ضياء الفرقان في تفسیر القرآن: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآورندگان | | پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[نقوی قائنی، سید محمدتقی]] (نويسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ضیاء الفرقان فی تفسیر القرآن''' تألیف مفسر شیعی سید محمدتقی نقوی قائنی خراسانی (متولد 1308-1398ش)، تفسیر کامل تمامی سور قرآن کریم است که برای سطح متوسط به زبان عربی نگارش و در پانزده جلد منتشر شده است. | '''ضیاء الفرقان فی تفسیر القرآن''' تألیف مفسر شیعی [[نقوی قائنی، سید محمدتقی|سید محمدتقی نقوی قائنی خراسانی]] (متولد 1308-1398ش)، تفسیر کامل تمامی سور قرآن کریم است که برای سطح متوسط به زبان عربی نگارش و در پانزده جلد منتشر شده است. | ||
نویسنده شیوه تفسیری اندیشمندان را متفاوت از هم دانسته بدین صورت که حکیم، اخلاقی، فقیه، ادیب و اجتماعی هر یک از منظر و دیدگاه رشته تخصصی خود به تفسیر قرآن پرداختهاند. سپس مینویسد: و به همین جهت فراوان به قلبم خطور میکرد که قرآن کریم را کامل از جمیع جهات شرح کنم؛ مطابق با آنچه از ظواهر کتاب و محکمات آن، از روایات متواتر و صحیح از اهلبیت(ع)، از عقل فطری صحیح که خداوند آن را حجت باطنی انسان قرار داده و با کمک از آیات دیگر، برداشت خواهم کرد.<ref>ر.ک: مقدمه، ص10</ref> | نویسنده شیوه تفسیری اندیشمندان را متفاوت از هم دانسته بدین صورت که حکیم، اخلاقی، فقیه، ادیب و اجتماعی هر یک از منظر و دیدگاه رشته تخصصی خود به تفسیر قرآن پرداختهاند. سپس مینویسد: و به همین جهت فراوان به قلبم خطور میکرد که قرآن کریم را کامل از جمیع جهات شرح کنم؛ مطابق با آنچه از ظواهر کتاب و محکمات آن، از روایات متواتر و صحیح از اهلبیت(ع)، از عقل فطری صحیح که خداوند آن را حجت باطنی انسان قرار داده و با کمک از آیات دیگر، برداشت خواهم کرد.<ref>ر.ک: مقدمه، ص10</ref> | ||
نقوی قائنی این کتاب را پس از شرح نهجالبلاغه به رشته تحریر درآورده است: «چون از تألیف شرح مبسوطم بر نهجالبلاغه مولایمان امیرالمؤمنین علی(ع) موسوم به مفتاح السعادة فی شرح نهجالبلاغة فارغ شدم، شروع به تفسیر کلام الهی بهقدر توانم نمودم و آن همین کتاب است که آن را ضیاء الفرقان فی تفسیر القرآن نامیدم».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12</ref> | [[نقوی قائنی، سید محمدتقی|نقوی قائنی]] این کتاب را پس از شرح نهجالبلاغه به رشته تحریر درآورده است: «چون از تألیف شرح مبسوطم بر نهجالبلاغه مولایمان [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] موسوم به [[مفتاح السعادة في شرح نهجالبلاغة|مفتاح السعادة فی شرح نهجالبلاغة]] فارغ شدم، شروع به تفسیر کلام الهی بهقدر توانم نمودم و آن همین کتاب است که آن را ضیاء الفرقان فی تفسیر القرآن نامیدم».<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12</ref> | ||
مفسر مباحث هر سوره را در سه بخش لغت، اعراب و تفسیر مطرح کرده است. تنها در سوره حمد بخش دیگری با عنوان «معنی» نیز دیده میشود. در بخش لغت، معانی واژگان بهاختصار بدون اشاره به نام لغوی یا معجم خاصی ذکر شده است. در بخش اعراب وجوه مختلف اعراب بیشتر بدون اشاره به قائلین و گاه با اشاره به قائلین وجوه ذکر شده است. گاه با عبارت «قال بعض العرفاء».<ref>ر.ک: همان، جلد 9، ص312</ref> و گاه با تعبیر «قال بعض المفسرین»<ref>ر.ک: همان، ص321</ref> به نقل اقوال پرداخته است. مفسر تنها به نقل دیدگاه مفسرین شیعه نپرداخته، بلکه به ذکر نظرات مفسرین اهلسنت مانند شافعیه نیز توجه داشته است.<ref>ر.ک: همان، جلد 4، ص452-451</ref> و پس از ذکر نظرات مختلف، دیدگاه خود را نیز با «انا اقول» یا «اقول» مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، جلد 13، ص77 و 78</ref> | مفسر مباحث هر سوره را در سه بخش لغت، اعراب و تفسیر مطرح کرده است. تنها در سوره حمد بخش دیگری با عنوان «معنی» نیز دیده میشود. در بخش لغت، معانی واژگان بهاختصار بدون اشاره به نام لغوی یا معجم خاصی ذکر شده است. در بخش اعراب وجوه مختلف اعراب بیشتر بدون اشاره به قائلین و گاه با اشاره به قائلین وجوه ذکر شده است. گاه با عبارت «قال بعض العرفاء».<ref>ر.ک: همان، جلد 9، ص312</ref> و گاه با تعبیر «قال بعض المفسرین»<ref>ر.ک: همان، ص321</ref> به نقل اقوال پرداخته است. مفسر تنها به نقل دیدگاه مفسرین شیعه نپرداخته، بلکه به ذکر نظرات مفسرین اهلسنت مانند شافعیه نیز توجه داشته است.<ref>ر.ک: همان، جلد 4، ص452-451</ref> و پس از ذکر نظرات مختلف، دیدگاه خود را نیز با «انا اقول» یا «اقول» مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، جلد 13، ص77 و 78</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده: تفسیر]] | ||
[[رده: متون تفاسیر]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1402]] | |||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1402 توسط سید محمد رضا موسوی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1402 توسط فریدون سبحانی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1402 توسط فریدون سبحانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۹
ضياء الفرقان في تفسیر القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | نقوی قائنی، سید محمدتقی (نويسنده) |
ناشر | قائن |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1395ش - 1396ش - 1397ش - 1436ق - 1438ق - 1439ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 18 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ضیاء الفرقان فی تفسیر القرآن تألیف مفسر شیعی سید محمدتقی نقوی قائنی خراسانی (متولد 1308-1398ش)، تفسیر کامل تمامی سور قرآن کریم است که برای سطح متوسط به زبان عربی نگارش و در پانزده جلد منتشر شده است.
نویسنده شیوه تفسیری اندیشمندان را متفاوت از هم دانسته بدین صورت که حکیم، اخلاقی، فقیه، ادیب و اجتماعی هر یک از منظر و دیدگاه رشته تخصصی خود به تفسیر قرآن پرداختهاند. سپس مینویسد: و به همین جهت فراوان به قلبم خطور میکرد که قرآن کریم را کامل از جمیع جهات شرح کنم؛ مطابق با آنچه از ظواهر کتاب و محکمات آن، از روایات متواتر و صحیح از اهلبیت(ع)، از عقل فطری صحیح که خداوند آن را حجت باطنی انسان قرار داده و با کمک از آیات دیگر، برداشت خواهم کرد.[۱]
نقوی قائنی این کتاب را پس از شرح نهجالبلاغه به رشته تحریر درآورده است: «چون از تألیف شرح مبسوطم بر نهجالبلاغه مولایمان امیرالمؤمنین علی(ع) موسوم به مفتاح السعادة فی شرح نهجالبلاغة فارغ شدم، شروع به تفسیر کلام الهی بهقدر توانم نمودم و آن همین کتاب است که آن را ضیاء الفرقان فی تفسیر القرآن نامیدم».[۲]
مفسر مباحث هر سوره را در سه بخش لغت، اعراب و تفسیر مطرح کرده است. تنها در سوره حمد بخش دیگری با عنوان «معنی» نیز دیده میشود. در بخش لغت، معانی واژگان بهاختصار بدون اشاره به نام لغوی یا معجم خاصی ذکر شده است. در بخش اعراب وجوه مختلف اعراب بیشتر بدون اشاره به قائلین و گاه با اشاره به قائلین وجوه ذکر شده است. گاه با عبارت «قال بعض العرفاء».[۳] و گاه با تعبیر «قال بعض المفسرین»[۴] به نقل اقوال پرداخته است. مفسر تنها به نقل دیدگاه مفسرین شیعه نپرداخته، بلکه به ذکر نظرات مفسرین اهلسنت مانند شافعیه نیز توجه داشته است.[۵] و پس از ذکر نظرات مختلف، دیدگاه خود را نیز با «انا اقول» یا «اقول» مطرح کرده است.[۶]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.