عشر قصاید و اشعار: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
توجه: مضامين فوق را بوعلى به عربى سرودهاند و اين حقير با ذوق ناچيز خود آنها را به نظم فارسى برگرداندهام. | توجه: مضامين فوق را بوعلى به عربى سرودهاند و اين حقير با ذوق ناچيز خود آنها را به نظم فارسى برگرداندهام. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۰
عشر قصاید و اشعار | |
---|---|
پدیدآوران | ابن سینا، حسین بن عبدالله (نویسنده) |
ناشر | کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1405 ق |
چاپ | 2 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عشر قصائد و اشعار، رسالهاى است منظوم، از بوعلى سینا، به زبان عربى و در موضوعات پراكندهاى همچون نفس، فلسفه عمر، پيرى و حكمت و زهد و...
ساختار
رساله، در ذيل ده عنوان و در قالب شصت و چهار بيت، مرتب شده است.
گزارش محتوا
مباحثى كه در رساله مطرح شدهاند، اجمالا، عبارتند از: نفس؛ پيرى و حكمت و زهد؛ فلسفه عمر؛ راه زندگى؛ دوستى و زندگى و كرم؛ نفس و حكمت؛ گلايه ابوطالب علوى و پاسخ شيخ به او؛ سخنى با حسودان؛ سخنى در گلايه از روزگار؛ سخن وى در خمريات.
تفصيل پارهاى از مطالب مزبور، عبارت است از:
سحر گرديد شام كامرانى | سرآمد فصل پر شور جوانى | |
ميان چهرهات شد آشكارا | نشان صبح پيرى ناگهانى | |
ز خواب كودكى برخیز تا كى | در اين خواب گران خواهى بمانى | |
آن كه دارد از جهان چشم بقا | مىكند قصد محالى ناروا | |
بس ز جور روزگارم شكوه باشد اى خدا | كو به نو نو گشتنش فرسوده اعضاى مرا | |
رنجها با هم به سوى جان من رو كردهاند | گويى آنها آهنند و جان من آهنربا | |
هر كه بگزيند در اين دنيا رهى پاک و درست | سرزنشهاى حسودان پيش او سست است سست | |
جان تو چون شيشه و علم تو مانند چراغ | روغن آن را بگير از حكمت يزدان سراغ | |
گر برافروزى تو آن را، زندهاى، پايندهاى | گر كه خاموشش بدارى، مردهاى، بازندهاى | |
آنچه ترسا را بود آيين و دين | ساقى اندر وصف مى دارد به لب | |
باده با پيمانه و با دُرْد آن | متحد مانند ابن و روح و اب |
توجه: مضامين فوق را بوعلى به عربى سرودهاند و اين حقير با ذوق ناچيز خود آنها را به نظم فارسى برگرداندهام.