مرشد و مرید: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
     
    (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[اسفراینی، عبد الرحمن بن محمد]] (نويسنده)
    [[اسفراینی، عبد الرحمن بن محمد]] (نويسنده)
    [[لندلت، هرمان]]  (مقدمه نويس) (مصحح)
    [[لندلت، هرمان]]  (مقدمه‌نويس) (مصحح)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    خط ۳۰: خط ۳۰:
    [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] از مشایخ طریقت کبرویه و مؤسس شعبه نوریه اسفراینیه است. این اثر با تصحیح و مقدمه [[لندلت، هرمان|هرمان لندولت]](1935م) چاپ شده است. برخی از نامه‌ها نیز به فرانسوی ترجمه شده‌ و دربخش پایانی کتاب آورده‌شده‌اند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 136</ref>
    [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] از مشایخ طریقت کبرویه و مؤسس شعبه نوریه اسفراینیه است. این اثر با تصحیح و مقدمه [[لندلت، هرمان|هرمان لندولت]](1935م) چاپ شده است. برخی از نامه‌ها نیز به فرانسوی ترجمه شده‌ و دربخش پایانی کتاب آورده‌شده‌اند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 136</ref>


    مرشد و مرید با مقدمۀ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] آغاز می‌شود. او به زبان عربی شرحی از حالات خود را تا هنگام رسیدن به محضر [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] و تا کتابت اندرزنامه‌های او نوشته و می‌گوید: پس از اینکه دلش به نور ایمان روشن شد، از دنیا و خدمتگزاری به سلطان اعراض کرده و چون بزرگ و شیخی که او را به راه طریقت ارشاد کند، نیافته است و پیرامون خود راهزنان طریق ایمان را می‌دیده که جبه سلوک پوشیده اند و کارشان را بر مبنای حلول و اتحاد گذارده و از زندقه و الحاد سر بیرون آورده‌اند، بر آن می‌شود که خود با تمسک به مذهب اهل سنت و جماعت و بر قانونی که عارف کامل «ابوطالب مکی» تجویز کرده بوده، راه سلوک را آغاز کند. در این راه قدم می‌زده که آوازۀ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن اسفراینی]] به گوش او می‌رسد و شوق دیدارش به او دست می‌دهد تا اینکه به بغداد رفته و شرفیاب محضرش شده و از او فیض می‌برد. پس از چندی، به دستور [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] برای خدمت به مادرش به سمنان باز می‌گردد و از آنجا با استادش مکاتباتی انجام می‌دهد. [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] این مکتوبات را در رساله‌ای به نام «رسائل النور فی شمائل اهل السرور» در هشت باب گردآوری می‌کند.<ref>ر.ک: مقدمه سمنانی، ص 4-2</ref>
    مرشد و مرید با مقدمۀ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] آغاز می‌شود. او به زبان عربی شرحی از حالات خود را تا هنگام رسیدن به محضر [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] و تا کتابت اندرزنامه‌های او نوشته و می‌گوید: پس از اینکه دلش به نور ایمان روشن شد، از دنیا و خدمتگزاری به سلطان اعراض کرده و چون بزرگ و شیخی که او را به راه طریقت ارشاد کند، نیافته است و پیرامون خود راهزنان طریق ایمان را می‌دیده که جبه سلوک پوشیده‌اند و کارشان را بر مبنای حلول و اتحاد گذارده و از زندقه و الحاد سر بیرون آورده‌اند، بر آن می‌شود که خود با تمسک به مذهب اهل سنت و جماعت و بر قانونی که عارف کامل «ابوطالب مکی» تجویز کرده بوده، راه سلوک را آغاز کند. در این راه قدم می‌زده که آوازۀ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن اسفراینی]] به گوش او می‌رسد و شوق دیدارش به او دست می‌دهد تا اینکه به بغداد رفته و شرفیاب محضرش شده و از او فیض می‌برد. پس از چندی، به دستور [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] برای خدمت به مادرش به سمنان باز می‌گردد و از آنجا با استادش مکاتباتی انجام می‌دهد. [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] این مکتوبات را در رساله‌ای به نام «رسائل النور فی شمائل اهل السرور» در هشت باب گردآوری می‌کند.<ref>ر.ک: مقدمه سمنانی، ص 4-2</ref>


    [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] به زبان فارسی و نثری روان، اندرزهای عرفانیَش به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] را با آیه‌های قرآنی، احادیث و اشعار آراسته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 11-10</ref> راهبری مبتدیان، درک حقیقت طلب، آرامش بخشیدن به دل آتشین مرید، ادب‌نمودن وی و ترساندن و رغبت انگیختن در جان مرید، ایجاد انگیزه در او برای رسیدن به مراد و پرسش و پاسخ‌های شاگرد و استاد در شمار مباحث این مکتوبات است.<ref>ر.ک: همان، ص 5و8و13و30و33و42</ref>
    [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] به زبان فارسی و نثری روان، اندرزهای عرفانیَش به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] را با آیه‌های قرآنی، احادیث و اشعار آراسته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 11-10</ref> راهبری مبتدیان، درک حقیقت طلب، آرامش بخشیدن به دل آتشین مرید، ادب‌نمودن وی و ترساندن و رغبت انگیختن در جان مرید، ایجاد انگیزه در او برای رسیدن به مراد و پرسش و پاسخ‌های شاگرد و استاد در شمار مباحث این مکتوبات است.<ref>ر.ک: همان، ص 5و8و13و30و33و42</ref>
    خط ۴۵: خط ۴۵:
    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[مرشد و مرید: مکاتبات عبدالرحمن اسفراینی با علاءالدوله سمنانی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    خط ۵۲: خط ۵۲:


    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1401 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1401 توسط سید حمیدرضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1401 توسط فریدون سبحانی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1401 توسط فریدون سبحانی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۴۴

    مرشد و مرید
    مرشد و مرید
    پدیدآوراناسفراینی، عبد الرحمن بن محمد (نويسنده) لندلت، هرمان (مقدمه‌نويس) (مصحح)
    عنوان‌های دیگرمکاتبات عبد الرحمن اسفراینی با علاء الدوله سمنانی
    سال نشر1351ش - 1972م
    چاپ1
    موضوععرفان - متون قدیمی تا قرن 14 - تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 - نثر فارسی - قرن 8ق. - نامه‎‌‌های فارسی - قرن 8ق. - عارفان - نامه‏‌ها و یادبودها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مرشد و مرید، مکتوبات ابومحمد نورالدين عبدالرحمن بن محمد بن محمد كسرقی اسفراینی(639 -717ق‌) با علاءالدوله سمنانی(659-736ق) است که از مجموعۀ «رسائل النور فی شمائل أهل السرور»، که سمنانی گردآورده است، برگزیده شده است.

    اسفراینی از مشایخ طریقت کبرویه و مؤسس شعبه نوریه اسفراینیه است. این اثر با تصحیح و مقدمه هرمان لندولت(1935م) چاپ شده است. برخی از نامه‌ها نیز به فرانسوی ترجمه شده‌ و دربخش پایانی کتاب آورده‌شده‌اند.[۱]

    مرشد و مرید با مقدمۀ سمنانی آغاز می‌شود. او به زبان عربی شرحی از حالات خود را تا هنگام رسیدن به محضر اسفراینی و تا کتابت اندرزنامه‌های او نوشته و می‌گوید: پس از اینکه دلش به نور ایمان روشن شد، از دنیا و خدمتگزاری به سلطان اعراض کرده و چون بزرگ و شیخی که او را به راه طریقت ارشاد کند، نیافته است و پیرامون خود راهزنان طریق ایمان را می‌دیده که جبه سلوک پوشیده‌اند و کارشان را بر مبنای حلول و اتحاد گذارده و از زندقه و الحاد سر بیرون آورده‌اند، بر آن می‌شود که خود با تمسک به مذهب اهل سنت و جماعت و بر قانونی که عارف کامل «ابوطالب مکی» تجویز کرده بوده، راه سلوک را آغاز کند. در این راه قدم می‌زده که آوازۀ عبدالرحمن اسفراینی به گوش او می‌رسد و شوق دیدارش به او دست می‌دهد تا اینکه به بغداد رفته و شرفیاب محضرش شده و از او فیض می‌برد. پس از چندی، به دستور اسفراینی برای خدمت به مادرش به سمنان باز می‌گردد و از آنجا با استادش مکاتباتی انجام می‌دهد. سمنانی این مکتوبات را در رساله‌ای به نام «رسائل النور فی شمائل اهل السرور» در هشت باب گردآوری می‌کند.[۲]

    اسفراینی به زبان فارسی و نثری روان، اندرزهای عرفانیَش به سمنانی را با آیه‌های قرآنی، احادیث و اشعار آراسته است.[۳] راهبری مبتدیان، درک حقیقت طلب، آرامش بخشیدن به دل آتشین مرید، ادب‌نمودن وی و ترساندن و رغبت انگیختن در جان مرید، ایجاد انگیزه در او برای رسیدن به مراد و پرسش و پاسخ‌های شاگرد و استاد در شمار مباحث این مکتوبات است.[۴]

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص 136
    2. ر.ک: مقدمه سمنانی، ص 4-2
    3. ر.ک: متن کتاب، ص 11-10
    4. ر.ک: همان، ص 5و8و13و30و33و42

    منابع مقاله

    1. مقدمه سمنانی
    2. متن کتاب.



    وابسته‌ها