر زندگی==
    به‌ قرينه برخى‌ نام‌های ياد شده‌ در رساله ابن‌ عبدون‌ مى‌توان‌ نيمه دوم‌ سده 5ق‌ را عصر زندگى‌ او دانست‌. تأکيدهای او بر موقعيت‌ اشبيليه‌ و آگاهى‌ عميقش‌ از آن‌ شهر حاکى‌ است‌ که‌ او اهل‌ اشبيليه‌ بوده‌ است‌.
    به‌ قرینه برخى‌ نام‌های یاد شده‌ در رساله ابن‌ عبدون‌ مى‌توان‌ نیمه دوم‌ سده 5ق‌ را عصر زندگى‌ او دانست‌. تأکیدهای او بر موقعیت‌ اشبیلیه‌ و آگاهى‌ عمیقش‌ از آن‌ شهر حاکى‌ است‌ که‌ او اهل‌ اشبیلیه‌ بوده‌ است‌.


    او آغاز فرمانروايى‌ المعتمد، ابوالقاسم‌ محمد بن‌ عَبّاد (461-484ق‌/1068- 1091م‌) آخرين‌ سلطان‌ عبادی اشبيليه‌ را دريافته‌ است‌.
    او آغاز فرمانروایى‌ المعتمد، ابوالقاسم‌ محمد بن‌ عَبّاد (461-484ق‌/1068- 1091م‌) آخرین‌ سلطان‌ عبادی اشبیلیه‌ را دریافته‌ است‌.


    ==مناصب==
    ==مناصب==
    گرچه‌ ابن‌ عبدون‌ در نوشته‌اش‌ اشاره مستقيمى‌ به‌ موقعيت‌ اجتماعى‌ و شغل‌ خود ندارد، اما پرداختن‌ نوشته‌ای در موضوع‌ حسبت‌ و آگاهي‌های دقيق‌ و پيشنهادهای اصلاحى‌ وی در اين‌ زمينه‌ نشان‌ مى‌دهد که‌ او خود احتمالاً زمانى‌ جزو دستگاه‌ احتساب‌ يا قضا بوده‌ است‌. بيان‌ او حاکى‌ از آن‌ است‌ که‌ تربيت‌ علمى‌ بسيار متعالى‌ نيافته‌ و دارای منصبى‌ بلند نبوده‌ است‌.
    گرچه‌ ابن‌ عبدون‌ در نوشته‌اش‌ اشاره مستقیمى‌ به‌ موقعیت‌ اجتماعى‌ و شغل‌ خود ندارد، اما پرداختن‌ نوشته‌ای در موضوع‌ حسبت‌ و آگاهی‌های دقیق‌ و پیشنهادهای اصلاحى‌ وی در این‌ زمینه‌ نشان‌ مى‌دهد که‌ او خود احتمالاً زمانى‌ جزو دستگاه‌ احتساب‌ یا قضا بوده‌ است‌. بیان‌ او حاکى‌ از آن‌ است‌ که‌ تربیت‌ علمى‌ بسیار متعالى‌ نیافته‌ و دارای منصبى‌ بلند نبوده‌ است‌.


    همين‌ موقعيت‌ درجه دوم‌، مؤلف‌ رساله‌ را مانند معاصر مالقيش‌ سَقَطى‌، نويسنده وجيزه‌ای در موضوع‌ حسبت‌، جزو گمنامان‌ تاريخ‌ اندلس‌ کرده‌ است‌ و از کتاب‌های تراجم‌ مربوط به‌ رجال‌ اندلس‌ و مغرب‌ اطلاعى‌ در مورد آن‌ دو به‌ دست‌ نمى‌آيد.
    همین‌ موقعیت‌ درجه دوم‌، مؤلف‌ رساله‌ را مانند معاصر مالقیش‌ سَقَطى‌، نویسنده وجیزه‌ای در موضوع‌ حسبت‌، جزو گمنامان‌ تاریخ‌ اندلس‌ کرده‌ است‌ و از کتاب‌های تراجم‌ مربوط به‌ رجال‌ اندلس‌ و مغرب‌ اطلاعى‌ در مورد آن‌ دو به‌ دست‌ نمى‌آید.
       
       
    ==آثار==
    ==آثار==
    رساله ابن عبدون؛ مانند چند نوشته ديگر در اين‌ موضوع‌ از سده 5ق‌ و برخى‌ نوشته‌های همانند از زمان‌های متأخر همچون‌ اثر ابن‌ اخوه‌، در مشرق‌ و مغرب‌ دنيای اسلامى‌، از مآخذ سرشار آگاهى‌ از زندگى‌ شهری مسلمانان‌ بوده‌ است‌.
    رساله ابن عبدون؛ مانند چند نوشته دیگر در این‌ موضوع‌ از سده 5ق‌ و برخى‌ نوشته‌های همانند از زمان‌های متأخر همچون‌ اثر ابن‌ اخوه‌، در مشرق‌ و مغرب‌ دنیای اسلامى‌، از مآخذ سرشار آگاهى‌ از زندگى‌ شهری مسلمانان‌ بوده‌ است‌.


    در اين‌ رساله‌ نيز چون‌ همانندهايش‌ نشانه‌هايى‌ از نگرانى‌ مؤلف‌ از ظهور مفاسد و بدعتها در روابط اجتماعى‌ مسلمانان‌ و دگرگوني‌های سنت‌ها و قواعد به‌ چشم‌ مى‌خورد، تا جايى‌ که‌ گويى‌ نويسنده‌ در عصر خود آثاری از آخرالزمان‌ مى‌بيند و چون‌ هر محتسبى‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منکر را وظيفه خود تلقى‌ مى‌کند و با نوشتن‌ اين‌ مختصر دين‌ خود را ادا شده‌ مى‌داند.  
    در این‌ رساله‌ نیز چون‌ همانندهایش‌ نشانه‌هایى‌ از نگرانى‌ مؤلف‌ از ظهور مفاسد و بدعتها در روابط اجتماعى‌ مسلمانان‌ و دگرگونی‌های سنت‌ها و قواعد به‌ چشم‌ مى‌خورد، تا جایى‌ که‌ گویى‌ نویسنده‌ در عصر خود آثاری از آخرالزمان‌ مى‌بیند و چون‌ هر محتسبى‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منکر را وظیفه خود تلقى‌ مى‌کند و با نوشتن‌ این‌ مختصر دین‌ خود را ادا شده‌ مى‌داند.  


    اگر رساله سقطى‌ بر محور وظايف‌ محتسب‌ متمرکز است‌ و صورتى‌ قابل‌ انطباق‌ بر همه شهرهای اسلامى‌ دارد، در برابر، رساله ابن‌ عبدون‌ گذشته ‌از مروری براهل‌ پيشه‌وبازار به‌چگونگى‌ برخى‌ نهادهای شهری به‌ ويژه‌ نهادهای اشبيليه‌ مى‌پردازد.
    اگر رساله سقطى‌ بر محور وظایف‌ محتسب‌ متمرکز است‌ و صورتى‌ قابل‌ انطباق‌ بر همه شهرهای اسلامى‌ دارد، در برابر، رساله ابن‌ عبدون‌ گذشته ‌از مروری براهل‌ پیشه‌وبازار به‌چگونگى‌ برخى‌ نهادهای شهری به‌ ویژه‌ نهادهای اشبیلیه‌ مى‌پردازد.


    مطالب‌ مربوط به‌ زندگى‌ شهری اشبيليه‌ عمدتاً در قسمت‌ نخست‌ رساله‌ و موضوعات‌ ويژه حسبت‌ و اهل‌ حرفه‌ در قسمت‌ دوم‌ آن‌ آمده‌ است‌.
    مطالب‌ مربوط به‌ زندگى‌ شهری اشبیلیه‌ عمدتاً در قسمت‌ نخست‌ رساله‌ و موضوعات‌ ویژه حسبت‌ و اهل‌ حرفه‌ در قسمت‌ دوم‌ آن‌ آمده‌ است‌.


    البته‌ مطالب ‌کتاب‌ دارای نظم ‌دقيق‌ نيست‌ و قسمت ‌دوم‌ دارای مطالب‌ تکراری است‌. نويسنده‌ در بيان‌ مطالب‌ نه‌ تنها به‌ ارائه صورت‌ مطلوب‌ متوجه‌ است‌، بلکه‌ از وصف‌ وضع‌ موجود و جابه‌جا از انتقاد و اظهار بيزاری از خلاف‌ها و مفاسد معمول‌ باز نمى‌ماند.  
    البته‌ مطالب ‌کتاب‌ دارای نظم ‌دقیق‌ نیست‌ و قسمت ‌دوم‌ دارای مطالب‌ تکراری است‌. نویسنده‌ در بیان‌ مطالب‌ نه‌ تنها به‌ ارائه صورت‌ مطلوب‌ متوجه‌ است‌، بلکه‌ از وصف‌ وضع‌ موجود و جابه‌جا از انتقاد و اظهار بیزاری از خلاف‌ها و مفاسد معمول‌ باز نمى‌ماند.  


    ترکيب‌ اجتماعى‌ مختلط شهر اشبيليه‌ در نوشته ابن‌ عبدون‌ در چند مورد به‌ چشم‌ مى‌خورد و نشان‌ مى‌دهد که‌ استيلای مرابطون‌ و بربرهای همراه‌ آنان‌ و همنشينى‌شان‌ با مردم‌ اندلسى‌ اصيل‌ شهر مسائل‌ متعددی پيش‌ مى‌آورده‌ و نوعى‌ دوگانگى‌ در خلقيات‌ و رفتار مردم‌ آنجا مشهود بوده‌ است‌.
    ترکیب‌ اجتماعى‌ مختلط شهر اشبیلیه‌ در نوشته ابن‌ عبدون‌ در چند مورد به‌ چشم‌ مى‌خورد و نشان‌ مى‌دهد که‌ استیلای مرابطون‌ و بربرهای همراه‌ آنان‌ و همنشینى‌شان‌ با مردم‌ اندلسى‌ اصیل‌ شهر مسائل‌ متعددی پیش‌ مى‌آورده‌ و نوعى‌ دوگانگى‌ در خلقیات‌ و رفتار مردم‌ آنجا مشهود بوده‌ است‌.


    سوءاستفاده غير مرابطون‌ يا غلامان‌ آنان‌ از دهان‌ بند (لثام‌) مخصوص‌ صنهاجيان‌ و لمتونيان‌ و ترساندن‌ مردمان‌ بومى‌ شهر با اين‌ نشانه فاتحان‌ از آن‌ جمله‌ بوده‌ است‌ و ابن‌ عبدون‌ پيشنهاد مى‌کند که‌ جز مرابطون‌ اصلى‌ از اين‌ پوشش‌ استفاده‌ نکنند، و نيز به‌ نظر او بايد که‌ رئيس‌ شهر (صاحب‌ المدينه) و متصدی اموال‌ بى‌وارثان‌ (صاحب‌ المواريث‌) و قاضى‌ و حاکم‌ و محتسب‌ از اندلسيان‌ باشند، چه‌ آنان‌ به‌ احوال‌ و مراتب‌ مردم‌ داناتر، در داوری و حسن‌ خلق‌ برتر از ديگران‌ و برای سلطان‌ سودمندتر و قابل‌ اعتمادترند.
    سوءاستفاده غیر مرابطون‌ یا غلامان‌ آنان‌ از دهان‌ بند (لثام‌) مخصوص‌ صنهاجیان‌ و لمتونیان‌ و ترساندن‌ مردمان‌ بومى‌ شهر با این‌ نشانه فاتحان‌ از آن‌ جمله‌ بوده‌ است‌ و ابن‌ عبدون‌ پیشنهاد مى‌کند که‌ جز مرابطون‌ اصلى‌ از این‌ پوشش‌ استفاده‌ نکنند، و نیز به‌ نظر او باید که‌ رئیس‌ شهر (صاحب‌ المدینه) و متصدی اموال‌ بى‌وارثان‌ (صاحب‌ المواریث‌) و قاضى‌ و حاکم‌ و محتسب‌ از اندلسیان‌ باشند، چه‌ آنان‌ به‌ احوال‌ و مراتب‌ مردم‌ داناتر، در داوری و حسن‌ خلق‌ برتر از دیگران‌ و برای سلطان‌ سودمندتر و قابل‌ اعتمادترند.


    از بعضى‌ عبارات‌ مؤلف‌ شدت‌ پایبندی او به‌ شريعت‌ و برتری مسلمانان‌ بر ديگران‌ و بدبينيش‌ در حق‌ کشيشان‌ مسيحى‌ آشکار است‌.  
    از بعضى‌ عبارات‌ مؤلف‌ شدت‌ پایبندی او به‌ شریعت‌ و برتری مسلمانان‌ بر دیگران‌ و بدبینیش‌ در حق‌ کشیشان‌ مسیحى‌ آشکار است‌.  


    او معتقد است‌ که‌ مسلمان‌ نبايد به‌ کارهايى‌ چون‌ مشت‌ مال‌ دادن‌ و نظافت‌ خانه‌ يا طويله‌ و خدمت‌ چهارپايان‌ يهوديان‌ و مسيحيان‌ بپردازد، زيرا آنان‌ خود به‌ اين‌ مشاغل‌ پست‌ سزاوارترند. به‌ نظر او بايد کشيشان‌ مسيحى‌ را، برای جلوگيری از انحرافاتشان‌، چون‌ رسم‌ معمول‌ ديار مشرق‌ وادار به‌ ازدواج‌ کرد و نيز آنگونه‌ که‌ در زمان‌ سلطنت‌ معتضد عبادی (434- 461ق‌/1042- 1068م‌) اتفاق‌ افتاد، آنان‌ را ختنه‌ کرد.
    او معتقد است‌ که‌ مسلمان‌ نباید به‌ کارهایى‌ چون‌ مشت‌ مال‌ دادن‌ و نظافت‌ خانه‌ یا طویله‌ و خدمت‌ چهارپایان‌ یهودیان‌ و مسیحیان‌ بپردازد، زیرا آنان‌ خود به‌ این‌ مشاغل‌ پست‌ سزاوارترند. به‌ نظر او باید کشیشان‌ مسیحى‌ را، برای جلوگیری از انحرافاتشان‌، چون‌ رسم‌ معمول‌ دیار مشرق‌ وادار به‌ ازدواج‌ کرد و نیز آنگونه‌ که‌ در زمان‌ سلطنت‌ معتضد عبادی (434- 461ق‌/1042- 1068م‌) اتفاق‌ افتاد، آنان‌ را ختنه‌ کرد.


    ==چاپ و ترجمه رساله==
    ==چاپ و ترجمه رساله==
    رساله ابن‌ عبدون‌ را لوی پرووانسال‌ بر مبنای دو نسخه خطى‌، تصحيح‌ و با مقدمه‌ای در معرفى‌ مؤلف‌ و اثر او و مؤخره‌ای در توضيح‌ لغات‌ و اصطلاحات‌ اثر در «مجله آسيايى‌» در 1934م‌ منتشر کرده‌ است‌. متن‌ رساله‌ را گابريلى‌ به‌ ايتاليايى‌، لوی پرووانسال‌ به‌ فرانسوی و همين‌ محقق‌ با شرکت‌ گارثياگومث‌ به‌ اسپانيايى‌ ترجمه‌ کرده‌ است‌‌‌<ref>رحيم‌لو‌، يوسف‌، ج4، ص207-206</ref>.
    رساله ابن‌ عبدون‌ را لوی پرووانسال‌ بر مبنای دو نسخه خطى‌، تصحیح‌ و با مقدمه‌ای در معرفى‌ مؤلف‌ و اثر او و مؤخره‌ای در توضیح‌ لغات‌ و اصطلاحات‌ اثر در «مجله آسیایى‌» در 1934م‌ منتشر کرده‌ است‌. متن‌ رساله‌ را [[گابریلى‌]] به‌ ایتالیایى‌، [[لوی پرووانسال‌]] به‌ فرانسوی و همین‌ محقق‌ با شرکت‌ گارثیاگومث‌ به‌ اسپانیایى‌ ترجمه‌ کرده‌ است‌‌‌<ref>رحیم‌لو‌، یوسف‌، ج4، ص207-206</ref>.


    == پانویس==
    == پانویس==
    خط ۸۷: خط ۸۶:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    رحيم‌لو‌، يوسف‌، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.
    رحیم‌لو‌، یوسف‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    خط ۹۴: خط ۹۳:


    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:زندگی‌نامه]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1402]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]
    [[رده:فاقد کد پدیدآور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۴

    ابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجیبى
    NUR00000.jpg
    نام کاملمحمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجیبى
    نام‌های دیگرابن عبدون‌، محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تجیبى، محمد بن عبدالله نخعی عبدون
    لقب
    تخلصابن عبدون‌
    نسبنخعی
    نام پدراحمد‌ بن‌ عبدون‌
    ولادتقرن 5ق
    محل تولداندلس(پرتقال کنونی)
    محل زندگیاشبیلیه
    رحلت‌‌
    خویشاوندان‌ ‌
    دیناسلام
    مذهباهل‌سنت
    پیشهمحتسب
    منصبمحتسب
    اطلاعات علمی
    درجه علمی
    مشایخ
    معاصرینالمعتمد، ابوالقاسم‌ محمد بن‌ عَبّاد، سَقَطى
    برخی آثار1. رساله اِبْن‌ِ عَبْدون(رساله حسب)‌

    محمد بن‌ احمد بن‌ عبدون‌ تُجیبى‌، نویسنده اندلسى‌ِ رساله‌ای در حِسبَت‌ در سده 5ق‌/11م‌.

    همه آگاهی‌های مربوط به‌ احوال‌ او پس‌ از انتشار رساله وی و تنها بر اساس‌ همان‌ رساله‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌.

    نسب

    نسب‌ ابن‌ عبدون‌ در صفحه نخست‌ نسخه‌ای از رساله‌ اش‌ به‌ صورتى‌ اندک‌ متفاوت‌، محمد بن‌ عبدالله‌ نَخَعى‌ عبدون‌ قید شده‌ است‌.

    عصر زندگی

    به‌ قرینه برخى‌ نام‌های یاد شده‌ در رساله ابن‌ عبدون‌ مى‌توان‌ نیمه دوم‌ سده 5ق‌ را عصر زندگى‌ او دانست‌. تأکیدهای او بر موقعیت‌ اشبیلیه‌ و آگاهى‌ عمیقش‌ از آن‌ شهر حاکى‌ است‌ که‌ او اهل‌ اشبیلیه‌ بوده‌ است‌.

    او آغاز فرمانروایى‌ المعتمد، ابوالقاسم‌ محمد بن‌ عَبّاد (461-484ق‌/1068- 1091م‌) آخرین‌ سلطان‌ عبادی اشبیلیه‌ را دریافته‌ است‌.

    مناصب

    گرچه‌ ابن‌ عبدون‌ در نوشته‌اش‌ اشاره مستقیمى‌ به‌ موقعیت‌ اجتماعى‌ و شغل‌ خود ندارد، اما پرداختن‌ نوشته‌ای در موضوع‌ حسبت‌ و آگاهی‌های دقیق‌ و پیشنهادهای اصلاحى‌ وی در این‌ زمینه‌ نشان‌ مى‌دهد که‌ او خود احتمالاً زمانى‌ جزو دستگاه‌ احتساب‌ یا قضا بوده‌ است‌. بیان‌ او حاکى‌ از آن‌ است‌ که‌ تربیت‌ علمى‌ بسیار متعالى‌ نیافته‌ و دارای منصبى‌ بلند نبوده‌ است‌.

    همین‌ موقعیت‌ درجه دوم‌، مؤلف‌ رساله‌ را مانند معاصر مالقیش‌ سَقَطى‌، نویسنده وجیزه‌ای در موضوع‌ حسبت‌، جزو گمنامان‌ تاریخ‌ اندلس‌ کرده‌ است‌ و از کتاب‌های تراجم‌ مربوط به‌ رجال‌ اندلس‌ و مغرب‌ اطلاعى‌ در مورد آن‌ دو به‌ دست‌ نمى‌آید.

    آثار

    رساله ابن عبدون؛ مانند چند نوشته دیگر در این‌ موضوع‌ از سده 5ق‌ و برخى‌ نوشته‌های همانند از زمان‌های متأخر همچون‌ اثر ابن‌ اخوه‌، در مشرق‌ و مغرب‌ دنیای اسلامى‌، از مآخذ سرشار آگاهى‌ از زندگى‌ شهری مسلمانان‌ بوده‌ است‌.

    در این‌ رساله‌ نیز چون‌ همانندهایش‌ نشانه‌هایى‌ از نگرانى‌ مؤلف‌ از ظهور مفاسد و بدعتها در روابط اجتماعى‌ مسلمانان‌ و دگرگونی‌های سنت‌ها و قواعد به‌ چشم‌ مى‌خورد، تا جایى‌ که‌ گویى‌ نویسنده‌ در عصر خود آثاری از آخرالزمان‌ مى‌بیند و چون‌ هر محتسبى‌ امر به‌ معروف‌ و نهى‌ از منکر را وظیفه خود تلقى‌ مى‌کند و با نوشتن‌ این‌ مختصر دین‌ خود را ادا شده‌ مى‌داند.

    اگر رساله سقطى‌ بر محور وظایف‌ محتسب‌ متمرکز است‌ و صورتى‌ قابل‌ انطباق‌ بر همه شهرهای اسلامى‌ دارد، در برابر، رساله ابن‌ عبدون‌ گذشته ‌از مروری براهل‌ پیشه‌وبازار به‌چگونگى‌ برخى‌ نهادهای شهری به‌ ویژه‌ نهادهای اشبیلیه‌ مى‌پردازد.

    مطالب‌ مربوط به‌ زندگى‌ شهری اشبیلیه‌ عمدتاً در قسمت‌ نخست‌ رساله‌ و موضوعات‌ ویژه حسبت‌ و اهل‌ حرفه‌ در قسمت‌ دوم‌ آن‌ آمده‌ است‌.

    البته‌ مطالب ‌کتاب‌ دارای نظم ‌دقیق‌ نیست‌ و قسمت ‌دوم‌ دارای مطالب‌ تکراری است‌. نویسنده‌ در بیان‌ مطالب‌ نه‌ تنها به‌ ارائه صورت‌ مطلوب‌ متوجه‌ است‌، بلکه‌ از وصف‌ وضع‌ موجود و جابه‌جا از انتقاد و اظهار بیزاری از خلاف‌ها و مفاسد معمول‌ باز نمى‌ماند.

    ترکیب‌ اجتماعى‌ مختلط شهر اشبیلیه‌ در نوشته ابن‌ عبدون‌ در چند مورد به‌ چشم‌ مى‌خورد و نشان‌ مى‌دهد که‌ استیلای مرابطون‌ و بربرهای همراه‌ آنان‌ و همنشینى‌شان‌ با مردم‌ اندلسى‌ اصیل‌ شهر مسائل‌ متعددی پیش‌ مى‌آورده‌ و نوعى‌ دوگانگى‌ در خلقیات‌ و رفتار مردم‌ آنجا مشهود بوده‌ است‌.

    سوءاستفاده غیر مرابطون‌ یا غلامان‌ آنان‌ از دهان‌ بند (لثام‌) مخصوص‌ صنهاجیان‌ و لمتونیان‌ و ترساندن‌ مردمان‌ بومى‌ شهر با این‌ نشانه فاتحان‌ از آن‌ جمله‌ بوده‌ است‌ و ابن‌ عبدون‌ پیشنهاد مى‌کند که‌ جز مرابطون‌ اصلى‌ از این‌ پوشش‌ استفاده‌ نکنند، و نیز به‌ نظر او باید که‌ رئیس‌ شهر (صاحب‌ المدینه) و متصدی اموال‌ بى‌وارثان‌ (صاحب‌ المواریث‌) و قاضى‌ و حاکم‌ و محتسب‌ از اندلسیان‌ باشند، چه‌ آنان‌ به‌ احوال‌ و مراتب‌ مردم‌ داناتر، در داوری و حسن‌ خلق‌ برتر از دیگران‌ و برای سلطان‌ سودمندتر و قابل‌ اعتمادترند.

    از بعضى‌ عبارات‌ مؤلف‌ شدت‌ پایبندی او به‌ شریعت‌ و برتری مسلمانان‌ بر دیگران‌ و بدبینیش‌ در حق‌ کشیشان‌ مسیحى‌ آشکار است‌.

    او معتقد است‌ که‌ مسلمان‌ نباید به‌ کارهایى‌ چون‌ مشت‌ مال‌ دادن‌ و نظافت‌ خانه‌ یا طویله‌ و خدمت‌ چهارپایان‌ یهودیان‌ و مسیحیان‌ بپردازد، زیرا آنان‌ خود به‌ این‌ مشاغل‌ پست‌ سزاوارترند. به‌ نظر او باید کشیشان‌ مسیحى‌ را، برای جلوگیری از انحرافاتشان‌، چون‌ رسم‌ معمول‌ دیار مشرق‌ وادار به‌ ازدواج‌ کرد و نیز آنگونه‌ که‌ در زمان‌ سلطنت‌ معتضد عبادی (434- 461ق‌/1042- 1068م‌) اتفاق‌ افتاد، آنان‌ را ختنه‌ کرد.

    چاپ و ترجمه رساله

    رساله ابن‌ عبدون‌ را لوی پرووانسال‌ بر مبنای دو نسخه خطى‌، تصحیح‌ و با مقدمه‌ای در معرفى‌ مؤلف‌ و اثر او و مؤخره‌ای در توضیح‌ لغات‌ و اصطلاحات‌ اثر در «مجله آسیایى‌» در 1934م‌ منتشر کرده‌ است‌. متن‌ رساله‌ را گابریلى‌ به‌ ایتالیایى‌، لوی پرووانسال‌ به‌ فرانسوی و همین‌ محقق‌ با شرکت‌ گارثیاگومث‌ به‌ اسپانیایى‌ ترجمه‌ کرده‌ است‌‌‌[۱].

    پانویس

    1. رحیم‌لو‌، یوسف‌، ج4، ص207-206

    منابع مقاله

    رحیم‌لو‌، یوسف‌، دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها