التحقيقات في شرح الورقات: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR101012J1.jpg | عنوان = التحقيقات في شرح الورقات | عنوان‌های دیگر = الورقات في أصول الفقه. شرح | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابن قاوان، حسین بن احمد (نويسنده) امام الحرمین، عبد الملک بن عبد الله (نويسنده) شریف، شریف...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'الورقات (ابهام زدایی)' به 'الورقات (ابهام‌زدایی)')
     
    (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ابن قاوان، حسین بن احمد]] (نويسنده)
    [[ابن قاوان، حسین بن احمد]] (نويسنده)
    [[امام الحرمین، عبد الملک بن عبد الله ]] (نويسنده)
    [[امام الحرمین، عبد الملک بن عبد الله]] (نويسنده)
    [[شریف، شریف سعد بن عبد الله بن حسین]] ( محقق)
    [[شریف، شریف سعد بن عبد الله بن حسین]] (محقق)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    ''' التحقيقات في شرح الورقات'''، نوشته حسین بن احمد بن محمد گیلانی شافعی مکی، معروف به ابن قاوان (متوفای 889ق) است. او کتاب ورقات در اصول فقه، اثر عطاءالملک جوینی (419-478ق) را شرح کرده است. تحقیق و پژوهش این اثر را شریف سعد بن عبدالله بن حسین شریف انجام داده است.
    {{کاربردهای دیگر|الورقات (ابهام‌زدایی)}}
    ''' التحقيقات في شرح الورقات'''، نوشته [[حسین بن احمد بن محمد گیلانی شافعی مکی]]، معروف به [[ابن قاوان]] (متوفای 889ق) است. او کتاب ورقات در اصول فقه، اثر [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|عطاءالملک جوینی]] (419-478ق) را شرح کرده است. تحقیق و پژوهش این اثر را شریف سعد بن عبدالله بن حسین شریف انجام داده است.


    متن اصلی از جوینی، بیشتر به اصطلاح‌نامه‌ای مختصر شباهت دارد تا به کتاب؛ زیرا تنها به تعریف کوتاه برخی از اصطلاحات اصول فقه بسنده کرده است؛ چنان‌که در متن تصریح شده که «تعريف ببعض مصطلحات علم الأصول». کار ابن قاوان با شرح خود بر این متن، به‌حدی بلند است که کمتر متخصصی در دانش اصول است که به آموختن و حفظ آن اهتمام نداشته باشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص69</ref>.
    متن اصلی از [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|جوینی]]، بیشتر به اصطلاح‌نامه‌ای مختصر شباهت دارد تا به کتاب؛ زیرا تنها به تعریف کوتاه برخی از اصطلاحات اصول فقه بسنده کرده است؛ چنان‌که در متن تصریح شده که «تعريف ببعض مصطلحات علم الأصول». کار [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] با شرح خود بر این متن، به‌حدی بلند است که کمتر متخصصی در دانش اصول است که به آموختن و حفظ آن اهتمام نداشته باشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص69</ref>.


    شریف مدعی است که کسی پیش از او کتاب ابن قاوان را تحقیق و چاپ نکرده است. او این شرح را دارای محتوای علمی، دلالت‌های اصولی، ساختار و ترتیب موضوعی شایسته‌ای می‌داند و بر آن است که شارح در شرح خود، به مصدرهای مهم و اصلی در دانش اصول و فروع فقه و دانش لغت، نحو، منطق و دیگر دانش‌ها اعتماد نموده و از آن‌ها بهره‌ جسته است. شریف نیازی را که امروزه به کتاب‌های اصولی، استنباطی و اجتهادی در محافل علمی احساس می‌شود، یادآوری کرده و به این شرح، جایگاه ویژه‌ای می‌بخشد. ویژگی نسخه حاضر این است که به هنگام زنده‌ بودن مصنف نسخه‌برداری شده است و ازاین‌رو، در روشنی و کامل‌ بودن مطالب، ممتاز است.
    شریف مدعی است که کسی پیش از او کتاب [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] را تحقیق و چاپ نکرده است. او این شرح را دارای محتوای علمی، دلالت‌های اصولی، ساختار و ترتیب موضوعی شایسته‌ای می‌داند و بر آن است که شارح در شرح خود، به مصدرهای مهم و اصلی در دانش اصول و فروع فقه و دانش لغت، نحو، منطق و دیگر دانش‌ها اعتماد نموده و از آن‌ها بهره‌ جسته است. شریف نیازی را که امروزه به کتاب‌های اصولی، استنباطی و اجتهادی در محافل علمی احساس می‌شود، یادآوری کرده و به این شرح، جایگاه ویژه‌ای می‌بخشد. ویژگی نسخه حاضر این است که به هنگام زنده‌ بودن مصنف نسخه‌برداری شده است و ازاین‌رو، در روشنی و کامل‌ بودن مطالب، ممتاز است.


    نخستین بخش کتاب، پژوهشی درباره آن است که شریف در آن به زندگی ابن قاوان و استادان، شاگردان، نوشته‌ها، دیدگاه عالمان درباره او، شرایط سیاسی زمانه او و حرکت علمی آن دوره پرداخته است. سپس، شرحی از جوینی و کتاب او، «ورقات»، ارائه داده است و در ادامه، به توصیف کتاب حاضر و نسخه‌های آن می‌پردازد؛ او از بیست‌وسه کتاب در شرح «الورقات» نام برده و به کوتاهی، آن‌ها را وصف می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص57-51</ref>‏.
    نخستین بخش کتاب، پژوهشی درباره آن است که شریف در آن به زندگی [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] و استادان، شاگردان، نوشته‌ها، دیدگاه عالمان درباره او، شرایط سیاسی زمانه او و حرکت علمی آن دوره پرداخته است. سپس، شرحی از جوینی و کتاب او، «ورقات»، ارائه داده است و در ادامه، به توصیف کتاب حاضر و نسخه‌های آن می‌پردازد؛ او از بیست‌وسه کتاب در شرح «الورقات» نام برده و به کوتاهی، آن‌ها را وصف می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص57-51</ref>‏.


    شریف انتساب این کتاب را به ابن قاوان مسلّم می‌داند. البته به کتاب دیگری نیز با عنوان «تحقیقات» از سراج‌الدین بلبیسی اشاره می‌کند. او نسخه خطی از شرح ابن قاوان را که در کتابخانه احمد ثالث بوده، مبنای تحقیقش می‌نهد<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>.
    شریف انتساب این کتاب را به [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] مسلّم می‌داند. البته به کتاب دیگری نیز با عنوان «تحقیقات» از سراج‌الدین بلبیسی اشاره می‌کند. او نسخه خطی از شرح ابن قاوان را که در کتابخانه احمد ثالث بوده، مبنای تحقیقش می‌نهد<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>.


    محقق در پژوهش خود به این مصدرها توجه کرده است: «شرح العضد علی مختصر ابن الحاجب» از احمد بن عبدالغفار (عضد)؛ حاشیه سعد تفتازانی بر شرح عضد (که ابن قاوان به این حاشیه نیز اعتماد داشته و از آن نقل قول نموده است)؛ «التلويح علی شرح التوضيح لمتن التنقيح» از تفتازانی؛ «التحرير في أصول الفقه» از کمال بن همام؛ «المستصفی» از ابوحامد غزالی؛ «منتهی الوصول و الأمل في علمي الأصول و الجدل» از ابن حاجب؛ «مقدمه شرح مسلم» از محی‌الدین نووی و «مفتاح العلوم» از سکاکی. مصدرهایی نیز هستند که ابن قاوان از آن‌ها نمونه آورده، ولی نام اثر را در کتابش درج‌ نکرده ‌است. نام آن‌ها «المحصول في علم الأصول» از فخرالدین رازی، «المنهاج» از بیضاوی، «الوجيز» از ابن برهان، «نهاية السول في شرح منهاج الأصول» از جمال‌الدین اسنوی و «شرح الورقات» از ابن امام کاملیه است<ref>ر.ک: همان، ص63-61</ref>.
    محقق در پژوهش خود به این مصدرها توجه کرده است: «شرح العضد علی مختصر ابن الحاجب» از احمد بن عبدالغفار (عضد)؛ حاشیه سعد تفتازانی بر شرح عضد (که [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] به این حاشیه نیز اعتماد داشته و از آن نقل قول نموده است)؛ «التلويح علی شرح التوضيح لمتن التنقيح» از [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانی]]؛ «التحرير في أصول الفقه» از کمال بن همام؛ «[[المستصفی من علم الأصول|المستصفی]]» از [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالی]]؛ «[[منتهی الوصول و الأمل في علمي الأصول و الجدل]]» از [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]؛ «[[مقدمه شرح مسلم]]» از [[نووی، یحیی بن شرف|محی‌الدین نووی]] و «[[مفتاح العلوم]]» از [[سکاکی، یوسف بن ابی‌بکر|سکاکی]]. مصدرهایی نیز هستند که [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] از آن‌ها نمونه آورده، ولی نام اثر را در کتابش درج‌ نکرده ‌است. نام آن‌ها «المحصول في علم الأصول» از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، «المنهاج» از [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]]، «الوجيز» از ابن برهان، «[[نهاية السول شرح منهاج الوصول في علم الأصول|نهاية السول في شرح منهاج الأصول]]» از [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|جمال‌الدین اسنوی]] و «[[شرح الورقات في أصول الفقه|شرح الورقات]]» از ابن امام کاملیه است<ref>ر.ک: همان، ص63-61</ref>.


    شارح درباره تألیف کتابش می‌گوید: این کتاب را به‌گونه‌ای شرح‌کرده‌ام که از حاشیه‌ها و درازگویی‌ها پیراسته باشد؛ از کاستی و کم‌ گفتن از مقصود نویسنده دور بوده و میانه کلام را در خود داشته باشد؛ در این شرح، تحقیقاتی فراهم ‌آمده ‌است که از کم‌مایگی و اشتباه دور بوده و از گفتار دانشمند اصولی «عضد» و از گوهر کلام «سعد» بهره‌ جسته و با روش دو کتاب «تحریر» و «تلویح» تنظیم یافته و در آن با نگاه نقد، مباحث آن دو موشکافی شده و نوآوری‌های آن‌ها برجسته ‌گشته ‌است<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.
    شارح درباره تألیف کتابش می‌گوید: این کتاب را به‌گونه‌ای شرح‌کرده‌ام که از حاشیه‌ها و درازگویی‌ها پیراسته باشد؛ از کاستی و کم‌ گفتن از مقصود نویسنده دور بوده و میانه کلام را در خود داشته باشد؛ در این شرح، تحقیقاتی فراهم ‌آمده ‌است که از کم‌مایگی و اشتباه دور بوده و از گفتار دانشمند اصولی «عضد» و از گوهر کلام «سعد» بهره‌ جسته و با روش دو کتاب «تحریر» و «تلویح» تنظیم یافته و در آن با نگاه نقد، مباحث آن دو موشکافی شده و نوآوری‌های آن‌ها برجسته ‌گشته ‌است<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.


    ابن قاوان متن را یکسره، شرح مزجی نموده است و گاهی عبارت «قال رحمه الله» را در میان آن به احترام مصنف می‌افزاید. او گاه به هنگام ضرورت، از شرح متن فراتر رفته و اختلاف نسخه‌ها را یادآوری نموده و توضیح می‌دهد. همچنین، دیدگاه‌هایی را که در متن جوینی نیامده، آورده و از میان آن‌ها رأی برتر را برمی‌گزیند؛ او بسیار، از دیدگاه‌های ابن حاجب در کتاب «مختصر» بهره‌ جسته ‌است.
    ابن قاوان متن را یکسره، شرح مزجی نموده است و گاهی عبارت «قال رحمه‌الله» را در میان آن به احترام مصنف می‌افزاید. او گاه به هنگام ضرورت، از شرح متن فراتر رفته و اختلاف نسخه‌ها را یادآوری نموده و توضیح می‌دهد. همچنین، دیدگاه‌هایی را که در متن جوینی نیامده، آورده و از میان آن‌ها رأی برتر را برمی‌گزیند؛ او بسیار، از دیدگاه‌های [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] در کتاب «مختصر» بهره‌ جسته ‌است.


    شارح به موضوع‌هایی فراتر از متن، که معمولا اصولیان مطرح می‌کنند، پرداخته است؛ بدین‌گونه، شرح او بیشتر، مبحث‌های اصولی را پوشش می‌دهد که برخی از آن‌ها فقط در کتاب‌هایی که مبسوطاً این دانش را عرضه کرده‌اند، یافت می‌شود. او اصطلاح‌های علمی اصولی، منطقی و فقهی متن را از نگاه خود، واژه‌شناسی کرده است. او نگاه نقادانه‌اش را با آنچه که «عضد» در تحقیقش آورده، هماهنگ نموده است؛ این نگاه، در ارائه شیوه مباحث نیز دیده‌می‌شود. استقلال رأی او در مبحث‌ها نشان‌دهنده گستره علمی او در این دانش است. وی از مثال‌های فقهی برای توضیح آرای اصولی و نیز از مثال‌های منطقی و لغوی نیز بهره ‌جسته ‌است. ابن قاوان کار نقل مطالب از کتاب‌های دیگر را امانت‌دارانه انجام داده است. همچنین، بسیار به آیه‌های قرآنی و احادیث نبوی استشهاد نموده است<ref>ر.ک: همان، ص66-65</ref>.
    شارح به موضوع‌هایی فراتر از متن، که معمولا اصولیان مطرح می‌کنند، پرداخته است؛ بدین‌گونه، شرح او بیشتر، مبحث‌های اصولی را پوشش می‌دهد که برخی از آن‌ها فقط در کتاب‌هایی که مبسوطاً این دانش را عرضه کرده‌اند، یافت می‌شود. او اصطلاح‌های علمی اصولی، منطقی و فقهی متن را از نگاه خود، واژه‌شناسی کرده است. او نگاه نقادانه‌اش را با آنچه که «عضد» در تحقیقش آورده، هماهنگ نموده است؛ این نگاه، در ارائه شیوه مباحث نیز دیده‌می‌شود. استقلال رأی او در مبحث‌ها نشان‌دهنده گستره علمی او در این دانش است. وی از مثال‌های فقهی برای توضیح آرای اصولی و نیز از مثال‌های منطقی و لغوی نیز بهره ‌جسته ‌است. [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] کار نقل مطالب از کتاب‌های دیگر را امانت‌دارانه انجام داده است. همچنین، بسیار به آیه‌های قرآنی و احادیث نبوی استشهاد نموده است<ref>ر.ک: همان، ص66-65</ref>.


    نقدهایی نیز بر کار ابن قاوان وارد شده‌ است؛ بااینکه او بسیار، از آرای عضد (106 رأی) بهره جسته است، اما نشانی دیدگاه‌های او را کمتر درج کرده است. همچنین، برخی از آرای دیگران را بدون نشانی کتاب، با عبارت «قال فلان: كذا»، «قال بعضهم» و «عند قوم كذا» نقل نموده است که این کار او، پژوهنده را به زحمت انداخته است. ابن قاوان گاه، قول مخالف را بااینکه مشهور بوده، در میان دیدگاه‌ها نیاورده است. او گاه، به آنچه از آرايی که می‌پسندیده و برمی‌گزیده، ملتزم نبوده است. همچنین گاه، حدیث‌های نامشهور و جعلی را گواه گرفته است. او اصطلاح‌های منطقی را بسیار به‌کار برده است تا جایی‌ که شرحش رنگ کتاب‌های منطقی را به خود گرفته است. گاه، احادیثی را بر سبیل استشهاد به آنها با واژه‌هایی ناشناخته میان محدثان نقل می‌کند که صلاحیت استشهاد را ندارند، بااینکه استشهاد به احادیث معروف و صالح برای او ممکن بوده است<ref>ر.ک: همان، ص68-67</ref>.
    نقدهایی نیز بر کار [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] وارد شده‌ است؛ بااینکه او بسیار، از آرای عضد (106 رأی) بهره جسته است، اما نشانی دیدگاه‌های او را کمتر درج کرده است. همچنین، برخی از آرای دیگران را بدون نشانی کتاب، با عبارت «قال فلان: كذا»، «قال بعضهم» و «عند قوم كذا» نقل نموده است که این کار او، پژوهنده را به زحمت انداخته است. [[ابن قاوان، حسین بن احمد|ابن قاوان]] گاه، قول مخالف را بااینکه مشهور بوده، در میان دیدگاه‌ها نیاورده است. او گاه، به آنچه از آرايی که می‌پسندیده و برمی‌گزیده، ملتزم نبوده است. همچنین گاه، حدیث‌های نامشهور و جعلی را گواه گرفته است. او اصطلاح‌های منطقی را بسیار به‌کار برده است تا جایی‌ که شرحش رنگ کتاب‌های منطقی را به خود گرفته است. گاه، احادیثی را بر سبیل استشهاد به آنها با واژه‌هایی ناشناخته میان محدثان نقل می‌کند که صلاحیت استشهاد را ندارند، بااینکه استشهاد به احادیث معروف و صالح برای او ممکن بوده است<ref>ر.ک: همان، ص68-67</ref>.


    شریف کار تحقیق این کتاب را با مقابله هفت نسخه، رمزگذاری برای آن‌ها، تخریج حدیث‌ها و نشانی آیه‌ها، شناساندن رجال کتاب، فرقه‌ها، دین‌ها، مذهب‌ها و شهرها، استناد شعرها به گوینده‌ها و آثارشان، معنا نمودن اصطلاح‌های علمی، مستندسازی آرای اصولی، فقهی، حدیثی، نحوی، بلاغی و منطقی به مصدرهای اصلی‌ا‌شان و توضیح‌ کوتاه دادن برخی از مسائل اصولی به انجام رسانده است<ref>ر.ک: همان، ص75-72</ref>.
    شریف کار تحقیق این کتاب را با مقابله هفت نسخه، رمزگذاری برای آن‌ها، تخریج حدیث‌ها و نشانی آیه‌ها، شناساندن رجال کتاب، فرقه‌ها، دین‌ها، مذهب‌ها و شهرها، استناد شعرها به گوینده‌ها و آثارشان، معنا نمودن اصطلاح‌های علمی، مستندسازی آرای اصولی، فقهی، حدیثی، نحوی، بلاغی و منطقی به مصدرهای اصلی‌ا‌شان و توضیح‌ کوتاه دادن برخی از مسائل اصولی به انجام رسانده است<ref>ر.ک: همان، ص75-72</ref>.
    خط ۶۰: خط ۶۱:
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[شرح الورقات في أصول الفقه]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    خط ۶۸: خط ۶۹:
    [[رده:اهل سنت قرن 1 - 8]]
    [[رده:اهل سنت قرن 1 - 8]]


    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محسن عزیزی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط محسن عزیزی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵

    التحقيقات في شرح الورقات
    التحقيقات في شرح الورقات
    پدیدآورانابن قاوان، حسین بن احمد (نويسنده)

    امام الحرمین، عبد الملک بن عبد الله (نويسنده)

    شریف، شریف سعد بن عبد الله بن حسین (محقق)
    عنوان‌های دیگرالورقات في أصول الفقه. شرح
    ناشردار النفائس
    مکان نشراردن
    سال نشر13سده
    چاپ1
    موضوعاما‌م‌الحرمین‌، عبدالملک‌ بن‌ عبدالله‌، ۴۱۹ - ۴۷۸ق‌. - الورقات في أصول الفقه - نقد و تفسیر - اصول فقه اهل سنت - قرن 5ق. - اصول‌ فقه‌ شا‌فعی‌ -- قرن‌ ۵ق‌
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    الف8 و40228 155/6 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التحقيقات في شرح الورقات، نوشته حسین بن احمد بن محمد گیلانی شافعی مکی، معروف به ابن قاوان (متوفای 889ق) است. او کتاب ورقات در اصول فقه، اثر عطاءالملک جوینی (419-478ق) را شرح کرده است. تحقیق و پژوهش این اثر را شریف سعد بن عبدالله بن حسین شریف انجام داده است.

    متن اصلی از جوینی، بیشتر به اصطلاح‌نامه‌ای مختصر شباهت دارد تا به کتاب؛ زیرا تنها به تعریف کوتاه برخی از اصطلاحات اصول فقه بسنده کرده است؛ چنان‌که در متن تصریح شده که «تعريف ببعض مصطلحات علم الأصول». کار ابن قاوان با شرح خود بر این متن، به‌حدی بلند است که کمتر متخصصی در دانش اصول است که به آموختن و حفظ آن اهتمام نداشته باشد[۱].

    شریف مدعی است که کسی پیش از او کتاب ابن قاوان را تحقیق و چاپ نکرده است. او این شرح را دارای محتوای علمی، دلالت‌های اصولی، ساختار و ترتیب موضوعی شایسته‌ای می‌داند و بر آن است که شارح در شرح خود، به مصدرهای مهم و اصلی در دانش اصول و فروع فقه و دانش لغت، نحو، منطق و دیگر دانش‌ها اعتماد نموده و از آن‌ها بهره‌ جسته است. شریف نیازی را که امروزه به کتاب‌های اصولی، استنباطی و اجتهادی در محافل علمی احساس می‌شود، یادآوری کرده و به این شرح، جایگاه ویژه‌ای می‌بخشد. ویژگی نسخه حاضر این است که به هنگام زنده‌ بودن مصنف نسخه‌برداری شده است و ازاین‌رو، در روشنی و کامل‌ بودن مطالب، ممتاز است.

    نخستین بخش کتاب، پژوهشی درباره آن است که شریف در آن به زندگی ابن قاوان و استادان، شاگردان، نوشته‌ها، دیدگاه عالمان درباره او، شرایط سیاسی زمانه او و حرکت علمی آن دوره پرداخته است. سپس، شرحی از جوینی و کتاب او، «ورقات»، ارائه داده است و در ادامه، به توصیف کتاب حاضر و نسخه‌های آن می‌پردازد؛ او از بیست‌وسه کتاب در شرح «الورقات» نام برده و به کوتاهی، آن‌ها را وصف می‌کند[۲]‏.

    شریف انتساب این کتاب را به ابن قاوان مسلّم می‌داند. البته به کتاب دیگری نیز با عنوان «تحقیقات» از سراج‌الدین بلبیسی اشاره می‌کند. او نسخه خطی از شرح ابن قاوان را که در کتابخانه احمد ثالث بوده، مبنای تحقیقش می‌نهد[۳].

    محقق در پژوهش خود به این مصدرها توجه کرده است: «شرح العضد علی مختصر ابن الحاجب» از احمد بن عبدالغفار (عضد)؛ حاشیه سعد تفتازانی بر شرح عضد (که ابن قاوان به این حاشیه نیز اعتماد داشته و از آن نقل قول نموده است)؛ «التلويح علی شرح التوضيح لمتن التنقيح» از تفتازانی؛ «التحرير في أصول الفقه» از کمال بن همام؛ «المستصفی» از ابوحامد غزالی؛ «منتهی الوصول و الأمل في علمي الأصول و الجدل» از ابن حاجب؛ «مقدمه شرح مسلم» از محی‌الدین نووی و «مفتاح العلوم» از سکاکی. مصدرهایی نیز هستند که ابن قاوان از آن‌ها نمونه آورده، ولی نام اثر را در کتابش درج‌ نکرده ‌است. نام آن‌ها «المحصول في علم الأصول» از فخرالدین رازی، «المنهاج» از بیضاوی، «الوجيز» از ابن برهان، «نهاية السول في شرح منهاج الأصول» از جمال‌الدین اسنوی و «شرح الورقات» از ابن امام کاملیه است[۴].

    شارح درباره تألیف کتابش می‌گوید: این کتاب را به‌گونه‌ای شرح‌کرده‌ام که از حاشیه‌ها و درازگویی‌ها پیراسته باشد؛ از کاستی و کم‌ گفتن از مقصود نویسنده دور بوده و میانه کلام را در خود داشته باشد؛ در این شرح، تحقیقاتی فراهم ‌آمده ‌است که از کم‌مایگی و اشتباه دور بوده و از گفتار دانشمند اصولی «عضد» و از گوهر کلام «سعد» بهره‌ جسته و با روش دو کتاب «تحریر» و «تلویح» تنظیم یافته و در آن با نگاه نقد، مباحث آن دو موشکافی شده و نوآوری‌های آن‌ها برجسته ‌گشته ‌است[۵].

    ابن قاوان متن را یکسره، شرح مزجی نموده است و گاهی عبارت «قال رحمه‌الله» را در میان آن به احترام مصنف می‌افزاید. او گاه به هنگام ضرورت، از شرح متن فراتر رفته و اختلاف نسخه‌ها را یادآوری نموده و توضیح می‌دهد. همچنین، دیدگاه‌هایی را که در متن جوینی نیامده، آورده و از میان آن‌ها رأی برتر را برمی‌گزیند؛ او بسیار، از دیدگاه‌های ابن حاجب در کتاب «مختصر» بهره‌ جسته ‌است.

    شارح به موضوع‌هایی فراتر از متن، که معمولا اصولیان مطرح می‌کنند، پرداخته است؛ بدین‌گونه، شرح او بیشتر، مبحث‌های اصولی را پوشش می‌دهد که برخی از آن‌ها فقط در کتاب‌هایی که مبسوطاً این دانش را عرضه کرده‌اند، یافت می‌شود. او اصطلاح‌های علمی اصولی، منطقی و فقهی متن را از نگاه خود، واژه‌شناسی کرده است. او نگاه نقادانه‌اش را با آنچه که «عضد» در تحقیقش آورده، هماهنگ نموده است؛ این نگاه، در ارائه شیوه مباحث نیز دیده‌می‌شود. استقلال رأی او در مبحث‌ها نشان‌دهنده گستره علمی او در این دانش است. وی از مثال‌های فقهی برای توضیح آرای اصولی و نیز از مثال‌های منطقی و لغوی نیز بهره ‌جسته ‌است. ابن قاوان کار نقل مطالب از کتاب‌های دیگر را امانت‌دارانه انجام داده است. همچنین، بسیار به آیه‌های قرآنی و احادیث نبوی استشهاد نموده است[۶].

    نقدهایی نیز بر کار ابن قاوان وارد شده‌ است؛ بااینکه او بسیار، از آرای عضد (106 رأی) بهره جسته است، اما نشانی دیدگاه‌های او را کمتر درج کرده است. همچنین، برخی از آرای دیگران را بدون نشانی کتاب، با عبارت «قال فلان: كذا»، «قال بعضهم» و «عند قوم كذا» نقل نموده است که این کار او، پژوهنده را به زحمت انداخته است. ابن قاوان گاه، قول مخالف را بااینکه مشهور بوده، در میان دیدگاه‌ها نیاورده است. او گاه، به آنچه از آرايی که می‌پسندیده و برمی‌گزیده، ملتزم نبوده است. همچنین گاه، حدیث‌های نامشهور و جعلی را گواه گرفته است. او اصطلاح‌های منطقی را بسیار به‌کار برده است تا جایی‌ که شرحش رنگ کتاب‌های منطقی را به خود گرفته است. گاه، احادیثی را بر سبیل استشهاد به آنها با واژه‌هایی ناشناخته میان محدثان نقل می‌کند که صلاحیت استشهاد را ندارند، بااینکه استشهاد به احادیث معروف و صالح برای او ممکن بوده است[۷].

    شریف کار تحقیق این کتاب را با مقابله هفت نسخه، رمزگذاری برای آن‌ها، تخریج حدیث‌ها و نشانی آیه‌ها، شناساندن رجال کتاب، فرقه‌ها، دین‌ها، مذهب‌ها و شهرها، استناد شعرها به گوینده‌ها و آثارشان، معنا نمودن اصطلاح‌های علمی، مستندسازی آرای اصولی، فقهی، حدیثی، نحوی، بلاغی و منطقی به مصدرهای اصلی‌ا‌شان و توضیح‌ کوتاه دادن برخی از مسائل اصولی به انجام رسانده است[۸].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص69
    2. ر.ک: همان، ص57-51
    3. ر.ک: همان، ص60-59
    4. ر.ک: همان، ص63-61
    5. ر.ک: همان، ص64
    6. ر.ک: همان، ص66-65
    7. ر.ک: همان، ص68-67
    8. ر.ک: همان، ص75-72

    منابع مقاله

    مقدمه محقق.



    وابسته‌ها