اللآلي المصنوعة في الأحاديث الموضوعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'اللآلي (ابهام زدایی)' به 'اللآلي (ابهام‌زدایی)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


{{کاربردهای دیگر|اللآلي (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|اللآلي (ابهام‌زدایی)}}
'''اللآلی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة'''، اثر [[جلال‌الدین عبدالرحمان سیوطى]] (قاهره 849-911ق،) است که آن را در دو جلد به زبان عربى نوشته و در آن برخى از احادیثى را که ادعا شده مجعول است، سنجیده و شناسانده است.
'''اللآلی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة'''، اثر [[جلال‌الدین عبدالرحمان سیوطى]] (قاهره 849-911ق،) است که آن را در دو جلد به زبان عربى نوشته و در آن برخى از احادیثى را که ادعا شده مجعول است، سنجیده و شناسانده است.


خط ۳۸: خط ۳۸:
هرچند درباره محتواى این اثر مفصل و سودمند، گفتنى‌ها فراوان است، ولى به جهت ضیق مجال به بیان چند نکته اکتفا مى‌شود:
هرچند درباره محتواى این اثر مفصل و سودمند، گفتنى‌ها فراوان است، ولى به جهت ضیق مجال به بیان چند نکته اکتفا مى‌شود:


#نویسنده در مقدمه‌اش که آن را در سال 905ق، نوشته، یادآور شده است: یکى از امور مهم دینى عبارت است از شناساندن احادیث جعلى که بر حضرت سیدالمرسلین(ص) ساخته و بسته‌اند و درباره همین موضوع [[حافظ ابوالفرج [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] کتابى جمع کرده و در آن بسیارى از احادیث ضعیف که به حدّ وضع نرسیده و بلکه احادیثى را که حسن و صحیح است به‌عنوان حدیث ساختگى آورده است. همان طور که امامان حافظ مانند [[ابن الصلاح]] در کتاب «[[علوم الحدیث]]» و مانند او یادآور شده‌اند. مدتى بود که به ذهنم خطور کرده بود که آن کتاب را پاک‌سازى و انتقاد و تلخیص کنم تا مورد استفاده علاقه‌مندان قرار گیرد تا آنکه از خداى متعال خیر طلبیدم و او سینه‌ام را براى آن گشاده ساخت و وسایل راه را برایم فراهم کرد. پس من احادیث را از کتابى مى‌آورم که او از همان نقل کرده، مانند «[[تاریخ خطیب بغدادی|تاریخ]]» [[خطیب بغدادى]] و [[حاکم]] و «[[الکامل ابن عدی|کامل]]» [[ابن عدى]] و «[[ضعفاء العقیلی|ضعفاء]]» [[عقیلى]] و [[ابن حیان]] و [[ازدى]] و «[[افراد دارقطنی|افراد]]» [[دارقطنى]] و «[[حلیه ابونعیم|حلیه]]» [[ابونعیم]] و... همراه با أسانیدشان، البته با حذف اسناد [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] به آنها و پس از آن، کلام او را مى‌آورم و اگر جاى پى‌نوشتى بود یادآورى مى‌کنم و در آغاز آنچه مى‌افزایم، عبارت «مى‌گویم» و در پایانش تعبیر «و خدا داناتر است» را ذکر مى‌کنم... او همچنین در مورد مدت نگارش کتاب چنین نوشته است: «إنی کنت شرعت فی هذا التألیف فی سنة سبع و ثمانمائة و فرغت منه فی سنة خمس و سبعین...»؛ یعنى «من نگارش این کتاب را در سال 807 شروع کردم و در سال 875 به پایان رساندم!...».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/9 مقدمه کتاب، ج1، ص9]</ref>، ولى این مطلب نمى‌تواند درست باشد؛ زیرا افزون بر آنکه فاصله این دو تاریخ 68 سال مى‌شود و این مدت براى نگارش یک کتاب، بسیار طولانى و بعید است، نویسنده خودش در 849 به دنیا آمده؛ پس به نظر مى‌رسد عبارت صحیح این است: «... فی سنة سبعین و ثمانمائة...»؛ یعنى «در سال 870 شروع کردم...».
#نویسنده در مقدمه‌اش که آن را در سال 905ق، نوشته، یادآور شده است: یکى از امور مهم دینى عبارت است از شناساندن احادیث جعلى که بر حضرت سیدالمرسلین(ص) ساخته و بسته‌اند و درباره همین موضوع [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|حافظ ابوالفرج ابن جوزى]] کتابى جمع کرده و در آن بسیارى از احادیث ضعیف که به حدّ وضع نرسیده و بلکه احادیثى را که حسن و صحیح است به‌عنوان حدیث ساختگى آورده است. همان طور که امامان حافظ مانند [[ابن الصلاح]] در کتاب «[[علوم الحدیث]]» و مانند او یادآور شده‌اند. مدتى بود که به ذهنم خطور کرده بود که آن کتاب را پاک‌سازى و انتقاد و تلخیص کنم تا مورد استفاده علاقه‌مندان قرار گیرد تا آنکه از خداى متعال خیر طلبیدم و او سینه‌ام را براى آن گشاده ساخت و وسایل راه را برایم فراهم کرد. پس من احادیث را از کتابى مى‌آورم که او از همان نقل کرده، مانند «[[تاریخ خطیب بغدادی|تاریخ]]» [[خطیب بغدادى]] و [[حاکم]] و «[[الکامل ابن عدی|کامل]]» [[ابن عدى]] و «[[ضعفاء العقیلی|ضعفاء]]» [[عقیلى]] و [[ابن حیان]] و [[ازدى]] و «[[افراد دارقطنی|افراد]]» [[دارقطنى]] و «[[حلیه ابونعیم|حلیه]]» [[ابونعیم]] و... همراه با أسانیدشان، البته با حذف اسناد [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] به آنها و پس از آن، کلام او را مى‌آورم و اگر جاى پى‌نوشتى بود یادآورى مى‌کنم و در آغاز آنچه مى‌افزایم، عبارت «مى‌گویم» و در پایانش تعبیر «و خدا داناتر است» را ذکر مى‌کنم... او همچنین در مورد مدت نگارش کتاب چنین نوشته است: «إنی کنت شرعت فی هذا التألیف فی سنة سبع و ثمانمائة و فرغت منه فی سنة خمس و سبعین...»؛ یعنى «من نگارش این کتاب را در سال 807 شروع کردم و در سال 875 به پایان رساندم!...».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/9 مقدمه کتاب، ج1، ص9]</ref>، ولى این مطلب نمى‌تواند درست باشد؛ زیرا افزون بر آنکه فاصله این دو تاریخ 68 سال مى‌شود و این مدت براى نگارش یک کتاب، بسیار طولانى و بعید است، نویسنده خودش در 849 به دنیا آمده؛ پس به نظر مى‌رسد عبارت صحیح این است: «... فی سنة سبعین و ثمانمائة...»؛ یعنى «در سال 870 شروع کردم...».
#:سپس نویسنده افزوده است: «آنگاه براى من در این سال؛ یعنى سال 905ق، این نظر تقویت شد که پى‌نوشت‌ها را به‌صورت مبسوط دوباره شروع کنم و موضوعات بسیارى را که از چشم [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] دور مانده و نیاورده به آن اضافه کنم، پس چنان کردم و کتاب از وضعیت قبلى‌اش خارج شد و.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/9 همان، ج1، ص9-10]</ref>
#:سپس نویسنده افزوده است: «آنگاه براى من در این سال؛ یعنى سال 905ق، این نظر تقویت شد که پى‌نوشت‌ها را به‌صورت مبسوط دوباره شروع کنم و موضوعات بسیارى را که از چشم [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] دور مانده و نیاورده به آن اضافه کنم، پس چنان کردم و کتاب از وضعیت قبلى‌اش خارج شد و.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/9 همان، ج1، ص9-10]</ref>
#نویسنده در این اثر انتقادى به [[كتاب الموضوعات]] از آثار ابوالفرج [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] (510- 597ق) توجه ویژه‌اى داشته و در موارد متعددى به مخالفت با او پرداخته و بسیارى از احادیثى را که در آن کتاب به‌عنوان جعلى معرفى شده، تصحیح کرده و معتبر شمرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/46 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/84 84] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/271 271] و...</ref>
#نویسنده در این اثر انتقادى به [[كتاب الموضوعات]] از آثار ابوالفرج [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] (510- 597ق) توجه ویژه‌اى داشته و در موارد متعددى به مخالفت با او پرداخته و بسیارى از احادیثى را که در آن کتاب به‌عنوان جعلى معرفى شده، تصحیح کرده و معتبر شمرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/46 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص46] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/84 84] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28808/1/271 271] و...</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۱

اللآلی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة، اثر جلال‌الدین عبدالرحمان سیوطى (قاهره 849-911ق،) است که آن را در دو جلد به زبان عربى نوشته و در آن برخى از احادیثى را که ادعا شده مجعول است، سنجیده و شناسانده است.

‏اللآلی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة
اللآلي المصنوعة في الأحاديث الموضوعة
پدیدآورانعویضه، صلاح محمد (معلق) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر (نویسنده)
ناشردار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1417 ق
چاپ1
موضوعاحادیث اهل سنت - قرن 9ق.
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏124‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ل‎‏2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ابوعبدالرحمن صلاح بن محمد بن عویضه، بر اثر حاضر تعلیقه نوشته و روایاتش را منبع‌یابى کرده و نام و نشان آیاتش را مشخص ساخته است. متأسفانه کتاب حاضر بر اساس نسخه‌هاى خطى تصحیح نشده و به همین جهت خطاهایى به آن راه یافته است.

ساختار

کتاب حاضر از مقدمه محقق، شرح حال نویسنده، مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 33 فصل) تشکیل شده است.

گزارش محتوا

هرچند درباره محتواى این اثر مفصل و سودمند، گفتنى‌ها فراوان است، ولى به جهت ضیق مجال به بیان چند نکته اکتفا مى‌شود:

  1. نویسنده در مقدمه‌اش که آن را در سال 905ق، نوشته، یادآور شده است: یکى از امور مهم دینى عبارت است از شناساندن احادیث جعلى که بر حضرت سیدالمرسلین(ص) ساخته و بسته‌اند و درباره همین موضوع حافظ ابوالفرج ابن جوزى کتابى جمع کرده و در آن بسیارى از احادیث ضعیف که به حدّ وضع نرسیده و بلکه احادیثى را که حسن و صحیح است به‌عنوان حدیث ساختگى آورده است. همان طور که امامان حافظ مانند ابن الصلاح در کتاب «علوم الحدیث» و مانند او یادآور شده‌اند. مدتى بود که به ذهنم خطور کرده بود که آن کتاب را پاک‌سازى و انتقاد و تلخیص کنم تا مورد استفاده علاقه‌مندان قرار گیرد تا آنکه از خداى متعال خیر طلبیدم و او سینه‌ام را براى آن گشاده ساخت و وسایل راه را برایم فراهم کرد. پس من احادیث را از کتابى مى‌آورم که او از همان نقل کرده، مانند «تاریخ» خطیب بغدادى و حاکم و «کامل» ابن عدى و «ضعفاء» عقیلى و ابن حیان و ازدى و «افراد» دارقطنى و «حلیه» ابونعیم و... همراه با أسانیدشان، البته با حذف اسناد ابن جوزى به آنها و پس از آن، کلام او را مى‌آورم و اگر جاى پى‌نوشتى بود یادآورى مى‌کنم و در آغاز آنچه مى‌افزایم، عبارت «مى‌گویم» و در پایانش تعبیر «و خدا داناتر است» را ذکر مى‌کنم... او همچنین در مورد مدت نگارش کتاب چنین نوشته است: «إنی کنت شرعت فی هذا التألیف فی سنة سبع و ثمانمائة و فرغت منه فی سنة خمس و سبعین...»؛ یعنى «من نگارش این کتاب را در سال 807 شروع کردم و در سال 875 به پایان رساندم!...».[۱]، ولى این مطلب نمى‌تواند درست باشد؛ زیرا افزون بر آنکه فاصله این دو تاریخ 68 سال مى‌شود و این مدت براى نگارش یک کتاب، بسیار طولانى و بعید است، نویسنده خودش در 849 به دنیا آمده؛ پس به نظر مى‌رسد عبارت صحیح این است: «... فی سنة سبعین و ثمانمائة...»؛ یعنى «در سال 870 شروع کردم...».
    سپس نویسنده افزوده است: «آنگاه براى من در این سال؛ یعنى سال 905ق، این نظر تقویت شد که پى‌نوشت‌ها را به‌صورت مبسوط دوباره شروع کنم و موضوعات بسیارى را که از چشم ابن جوزى دور مانده و نیاورده به آن اضافه کنم، پس چنان کردم و کتاب از وضعیت قبلى‌اش خارج شد و.[۲]
  2. نویسنده در این اثر انتقادى به كتاب الموضوعات از آثار ابوالفرج ابن جوزى (510- 597ق) توجه ویژه‌اى داشته و در موارد متعددى به مخالفت با او پرداخته و بسیارى از احادیثى را که در آن کتاب به‌عنوان جعلى معرفى شده، تصحیح کرده و معتبر شمرده است.[۳]
  3. سیوطى در نقد دیدگاه‌هاى ابن جوزى، شیوه‌هاى مختلفى دارد: گاهى راویانِ حدیث و سلسله رجال سند حدیثى را که ابن جوزى تضعیف کرده و متّهم به وضع نموده است، موردِ مطالعه کامل‌تر قرار مى‌دهد و در مقابلِ منقولات و اظهاراتِ ابن جوزى، اقوال بزرگان دیگر را قرار مى‌دهد که نظر مخالف داشته‌اند و راوى یا راویان آن حدیث را توثیق کرده‌اند؛ گاهى بدونِ پرداختن به راویانِ آن طریق، حدیث را از طُرُقِ دیگر روایت مى‌کند که رجال آن طریق، متّهم نیستند؛ گاهى هم به نقل آن حدیث از منابع معتبر و جوامع حدیثىِ مورد اعتماد اهل سنّت، مثل «صحاح ستّه» مى‌پردازد؛ گاه، راویانى را که ابن جوزى آنها را متّهم دانسته، به‌عنوانِ راویانِ مورد اعتماد صاحبان صحاح، معرّفى مى‌کند؛ گاهى نیز قضاوت‌هاى ناصحیح و متعصّبانه ابن جوزى را در کنارِ سایر قضاوت‌هاى او در آثار دیگرش قرار مى‌دهد و تناقضات قضاوت‌ها و اظهارات او را آشکار مى‌کند و گاه نیز مرجع و منبعى را که ابن جوزى تحت تأثیر آن بوده است، مورد تحقیق و نقّادى قرار مى‌دهد و اشتباهات، تعارضات و تناقضات آن را آشکار مى‌سازد.[۴]
  4. در باب مقایسه بین عملکرد ابن جوزى در الموضوعات و سیوطى در کتاب حاضر چنین اظهار نظر شده است: بسیارى از قضاوت‌هاى ابن جوزى نسبت به شیعه و على(ع) و آل او، تعصّب‌آلود و عنادآمیز و همراه با بى‌مهرى است، امّا سیوطى در غالبِ قضاوت‌هایش، به‌عکس ابن جوزى، جانب انصاف را رعایت مى‌کند و هیچ‌گاه به صرفِ شیعى بودن راوىِ یک حدیث، آن حدیث را همانند ابن جوزى به موضوع بودن، محکوم نمى‌کند. درعین‌حال، سیوطى هیچ‌گاه جانبِ احتیاط را رها نمى‌کند؛ یعنى به‌گونه‌اى به نقّادى مى‌پردازد که اهل دقّت، به‌خوبى به اصل مطلب پى مى‌برند، ولى اهل تعصّب، نمى‌توانند بهانه‌اى براى ستیز و مخاصمه با او به دست آورند.[۵]

وضعیت کتاب

ابوعبدالرحمن صلاح بن محمد بن عویضة براى کتاب حاضر، فقط فهرست تفصیلى مطالب.[۶]فراهم کرده و متأسفانه فهارس فنى (آیات، روایات، اعلام، امکنه، اصطلاحات و...) را به فراموشى سپرده است. این کتاب به‌صورت مستند منتشر شده است و محقق ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. در این پاورقى‌ها بیشتر به منبع‌یابى روایات عنایت شده.[۷]و گاه نام و نشان آیات مورد استفاده نیز ذکر شده است.[۸]

آقاى ابوعبدالرحمن صلاح بن محمد بن عویضه، شرح حال مختصر نویسنده را به نقل از مقدمه شیخ عبدالوهاب عبدالطیف بر کتاب «التدریب» و مقدمه شیخ خلیل بر کتاب «الدرر»، قبل از مقدمه نویسنده آورده و بر اثر حاضر افزوده است.

پانویس


منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. مقایسه اجمالى الموضوعات ابن جوزى با اللئالی سیوطى (در نقد احادیث مناقب امام على(ع)، مجید فلاح‌پور، فصلنامه علوم حدیث، زمستان 1379، شماره 18، ص68-94.

وابسته‌ها