دروس في علم الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'محدث بحرانى' به 'محدث بحرانى')
    جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR15940J1.jpg|بندانگشتی|دروس في علم الرجال]]
    | تصویر =NUR15940J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =دروس في علم الرجال
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|دروس في علم الرجال
    [[حسینی میر سجادی، علی]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏114‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏د‎‏4‎‏
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    حدیث - علم الرجال
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[حسینی میر سجادی، علی]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏114‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏د‎‏4‎‏
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|حدیث - علم الرجال


    محدثان شیعه
    محدثان شیعه
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    مرکز فرهنگی انتشاراتی منير
    |data-type='publisher'|مرکز فرهنگی انتشاراتی منير
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |-
    | سال نشر = 1377 ش یا 1419 ق  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1377 هـ.ش یا 1419 هـ.ق  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE15940AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15940AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | شابک =964-5601-39-8
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15940
    | کتابخوان همراه نور =15940
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    '''دروس في علم الرجال'''، اثر [[حسینی میر سجادی، علی|سيد على حسينى ميرسجادى]] است كه در آن، برخى از مباحث دانش رجال را به‌صورت مختصر به زبان عربى به شكل مستند و تحقيقى شرح داده است.
    '''دروس في علم الرجال'''، اثر سيد على حسينى ميرسجادى است كه در آن، برخى از مباحث دانش رجال را به‌صورت مختصر به زبان عربى به شكل مستند و تحقيقى شرح داده است.


    گفتنى است كه مطالب كتاب حاضر، در واقع تقرير درس‌هايى است كه پدر نويسنده در علم رجال تدريس كرده است. متأسفانه نام پدر نويسنده مشخص نشده است.
    گفتنى است كه مطالب كتاب حاضر، در واقع تقرير درس‌هايى است كه پدر نویسنده در علم رجال تدريس كرده است. متأسفانه نام پدر نویسنده مشخص نشده است.


    مخاطبان اين اثر، عبارتند از علاقه‌مندان و متخصصان و پژوهشگران علم رجال و حديث.
    مخاطبان اين اثر، عبارتند از علاقه‌مندان و متخصصان و پژوهشگران علم رجال و حديث.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب حاضر، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل چند بحث بدون تقسيم به فصل و بخش و درس) تشكيل شده است.


    روش نویسنده در اين اثر، تحليلى و اجتهادى است.


    كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل چند بحث بدون تقسيم به فصل و بخش و درس) تشكيل شده است.
    نویسنده براى توليد اثر حاضر از منابع معتبر و متعددى به زبان عربى استفاده كرده است.
     
    روش نويسنده در اين اثر، تحليلى و اجتهادى است.
     
    نويسنده براى توليد اثر حاضر از منابع معتبر و متعددى به زبان عربى استفاده كرده است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:
    برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:


    1. در مقدمه نويسنده كه تاريخ و مكان نگارشش معين نشده، بعد از ذكر اهميت دانش رجال در استنباط احكام شرعى و اهتمام انديشمندان اسلامى به اين علم و اشاره به كتاب‌هاى رجالى و كتب اربعه رجالى، چنين افزوده است: «... پس اينها كتاب‌هاى چهارگانه رجالى است كه در نزد دانشمندان بزرگ در هر عصر و شهرى مرجع شده است؛ جز آنكه بسيارى از اخبار موجود در مجموعه‌هاى مكتوب روايى قبل يا بعد عصر آنان، در اين چهار كتاب فراموش شده و به همين جهت برخى از اعلام كوشيدند و به تدوين مجموعه‌هاى بزرگى پرداختند كه شامل آن موارد فراموش‌شده هم بشود كه در طليعه اينان، علامه محمدباقر فرزند محمدتقى مجلسى، صاحب «[[بحار الأنوار]]» است و عادت فقيهان چنين است كه آن اخبار را مى‌پذيرند بعد از آنكه بناى آنان بر حجيت خبر واحد از نظر امكان و وقوع قرار گرفته است؛ برخلاف ابن قبه كه قائل به استحاله شده و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و تابعانش كه قائل به عدم وقوع شده‌اند» <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص7-10</ref>.
    #در مقدمه نویسنده كه تاريخ و مكان نگارشش معين نشده، بعد از ذكر اهميت دانش رجال در استنباط احكام شرعى و اهتمام انديشمندان اسلامى به اين علم و اشاره به كتاب‌هاى رجالى و كتب اربعه رجالى، چنين افزوده است: «... پس اينها كتاب‌هاى چهارگانه رجالى است كه در نزد دانشمندان بزرگ در هر عصر و شهرى مرجع شده است؛ جز آنكه بسيارى از اخبار موجود در مجموعه‌هاى مكتوب روايى قبل يا بعد عصر آنان، در اين چهار كتاب فراموش شده و به همين جهت برخى از اعلام كوشيدند و به تدوين مجموعه‌هاى بزرگى پرداختند كه شامل آن موارد فراموش‌شده هم بشود كه در طليعه اينان، [[مجلسی، محمدباقر|علامه محمدباقر]] فرزند [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]]، صاحب «[[بحار الأنوار]]» است و عادت فقيهان چنين است كه آن اخبار را مى‌پذيرند بعد از آنكه بناى آنان بر حجيت خبر واحد از نظر امكان و وقوع قرار گرفته است؛ برخلاف ابن قبه كه قائل به استحاله شده و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و تابعانش كه قائل به عدم وقوع شده‌اند»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-10</ref>
     
    #نویسنده، عوامل اثبات وثاقت را عبارت از پنج مورد دانسته و از جمله يكى از آن‌ها را شيخوخت شمرده و چنين نوشته است: از محقق شيخ محمد(ره) نقل شده كه عادت نويسندگان رجالى چنين است كه شيوخ را توثيق نمى‌كنند و از [[شهيد ثانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه نيازى به نص و تصريح به پاکى آنان نيست و از [[محدث بحرانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه در اعلى درجه وثاقت و جلالت هستند؛ وليكن انصاف اين است: صرف شيخ و استاد اجازه بودن سبب وثاقت نمى‌شود تا چه برسد به عدالت و در علم رجال گروهى از مشايخ تضعيف شده‌اند؛ بله شيخ بودن دلالت بر مرجع بودن مى‌كند و اينكه از او اجازه گرفته مى‌شده؛ پس اگر اجازه‌گيرنده از كسانى بوده كه از روايت از غير ثقه پرهيز داشته، پس اجازه‌خواهى او دليل عملى است بر وثاقت اجازه‌دهنده<ref>ر.ک: متن كتاب، ص31</ref>
    2. نويسنده، عوامل اثبات وثاقت را عبارت از پنج مورد دانسته و از جمله يكى از آن‌ها را شيخوخت شمرده و چنين نوشته است: از محقق شيخ محمد(ره) نقل شده كه عادت نويسندگان رجالى چنين است كه شيوخ را توثيق نمى‌كنند و از شهيد ثانى(ره) نقل شده كه مشايخ اجازه نيازى به نص و تصريح به پاكى آنان نيست و از [[محدث بحرانى]](ره) نقل شده كه مشايخ اجازه در اعلى درجه وثاقت و جلالت هستند؛ وليكن انصاف اين است: صرف شيخ و استاد اجازه بودن سبب وثاقت نمى‌شود تا چه برسد به عدالت و در علم رجال گروهى از مشايخ تضعيف شده‌اند؛ بله شيخ بودن دلالت بر مرجع بودن مى‌كند و اينكه از او اجازه گرفته مى‌شده؛ پس اگر اجازه‌گيرنده از كسانى بوده كه از روايت از غير ثقه پرهيز داشته، پس اجازه‌خواهى او دليل عملى است بر وثاقت اجازه‌دهنده <ref>ر.ك: متن كتاب، ص31</ref>.
    #محمد بن حسن بن سنان، از اولاد زاهر مولى عمرو بن حمق خزاعى است كه از شهداى كربلا بود و در حمله اول اصحاب امام حسين(ع) به شهادت رسيد... درباره او اختلاف شديدى است... صحيح همان نظرى است كه برخى از محققان بر آن هستند كه او موثق و جليل است؛ چون در نزد امامش به‌منزله صفوان و همانند وى است و اخبار مذمت همه‌اش از قبيل مواردى است كه در حق بزرگان اصحاب مانند زراره و... وارد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص61-66</ref>
     
    #نویسنده در بحثى تحت عنوان «قائمة أسماء كتب الرجال»؛ يعنى فهرست اسامى كتاب‌هاى رجالى، چنين نوشته است: عالمان شيعه از آغاز غيبت صغرى به نگارش كتاب‌هاى شرح حال رجال حديث و تنظيم فهرست براى آثارشان اهتمام ورزيدند و از ميان آن‌ها كتاب‌هايى ارزشمند آشكار شدند كه شرح حال بسيارى از رجال را در خود جمع كرده‌اند كه از آن جمله است شيخ ما رازى(ره) در كتابش «مصفى المقال في مؤلفي كتب الرجال». ما در اينجا برخى از مطالب آن را نقل مى‌كنيم. سپس نویسنده، اسامى و مشخصات تعداد 21 كتاب از آثار انديشمندان اسلامى در زمينه علم رجال را ذكر كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص69-71</ref>
    3. محمد بن حسن بن سنان، از اولاد زاهر مولى عمرو بن حمق خزاعى است كه از شهداى كربلا بود و در حمله اول اصحاب امام حسين(ع) به شهادت رسيد... درباره او اختلاف شديدى است... صحيح همان نظرى است كه برخى از محققان بر آن هستند كه او موثق و جليل است؛ چون در نزد امامش به‌منزله صفوان و همانند وى است و اخبار مذمت همه‌اش از قبيل مواردى است كه در حق بزرگان اصحاب مانند زراره و... وارد شده است <ref>ر.ك: همان، ص61-66</ref>.
     
    4. نويسنده در بحثى تحت عنوان «قائمة أسماء كتب الرجال»؛ يعنى فهرست اسامى كتاب‌هاى رجالى، چنين نوشته است: عالمان شيعه از آغاز غيبت صغرى به نگارش كتاب‌هاى شرح حال رجال حديث و تنظيم فهرست براى آثارشان اهتمام ورزيدند و از ميان آن‌ها كتاب‌هايى ارزشمند آشكار شدند كه شرح حال بسيارى از رجال را در خود جمع كرده‌اند كه از آن جمله است شيخ ما رازى(ره) در كتابش «مصفى المقال في مؤلفي كتب الرجال». ما در اينجا برخى از مطالب آن را نقل مى‌كنيم. سپس نويسنده، اسامى و مشخصات تعداد 21 كتاب از آثار انديشمندان اسلامى در زمينه علم رجال را ذكر كرده است <ref>ر.ك: همان، ص69-71</ref>.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۷۲: خط ۵۳:
    براى اثر حاضر، فقط فهرست مطالب در آغاز كتاب فراهم شده و متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام و...) آماده نشده است.
    براى اثر حاضر، فقط فهرست مطالب در آغاز كتاب فراهم شده و متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام و...) آماده نشده است.


    كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعات و استنادات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى آورده است.
    كتاب حاضر، مستند است و نویسنده، ارجاعات و استنادات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى آورده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==
    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == پیوندها ==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۰

    دروس في علم الرجال
    دروس في علم الرجال
    پدیدآورانحسینی میر سجادی، علی (نویسنده)
    ناشرمرکز فرهنگی انتشاراتی منير
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1377 ش یا 1419 ق
    چاپ1
    شابک964-5601-39-8
    موضوعحدیث - علم الرجال محدثان شیعه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏114‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏5‎‏د‎‏4‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دروس في علم الرجال، اثر سيد على حسينى ميرسجادى است كه در آن، برخى از مباحث دانش رجال را به‌صورت مختصر به زبان عربى به شكل مستند و تحقيقى شرح داده است.

    گفتنى است كه مطالب كتاب حاضر، در واقع تقرير درس‌هايى است كه پدر نویسنده در علم رجال تدريس كرده است. متأسفانه نام پدر نویسنده مشخص نشده است.

    مخاطبان اين اثر، عبارتند از علاقه‌مندان و متخصصان و پژوهشگران علم رجال و حديث.

    ساختار

    كتاب حاضر، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل چند بحث بدون تقسيم به فصل و بخش و درس) تشكيل شده است.

    روش نویسنده در اين اثر، تحليلى و اجتهادى است.

    نویسنده براى توليد اثر حاضر از منابع معتبر و متعددى به زبان عربى استفاده كرده است.

    گزارش محتوا

    برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:

    1. در مقدمه نویسنده كه تاريخ و مكان نگارشش معين نشده، بعد از ذكر اهميت دانش رجال در استنباط احكام شرعى و اهتمام انديشمندان اسلامى به اين علم و اشاره به كتاب‌هاى رجالى و كتب اربعه رجالى، چنين افزوده است: «... پس اينها كتاب‌هاى چهارگانه رجالى است كه در نزد دانشمندان بزرگ در هر عصر و شهرى مرجع شده است؛ جز آنكه بسيارى از اخبار موجود در مجموعه‌هاى مكتوب روايى قبل يا بعد عصر آنان، در اين چهار كتاب فراموش شده و به همين جهت برخى از اعلام كوشيدند و به تدوين مجموعه‌هاى بزرگى پرداختند كه شامل آن موارد فراموش‌شده هم بشود كه در طليعه اينان، علامه محمدباقر فرزند محمدتقى مجلسى، صاحب «بحار الأنوار» است و عادت فقيهان چنين است كه آن اخبار را مى‌پذيرند بعد از آنكه بناى آنان بر حجيت خبر واحد از نظر امكان و وقوع قرار گرفته است؛ برخلاف ابن قبه كه قائل به استحاله شده و سيد مرتضى و تابعانش كه قائل به عدم وقوع شده‌اند»[۱]
    2. نویسنده، عوامل اثبات وثاقت را عبارت از پنج مورد دانسته و از جمله يكى از آن‌ها را شيخوخت شمرده و چنين نوشته است: از محقق شيخ محمد(ره) نقل شده كه عادت نويسندگان رجالى چنين است كه شيوخ را توثيق نمى‌كنند و از شهيد ثانى(ره) نقل شده كه مشايخ اجازه نيازى به نص و تصريح به پاکى آنان نيست و از محدث بحرانى(ره) نقل شده كه مشايخ اجازه در اعلى درجه وثاقت و جلالت هستند؛ وليكن انصاف اين است: صرف شيخ و استاد اجازه بودن سبب وثاقت نمى‌شود تا چه برسد به عدالت و در علم رجال گروهى از مشايخ تضعيف شده‌اند؛ بله شيخ بودن دلالت بر مرجع بودن مى‌كند و اينكه از او اجازه گرفته مى‌شده؛ پس اگر اجازه‌گيرنده از كسانى بوده كه از روايت از غير ثقه پرهيز داشته، پس اجازه‌خواهى او دليل عملى است بر وثاقت اجازه‌دهنده[۲]
    3. محمد بن حسن بن سنان، از اولاد زاهر مولى عمرو بن حمق خزاعى است كه از شهداى كربلا بود و در حمله اول اصحاب امام حسين(ع) به شهادت رسيد... درباره او اختلاف شديدى است... صحيح همان نظرى است كه برخى از محققان بر آن هستند كه او موثق و جليل است؛ چون در نزد امامش به‌منزله صفوان و همانند وى است و اخبار مذمت همه‌اش از قبيل مواردى است كه در حق بزرگان اصحاب مانند زراره و... وارد شده است.[۳]
    4. نویسنده در بحثى تحت عنوان «قائمة أسماء كتب الرجال»؛ يعنى فهرست اسامى كتاب‌هاى رجالى، چنين نوشته است: عالمان شيعه از آغاز غيبت صغرى به نگارش كتاب‌هاى شرح حال رجال حديث و تنظيم فهرست براى آثارشان اهتمام ورزيدند و از ميان آن‌ها كتاب‌هايى ارزشمند آشكار شدند كه شرح حال بسيارى از رجال را در خود جمع كرده‌اند كه از آن جمله است شيخ ما رازى(ره) در كتابش «مصفى المقال في مؤلفي كتب الرجال». ما در اينجا برخى از مطالب آن را نقل مى‌كنيم. سپس نویسنده، اسامى و مشخصات تعداد 21 كتاب از آثار انديشمندان اسلامى در زمينه علم رجال را ذكر كرده است.[۴]

    وضعيت كتاب

    براى اثر حاضر، فقط فهرست مطالب در آغاز كتاب فراهم شده و متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام و...) آماده نشده است.

    كتاب حاضر، مستند است و نویسنده، ارجاعات و استنادات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى آورده است.

    پانويس

    1. ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-10
    2. ر.ک: متن كتاب، ص31
    3. ر.ک: همان، ص61-66
    4. ر.ک: همان، ص69-71

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها