درر البلاغة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال')
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[قابشی، منصور]] (نويسنده)
    [[قابشی، منصور]] (نويسنده)
    [[مرکز مدیریت حوزه های علمیه، دفتر تدوین متون درسی حوزه های علمیه]] (سایر)
    [[مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، دفتر تدوین متون درسی حوزه‌های علمیه]] (سایر)
    |زبان
    |زبان
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    هرکدام از فصول دارای زیرمجموعه‌هایی به نام مبحث هستند. و در پایان دو باب اول و سوم خاتمه می‌آید.
    هرکدام از فصول دارای زیرمجموعه‌هایی به نام مبحث هستند. و در پایان دو باب اول و سوم خاتمه می‌آید.


    در پایان فصول تعدادی سوال آمده و سپس یک یا چند تحقیق پیشنهاد شده که در پاورقی‌ها به منبع مورداستفاده برای آن تحقیق اشاره می‌شود.
    در پایان فصول تعدادی سؤال آمده و سپس یک یا چند تحقیق پیشنهاد شده که در پاورقی‌ها به منبع مورداستفاده برای آن تحقیق اشاره می‌شود.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۹

    درر البلاغة
    درر البلاغة
    پدیدآورانقابشی، منصور (نويسنده) مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، دفتر تدوین متون درسی حوزه‌های علمیه (سایر)
    سال نشر1398ش
    چاپ3
    شابک978-600-7550-79-3
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    درر البلاغة، اثر منصور قابشی (طرفی) و با همکاری تهیه و تنظیم دفتر تدوین متون درسی، کتابی است با موضوع آموزش فصاحت و بلاغت زبان عربی که به جهت تدریس در حوزه‌های علمیه به زبان عربی تدوین شده است.

    ساختار

    کتاب از مقدمه، مدخل و سه باب تشکیل شده است.

    باب اول مشتمل بر هشت فصل، باب دوم دارای سه فصل و باب سوم حاوی دو فصل می‌باشد.

    هرکدام از فصول دارای زیرمجموعه‌هایی به نام مبحث هستند. و در پایان دو باب اول و سوم خاتمه می‌آید.

    در پایان فصول تعدادی سؤال آمده و سپس یک یا چند تحقیق پیشنهاد شده که در پاورقی‌ها به منبع مورداستفاده برای آن تحقیق اشاره می‌شود.

    گزارش محتوا

    کتاب با مقدمه موزون نویسنده چنین آغاز شده است: الحمدلله الذی سوانی، والی نوره هدانی، و الی الحق دعانی، و درر بحریه أرانی، و بأولیاه اوصانی، و من اعدائم أبرانی، و قطرة لججهم سقانی، و حیة کتمهم خلانی، و نهج صحیفتهم دلانی و... اکتب کتابا لیوم حشری، لوحدتی فی قبری، لأنس ظلمتی و ستری، سمیته درر البلاغة، ثمین حلیبها کالناقة، دلیل بطونها کالساقة... [۱].

    زبان عربی دارای علوم زیادی است که برخی آن علوم را به چهارده قسم و بیشتر تقسیم نموده‌اند که مهم‌ترین آنها لغت، اشتقاق، صرف، نو، معانی، بیان و بدیع است. به سه قسم آخر آن علوم، علم بلاغت گویند[۲]. هرکدام از این سه علم برای اغراضی وضع شده و دارای تاریخچه‌ای می‌باشند که نویسنده در مقدمه به آن اشاره نموده است[۳].

    ایشان مدخل کتابش را به فصاحت و بلاغت و اقسام آن اختصاص داده است و برای هر یک توضیحاتی ارائه می‌دهد. فصاحت دارای سه مبحث فصاحت مفرد، فصاحت کلام و فصاحت متکلم می‌باشد و بلاغت دارای دو مبحث بلاغت کلام و متلکم می‌شود[۴].

    باب اول کتاب به علم معانی اختصاص یافته است. نویسنده درباره واضع این علم می‌گوید: اولین شخصی که کتابی درباره این علم تدوین نمود بنا بر قول مشهور شیخ عبدالقاهر جرجانی(متوفی 471ق) است؛ لکن بر اساس تحقیق صورت گرفته می‌توان اولین شخص را ابوعبدالله مرزبانی شیعی (متوفی 378ق) نام برد که کتابی به نام «المفضل» تصنفیف نمود[۵].

    فواید این علم را می‌توان در امکان شناخت اعجاز قرآن، آشنایی بر معانی ثانویه در سنت نبوی(ص) و کلمات معصومین(ع)، آگاهی از اسرار منظوم و منثور کلام عرب، قدرت بر تشخیص و تمییز کلام زیبا از کلام سبک و پست، دید[۶].

    فصول هشت‌گانه این بخش از کتاب شامل احوال إسناد خبری، أغراض أحوال مسندالیه، أغراض احوال مسند، اطلاق و تقیید، قصر، انشاء، فصل و وصل، ایجاب و اطناب و مساوات می‌شود و در پایان این باب از کتاب خاتمه‌ای با نام خروج الکلام عن مقتضی ظاهر الحال آمده که دارای سه مبحث التفات، قلب و تغلیب می‌باشد.

    باب دوم کتاب با عنوان «علم البیان» در سه فصل تنظیم شده که شامل تشبیه، مجاز و کنایه می‌شود و در هر فصل تعریف، ارکان و اقسام هریک بیان شده است.

    در باب سوم کتاب با موضوع «علم بدیع» در دو فصل مرتب شده که در ابتدا در بیست عنوان، محسنات معنوی آمده و سپس محسنات لفظی در شش عنوان ذکر شده است.

    در پایان این بخش از کتاب خاتمه‌ای آمده که حاوی چند داستان زیبا و فصیح(حکایت البلاغیة) همچون داستان علوی و حجاج بن یوسف، هارون و زنی از برامکه، حضرت سلیمان و پرنده چکاوک، گرگ و چوپان، همسایه و خانه می‌باشد[۷].

    در داستان هارون‌الرشید و زنی از آل برمک چنین می‌خوانیم: پس‌ازآن که هارون برمکیان را کشت، زنی از آل برمک به نزد هارون آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین! «فرحک بما اعطاک لقد حکمت فقسطت». ای امیرمؤمنان! خداوند تو را بدانچه به تو بخشیده خوشحال سازد، همانا که حکم کردی و قسط ورزیدی.

    هارون به زن گفت: تو کیستی؟ زن گفت: از آل برمکم همانان که تو مردانشان را به قتل رساندی و اموالشان را تصاحب نمودی! هارون گفت: مال این زن را بدو باز پس دهید. سپس هارون به اهل مجلس توجه نموده گفت: به نظر شما این زن چه گفت، گفتند: به‌جز خوبی چیزی نگفت. هارون گفت: پس شما متوجه گفته او نشده و کلامش را نفهمیده‌اید. اما اینکه گفت: «فرحکت بما اعطاک» در حقیقت منظورش این آیه از قرآن است که می‌فرماید: «حتی اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغته» (انعام: 44) تا (کاملاً) خوشحال شدند (و دل به آن نعمت‌ها بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم). و اینکه گفت: «لقد حکمت فقسطت» منظورش این آیه است: «و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا» (جن: 15) و اما ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند[۸].


    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات در ابتدا و فهرست مصادر در انتهای کتاب آمده است.

    آدرس آیات در متن کتاب و آدرس بقیه منابع به همراه توضیح برخی از مطالب در پاورقی‌ها ذکر شده است.

    پانویس

    1. مقدمه، ص12-13
    2. تمهید، ص14
    3. ر.ک: همان، ص14-18
    4. ر.ک: مدخل، ص20-26
    5. متن کتاب، ص37
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان، ص225-226
    8. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    مقدمه، مدخل و متن کتاب.

    وابسته‌ها